شیعه نیوز:
پرسش
آیا حدیث زیر صحیح است:
ما دامادت علی ( علیه السلام ) را اینگونه قرار دادیم که به سوره انشراح داخل و اضافه شود؟
پاسخ اجمالی
در ذیل آیه ی «فإذا فرغت فأنصب وإلی ربک فارغب» در برخی تفاسیر روایی روایاتی وارد شده است که در تأویل این آیه شریفه، می فرماید: وقتی از نبوت فارغ شدی علی ( علیه السلام ) را به عنوان امام برای مردم نصب کن و یا در ذیل آیه اول این سوره روایاتی داریم که امام صادق ( علیه السلام ) درباره ی این آیه فرمودند: شرح صدر پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) به ولایت علی ( علیه السلام ) است.
از لحاظ سندی برخی این روایات صحیح هستند زیرا راویانی در سند آنها می باشند که مورد توجه علمای رجال بوده اند و آنها را موثق می دانند مانند ابن ابی عمیر که جزء مشایخ ثقات است البته در کتب روایی هم ابوابی در فضیلت علی ( علیه السلام ) آمده است که به همین مضمون می باشد. مانند باب اشاره و نص بر امیرالمؤمنین ( علیه السلام ) در کتاب الحجة اصول کافی و باب 39 کتاب بحارالانوار، ج 36 که آیاتی را بیان می کند که در شأن حضرت علی ( علیه السلام ) بیان شده است.
این روایات مصادیق آیات را بیان می کنند و در پی تفسیر آیه به معنای بیان معانی الفاظ و جمله های قرآنی نیستند.
پاسخ تفصیلی
به معنایی که ذکر شد (ما علی ( علیه السلام ) دامادت را اینگونه قرار دادیم که به سوره ی انشراح اضافه شود) روایتی در اصول کافی و کتب دیگر یافت نشد. اما در روایات ما و تفاسیر روایی مانند تفسیر البرهان و تفسیر نورالثقلین در ذیل آیات سوره مبارکه الانشراح روایاتی وجود دارد که در مورد حضرت علی ( علیه السلام ) می باشد. مثلا حدود هفده روایت در تفسیر برهان آمده که به چند نمونه آنها اشاره می شود تا بررسی شود که صحیح است یا نه؟
- محمد بن حسن صفار از احمد بن محمد از ابن ابی عمیر از جمیل از حسن بن راشد از امام صادق ( علیه السلام ) روایت می کند که حضرت درباره ی آیه ی شریفه اول سوره انشراح که می فرماید «ألم نشرح لک صدرک» فرمودند: بولایة امیرالمؤمنین ( علیه السلام ). یعنی شرح صدر پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) به واسطه ی ولایت امیرالمؤمنین ( علیه السلام ) بوده است.[1]
- در روایت دیگری از محمد ابن همام از ابراهیم بن هاشم از ابن ابی عمیر نقل شده که امام صادق ( علیه السلام ) درباره ی آیه مذکور فرمودند: "بعلی فاجعله وصیاً" یعنی شرح صدر پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) به علی ( علیه السلام ) بود. به عبارت بهتر می فرماید: ای پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) آیا ما سینه ی تو را گشاده نکردیم و شرح صدر به تو ندادیم به واسطه علی ( علیه السلام )، پس او را وصی خودت قرار بده و در ذیل آیه ی فإذا فرغت فانصب فرمودند: خداوند پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) را امر کرد به نماز و زکات و روزه و حج و ... بعد امر کرد وقتی اینها را انجام دادی علی ( علیه السلام ) را به عنوان وصی نصب کن.[2]
- از مفضل ابن عمر روایت شده که امام صادق ( علیه السلام ) فرمودند: فإذا فرغت فانصب علیاً بالولایة. [3]
این سه روایت از باب نمونه بیان شد و در کتب روایی و تفاسیر روایی ما روایات بسیاری در شأن و فضیلت حضرت علی ( علیه السلام ) وارد شده است. اما آن روایاتی که در ذیل سوره ی مبارکه انشراح آمده است همگی به همین مضمون است که شرح صدر پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) به ولایت حضرت علی ( علیه السلام ) بوده است، و اکمال دین به نصب علی ( علیه السلام ) به عنوان امام و وصی می باشد.
اما درباره ی صحت این روایات باید گفت که در سند این روایات راویانی مانند ابن ابی عمیر وجود دارند که جزء مشایخ ثقات می باشد که علمای رجال همگی آنها را توثیق کرده اند.[4] علاوه فراوانی این روایات به حدی است که نمی توان در صدور آن شک کرد.
اما نکته قابل توجه این که باید دید روایاتی که در تفسیر آیات قرآن آمده به چه نحوی است؟ بسیاری از روایاتی که در تفاسیر روایی مانند نورالثقلین و برهان آمده و از آنها به عنوان روایات تفسیری یاد می شود در پی تفسیر آیه نیستند زیرا تفسیر به معنای بیان معانی الفاظ و جمله های قرآنی است و بیشتر آن احادیث از این قبیل نیست، بلکه در پی تطبیق آیه بر برخی از مصادیق و در موارد فراوانی تطبیق بر بارزترین مصداق آن است. بنابر اینگونه روایات بر فرض صحت و تمامیت سند و جهت صدور هرگز گستره ی شمول و عموم معنای آیه را محدود نمی کند، چون بیان مصداق کامل یا یک مصداق، مصادیق دیگر را نفی نمی کند و دست مفسر را در تطبیق آیه بر سایر مصادیق آن نمی بندد، بلکه آیه دارای معنایی عام است.[5]
با توجه به نکته مذکور باید گفت معنای روایات مورد بحث این می شود که یکی از مصادیق شرح صدر پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) ابلاغ ولایت علی ( علیه السلام ) به مردم می باشد.
لازم به تذکر است که در این باره دیدگاه های دیگری هم وجود دارد، برای کسب آگاهی بیشتر، مطالعه کتاب شناخت قرآن[6]، آیت الله گرامی به شما توصیه می شود.
[1] سید هاشم حسینی بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 474، انتشارات اسماعیلیان.
[2] همان؛ همچنین نک: تأویلالآیاتالظاهرة ص 787؛ بحارالأنوار ج 36 ، ص136.
[3] البرهان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 475؛ همچنین نک: کافی ج 1 ، روایت 3، ص 294.
[4] شیخ محمد مظفری، الفوائد الرجالیه، چاپ علمیه قم، ص 73.
[5] جوادی آملی، تفسیر تسنیم، ج 1، ص 168، مرکز نشر اسراء.
[6] در این کتاب توسعه مفاهیم قرآنى در مقایسه با مفاهیم عرفى ، مورد بررسی قرار گرفته است.
آیات مرتبط
سوره الانشراح (1) : أَلَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ
سوره الانشراح (7) : فَإِذَا فَرَغْتَ فَانْصَبْ
سوره الانشراح (8) : وَإِلَىٰ رَبِّكَ فَارْغَبْ
T