سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

فرهنگ غدیر در سخنان امام رضا علیه السلام

معرّفی غدیر، تنها وظیفۀ امامان علیهم السلام و امثال علامه امینی رحمه الله نیست؛ بلکه امروزه نیاز به معرفی غدیر برای نسلهای جدید، بیش تر از گذشته است و بر علما لازم است که این وظیفۀ سنگین را به خوبی انجام دهند.
کد خبر: ۲۰۳۷۸۰
۱۱:۱۲ - ۲۸ آبان ۱۳۹۸

شیعه نیوز: معرّفی غدیر، تنها وظیفۀ امامان علیهم السلام و امثال علامه امینی رحمه الله نیست؛ بلکه امروزه نیاز به معرفی غدیر برای نسلهای جدید، بیش تر از گذشته است و بر علما لازم است که این وظیفۀ سنگین را به خوبی انجام دهند.

فضایل و عظمت روز غدیر و اعلام امامت امام علی علیه السلام را از زبان حضرت رضا علیه السلام مرور می کنیم:

تهدید، تبدیل به فرصت

مأمون قصد داشت با طرح خلافت و تحمیل ولایت عهدی بر امام رضا علیه السلام دقیقاً عظمت و قداست ایشان و جایگاه امامت را نشانه رود و این مقام با عظمت را که در بین شیعیان از جایگاه بسیار بالا و والایی برخوردار بود، لکّه دار نماید.
خود حضرت رضا علیه السلام فرمود: «تُرِيدُ بِذَلِكَ أَنْ يَقُولَ النَّاسُ إِنَّ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى لَمْ يَزْهَدْ فِي الدُّنْيَا بَلْ زَهِدَتِ الدُّنْيَا فِيهِ أَلَا تَرَوْنَ كَيْفَ قَبِلَ وِلَايَةَ الْعَهْدِ طَمَعاً فِي الْخِلَافَة؛1 تو می خواهی با این اقدام، مردم بگویند: علی بن موسی، نسبت به دنیا زاهد نبود (و به آن رو نیاورد)؛ بلکه دنیا به او زهد ورزید (و از او روگردان بود) آیا نمی بینید که چگونه [وقتی زمینه فراهم شد و دنیا رو آورد] ولایت عهدی را به طمع (رسیدن به) خلافت پذیرفت؟»
چنان که هدفش از تشکیل مناظرات نیز این بود که به خیال خود آبروی امام رضا علیه السلام را ببرد؛ برای نمونه:
روزی مأمون به «سلیمان مروزی» می گوید: من تو را خوب می شناسم و تسلّط تو را در امر جَدَل و مناظره می دانم، از این رو تو را دعوت نمودم تا برای یک بار هم که شده، برهان علی بن موسی علیهما السلام را درهم بشکنی و او را مجاب کنی.2

مرحوم شیخ صدوق می گوید: «مأمون متکلمان را از شهرهای مختلف فرا خواند، تا شاید یکی از آنان در برابر حضرت غالب آید و در نتیجه، جایگاه علمی امام نزد دانشمندان کاهش یابد و کاستی او در نظر مردم برملا شود.»3

اما حضرت رضا علیه السلام این تهدیدها را به فرصت جدّی تبدیل کرد، و از آزادی نسبی که داشت بهره جُست و به خوبی، مقام امامت و جایگاه رفیع آن را و همین طور امامت خویش، حقّانیت اهل بیت علیهم السلام و به خصوص امام علی علیه السلام و عظمت روز غدیر را بیان نمود؛ از جمله:
یکم: در نیشابور، هنگام بیان حدیث «سلسلۀ الذهب» امامت خویش را شرط توحید دانست و در بین آن همه جمعیّت این امر را به اثبات رساند.

حاکم نیشابوری که شاهد صحنه بود آن چنان به وجد آمده که می گوید: «چون سلطان اولیاء، برهان اتقیاء، وارث علوم المرسلین، مهبط اسرار رب العالمین، ولی الله، صفی الله، فلذَۀ کبد رسول الله، غوثُ الاُمَّۀ و کشف الغُمّۀِ ... سلطان المقرّبین یَوم الحَشرِ و الجزاء، الامام ابوالحسن علی بن موسی الرضا صلوات الله و سلامه علی رسول الله و علی الائمۀ المعصومین و اتباعهم اجمعین الی یوم الدّین، به مقتضای قضای ازل و حکم مبرم قدیم لم یزل به صوب خراسان عزیمت نمودند و آن به سال دویست از هجرت بود که شهر نیشابور به مقدم حضرت ایشان، روضات جنان شد.»4

سپس حدیث «سلسلۀ الذهب» را خواند: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ حِصْنِي فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِي أَمِنَ مِنْ عَذَابِي» و آنگاه که مرکب حرکت کرد، حضرت ندا داد: «بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا؛5 با شرایط آن [این کلمه دژ توحید است] و من از شرطهای آن هستم.»

این حدیث، حاوی نکات ظریفی است که بیان اهمیّت توحید، آن هم در سرزمین ایران که در گذشته گرفتار ثنویت بود، پیوند توحید با امامت و امامان بر حق، و تثبیت امامت خویش و ردّ واقفیّه و طرفداران مأمون، از جمله آنها می باشد.

دوّم: بیان جایگاه رفیع و فلسفه امامت، که خط بطلان بر خلافت غیر ائمه علیهم السلام می کشید.6
حضرت در یک حدیث طولانی، فلسفۀ امامت را آن چنان بیان می کند که بطلان خلافت مأمون و دیگر خلفای جور را نشان می دهد. و در نتیجه حقانیت امامت از اهل بیت علیهم السلام را به عنوان تنها مصداق این فلسفه به اثبات می رساند. ترجمۀ بخشی از آن چنین است:
«ما هیچ گروه و ملّتی را نمی یابیم که در تاریخ بدون سرپرست و رئیس، بقا یافته باشد؛ زیرا مسائل دینی و دنیایی (برای تحقق اجتماع) خواه ناخواه نیازمند رهبری است که در نظام حکیمانه خداوند احتمال نمی رود که این امر را نادیده گرفته باشد و بندگان را بدون رهبری مشخص و شایسته رها کرده باشد.» تا می رسد به این قسمت که: «خداوند باید برای مردم، رهبری "امین" و پاسدارِ ارزشهای معنوی داشته باشد، و گرنه دین از میان می رود و سنّتها و احکام الهی تغییر می یابد، بدعت گزاران فزونی می یابند، بی دینان بر دین یورش می برند و امر دین را بر مسلمانان مشتبه می کنند.»7

این بیان، اشاره ای صریح می کند که این اوصاف در امثال مأمون وجود ندارد، و بارزترین مصداق آن، شخص امام رضا علیه السلام و امامان علیهم السلام هستند.

سوم: منکران امامتِ حق، گمراهند؛ در جایی دیگر آشکارا می فرماید: «أَنَّ كُلَّ مَنْ خَالَفَهُمْ ضَالٌّ مُضِلٌّ تَارِكٌ لِلْحَقِّ وَ َ الْهُدَی؛ هر کس با عترت پیامبر صلی الله علیه و آله به مخالفت برخیزد، گمراه و گمراه کننده می باشد که حق و هدایت را رها کرده است.» و در مناظرۀ مفصّلی که با خود مأمون دارد، به خوبی این مسئله را به اثبات رسانده است.8

چهارم: اثبات امامت امیرمؤمنان علی علیه السلام؛ حضرت برای اثبات امامت علی علیه السلام بیانهای مختلفی دارد و در قسمتی فرمود: «وَ اَمْرُ الاِمَامَۀِ مِنْ کَمَالِ الدِّینِ وَ لَمْ یَمضِ صلی الله علیه و آله حَتَّی بَیَّنَ لِاُمَّتِهِ مَعَالِمَ دِینِهِ وَ اَوضَحَ لَهُم سُبُلَهُم وَ تَرَکَهُم عَلَی قَصْدِ الحَقِّ وَ اَقَامَ لَهُمْ عَلِیًّا علیه السلام عَلَماً وَ اِمَاماً، وَ مَا تَرَکَ شَیئاً یَحتَاجُ اِلَیهِ الاُمَّۀُ الِاَّ بَیَّنَهُ فَمَنْ زَعَمَ اَنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ یُکمِل دِینَهُ فَقَدْ رَدَّ کِتَابَ الله عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَنْ رَدَّ کِتَابَ الله تَعَالَی فَهُوَ کَافِرٌ؛9 امامت و تعیین امام از ]لوازم[ کمال دین است و پیامبر صلی الله علیه و آله از دنیا نرفت مگر اینکه مسائل اصلیِ دین را برای امت خویش بیان نمود و راه ها را به روشنی به آنان نشان داد و انتخاب حق را به ایشان وانهاد، و علی علیه السلام را به عنوان شاخص و امام برای امت تعیین کرد و تمامی مسائلی را که مردم به آن نیاز دارند، برای آنان بیان نمود. اگر کسی گمان کند که خداوند دینش را کامل نساخته است، در حقیقت کتاب خدای عزیز و جلیل (قرآن) را رد کرده و هر کس کتاب خدا را رد کند کافر شده است.»

پنجم: نهادینه کردن مسئله غدیر:
حضرت تلاش کرد با بیان فضایل، عظمت و اهمیّت عید غدیر، این مسئله را در جامعۀ اسلامی، نهادینه و ماندگار کند.
تذکر این نکته ضروری است که کلام حضرت در بیان فضایل غدیر نسبتاً طولانی است و چون موضوع اصلی مقاله را تشکیل می دهد، چاره ای نداریم جز اینکه تمام متن عربی را بیاوریم تا به خوبی دیدگاه آن حضرت دربارۀ عظمت غدیر روشن شود.


اثر شناخت جایگاه غدیر
حضرت رضا علیه السلام در این زمینه می فرماید: «ِلَوْ عَرَفَ النَّاسُ فَضْلَ هَذَا الْيَوْمِ بِحَقِيقَتِهِ لَصَافَحَتْهُمُ الْمَلَائِكَةُ فِي كُلِّ يَوْمٍ عَشْرَ مَرَّاتٍ وَ لَوْ لَا أَنِّي أَكْرَهُ التَّطْوِيلَ لَذَكَرْتُ مِنْ فَضْلِ هَذَا الْيَوْمِ وَ مَا أَعْطَى اللَّهُ فِيهِ مَنْ عَرَفَهُ مَا لَا يُحْصَى بِعَدَدٍ؛10 به خدا قسم! اگر مردم فضیلت این روز (غدیر) را واقعاً می شناختند، هر روز ملائکه با آنها ده نوبت مصافحه می کردند، و اگر من از طولانی شدن (سخن) اکراه نداشتم، فضایل این روز را و آنچه که در این روز برای کسانی که آن را شناختند، عطا می شود و به حساب نمی آید، بیان می کردم.»

البته گویا حضرت در اینجا زمینه را مساعد ندیدند که به طور مفصّل، فضایل غدیر را بیان فرمایند؛ ولی آنجا که وقت و زمینه اقتضا کرده، به خوبی فضایل را به صورت طولانی بیان نموده اند که در بخشهای بعدی خواهد آمد.


ابلاغ غدیر به آیندگان
معرّفی غدیر، تنها وظیفۀ امامان علیهم السلام و امثال علامه امینی رحمه الله نیست؛ بلکه امروزه نیاز به معرفی غدیر برای نسلهای جدید، بیش تر از گذشته است و بر علما لازم است که این وظیفۀ سنگین را به خوبی انجام دهند.

حضرت رضا علیه السلام از پدرش، و او از پدرانش تا می رسد به امیر مؤمنان علی علیه السلام نقل کرده است که فرمود: «وَ لْيُبَلِّغِ الْحَاضِرُ الْغَائِبَ وَ الشَّاهِدُ الْبَائِنَ وَ لْيَعُدِ الْغَنِيُّ عَلَى الْفَقِيرِ وَ الْقَوِيُّ عَلَى الضَّعِيفِ أَمَرَنِي رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله بِذَلِک؛11 باید حاضر به غائب و نزدیک به دور (جریان غدیر را) برساند و باید غنی بر فقیر و قوی بر ضعیف (از نظر مالی) کمک کند. رسول خدا صلی الله علیه و آله مرا به این مسئله دستور داده است.»


بیان فضایل غدیر
«عَنِ الرِّضَا علیه السلام قَالَ: إِذَا کَانَ یَوْمُ الْقِیَامَةِ زُفَّتْ أَرْبَعَةُ أَیَّامٍ إِلَی اللَّهِ کَمَا تُزَفُّ الْعَرُوسُ إِلَی خِدْرِهَا قیلَ ما هذِهِ الاْیّامُ قالَ: یَوْمُ الاْءَضْحَی وَ یَوْمُ الْفِطْرِ وَ یَوْمُ الْجُمُعَةِ وَ یَوْمُ الْغَدِیرِ وَ إِنَّ یَوْمَ الْغَدِیرِ بَیْنَ الاَْضْحی وَ الْفِطْرِ وَ الْجُمُعَةِ کَالْقَمَرِ بَیْنَ الْکَوَاکِبِ وَ هُوَ الْیَوْمُ الَّذِی نَجَافِیهِ اِبْرَاهِیمُ الْخَلِیلُ مِنَ النَّارِ فَصَامَهُ شُکْرا للَّهِ وَ هُوَ الْیَومُ الَّذِی اَکْمَلَ اللَّهُ بِهِ الدِّینَ فِی اِقَامَةِ النَّبِیِّ صلی الله علیه و آله عَلِیّا اَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ عَلَما وَ اَبَانَ فَضِیلَتَهُ وَ وَصَاءَتَهُ فَصَامَ ذَلِکَ الْیَوْمَ وَ اِنَّهُ لَیَوْمُ الْکَمَالِ وَ یَوْمُ مَرغَمَةِ الشَّیْطَانِ وَ یَوْمُ تَقَبُّلِ اَعْمَالِ الشِّیعَةِ وَ مُحِبِّی آلِ مُحَمَّدٍ وَ هُوَ الیَومُ الَّذِی اَکمَلَ الله الدّین یَعمَد الله فِیهِ اِلَی مَا عَمِلَه المُخَالِفُونَ فَیَجعَلُه هَبَاءً مَنثُوراً؛ از امام رضا علیه السلام نقل شده است که آن حضرت فرمود: در روز قیامت، چهار روز به سمت خداوند همراهی می شود، همچون عروس که به سمت حجله همراهی می شود. گفته شد: کدام روزهاست؟ فرمود: روز عید قربان، روز فطر، روز جمعه و روز (عید) غدیر که به راستی روز (عید) غدیر بین آنها مثل ماه بین ستاره هاست؛ و این روزی است که ابراهیم علیه السلام در آن از آتش (نمرود) نجات یافت، پس به شکرانۀ آن، روزه گرفت و این روزی است که خداوند، دینش را با نصب پیامبر صلی الله علیه و آله علی علیه السلام را به عنوان (پیشوا و) راهنما کامل نمود، و فضیلت و وصی بودن او را آشکار فرمود، پس آن حضرت آن روز را روزه گرفت، و آن روزی است که [دین] کامل شده است، روزی است که دماغ شیطان به خاک مالیده شد، و روزی است که (اعمال شیعیان علی) و دوستان آل محمد علیهم السلام پذیرفته می شود، و آن روزی است که خدا دینش را کامل نمود، در آن روز خداوند متوجه اعمال مخالفان (علی علیه السلام) می شود و آن را چون غبار پراکنده قرار می دهد.»

«وَ هُوَ الیَوم الَّذِی یَأمر جَبرَئِیل اَن یَنصبَ کُرسِیّ کَرَامَۀِ اللهِ بِاِزَاءِ بَیت المعمور وَ یَصعَدُهُ جَبرَئیِل علیه السلام وَ تَجتَمِعُ اِلَیهِ المَلاَئِکَۀُ مِن جَمِیعِ السَّمَاوَات و یَثنوُن عَلی مُحَمَّدٍ وَ یَستَغفِروُن لِشِیعَۀِ اَمِیرِ المُؤمِنیِن وَ الاَئِمَّۀ علیهم السلام وَ مُحِبیِّهِم مِن وُلدِ آدَم علیه السلام وَ هُوَ الیَومُ الَّذِی یَامَر اللهِ فِیهِ الکرام الکَاتِبیِن اَن یَرفَعُوا القَلَم عَن مُحِبّی اَهلِ البَیت و شیعتِهم ثلاثۀ ایامٍ مِن یَومِ الغَدِیرَ وَ لَا یَکتبُوُنَ عَلَیهِم شَیئاً مِن خَطَایَاهُم کرَامَۀً لِمُحَمَّدٍ وَ عَلی وَ الاَئِمَّۀِ وَ هُوَ الیَومُ الَّذِی جَعَلَهُ اللهُ لِمُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ ذَوِی رَحمَتِهِ وَ هُوَ الیَومُ الَّذِی یَزِیدُ اللهُ فِی حَالٍ مَن عَبَدَ فِیهِ وَ وَسَعَ عَلی عِیَالِهِ وَ نَفسِهِ وَ اخوَانِهِ وَ یَعتِقهُ اللهُ مِنَ النَّارِ وَ هُوَ الیَومُ الَّذِی یَجعَلُ اللهُ فِیهِ سَعیَ الشِّیعَۀِ مَشکُوراً وَ ذَنبُهُم مَغفوُراً وَ عَمَلَهُم مَقبُولاً؛ و آن روزی است که خداوند به جبرئیل دستور می دهد که کرسی کرامت الهی را در مقابل بیت المعمور نصب نماید و جبرئیل بر آن بالا رود، و تمام ملائک از تمام آسمانها به سوی او گرد می آیند، مدح و ثنای آل محمد صلی الله علیه و آله را می گویند و برای شیعیان علی و امامان علیهم السلام و محبین آنها از فرزندان آدم استغفار می کنند، و روزی است که خداوند به کاتبان اعمال دستور می دهد که از روز عید غدیر تا سه روز، از محبّان اهل بیت علیهم السلام و شیعیان آنها رفع قلم شود، و خطاهای آنان را به عنوان احترام به محمد و علی و امامان علیهم السلام ثبت نکنند، و آن روزی است که خداوند برای محمد و آلش علیهم السلام و بستگانش قرار داده است، و روزی است که در آن، خداوند بر حال کسی که در آن روز عبادت کند و کسی که بر عیال و خودش و برادران (و بستگانش) توسعه دهد (در رزق و روزی) می افزاید، و او را از آتش نجات می بخشد و روزی است که خداوند، تلاش شیعیان را در آن، پذیرفته شده قرار می دهد و گناهان آنها بخشیده، و عملهایشان قبول می شود.

«وَ هُوَ يَومُ تَنفِيس الكَرب وَ يَوم تَحطِيطِ الوِزرِ وَ يَوم الحَبَاءِ وَ العطيَّةِ وَ يَومٌ نَشرِ العِلمِ وَ يَومُ البِشَارَةِ وَ العِيدِ الاَكبَر وَ يَومُ يُستَجَاب فِيهِ الدُّعَاءُ وَ يَومَ المَوقِفِ العَظيِم وَ يَومُ لَبسِ الثِّيَابِ وَ نَزعُ السَّوَادِ وَ يَومَ الشَّرطِ المَشرُوطِ وَ يَومُ نَفيِ الغُمُوم [الهُمُوم ] وَ يَومُ الصَّفحِ عَن مُذنِبِي شِيعَةِ أمِيرِ المُؤمِنيِن وَ هُوَ يَومُ السَّبَقَةِ وَ يَومُ اِكثار الصَّلاةِ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ يَومُ الرّضا وَ يَوم عِيدِ اَهلِ بَيتِ مُحَمَّدٍ وَ يَومُ قَبُولِ الاَعمَالِ وَ يَومُ طَلَبِ الزِّيَادَةِ وَ يَومُ اِستِرَاحَةِ المُؤمِنينَ وَ يَومُ المَتَاجِرَةِ وَ يَومُ التَّوَدُّدِ وَ يَومُ الوُصُولِ اِلَى رَحمَة اللهِ؛ و روز برطرف شدن سختی، و پاک شدن وبال (گناهان) و روز بخشش و عطا و روز نشر علم و روز بشارت و روز عید اکبر است، روزی که در آن دعا مستجاب می شود و روز جایگاه بزرگ و روز پوشیدن لباس (نو) و کندن لباس سیاه (و کهنه) است، و روز عهد معهود، و روز درو شدن غصّه ها و روز بخشش و گذشت از گناهکاران شیعۀ امیرالمؤمنین علیه السلام است، و آن روزی است که باید (به سمت خوبیها و ولایت) سبقت گرفت و روز صلوات فرستادن بر محمد و آل او است، و روز خشنودی و روز عید اهل بیت و محمد صلی الله علیه و آله و روز قبولی اعمال و روز درخواست زیاد شدن (پاداشها) است، و روز راحتی مؤمنین و روز تجارت و روز دوستی و روز رسیدن به رحمت الهی است.»

«وَ يَوْم التَّزْكِيَةِ وَ يَوْم تَرْكِ الْكَبَائِرِ وَ الذّنُوُبِ وَ يَوْمُ الْعِبَادَةِ وَ يَوْمُ تَفْطِير الصَّائِمِيِنِ فَمَنْ فَطَرَ فِيهِ صَائِماً مُؤْمِناً كَانَ كَمَنْ اَطْعَمَ فَئَاماً وَ فَئَاماً إلَى اَنْ عَدَّ عَشْراً ثُمَّ قَالَ اَوْ تَدْرِي مَا الْفِئَامُ قَالَ لَا قَالَ مِاَئَةُ اَلْفُ وَ هُوَ يَوْمُ التَّهْنِيَةِ يَهَنِّي بَعْضُكُمْ بَعْضاً فَاِذَا لَقَي الْمُؤْمِنُ اَخَاهُ يَقُولُ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّكِينَ بِوِلَايَةِ اَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْاَئِمَّةِ علیهم السلام وَ هُوَ يَوْمُ التَّبَسُّمِ فِي وُجُوهِ النَّاسِ مِنْ اَهْلِ الْاِيمَان فَمَنْ تَبَسَّمَ فِي وَجْهِ اَخِيهِ يَوْمَ الْغَدِيرِ نَظَرَ اللهُ اِلَيْهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ بِالرَّحْمَةِ وَ قَضَى لَهُ اَلْفَ حَاجَةٍ وَ بَنَى لَهُ قَصْراً فِي الْجَنَّةِ مِنْ دُرَّةٍ بَيْضَاءِ وَ نَضَرَ وَجْههُ وَ هُوَ يَوْمَ الزِّينَةِ فَمَنْ تَزَيَّنَ لِيَوْمِ الْغَدِيرِ غَفَرَ اللهُ لَهُ كُلَّ خَطِيئَةٍ عَمِلَهَا صَغِيرَةً اَوْ كَبِيرَةً وَ بَعَثَ اللهُ اِلَيْهِ مَلَائِكَةً يَكْتبُوُنَ لَهُ الْحَسَنَاتِ وَ يَرْفَعُونَ لَهُ الدَّرَجَاتِ اِلَى قَابِلٍ مِثْلِ ذَلِكَ الْيَوْمِ؛ و روز پاکیزه نمودن (نفس) و روز ترک کبائر و گناهان است، و روز عبادت و روز افطاری دادن به روزه داران است. کسی که در آن روز، مؤمن روزه داری را افطار دهد، مثل کسی است که ده نوبت به اندازۀ «فثام» طعام داده است. بعد فرمود: می دانی فثام چیست؟ عرض کردم: خیر. فرمود: یعنی صد هزار (که وقتی ضرب در ده شود، می شود یک میلیون)، و آن روزی است که باید به همدیگر تهنیت گویند، وقتی مؤمنان همدیگر را ملاقات کردند، بگویند: حمد خدای را که ما را جزء تمسک جویان به ولایت امیر مؤمنان علی علیه السلام و امامان علیهم السلام قرار داد. و روز تبسم به چهرۀ مردم با ایمان است، پس هر کسی که در روز غدیر به چهرۀ برادر (مؤمن)ش تبسّم کند، خداوند به او در روز قیامت نظر رحمت افکند، و هزار حاجت (دنیایی) او را برآورده سازد و قصری از درّ سفید در بهشت برای او بنا کند و چهرۀ او را نورانی سازد، و آن روز زینت است، پس کسی که خود را برای روز غدیر، زینت کند (و لباس زیبا بپوشد) خداوند، گناهان بزرگ و کوچک او را می بخشد، و فرشتگانی را مأمور می کند که تا سال آینده حسنات و درجات این روز را بنویسند.»

«فَاِنْ مَاتَ مَاتَ شَهِيداً، وَ اِنْ عَاشَ عَاشَ سَعِيداً، وَ مَنْ اَطْعَمَ مُؤْمِناً كَانَ كَمَنْ اَطْعَمَ جَمِيعَ الْاَنْبِيَاءِ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ مَنْ دَارَ فِيهِ مُؤْمِناً اَدْخَلَ اللّهُ قَبْرَهُ سَبْعِينَ نُوراً وَ وسعَ فِي قَبْرِهِ وَ يَزُورَ قَبْرَهُ كُلَّ يَوْمٍ سَبْعوُنَ اَْلفَ مَلَكٍ وَ يُبَشِّروُنَهُ بِالجَنَّةِ وَ فِي يَوْم الغَدِير عَرضَ اللّهُ الوِلَاية عَلى اَهْلِ السَّمَوَاتِ السَّبْعِ، فَتسبِقُ اِلَيْهَا اَهْلُ السَّمَاءِ السَّابِعَةِ فَزَيَّنَ بِهَا العَرشَ، ثُمَّ سَبَقَ اِلَيهَا اَهلُ السَّمَاءِ الرَّابِعَةِ، فَزَيَّنَهَا بِالبَيتِ المَعْمُورِ؛ و اگر از دنیا رفت، پاداش شهید را دارد و اگر زنده ماند، زندگی با سعادت خواهد داشت. کسی که مؤمنی را طعام دهد، گویا تمام انبیا و صدّیقین را طعام داده است. اگر در این روز، به مؤمنی سرزند و دیدار کند [خداوند] هفتاد نور در قبر او وارد می کند و قبر او را توسعه می دهد و هر روز، هفتاد هزار ملک به زیارت او می شتابند و بشارتِ بهشت می دهند. در روز غدیر، خداوند، ولایت (علی علیه السلام) را بر آسمانهای هفت گانه عرضه کرد، پس اهل آسمان هفتم به آن سبقت گرفتند، پس خداوند آن را با عرش، مزیّن نمود، آن گاه اهل آسمان چهارم به آن سبقت گرفت و خداوند آن را با بیت المعمور زینت داد.»

«ثُمَّ سَبَقَ اِلَیْهَا اَهْلُ السَّمَاءِ الدُّنْیَا، فَزَیَّنَهَا بِالْکَوَاکِبِ ثُمَّ عَرَضَهَا عَلی الْاَرَضِینَ فَسَبَقَتْ مَکَّۀُ فَزَیَّنَهَا بِالْکَعْبَۀِ ثُمَّ سَبَقَتْ اِلَیْهَا الْمَدِینَۀُ فَزَیَّنَهَا بِالْمُصْطَفَی مُحَمَّدٍ- ثُمَّ سَبَقَتْ اِلَیْهَا الْکُوفَۀُ فَزَیَّنَهَا بِاَمِیرِالْمُؤْمِنیِن% وَ عَرَضَهَا عَلی الْجِبَالِ فَاَوَّلُ جَبَلٍ اَقَرَّ بِذَلِکَ ثَلَاثَۀُ اَجْبُلٍ [اجبال] الْعَقِیقِ وَ جَبَلِ الْفِیرُوزَجِ وَ جَبلِ الْیَاقُوتِ فَصَارَ هَذِهِ الْجِبَال جبَالُهُنَّ وَ اَفْضَلُ الْجَوَاهِر. ثُمَّ سَبَقَتْ اِلَیْهَا جِبَال اُخَرْ فَصَارَ مَعَادِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّۀِ وَ مَا لَمْ یُقِرَّ بِذَلِکَ وَ لَمْ یَقْبَلْ صَارَتْ لَاتَنْبُتُ شَیْئاً؛ پس اهل آسمان دنیا به آن (ولایت) سبقت گرفت، پس خداوند آن را با ستارگان زینت داد. آنگاه خداوند، ولایت را بر زمینیان عرضه کرد که مکه سبقت گرفت و خداوند آن را با کعبه مزیّن ساخت. سپس مدینه سبقت گرفت که آن را به وجود محمد مصطفی صلی الله علیه و آله مزیّن نمود، آنگاه کوفه سبقت گرفت که خداوند آن را به وجود امیرمؤمنان علی علیه السلام زینت داد و بر کوه ها عرضه کرد که سه کوه سبقت گرفتند؛ عقیق، فیروزه و یاقوت، لذا این سه کوه بهترین جواهر شدند. آنگاه کوه های دیگر اقدام کردند که معدنهای طلا و نقره شدند، و هر کوهی که اقرار نکرد و (ولایت را) نپذیرفت، کوه های بی گیاه [و خشک] شدند.»
«وَ عَرَضَتْ فِی ذَلِکَ الْیَوْمِ عَلی الْمِیَاهِ فَمَا قَبِلَ مِنْهَا صَارَ عَذْباً وَ مَا اَنْکَرَ صَارَ مِلْحاً اُجَاجاً وَ عَرَضَهَا فِی ذَلِکَ الْیَوْمَ عَلی النَّبَاتِ فَمَا قَبِلَهُ صَارَ حُلْواً طِیباً وَ مَا لَمْ یَقْبَلُ صَارَ مُرّاً ثُمَّ عَرَضَهَا فِی ذَلِکَ الْیَوْم عَلَی الطَّیْرِ فَمَا قَبِلَهَا صَارَ فَصیِحاً مُصَوِّتاً وَ مَا اَنْکَرَهَا صَارَ اَخْرَسَ مثل اللکن وَ مَثَلُ الْمُؤْمِنِینَ فِی قَبوُلِهِمْ وَلَاءَ اَمِیرِ الْمُؤْمِنینَ فِی یَوْمِ غَدِیرِ خُمّ کَمَثَلِ الْمَلَائِکَۀِ فِی سُجُودِهِمْ لِآدَمَ وَ مَثَلُ مَنْ اَبَی وِلَایَۀ اَمِیرِ الْمُؤْمِنینَ فِی یَوْم الْغَدِیرِ، مثل اِبْلِیس وَ فِی هَذَا الْیَوْمِ اُنْزِلَتْ هَذِهِ الْآیَۀِ: «اَلْیَوْم اَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینُکُمْ» وَ مَا بَعَثَ اللهُ نَبِیاً اِلاَّ وَ کَانَ یَوْمَ بَعْثِهِ مِثْلُ یَوْمِ الْغَدِیر عِنْدَهُ وَ عَرَفَ حُرْمَتَهُ اِذْ نَصَبَ لِاُمَّتِهِ وَصِیّاً وَ خَلیِفۀً مِنْ بَعْدِهِ ذَلِکَ الْیَوْمِ؛12 و در این روز ولایت بر آبها عرضه شد، هر آبی قبول کرد، شیرین و هر آبی نپذیرفت، شور و تلخ شد و ]خداوند[ آن را بر نباتات (نیز) عرضه کرد. پس هر گیاهی قبول کرد، شیرین و پاکیزه شد، و هر کدام نپذیرفت، تلخ گشت. آنگاه در آن روز، آن را بر پرندگان عرضه کرد، هر پرنده ای آن را پذیرفت، گویا و دارای صوت زیبا شد و هر کدام انکار کرد، گنگ و الکن شد. مثال مؤمنانی که ولایت امیر مؤمنان علیه السلام را در روز غدیر قبول کردند مانند ملائکه ای است که بر آدم سجده کردند و مَثَل کسانی که ولایت ایشان را در روز غدیر نپذیرفتند، همانند ابلیس است و در این روز، آیه اکمال نازل شد، و خداوند هیچ پیغمبری را مبعوث نکرد، مگر اینکه روز بعثتش در نزد او مانند روز غدیر بود و حرمت آن را می شناخت؛ زیرا در این روز، وصیّ و جانشین خود را برای بعد از خود، برای امّتش منصوب می کرد.»

حضرت رضا علیه السلام در این حدیث طولانی، هم به وظایف روز غدیر اشاره کرده است و هم به فضایل آن. هم به پاداشهای مهمّ اعمال در آن روز اشاره نموده است و هم به مناسبتهای مهمّ آن.

این امور امروز ساده می نماید؛ ولی در زمانی که ستمگرانی چون مأمون بنا داشتند امام و امامت را از ریشه بخشکانند، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بود که تحمّل آن برای امثال مأمون بسیار سنگین می نمود.


نکات قابل استفاده
الف) وظایف امت در روز غدیر
از حدیث فوق، نکاتی در چند محور قابل استفاده است:
طبق سخنان حضرت رضا علیه السلام اهمّ وظایف مهمّ این روز از این قرار است:
1. اطلاع رسانی نسبت به روز غدیر و عظمت آن؛
2. روزه گرفتن در این روز؛
3. صلوات فراوان بر محمد صلی الله علیه و آله و آل او علیهم السلام فرستادن؛
4. ترک کار و استراحت و تلاش برای بهره برداری از این روز؛
5. اطعام به مؤمنین، خصوصاً روزه داران؛
6. پوشیدن بهترین لباس و تبریک گفتن به همدیگر؛
7. با خوش اخلاقی و چهرۀ خندان با مردم برخورد نمودن؛
8. هنگام بر خورد با مؤمنین جملۀ «اَلحَمدُ لِلِّه الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ المُتَمَسِّکِینَ بِوِلَایَةِ اَمِیرِ المُؤمِنیِنَ وَ الاَئِمَّۀَ» را تکرار نمودن؛
9. انفاق و هدیه (به اصطلاح عیدی) دادن (البته این امر تنها به سادات اختصاص ندارد)؛
10. شاد کردن مؤمنان و تفضّل نمودن به آنها؛
11. توسعه دادن در رزق و روزی نسبت به اهل و عیال و اطرافیان (برای شاد کردن دل آنها)؛
12. ترک گناهان، خصوصاً گناهان کبیره.

ب) فضایل روز غدیر
حضرت رضا علیه السلام در این حدیث شریف به فضایل بسیاری اشاره فرموده است که عناوین اهمّ آنها از این قرار است:
1. غدیر برتر از اعیاد دیگر است؛
2. روز کامل شدن دین و تمام شدن نعمت ؛
3. غدیر روز به خاک مالیده شدن دماغ شیطان؛
4. روز ظاهر شدن فضایل علی علیه السلام؛
ثنای بر محمّد صلی الله علیه و آله و آل محمد علیهم السلام ، استغفار برای آنان و شیعیان حضرت علی علیه السلام؛
5. روز بخشیده شدن گناه شیعیان و آزاد شدن از آتش جهنّم؛
6. روز قبولی اعمال و عبادات؛
7. روز بشارت، نشر علم و استجابت دعا؛
8. روز عید اکبر؛
9. روز برطرف شدن غم و غصّه ها؛
10. روز تزکیه و ترک گناهان؛
11. روز دوستی و محبّت و رسیدن به رحمت الهی.
ج ) پاداشهای بزرگداشت عید غدیر
در سخنان آن حضرت، پاداشهایی برای کسانی که این روز را بزرگ می شمرند قرار داده شده که عبارتند از:
1. تبسّم به روی دیگران، باعث برآورده شدن هزار حاجت وبنای قصر در بهشت می شود؛
2. لباس زیبا پوشیدن در این روز باعث بخشش گناهان، ترفیع درجه و اعطای حسنات می شود؛
3. هر کسی روزه داری را افطاری دهد، گویا صدها هزار انسان را طعام داده است؛
4. اگر در این روز فردی را اطعام کند، گویا تمام، انبیا و صدیقین را طعام داده است؛
5. کسی که به مؤمنی خانه دهد، و یا به او سر بزند، خدا در قبر او توسعه می دهد و به او وعدۀ بهشت داده می شود.
6. زیارت امیرمؤمنان علی علیه السلام در این روز باعث بخشش گناهان و پاداش چند برابر ماه رمضان و شبهای قدر می شود؛
7. یک درهم انفاق، ثواب صدهزار درهم را دارد و باعث دوری از کفر و نفاق می شود؛
8. کسی که به مؤمنی اعانت کند، اجر روزۀ عید غدیر و عبادت شب آن را دارد؛
9. کسی که در آن روز، روزه بگیرد، مثل این است که تمام عمرش را عبادت کرده است.
د) ابعاد و آثار غدیر
1. روز نصب امیرمؤمنان علی علیه السلام به امامت و ولایت؛
2. روز عرضۀ ولایت بر آسمانها؛
3. روز عرضۀ ولایت بر زمینهای هفت گانه؛
4. روز عرضۀ ولایت بر کوه ها؛
5. روز عرضۀ ولایت بر پرندگان؛
6. روز عرضۀ ولایت بر گیاهان؛
7. روز نصب اوصیای پیامبران؛
8. روز آزاد شدن حضرت ابراهیم علیه السلام از آتش نمرود؛
9. روز زیارت مخصوصۀ امیرمؤمنان علی علیه السلام؛
10. روز قبولی توبۀ حضرت آدم علیه السلام؛
11. روز به خاک مالیده شدن دماغ شیطان و نالۀ ابلیس؛
12. روز نزول آیات اکمال و تبلیغ و...

حدیثی دیگر در فضیلت غدیر
حضرت رضا علیه السلام در حدیث دیگری که از پدرش و او از پدرانش نقل می کند تا می رسد به امام علی علیه السلام چنین نقل نموده است: «ثُمَّ ذَكَرَ مِنْ فَضْلِ يَوْمِ الْغَدِيرِ شَيْئاً كَثِيراً جِدّاً إِلَى أَنْ قَالَ فَالدِّرْهَمُ فِيهِ بِمِائَةِ أَلْفِ دِرْهَمٍ وَ الْمَزِيدُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ صَوْمُ هَذَا الْيَوْمِ مِمَّا نَدَبَ اللَّهُ تَعَالَى إِلَيْهِ وَ جَعَلَ الْجَزَاءَ الْعَظِيمَ كِفَاءً لَهُ عَنْهُ حَتَّى لَوْ تَعَبَّدَ لَهُ عَبْدٌ مِنَ الْعَبِيدِ فِي الشَّبِيبَةِ مِنِ ابْتِدَاءِ الدُّنْيَا إِلَى تَقَضِّيهَا صَائِماً نَهَارُهَا قَائِماً لَيْلُهَا إِذَا أَخْلَصَ الْمُخْلِصُ فِي صَوْمِهِ لَقَصُرَتْ إِلَيْهِ أَيَّامُ الدُّنْيَا عَنْ كِفَائِهِ وَ مَنْ أَسْعَفَ أَخَاهُ مُبْتَدِئاً وَ بَرَّهُ رَاغِباً فَلَهُ كَأَجْرِ مَنْ صَامَ هَذَا الْيَوْمَ وَ قَامَ لَيْلَتَهُ وَ مَنْ أَفْطَرَ مُؤْمِناً فِي لَيْلَتِهِ فَكَأَنَّمَا فَطَّرَ فِئَاماً وَ فِئَاماً يَعُدُّهَا بِيَدِهِ عَشَرَةً فَنَهَضَ نَاهِضٌ فَقَالَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ مَا الْفِئَامُ قَالَ مِائَةُ أَلْفِ نَبِيٍّ وَ صِدِّيقٍ وَ شَهِيدٍ فَكَيْفَ بِمَنْ تَكَفَّلَ عَدَداً مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ أَنَا ضَمِينُهُ عَلَى اللَّهِ تَعَالَى الْأَمَانَ مِنَ الْكُفْرِ وَ الْفَقْرِ وَ إِنْ مَاتَ فِي لَيْلَتِهِ أَوْ يَوْمِهِ أَوْ بَعْدَهُ إِلَى مِثْلِهِ مِنْ غَيْرِ ارْتِكَابِ كَبِيرَةٍ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ وَ مَنِ اسْتَدَانَ لِإِخْوَانِهِ وَ أَعَانَهُمْ فَأَنَا الضَّامِنُ عَلَى اللَّهِ إِنْ بَقَّاهُ قَضَاهُ وَ إِنْ قَبَضَهُ حَمَلَهُ عَنْهُ وَ إِذَا تَلَاقَيْتُمْ فَتَصَافَحُوا بِالتَّسْلِيم ... ؛13 سپس فضایل زیادی از روز غدیر را ذکر کردند تا به اینجا رسید که یک درهم در این روز (انفاق کردن) برابر با هزار درهم است و پاداشی اضافه بر آن، از طرف خدای عزیز و جلیل (در نظر گرفته شده) است.
و روزۀ آن از اموری است که خدا به آن دعوت نمود، و جزای عظیمی را پاداش آن قرار داده است به طوری که حتی اگر بنده ای از بندگان در جوانی و از ابتدای دنیا تا پایان آن او را عبادت کند، روزها را روزه دار و شبها بیدار باشد، و با تمام اخلاص روزه بگیرد، (باز هم) تمام روزهای (با این وضع روزه گرفتن) از (رسیدن به) جزای یک روز روزۀ غدیر ناتوان است. و کسی که حاجت برادرش را ابتداءً وبدون درخواست او انجام دهد و به او از رویِ رغبت و اشتیاق، نیکی کند، مانند اجر کسی را دارد که در روز غدیر روزه بگیرد و شب آن را (به عبادت) قیام داشته باشد، و کسی که مؤمنی را در شب غدیر افطاری دهد، گویا به اندازۀ ده برابر «فئام» افطاری داده است. آنگاه شخصی از جا برخاست و عرض کرد: ای امیرمؤمنان! «فئام» چه مقدار است؟ فرمود: صد هزار نبی و صدیق و شهید، آنگاه ثواب کسی که چندین مؤمن را تکفّل کرده (و افطاری داده است) چقدر خواهد بود و من (علی علیه السلام) بر خدا ضمانت می کنم که از کفر و فقر در امان باشد و اگر در شب غدیر یا روزش و یا روز بعدش تا سال دیگر بدون انجام کبیره ای بمیرد، پس اجرش بر خداوند است، و کسی که برای برادران مؤمنش قرض بگیرد و آنها را یاری کند، من بر خدا ضمانت می کنم که اگر او را باقی گذاشت، ادا کند و اگر از دنیا برد، از طرف او (برای صاحبانِ دین) به گردن گیرد. و وقتی به همدیگر رسیدید، پس سلام و مصافحه کنید...»

ترویج عملی غدیر
حضرت رضا علیه السلام کسی نیست که سخنی را خود بگوید و به آن عمل نکند، پس اگر دستور به اطعام و احسان به دیگران را در روز غدیر می دهد، خود نیز به آن عمل می کند، چنانچه از جمعی نقل شده است تا می رسد به «عُمرِ الطوسی» که: « أَنَّهُ شَهِدَ أَبَا الْحَسَنِ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا علیه السلام فِي يَوْمِ الْغَدِيرِ وَ بِحَضْرَتِهِ جَمَاعَةٌ مِنْ خَاصَّتِهِ قَدِ احْتَبَسَهُمْ لِلْإِفْطَارِ وَ قَدْ قَدَّمَ إِلَى مَنَازِلِهِمْ الطَّعَامَ وَ الْبُرَّ وَ الصِّلَاتِ وَ الْكِسْوَةَ حَتَّى الْخَوَاتِيمَ وَ النِّعَالَ وَ قَدْ غَيَّرَ مِنْ أَحْوَالِهِمْ وَ أَحْوَالِ حَاشِيَتِهِ وَ جُدِّدَتْ لَهُ آلَةٌ غَيْرُ الْآلَةِ الَّتِي جَرَى الرَّسْمُ بِابْتِذَالِهَا قَبْلَ يَوْمِهِ وَ هُوَ يَذْكُرُ فَضْلَ الْيَوْمِ وَ قِدَمَه ؛14 حضرت رضا علیه السلام را در روز غدیر مشاهده کرد که جمعی از خواص در محضر او هستند و حضرت آنها را برای افطار نگه داشته بود و به منازل آنها [برای اهل و عیالشان] طعام، گندم، صله ها، لباس و حتی انگشترها و کفشهایی فرستاده بود و احوال آنها و اطرافیان خودش را تغییر داده بود. اسباب و وسایلی که قبلاً برای حضرت استفاده می شد، (به اصطلاح دکور) عوض شده بود. حضرت فضایل این روز را بیان می کرد و آن را (بر روزهای دیگر) مقدّم می داشت.»
این رفتار حضرت رضا علیه السلام در واقع ترویج عملی فرهنگ غدیر بوده است که زمینه را برای تبیین بهتر و بیشتر ولایت امام علی علیه السلام و امامان معصوم علیهم السلام آماده می کند.

دفاع مأمون از حدیث غدیر
گفتارها و رفتارهای حضرت رضا علیه السلام تا آنجا مؤثر افتاد که حتی مأمون نیز ـ ولو به صورت ظاهری ـ در مقام دفاع و ترویج حدیث غدیر برآمد.
«حماد بن زید» می گوید: «مأمون گروهی را برای مناظره احضار کرد. وقتی همه حاضر شدند، قاضی القضات اعلام کرد: «امیرالمؤمنین (مأمون)!!! عقیده اش این است که حضرت علی علیه السلام بهترین خلیفه بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سزاوارترین فرد برای خلافت بود.»
اسحاق، یکی از علمای حاضر در جلسه گفت: «در بین ما کسی وجود دارد که آنچه امیرالمؤمنین می گوید، به آن معرفت ندارد [و علی علیه السلام را بر دیگران برتر نمی داند] و ما برای مبارزه دعوت شده ایم. تا رسید به اینجا که مأمون گفت: آیا حدیث ولایت (مَنْ کُنتُ...) را روایت کرده ای؟ گفت: بله. اسحاق می گوید: من هم آن را نقل کرده ام.
مأمون گفت: آیا نه چنین است که این حدیث بر ذمّۀ ابی بکر و عمر نسبت به علی چیزی را ایجاب می کند که بر ذمّۀ علی نسبت به آن دو آن امر را ایجاب نمی نماید (یعنی آنها را مُلزم می کند که علی را مولای خود بداند).
اسحاق گفت: «این حدیث به خاطر جریانی که بین زید بن حارثه و علی علیه السلام پیش آمده بود اتفاق فتاد که او ولایت و دوستی علی علیه السلام را قبول نداشت. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «مَن کُنتُ مَولَاهُ فَهَذَا عَلِیًّ مَولَاهُ» مأمون گفت: «مگر این قصّه بعد از حجة الوداع نبود؟» اسحاق گفت: چرا.
مأمون گفت: «کشته شدن زید بن حارثه قبل از غدیر بوده است، چگونه رضایت داری این سخن را بگویی؟» بعد گفت: «به من بگو اگر شما پسری داشته باشی که به سن پانزده سال رسیده باشد و بگوید: مولای من، مولای پسرعموی من است، مردم این را بدانید، در حالی که تمام مردم این را می دانند، و چیزی را که مردم انکار ندارند و نسبت به آن بی اطلاع نیستند و این پسر در مقام تعریف و تأکید آن برآید، آیا در نظر تو چگونه خواهد آمد؟ آیا ناپسند نیست؟ گفتم: چرا.
مأمون گفت: ای اسحاق! آیا فرزند پانزده سالۀ خود را از چنین عملی منزه می دانی؛ ولی رسول خدا صلی الله علیه و آله را از آن منزّه نمی شماری؟ وای بر شما فقها که خود را به منزلۀ معبود و پروردگار خود قرار ندهید.
خدای متعال در کتاب خود و در مقام نکوهش یهود و انصاری می فرماید: «اتَّخَذُوا أَحْبارَهُمْ وَ رُهْبانَهُمْ أَرْباباً مِنْ دُونِ اللّه» در حالی که آنها نماز خود را برای آنها نخواندند و روزه برای آنها نگرفتند و از روی واقع آنها را خدایان خود نمی دانستند، فقط احبار و رهبانها امر می کردند و آنها امرشان را گردن می نهادند.»15

زیارت حضرت علی علیه السلام در روز غدیر
«احمد بن محمّد بن ابی نصر» از امام رضا علیه السلام نقل کرده است که آن حضرت فرمود: «يَا ابْنَ أَبِي نَصْرٍ أَيْنَمَا كُنْتَ فَاحْضُرْ يَوْمَ الْغَدِيرِ عِنْدَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ فَإِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ لِكُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ وَ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَةٍ ذُنُوبَ سِتِّينَ سَنَةً وَ يُعْتِقُ مِنَ النَّارِ ضِعْفَ مَا أَعْتَقَ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ وَ لَيْلَةِ الْقَدْرِ وَ لَيْلَةِ الْفِطْرِ وَ الدِّرْهَمُ فِيهِ بِأَلْفِ دِرْهَمٍ لِإِخْوَانِكَ الْعَارِفِينَ وَ أَفْضِلْ عَلَى إِخْوَانِكَ فِي هَذَا الْيَوْمِ وَ سُرَّ فِيهِ كُلَّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ...؛16 ای پسر ابی نصر! هر جا بودی، روز غدیر خود را به (قبر) امیر مؤمنان (علی علیه السلام) برسان، به راستی که خداوند برای تمام مردان و زنان مؤمن و (در ازای زیارت علی علیه السلام) گناهان شصت سالۀ ایشان را می بخشد، و (در این روز) چند برابر آنچه در ماه رمضان و شبهای قدر و روز عید فطر، از آتش جهنم آزاد می کند، آزاد می گرداند. یک درهم به برادران آگاه (و ولایت شناس) دادن برابر با هزار درهم است، پس در این روز به برادران (دینی) خود تفضّل کن و هر زن و مرد مؤمن را خوشحال نما!»

پی نوشت:

1) وقایع الایّام، شیخ عباس قمی، انتشارات نوید، قم، چاپ دوم، 1365ش، ص‏90.
2) عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، نشر دارالعلم، قم، 1379ق، ج1، ص‏179.
3) همان، ج2، ص‏239.
4) تاریخ نیشابور، محمد حاکم نیشابوری، تصحیح شفیعی کدکنی، بی‏نا، چاپ اول، 1375ش، ص131- 132.
5) عیون اخبار الرضا علیه السلام، شیخ صدوق، ج2، ص‏135؛ معانی الاخبار، شیخ صدوق، دار العلم، قم، 1379ش، ص317؛ ینابیع المودّه، سلیمان بن ابراهیم قندوزی، مکتبه المحمدی، قم، 1385ش، ص‏385.
6) در شماره 40 مجله مبلّغان، تحت عنوان «امام‏شناسی از دیدگاه امام هشتم» نگارنده به این حدیث طولانی پرداخته است.
7) عیون اخبار الرضا علیه السلام، شیخ صدوق ج2، ص‏100- 101؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، دار الاحیاء، بیروت، سوم، 1403‏ق،‏‏ ج6، ص‏60؛ علل الشرائع، ج1، ص‏253؛ تحف العقول، حسن بن علی حرانی، انتشارات اسلامیه، شیراز، 1363ش، ص‏488.
8) ر. ک: به مقاله «مناظرات امام هشتم علیه السلام و دفاع از اهل بیت علیهم السلام» از نگارنده، مجلّه مبلّغان، شماره 85، ص‏9.
9) عیون اخبار الرضا، شیخ صدوق، ج1، ص‏217؛ معانی الاخبار، شیخ صدوق، ص‏96؛ کافی، شیخ کلینی، دار الکتب الاسلامیه، تهران، سوم، 1388‏ق،‏‏ ج1، ص‏199؛ تحف العقول، ابن شعبه حرانی، ص‏514؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، ج25، ص‏121.
10) التهذیب، شیخ طوسی، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1365ش، ص‏26.
11) وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، موسسه آل البیت علیهم السلام، قم ، 409‏ق،‏‏ ج10، ص‏445، ح 13804.
12) اقبال الاعمال، سید بن طاووس، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1367ش، ص‏464.
13) وسائل الشیعه، شیخ حرّ عاملی، ج10، ص‏444.
14) وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، ج10، ص‏444، ح 13804.
15) الغدیر، علامه عبد الحسین امینی، قم، دائرۀالمعارف الفقه، چاپ دوّم، 1425ق،‏‏ ج3، ص‏418- 420.
16) التهذیب، شیخ طوسی، ج6، ص‏24.

منبع: ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره158.

 

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: