سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) در چه زمانی امام علی( علیه السلام ) را مأمور بازپرداخت دیون خود فرمود و مراد پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) از این وام‌ها چه بود؟

بر اساس گزارش‌ها، پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) بارها به این موضوع اشاره فرموده که امام علی( علیه السلام )، مسئول پرداخت وام‌ها و دیون حضرتشان است که نمی‌توان آن را تنها منحصر به دیون مالی دانست، بلکه شامل هر چیزی می‌شود که پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) گمان داشت که آن را به برخی افراد و یا تمام جامعه بدهکار است.
کد خبر: ۲۱۱۰۹۷
۰۷:۱۶ - ۱۴ دی ۱۳۹۸

شیعه نیوز:
پرسش
در چه زمانی رسول اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) به حضرت علی( علیه السلام ) فرمودند: «انت تقضی دینی»،«تو دیون من را ادا می‌کنی» و آیا این امانت‌ها مادی است یا معنوی؟
پاسخ اجمالی

بر اساس گزارش‌ها، پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) بارها به این موضوع اشاره فرموده که امام علی( علیه السلام )، مسئول پرداخت وام‌ها و دیون حضرتشان است که نمی‌توان آن را تنها منحصر به دیون مالی دانست، بلکه شامل هر چیزی می‌شود که پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) گمان داشت که آن را به برخی افراد و یا تمام جامعه بدهکار است:

بعد از شب معراج[1]

پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) به امام علی( علیه السلام ) فرمود: در شب معراج، دوازده نور را دیدم و از پروردگار پرسیدم که این نورها از کجاست؟ خدا پاسخ داد نور فرزندان تو! … تو امام و خلیفه بعد از من هستی که وام‌های مرا خواهی پرداختی و وعده‏هاى مرا تحقق خواهى بخشید...».[2]

از این روایت، استمرار حرکت پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) توسط امام علی( علیه السلام ) و امامان بعد بیشتر برداشت می‌شود تا پرداخت دیون مالی.

هنگام هجرت[3]

هنگام هجرت، پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم )، امام على( علیه السلام ) را مسئول بازگرداندن امانت‌های مردم[4] و حرکت فواطم[5] از مکه به سمت مدینه نمود.[6]

این گزارش بیشتر ناظر به بازپرداخت دیون و امانت‌های مادی مردم است.

بعد از جنگ خیبر[7]

پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) بعد از جنگ خیبر به امام علی( علیه السلام ) فرمود: «تو اداکننده دین و تحقق بخشنده وعده‏هاى من خواهى بود...».[8]

هنگام سد الابواب

هنگام بستن درهایی که به مسجد باز می‌شد، حضرت پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) به امام علی( علیه السلام ) فرمود: «آنچه(آن حقوقی) که برای من در این مسجد وجود دارد، برای تو نیز وجود دارد و تو وارث و وصی من هستی که وام من را ادا می‌کنی و به وعده‌های من تحقق می‌بخشی...».[9]

در حدیث منزلت[10]

پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) به امام علی( علیه السلام ) فرمود: «جایگاه و منزلت تو نسبت به من مانند جایگاه هارون( علیه السلام ) نسبت به موسى( علیه السلام ) است، با این تفاوت ‌که بعد از من پیامبرى نخواهد بود، تو قرض مرا ادا و به وعده‏هاى من وفا می‌کنى...».[11]

هنگام لقب دادن ایشان به ابوتراب[12]

پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) در نخلستان‌های مدینه، امام علی( علیه السلام ) را دید که در زمین مشغول کار بوده و سر و رویشان غبار آلود بود. آنگاه خطاب به ایشان فرمود: اگر مردم تو را با کنیه ابوتراب صدا بزنند، آنان را سرزنش نخواهم کرد. سپس فرمود: تو برادر و وزیر و جانشین من در خانواده هستی، تو وام مرا پرداخت کرده و گردنم را از قید تعهدات آزاد می‌کنی ...‏».[13]

هنگام پیمان برادری[14]

پس از هجرت پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) به مدینه، آن‌حضرت( صلی الله علیه و آله و سلم ) بین مسلمانان - چه مهاجر و چه انصار - پیمان اخوت برقرار کرد، اما امام علی( علیه السلام ) را تنها نهاد. امام( علیه السلام ) به پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) عرضه داشت: مرا با کسى برادر نکردى؟! پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: به خدا قسم، تو را برای خودم نگاه داشتم که با هم برادر باشیم و تو وصى و وزیر و جانشینم در امت من باشى و امانت‌های من را بپردازى و به وعده‏های من وفا کنى.‏[15]

در حدیث اوصیا

پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: «اوصیای پیامبران الهی، دین‌های آنان را ادا و به وعده‌های آنان وفا می‌کنند و بر اساس سنت آنان می‌جنگند. سپس به امام علی( علیه السلام ) فرمود تو وصی و برادر من در دنیا و آخرت هستی و دین من را ادا و به وعده‌های من وفا می‌کنی... ».[16]

هنگام وفات

پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) در هنگام وفات به عباس فرمود: «آیا وصایت مرا پذیرفته و دین مرا ادا کرده و به آنچه وعده داده‏ام، عمل مى‏کنى؟ عباس گفت: من مردى مسن هستم و زن و فرزند من زیاد هستند و مالى ندارم؛ و نپذیرفت. آن‌حضرت( صلی الله علیه و آله و سلم ) فرمود: این سفارش را به کسى خواهم کرد که آنها را پذیرفته و سخنی چون سخن عباس بر زبان نخواهد آورد! سپس به امام علی( علیه السلام ) فرمود: آیا تو وصایت مرا می‌‏پذیرى و دین مرا می‌پردازى و وعده‏هایم به سرانجام می‌رسانى؟ امام( علیه السلام ) پذیرفتند.[17]

[1]. «معراج پیامبر اسلام ( صلی الله علیه و آله و سلم )»، 5636؛ «معراج و قاب قوسین»، 26883؛ «معراج حضرت رسول ( صلی الله علیه و آله و سلم )»، 10205.

[2]. خزاز رازی، علی بن محمد، کفایة الاثر فی النصّ علی الأئمة الإثنی عشر، محقق، مصحح، حسینی کوهکمری، عبد اللطیف،‏ ص 217، قم، بیدار، 1401ق.

[3]. «هجرت پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) به مدینه و وقایع آن»، 37354؛ «چگونگی هجرت پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) و اذیت مشرکان»، 2155؛ « جایگاه هجرت و مهاجران در اسلام»، 50637.

[4]. ابن اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج 2، ص 103 و 104، بیروت، دار صادر، 1385ق.

[5]. ر. ک: «منظور از فواطم»، 109776.

[6]. «امام علی( علیه السلام ) و بازگرداندن امانت‌های پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) پیش از هجرت»، 40386؛ «دفاع امام علی( علیه السلام ) از کاروان حضرت فاطمه(س) در هنگام هجرت»، 111472.

[7]. «آیات جنگ خیبر در قرآن»، 27603؛ «فرار خلفای سه‌گانه از جنگ‌های زمان پیامبر خدا( صلی الله علیه و آله و سلم )»،89957.

[8]. ابن طاووس، علی بن موسی، طرف من الأنباء و المناقب، محقق، مصحح، عطار، قیس، ص 432، مشهد، تاسوعا، چاپ اول، 1420ق.

[9]. ابن بطریق، یحیی بن حسن، عمدة عیون صحاح الأخبار فی مناقب إمام الأبرار، ص 181، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، چاپ اول، 1407ق.

[10]. «سخنان خلفای سه‌گانه درباره منزلت امام علی( علیه السلام )»، 92399؛ «منزلت امام علی( علیه السلام ) به مانند منزلت سوره توحید»، 61053.

[11]. کفایة الأثر فی النص على الأئمة الإثنی عشر، ص 135.

[12]. «کنیه ابو تراب به امام علی ( علیه السلام )»، 14879.

[13]. شیخ صدوق، علل الشرائع، ج 1، ص 157، قم، کتاب فروشی داوری، چاپ اول، 1385ش.

[14]. «عقد اخوت؛ بیانگر فضیلت امام علی( علیه السلام )»، 68916؛

[15]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب،‏ ج 2، ص 109، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق.

[16]. کفایة الأثر فی النص على الأئمة الإثنی عشر، ص 75 – 76.

[17]. علل الشرائع، ج ‏1، ص 168.

 

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: