سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

آیات 10 و 11 سوره سبأ خطاب به داود پیامبر( علیه السلام ) – به ویژه معنای دقیق عبارت «انِ اعْمَلْ سابِغاتِ ...» - را بیان نمایید؟

این آیات شریفه، نعمت‌هایی را که خداوند به حضرت داود پیامبر( علیه السلام ) ارزانى داشته بیان می‌فرماید؛ مانند هم‌آواز شدن پرندگان با او، ساختن زره جنگی با کیفیت بالا و نرم شدن آهن در دست حضرتشان به فرمان الهى و به صورت اعجاز.
کد خبر: ۲۰۱۰۲۳
۰۹:۰۸ - ۰۶ آبان ۱۳۹۸

شیعه نیوز:

پرسش
تفسیر آیات 10 و 11 سوره سبأ چیست و از آیه «انِ اعْمَلْ سابِغاتِ ...» چه معنایى برداشت می‌شود؟
پاسخ اجمالی
این آیات شریفه، نعمت‌هایی را که خداوند به حضرت داود پیامبر( علیه السلام ) ارزانى داشته بیان می‌فرماید؛ مانند هم‌آواز شدن پرندگان با او، ساختن زره جنگی با کیفیت بالا و نرم شدن آهن در دست حضرتشان به فرمان الهى و به صورت اعجاز.
برخی پیام‌های این آیات شریفه چنین است:
1. صنعت باید با مدیریّت افراد صالح و به نفع مردم باشد.
2. صنعت باید با دقّت و کیفیّت همراه باشد.
3. صنایع نظامى باید براى عمل صالح باشد، نه کشور گشایى و ظلم و ستم.

پاسخ تفصیلی
در آیات مطرح شده می‌خوانیم:
«وَ لَقَدْ آتَیْنا داوُدَ مِنَّا فَضْلاً یا جِبالُ أَوِّبِی مَعَهُ وَ الطَّیْرَ وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدِیدَ * أَنِ اعْمَلْ سابِغاتٍ وَ قَدِّرْ فِی السَّرْدِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّی بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ».[1]
واژه «فضل» در آیه «وَ لَقَدْ آتَیْنا داوُدَ مِنَّا فَضْلًا»، مفهوم وسیعى دارد که تمام مواهب و نعمت‌هایی را که خدا به حضرت داود پیامبر( علیه السلام ) ارزانى داشته بود شامل می‌شود، و ذکر آن به صورت «نکره»(فضلاً) دلیل بر عظمت آن است.[2]
حضرت داود مشمول مواهب بسیارى در جنبه‌های معنوى و مادى از سوى پروردگار شده بود که آیات قرآن گویاى آن است. در یک‌جا می‌فرماید: «ما به او و فرزندش علم فراوان دادیم، و آنها گفتند خدا را سپاس که ما را بر بسیارى از بندگانش فضل و برترى بخشیده است».[3] در جایى دیگر مخصوصاً به آگاهى از سخن حیوانات اشاره شده و به عنوان یک فضیلت بزرگ مطرح گردیده است: «و سلیمان از داود میراث یافت و گفت: اى مردم! ما زبان پرندگان را تعلیم یافته‌ایم و از هر چیزى به ما داده شده است. راستى که این همان امتیاز آشکار است».[4]
معجزات مختلفى که در ذیل آیات مورد بحث از آن سخن به میان خواهد آمد بخشى از آن فضائل است، و نیز صوت و آهنگ بسیار زیبا، و قدرت بر قضاوت عادلانه که در سوره «ص»[5] به آن اشاره شده بخشى دیگر از این فضل الهى می‌باشد و از همه مهم‌تر فضیلت نبوّت و رسالت بود که خدا در اختیار داود( علیه السلام ) گذاشت.
بعد از این اشاره؛ قرآن قسمتى از فضائل معنوى و مادى داود( علیه السلام ) را بدین‌گونه شرح می‌دهد: «به کوه‌ها گفتیم با داود هم‌صدا شوید و همچنین شما اى پرندگان با او هم‌آواز گردید [و هر گاه او ذکر و تسبیح خدا می‌گوید زمزمه را سر دهید](یا جِبالُ أَوِّبِی مَعَهُ وَ الطَّیْرَ).
کلمه «أوّبى» در اصل از «تأویب» به معناى ترجیع و گرداندن صدا در گلو است. گاهى به معناى توبه نیز استعمال می‌شود به‌خاطر این‌که حقیقت آن بازگشت به سوى خدا است.[6]
اگرچه همه ذرّات جهان ذکر و تسبیح و حمد خدا می‌گویند، خواه داودى با آنها هم‌صدا شود یا نشود، ولى امتیاز حضرت داود( علیه السلام ) این بود که به هنگام بلند کردن صدا و سردادن نغمه تسبیح، آنچه در درون این موجودات بود آشکار می‌گشت و زمزمه درونى به نغمه برونى تبدیل می‌شد، همان‌گونه که در روایتى از امام صادق( علیه السلام ) می‌خوانیم: «حضرت داود به سوى دشت و بیابان خارج شد، و هنگامى که زبور را تلاوت می‌کرد هیچ کوه و سنگ و پرنده‌اى نبود مگر این‌که با او هم‌صدا می‌شد».[7]
بعد از ذکر این فضیلت معنوى به ذکر یک فضیلت مادى پرداخته می‌فرماید: «و ما آهن را براى او نرم کردیم» (وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدِیدَ).
با توجه به اینکه شاید ساخت زره­های جنگی در زمان قبل از داود نیز وجود داشته ممکن است گفته شود خداوند به صورت اعجازمانندى روش نرم کردن آهن را به داود نبی( علیه السلام ) تعلیم داد، آن‌چنان‌که بتواند از آن مفتول‌هاى نازک و محکمى براى بافتن زره بسازد، و یا گفته شود که قبل از داود براى دفاع در جنگ‌ها از صفحات آهن استفاده می‌شد که هم سنگین بود و هم اگر آن‌را به خود می‌بستند چنان خشک و انعطاف ناپذیر بود که برای جنگجویان سخت و دشوار بود، و هیچ‌کس تا آن روز نتوانسته بود از مفتول‌هاى باریک و محکم آهن چیزى همچون زره ببافد که مانند لباس به راحتى در تن برود و با حرکات بدن نرم و روان باشد.
ولى ظاهر آیه این است که، نرم شدن آهن در دست حضرت داود به فرمان الهى و به صورت اعجاز انجام می‌گرفت، چه مانعى دارد همان کسى که به کوره داغ خاصیت نرم کردن آهن را داده، همین خاصیت را به شکل دیگر در پنجه‌هاى داود قرار دهد؟[8] در بعضى از روایات نیز به همین معنا اشاره شده است.[9]
حضرت داود( علیه السلام ) از این توانایى که خدا به او داده بود در بهترین طریق؛ یعنى ساختن وسیله جهاد، آن هم وسیله حفاظت در برابر دشمن، استفاده می‌کرد، و هرگز از آن در وسائل عادى زندگى بهره‌گیرى ننمود، و تازه از در آمد آن علاوه بر این‌که زندگى ساده خود را اداره می‌کرد چیزى‏ هم به نیازمندان انفاق می‌نمود.[10] علاوه بر همه اینها فایده دیگر این کار آن بود که معجزه‌اى گویا براى او محسوب می‌شد.[11]
نقل شده است: هنگامى که داود نخستین زره را می‌بافت، لقمان به حضورش آمده و مشاهده کرد که او آهن را به صورت مفتول‌ها و حلقه‌هاى متعددى درآورده و در هم فرو می‌کرد. این منظره سخت نظر لقمان را به خود جلب کرد، و در فکر فرو رفت، ولى هم‌چنان نگاه می‌کرد، و هیچ سؤال ننمود، تا این‌که داود بافتن زره را به پایان رسانید، برخاست و بر تن کرد و گفت: چه وسیله دفاعى خوبى براى جنگ است؟! لقمان که هدف نهایى را دریافته بود، چنین گفت: «خاموشى حکمت است، اما کمتر کسى آن‌را انجام می‌دهد».[12]
سپس درباره زره ساختن داود( علیه السلام ) و فرمان پروردگار در این زمینه می‌فرماید: «ما به او گفتیم زره‌هاى کامل بساز، و حلقه‌هاى آنها را به اندازه و متناسب کن»(أَنِ اعْمَلْ سابِغاتٍ وَ قَدِّرْ فِی السَّرْدِ).
«سابغات» جمع «سابغ» به معناى زره کامل و فراخ است، و «اسباغ نعمت» نیز به معناى فراخى نعمت است.[13]
«سرد» در اصل به معناى بافتن اشیاء خشن همانند زره است،[14] جمله «و قَدِّرْ فِی السَّرْدِ» مفهومش همان رعایت کردن اندازه‌هاى متناسب در حلقه‌هاى زره و طرز بافتن آن است.[15]
در واقع خداوند به داود دستورى می‌دهد که باید سرمشقى براى همه صنعتگران و کارگران با ایمان جهان باشد، دستور محکم کارى و رعایت دقت در کیفیت و کمیت در مصنوعات، آن‌چنان‌که مصرف کنندگان به خوبى و راحتى بتوانند از آن استفاده کنند. به داود گفته می‌شود: زره را گشاد و راحت درست کن، تا جنگجو به هنگام پوشیدن گرفتار نشود، یعنی نه حلقه‌ها بیش از اندازه کوچک و باریک باشد تا حالت انعطاف خود را از دست بدهد، و نه زیاد درشت و بی‌قواره که گاه نوک شمشیر و خنجر و نیزه و تیر از آن بگذرد، همه چیزش به اندازه و متناسب باشد. خداوند هم ماده اصلى ساخت زره یعنی آهن را به مقتضاى «أَلَنَّا لَهُ الْحَدِیدَ» در اختیار داود گذاشت، و هم طرز صورت بخشیدن و ساختن زره را به او آموزش داد.
بنابراین پیام‌های این آیه شریفه چنین است:
1. صنعت باید با مدیریّت افراد صالح و به نفع مردم باشد.
2. صنعت باید با دقّت و کیفیّت همراه باشد،(قَدِّرْ فِی السَّرْدِ).
3. صنایع نظامى باید براى عمل صالح باشد، نه کشور گشایى و ظلم و ستم.[16]
در پایان، داود و خاندانش را مخاطب ساخته می‌گوید: «عمل صالح بجا آورید که من نسبت به آنچه انجام می‌دهید بصیر و بینا هستم»(وَ اعْمَلُوا صالِحاً إِنِّی بِما تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ).
مخاطب در آغاز آیه تنها حضرت داود( علیه السلام ) است، و مخاطب پایانی، او و خاندانش یا او و قومش می‌باشد،[17] چرا که همه این مسائل مقدمه براى عمل صالح است، هدف، ساختن زره و کسب در آمد نیست، هدف عمل صالح است، و اینها وسیله‌اى است در آن مسیر که هم داود از آن بهره می‌گرفت و هم خاندانش. و یکى از شئون عمل صالح آن است که در صنایع دقت کافى را از هر جهت رعایت کنند و محصول کامل و مفیدى ارائه دهند و از هر گونه بدکارى و کم‌کارى بپرهیزند.[18]
این احتمال نیز وجود دارد که مخاطب به این خطاب، حضرت داود و تمام کسانى که از دسترنج و دستباف او استفاده می‌کردند بوده باشد، اشاره به این‌که این وسیله دفاعى را در راه عمل صالح به‌کار گیرند، نه در طریق ظلم و جور و گناه.

[1]. سبأ، 10 و 11.
[2]. کاشانی، ملا فتح الله، تفسیر منهج الصادقین فی الزام المخالفین، ج ‏7، ص 348، تهران، کتابفروشی محمد حسن علمی، 1336ش؛ مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏18، ص 28، تهران، دارالکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش؛ بیضاوی، عبدالله بن عمر، انوار التنزیل و اسرار التأویل، ج ‏4، ص 243، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، 1418ق.
[3]. نمل، 15: «وَ لَقَدْ آتَیْنا داوُدَ وَ سُلَیْمانَ عِلْماً وَ قالاَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی فَضَّلَنا عَلى‏ کَثیرٍ مِنْ عِبادِهِ الْمُؤْمِنین‏».
[4]. نمل، 16: «وَ وَرِثَ سُلَیْمانُ داوُدَ وَ قالَ یا أَیُّهَا النَّاسُ عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّیْرِ وَ أُوتینا مِنْ کُلِّ شَیْ‏ءٍ إِنَّ هذا لَهُوَ الْفَضْلُ الْمُبینُ».
[5]. «ما کوه‌ها را با او مسخّر ساختیم ‏[که‏] شامگاهان و بامدادان خداوند را نیایش می‌کردند. و پرندگان را از هر سو [بر او] گرد [آوردیم‏] همگى ‏[به نواى دلنوازش‏] به سوى او بازگشت ‏کننده ‏[و خدا را ستایشگر] بودند»؛ ص، 18 – 19.
[6]. تفسیر نمونه، ج ‏18، ص 29؛ حقی بروسوی، اسماعیل، تفسیر روح البیان، ج ‏7، ص 265 – 266، بیروت، دارالفکر، بی‌تا؛ فخر رازی، محمد بن عمر، مفاتیح الغیب، ج ‏25، ص 196، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، 1420ق.
[7]. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ‏2، ص 524 ، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ دوم، 1395ق؛ فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، ج ‏3، ص 349 ، تهران، انتشارات الصدر، چاپ دوم، 1415ق.
[8]. تفسیر نمونه، ج ‏18، ص 29 – 30.
[9]. ر.ک: قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ج ‏2، ص 199، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق.
[10]. ر.ک: ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیرالقرآن، ج ‏16، ص 39، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی، 1408ق.
[11]. تفسیر نمونه، ج ‏18، ص 31.
[12]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ‏13، ص 425، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق؛ ‏زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج ‏3، ص 493، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ سوم، 1407ق؛ قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، ج ‏14، ص 61، انتشارات ناصر خسرو، تهران، چاپ اول، 1364ش.
[13]. راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات الفاظ القرآن‌، ص 395، دمشق، بیروت، دارالقلم‏، الدار الشامیة، چاپ اول، 1412ق؛ واسطی زبیدی، محب الدین سید محمد مرتضی، تاج العروس من جواهر القاموس، ج ‌12، ص 30، بیروت، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، چاپ اول، 1414ق.‌
[14]. مفردات ألفاظ القرآن، ص 406.
[15]. فیض کاشانی، ملا محسن، الاصفی فی تفسیرالقرآن، ج ‏2، ص 1009، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1418ق؛ تفسیر نمونه، ج ‏18، ص 31.
[16]. قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، ج ‏9، ص 426، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، چاپ یازدهم، 1383ش.
[17]. شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، ج ‏8، ص 380، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا؛ سبزواری نجفی، محمد بن حبیب الله، ارشاد الاذهان الی تفسیر القرآن، ص 434، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، چاپ اول، 1419ق؛ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‏16، ص 363، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1417ق.
[18]. تفسیر نمونه، ج ‏18، ص 32.

آیات مرتبط

سوره سبأ (10) : وَلَقَدْ آتَيْنَا دَاوُودَ مِنَّا فَضْلًا ۖ يَا جِبَالُ أَوِّبِي مَعَهُ وَالطَّيْرَ ۖ وَأَلَنَّا لَهُ الْحَدِيدَ
سوره سبأ (11) : أَنِ اعْمَلْ سَابِغَاتٍ وَقَدِّرْ فِي السَّرْدِ ۖ وَاعْمَلُوا صَالِحًا ۖ إِنِّي بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: