سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

امامت و خلافت امام علی( علیه السلام ) را چگونه اثبات می‌کنید؟

شکی نیست که سازمان دین اسلام برای بقا و ادامه ی حیات خود نیازمند به نگهبان و گرداننده دارد و پیوسته افراد شایسته ای را می طلبد که معارف و دستورات دین را به مردم برسانند، و مقررات دقیق آن را در جامعه ی اسلامی به اجرا درآورند.
کد خبر: ۲۰۹۸۶۹
۰۷:۱۴ - ۰۷ دی ۱۳۹۸

شیعه نیوز:
پرسش
آیا می‌توانید ثابت کنید که امام علی( علیه السلام ) مستحق خلافت بوده است؟
پاسخ اجمالی

شکی نیست که سازمان دین اسلام برای بقا و ادامه ی حیات خود نیازمند به نگهبان و گرداننده دارد و پیوسته افراد شایسته ای را می طلبد که معارف و دستورات دین را به مردم برسانند، و مقررات دقیق آن را در جامعه ی اسلامی به اجرا درآورند. از آنجا که یکی از مقاصد آفرینش؛ هدایت مردم به راه راست است، حکمت خدای مهربان اقتضا می کند؛ پس از رحلت پیغمبر ( صلی الله علیه و آله و سلم )، برای نگهبانی دین و هدایت مردم، باید پیشوایی تعیین کند، و مردم را به عقل محدودشان- که بیشتر اوقات مغلوب هوا و هوس- می شود وا نگذارد.

اثبات امامت حضرت علی( علیه السلام ) از مباحث امامت خاصه است که برای اثبات آن مستقیماً نمی توان از دلیل عقلی بهره گرفت، بلکه با استناد به آیات و روایات و نقل های تاریخی، می توان مقام خلافت و امامت پس از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را در شخصیت علی ( علیه السلام ) ثابت نمود:

الف) دلیل قرآنی:

در قرآن مجید آیات فراوانی است که با استفاده از احادیثی که از پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) در شأن نزول آنها وارد شده است، امامت امام علی ( علیه السلام ) را اثبات می نمایند. از جمله آیاتی که می تواند بعنوان دلیل به آنها اشاره نمود، عبارتند از: آیه تبلیغ، آیه ولایت، آیه اولی الامر، آیه صادقین، که در بخش پاسخ تفصیلی به شرح و تبیین آن خواهیم پرداخت.

ب) دلیل حدیثی:

در منابع متعدد اهل تشیع و اهل تسنن از پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) روایت بسیاری وارد شده که فرمودند: وصی و جانشین بعد از من علی بن ابی طالب( علیه السلام )است و بعد از او دو فرزندم حسن و حسین (علیهما السلام) که نُه امام دیگر از صلب حسین علیه السلام، پی هم می آیند. البته این روایت افزون بر روایاتی است که درجریان حدیث یوم الدار، حدیث منزلت، حدیث غدیر خم و حدیث مشهور ثقلین بیان شده و یا احادیثی که فرموده، پس از من دوازده تن خلیفه خواهند آمد که به وسیله آنان دین عزیز می شود.
پاسخ تفصیلی

شکی نیست که سازمان دین اسلام برای بقا و ادامه ی حیات خود نیازمند به نگهبان و گرداننده دارد و پیوسته افراد شایسته و انسان های کامل و معصومی را می طلبد که معارف و دستورات دین را به مردم برسانند، و مقررات دقیق آن را در جامعه ی اسلامی به اجرا درآورند. از آنجا که یکی از مقاصد آفرینش؛ هدایت مردم به راه راست است، حکمت خدای مهربان اقتضا می کند؛ پس از رحلت پیغمبر ( صلی الله علیه و آله و سلم )، برای نگهبانی دین و هدایت مردم، باید پیشوایی تعیین کند، و مردم را به عقل محدودشان- که بیشتر اوقات مغلوب هوا و هوس- می شود وا نگذارد. پس با دلیل عقلی، پس از رحلت پیغمبر ( صلی الله علیه و آله و سلم )، ضرورت وجود امامانی معصوم و دارای علم لدنی، برای همه ی زمانها و نیز برای هدایت مردم، حفظ و حراست دین و اجرای مقررات و دستورات آن، روشن می گردد.

اثبات امامت حضرت علی( علیه السلام ) از مباحث امامت خاصه است که برای اثبات آن مستقیماً نمی توان از دلیل عقلی بهره گرفت، بلکه با استخدام دلیل عقلی در امامت عامه و ضرورت وجود امام در همه زمان ها [1] و با استناد به آیات و روایات و نقل های تاریخی، می توان مقام خلافت و امامت پس از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله را در شخصیت علی ( علیه السلام ) ثابت نمود،و از این طریق به مقصود نائل آمد.

در این مجال با اشاره به برخی ادله ی وارده در قرآن و حدیث، امامت و خلافت حضرت علی ( علیه السلام ) را اثبات می کنیم:

الف) دلیل قرآنی:

در قرآن مجید آیات فراوانی داریم که به بیان و اثبات امامت حضرت علی ( علیه السلام ) و دیگر ائمه طاهرین دلالت دارد. و البته دلالت این آیات [2] با توجه به احادیث بسیار زیاد (متواتر) است که از رسول گرامی اسلام در شأن نزول این آیات وارد شده است. احادیثی که مورد قبول شیعه و سنی است، ما در اینجا به چند آیه اشاره می کنیم [3] :

  1. آیه تبلیغ: ای پیامبر! آنچه را از سوی پروردگارت نازل شده است به طور کامل (به مردم) برسان، و اگر انجام ندهی، رسالت او را انجام نداده ای، و خداوند تو را از (خطرهای احتمالی) مردم نگاه می دارد، و خداوند جمعیت کافران لجوج را هدایت نمی کند» [4] .

خداوند متعال پیامبرش را با شدت هر چه تمامتر امر فرمود که رسالت خود را ابلاغ نماید و طبق روایات، پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) به دنبال نزول این آیه، در جایی به نام غدیر خم، حضرت علی( علیه السلام ) را با عبارت مشهور «هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست.» به جانشینی خود برگزید. [5]

  1. آیه ولایت: «ولی و سرپرست شما تنها خداست و پیامبر او، و آنها که ایمان آورده اند و نماز را به پا می دارند و در حال رکوع زکات می پردازند [6] ».

بسیاری از مفسران و محدثان گفته اند که این آیه در شأن علی ( علیه السلام ) [7] نازل شده است.

«سیوطی» از دانشمندان اهل سنت در تفسیر «الدر المنثور» در ذیل این آیه از «ابن عباس» نقل می کند که: «علی ( علیه السلام ) در حال رکوع نماز بود که سائلی تقاضای کمک کرد و آن حضرت انگشترش را به او صدقه داد، پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) از سائل پرسید: چه کسی این انگشتر را به تو صدقه داد؟ سائل به حضرت علی ( علیه السلام ) اشاره کرد و گفت: آن مرد که در حال رکوع است»، در این هنگام این آیه نازل شد. [8]

همچنین از دانشمندان اهل سنت «واحدی [9] » و «زمخشری [10] » این روایت را نقل کرده و تصریح کرده اند که آیه «انما ولیکم الله ...» درباره حضرت علی ( علیه السلام ) نازل شده است.

فخر رازی در تفسیر خود از عبدالله بن سلام نقل می کند، هنگامی که این آیه نازل شد، من به رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) عرض کردم که با چشم خود دیدم که علی( علیه السلام ) انگشترش را در حال رکوع به نیازمندی صدقه داد به همین دلیل ما ولایت او را می پذیریم! وی همچنین روایت دیگری نظیر همین روایت را از ابوذر در شأن نزول این آیه نقل می کند. [11]

طبری نیز در تفسیر خود روایات متعددی در ذیل این آیه و شأن نزول آن نقل می کند که اکثر آنها می گویند: درباره حضرت علی( علیه السلام ) نازل شده است. [12]

مرحوم علامه امینی (ره) در کتاب الغدیر، نزول این آیه درباره حضرت علی را با روایاتی از حدود بیست کتاب معتبر از کتاب های اهل سنت، با ذکر دقیق مدارک و منابع آن، نقل کرده است. [13]

در این آیه، ولایت حضرت علی( علیه السلام ) در ردیف ولایت خدا و پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) قرار داده شد.

  1. آیه اولی الامر: «ای کسانی که ایمان آورده اید اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) و اولی الامر از خودتان را [14] ».

از سویی دانشمندان [15] گفته اند که آیه اولی الامر درباره حضرت علی ( علیه السلام ) نازل شده است.

مثلا «حاکم حسکانی» حنفی نیشابوری (مفسر معروف اهل سنت) در ذیل این آیه پنج حدیث نقل کرده که در همه آنها عنوان «اولی الامر» بر علی ( علیه السلام ) تطبیق شده است. [16]

در تفسیر «البحر المحیط» نوشته «ابوحیان اندلسی مغربی» در میان اقوالی که درباره اولی الامر نقل کرده از مقاتل و میمون و کلبی (سه نفر از مفسران) نقل می کند که منظور از آن، ائمه اهل بیت ( علیه السلام ) هستند. [17]

«ابوبکر بن مؤمن شیرازی» (از علمای اهل سنت) در رساله «اعتقاد» از ابن عباس نقل می کند که آیه فوق درباره حضرت علی ( علیه السلام ) نازل شده است. [18]

از سویی دیگر در این آیه شریفه با سبک و سیاق واحد و عدم تکرار لفظ (اطیعوا)، اطاعت خدا و رسول و اولی الامر واجب شده است و از این جهت اولی الامر معصوم است (و الا دستور به اطاعت از آنها به نحو اطلاق معنی نداشت) همانطوریکه خدا و پیامبرش معصومند. و طبق آنچه در روایات آمده، معصومین منحصر در امامان شیعه اند.

آنچه بیان شد تنها بخشی از احادیثی بود که از کتب اهل سنت و راویان مورد قبول آنان و همچنین از کتب شیعه تنها درباره سه آیه، از آیاتی که درباره ولایت و امامت حضرت علی ( علیه السلام ) نازل شده است بیان گردیده و پیرامون این آیات و آیات دیگر نکات قابل توجه دیگری در میان کتب اهل سنت وجود دارد که برای اطلاع بیشتر باید به کتاب های معتبر مراجعه کرد.

غیر از این سه آیه که به صورت مختصر ذکر شد، آیات دیگری نظیر: آیه صادقین: «یا ایها الذین امنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین [19] »و آیه قربی: «قل لا اسئلکم علیه اجراً الا المودة فی القربی [20] » نیز مستقیماً به ولایت و امامت حضرت علی ( علیه السلام ) و دیگر ائمه پرداخته است که در روایات پیامبر اکرم که در کتاب های اهل سنت و شیعه نقل شده، آمده است.

علاوه بر این آیات، آیات دیگری، بازگو کننده ی فضیلتی از فضیلت های حضرت علی ( علیه السلام ) و برتری آن حضرت بر سایر صحابه و یاران و نزدیکان پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) است. حال با استناد به حکم عقل که تقدیم «مرجوح» بر «ارجح» را قبیح می شمارد، می توان نتیجه گرفت که امامت و جانشینی پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) حق حضرت علی ( علیه السلام ) است.

ب) دلیل حدیثی:

در منابع متعدد اهل تشیع و اهل تسنن از پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) روایت شده که فرمودند وصی و جانشین بعد از من علی بن ابی طالب( علیه السلام )است و بعد از او دو فرزندم حسن و حسین( علیهما السلام) که نُه امام دیگر از صلب حسین علیه السلام، پی هم می آیند. [21] البته این روایت افزون بر روایاتی است که درجریان حدیث یوم الدار، حدیث منزلت، حدیث غدیر خم و حدیث مشهور ثقلین بیان شده و یا احادیثی که فرموده، پس از من دوازده تن خلیفه خواهند آمد که به وسیله آنان دین عزیز می شود.

برای روشن تر شدن بحث، اجمالا و بطور اختصار، به سه روایت مهم اشاره می کنیم:

1) حدیث منزلت:

ماجرای این حدیث، بدین گونه است که: پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) در غزوه ی تبوک، به همراه بسیاری از اصحابش از مدینه خارج شدند و به سمت رومیان به راه افتادند. برای اینکه مدینه از رهبر خالی نماند، پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم )، حضرت علی ( علیه السلام ) را به جای خود در مدینه گذاشتند. برخی از اصحاب زبان به طعنه گشوده، و گفتند: پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم )، علی را در مدینه گذاشت تا مواظب زنان و بچه ها باشد.

حضرت علی ( علیه السلام ) به پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) شکایت برد و رسول اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) در آن هنگام این جمله تاریخی رافرمود: منزلت تو نسبت به من مانند منزلت هارون نسبت به موسی است، با این تفاوت که بعد از من پیامبری نیست.» [22]

2) حدیث ثقلین:

این حدیث در بسیاری از کتاب های معتبر اهل سنت [23] آورده شده است: پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) در روزهای آخر زندگانی خود، به اصحاب چنین فرمود: ای مردم نزدیک است که از سوی پروردگارم خوانده شوم و دعوت او را اجابت کنم. من در میان شما دو چیز گرانبها به یادگار می گذارم: یکی کتاب خداوند عز وجل و دیگری عترتم را کتاب خداوند ریسمان محکمی است که از آسمان تا زمین کشیده شده است و عترت من همان اهل بیتم می باشند. این دو از هم جدا نمی شوند تا بر سر حوض کوثر بر من وارد شوند. پس ملاحظه کنید که چگونه پس از من با آنها رفتار می کنید» [24] .

3) حدیث غدیر:

جریان غدیر در سال آخر عمر پیامبر اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) در حجة الوداع اتفاق افتاد و آن حضرت، با بیان «... من کنت مولاه فهذا علی مولاه...» یعنی … هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست و ... ، به امامت علی بن ابیطالب تصریح فرمود و رسالت خود را ابلاغ فرمود.

این واقعه توسط عده ی زیادی(110 نفر) از صحابه [25] پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) و همچنین از 84 نفر از تابعین و 36 نفر از دانشمندان و مؤلفین، نقل شده است. علامه امینی با مدارک و دلایل محکم از منابع معروف اسلامی (اهل سنت و شیعه) ، در کتاب شریف الغدیر تمامی این نقل ها را آورده است.

آن چه ذکر شد فقط گوشه ای از دلایل بی شماری است که بر خلافت بلافصل علی ( علیه السلام ) دلالت دارد. [26]

برای مطالعه بیشتر می توانید به:

- تفسیر پیام قرآن، زیر نظر آیت الله مکارم شیرازی، جلد 9 (امامت و ولایت در قرآن مجید، صفحه 177 به بعد)

- و به نمایه ی: اثبات امامت امام علی( علیه السلام ) از قرآن، 324 مراجعه فرمایید.


[1] برای آگاهی بیشتر نک: نمایه ی:

  1. دلایل عقلی امامت شماره 671.
  2. دلایل عقلی امام زمان(عج) شماره 582.

[2] برای آگاهی از اینکه چرا نام امامان به صراحت در قرآن نیامده است، مراجعه شود به نمایه: نام امامان‏علیهم السلام در قرآن.

[3] برای آگاهی بیشتر مراجعه شود به نمایه: دلایل اعتقاد به امامت و امامان.

[4] . « یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک... » مائده، 67. برای آگاهی بیشتر مراجعه شود به نمایه: اهل سنت و آیه تبلیغ.

[5] . مکارم شیرازی، پیام قرآن، ج 9، امامت در قرآن، ص 182 به بعد.

[6] . « انما ولیکم الله و رسوله و الذین امنوا الذین یقیمون الصلاة... » مائده، 55.

[7] چون طبق روایات معتبر آنکه در رکوع انگشترش را به سائل داد حضرت علی ( علیه السلام ) بوده است.

[8] . الدرالمنثور، ج 2، ص 293.

[9] . اسباب النزول، ص 148.

[10] . تفسیر کشاف، ج 1، ص 649.

[11] . تفسیر فخر رازی، ج 12، ص 26.

[12] . تفسیر طبری، ج 6، ص 186.

[13] . الغدیر، ج 2، ص 52 و 53.

[14] . « یا ایها الذین امنوا اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الامر منکم... » نساء، 59.

[15] در تفسیر برهان نیز ده ها روایت از منابع اهل بیت ( علیه السلام ) در ذیل این آیه آمده است که می گوید: آیه مزبور درباره علی ( علیه السلام ) یا آن حضرت و سایر ائمه اهل بیت ( علیه السلام ) نازل شده و حتی در بعضی از روایات نام دوازده امام ( علیه السلام ) یک یک آمده است. تفسیر برهان، ج 1، ص 381 – 387.

[16] . شواهد التنزیل، ج 1، ص 148 تا 151.

[17] . بحر المحیط، ج 3، ص 278.

[18] . احقاق الحق، ج 3، ص 425.

[19] . « یا ایها الذین امنوا اتقوا الله و کونوا مع الصادقین... » توبه، 119. در روایات بیان شده است که: منظور از صادقین حضرت علی( علیه السلام ) و اهل بیت پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) می باشند.( ینابیع المودة ص115 و شواهد التنزیل ج1 ص262)

[20] . شوری، 33. برای آگاهی بیشتر مراجعه شود به نمایه: اهل بیت‏علیهم السلام و آیه‏ى مودت .

[21] تذکرة الخواص، سبط بن جوزی، چاپ لبنان، ص 327، ایضاً یتابیع المودة، شیخ سلیمان قندوزی، باب 77، ص 444، چاپ اسلامبول؛ همچنین فرائد السمطنی، جوینی، بیروت، ج 2، ص 134.

[22] «انت منی بمنزلة هارون من موسی الا أنه لا نبی بعدی؛ فضائل الخمسه، ج 1،ص316-299

[23] صحیح مسلم، صحیح ترمذی، ج 2، ص 308؛ خصائص نسائی، ص 21پپغ مستدرک حاکم، ج 3، ص 109؛ مسند احمد بن حنبل، ج 3، ص 17.

[24] «انی اوشک ان ادعی فاجیب و انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله عز و جل و عترتی. کتاب الله حبل ممدود من السماء الی الارض و عترتی اهل بیتی، انهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض فانظرونی بم تخلفونی فیهما؛ فضائل الخمسه، ج 2، ص 53 – 44.

[25] ابوسعید خدری، زیدین ارقم، جابر بن عبدالله انصاری، ابن عباس، براء بن عازب، حذیفه، ابوهریرة، ابن مسعود و عامر بن لیلی، از آن جمله اند.

[26] جهت مطالعه ی بیشتر به کتاب گرانسنگ الغدیر علامه امینی، ج 1، و کتاب پیشوایی از نظر اسلام، نگارش آیت اله جعفر سبحانی مراجعه شود صفحات 274 و 317 ویژه اسناد و مضامین و تحلیل های حدیث غدیر است.

 

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: