سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

مذاکرات صلح سوریه: بیم‌ها و امید‌ها

سید احمد حسینی، کار‌شناس ارشد مسائل سیاسی و بین‌المللی در یادداشتی برای دیپلماسی ایرانی می‌نویسد: ایران باید برای فردای سوریه نیز برنامه‌ریزی جدی داشته باشد.
کد خبر: ۱۳۵۱۴۴
۱۹:۵۴ - ۰۳ بهمن ۱۳۹۵
به گزارش «شیعه نیوز»، مذاکرات صلح سوریه در آستانه پایتخت جمهوری قزاقستان روزهای دوشنبه و سه شنبه۴ و ۵ بهمن برگزار می شود. به همین خاطر تلاش های بازیگران برای دستیابی به اهداف مورد نظر، سرعت بسیار یافته و تماس ها در سطوح گوناگون بین پایتخت های کشور ها در جریان است.

شگفتی موضوع سوریه از آن جهت است که آهنگ تحولات آنچنان بالاست که هر طرفی که موضوع را جدی نگرفته و در تصمیم گیری تعلل نماید به سرعت به کناری می رود و کشور دیگر جایگزین می گردد. آنچه روشن است اکنون علاوه بر روسیه، ایران و ترکیه، مهمانان دیگری همانند ایالات متحده و سازمان ملل متحد به این مذاکرات دعوت شده اند و شکل آن را از سطح محدود به گستره بزرگتری رسانده اند.

نکته بسیار مهم دیگر، تحول در نقش آفرینی و رفتار کشورهای ذینغع در بحران است که به فاصله کمی تغییرات بسیار در آن دیده می شود. از دلایل مهم این وضع، واقعیت های بحران و به بن بست رسیدن برخی بازیگران و موضوع زمان است که هر کشوری را با محدودیت ها و محذورات خاصی روبرو کرده است. ایالات متحده آمریکا درگیر پروسه انتقال قدرت است و هیچ کس نمی داند یک رئیس جمهور غیرحرفه ای و تیم جنجالی وی چه رفتاری در سیاست خارجی و موضوع سوریه در پیش خواهد گرفت. عربستان سعودی و کشورهای عربی به یکباره به حاشیه رفته اند و گوئی ماموریت خود را به شریکی به نام ترکیه داده اند که خود در تناقضات بسیار گرفتار و راهی برای خروج از بن بست پیش روی، جستجو می کند.

در این میان دو بازیگر دیگر وجود دارد که وضعیت آن ها متمایز از دیگران است. ایران که براساس یک تصمیم راهبردی با تمام وجود در بحران سوریه وارد و مانع از فروپاشی سوریه و استیلای گروه های تکفیری و افراطی و بهم خوردن نظم منطقه ای مورد نظر خود شده و در صحنه میدانی به جایگاه مهمی رسیده و دوم روسیه که شرایطش متفاوت از همه بازیگران است و تنها کشوری است که می داند در سوریه چه می خواهد و مقطع کنونی را بهترین فرصت برای رسیدن به راهبردهای منطقه ای و بین المللی خود می داند.

سخن در این زمینه بسیار است و طبعا واکاوی دقیق آنچه در صحنه پیش می رود فرصت و مجال دیگری را طلب می کند اما اجمالا می توان به مهم ترین نکات حول شرایط کنونی بشرح زیر پرداخت:


الف-سوریه در نگاه بازیگران:

اهمیت سیاسی و ژئوپلتیک سوریه آنچنان است که ورود و تداوم نقش آفرینی هر بازیگری را چه در صحنه میدانی و چه در صحنه سیاسی توجیه می کند. روسیه از دیرباز با دمشق مراودات نزدیک دارد و با ساختارهای سیاسی، نظامی و امنیتی این کشور کار کرده است.

در غیاب شرکای سنتی پیشین، سوریه آخرین سنگر روسیه در خاورمیانه است و برای مسکو بسیار مهم است که این شریک خود را به بهترین وجه حفظ و آن را وسیله ای برای بازپس گیری سنگرهای از دست رفته قرار دهد. از این منظر، روسیه تلاش می کند غیر از بعد نمایش اقتدار که از طریق مداخله نظامی حاصل گردید، قدرت نرم و دیپلماسی خود را نیز به کار برده و تصویر جدیدی از خود برای کشورهای خاورمیانه و همسایگان نزدیک در منطقه مشترک المنافع ترسیم نماید تا اثرات سیاست روسیه هراسی تا حدودی ترمیم شود.

ایران نیز روابط مستحکمی با کشور سوریه دارد و نشان داده که هم به متحد دیرین خود وفادار و هم به عنوان عنصر الهام بخش در بحران سوریه عمل کرده و نه تنها کشور ها و گروه های مختلف را برای مقابله با گروه های تکفیری و تروریستی بسیج نموده بلکه در ورود و نقش آفرینی قدرتی مانند روسیه نیز اثر گذاشته است.

بعد دیگر رفتار ایران ناشی از احساس مسئولیت و اصالت در نگرش عمیق به مسائل منطقه است که با تمام وجود اجازه نداد منطقه همجوارش در یک بحران عمیق و چالش طولانی فرو رود و به بازیگری اسطوره ای در این زمینه بدل گردید.

طبعا اهداف کشورهای دیگر مانند ترکیه و عربستان و فراز و فرودهای آنان در موضوع سوریه خود موضوعی است که جای بحث بسیار دارد.


ب- عامل آمریکا:

با پایان دوره ریاست جمهوری اوباما، آمریکای ترامپ و نحوه رفتار آن در مسائل داخلی و حوزه سیاست خارجی، پرسشی بسیار مهم برای کشور ها و بازیگران است و همگان در انتظارند که این دولت چگونه کار خود را آغاز خواهد نمود.

با توجه به همزمانی این اتفاق با دور جدید مذاکرات صلح سوریه، اکنون موضوع مشارکت دادن دولت آمریکا در مذاکرات به موضوعی برای برگزارکنندگان این نشست از جمله ایران و روسیه تبدیل شده است.

دولت روسیه با توجه به تنش گسترده با آمریکا در دوران ریاست جمهوری اوباما و تحریم های گسترده ای که از سوی مجموعه غرب با محوریت ایالات متحده آمریکا علیه این کشور وضع گردیده و سیاست حمایتی از ترامپ در دوره تبلیغات انتخاباتی، آغاز خوب همکاری با دولت جدید را یک فرصت و نیاز برای خود می داند و بر مشارکت آن کشور در مذاکرات اصرار دارد.

از سوی دیگر، دولت ایران قرار دارد که نتایج و رفتارهای دوگانه آمریکا در عرصه های مختلف از جمله موضوع سوریه را مد نظر داشته و سیاست خارجی آمریکا را نه تنها شکست خورده بلکه فریبکارانه می داند که عملا موجب گسترش و تداوم بحران سوریه و برجاگذاشتن خسارات بسیار گسترده انسانی و مادی شده است.
علاوه بر این شعارهای تبلیغاتی دولت جدید آمریکا در رابطه با ایران و منطقه نه تنها سازنده نیست بلکه فارغ از هر گونه تعهد و پایبندی به موافق نامه ها و تعهدات بین المللی از جمله برجام است که روسیه نیز یکی از طرف های این توافق می باشد. بنابراین نمی توان به چنین بازیگری امیدوار و فرا تر از آن، امتیاز و جایزه داد.

با این حال، چنانچه در نهایت مشارکت دولت جدید آمریکا در مذاکرات فراهم گردد، این انتظار از مسکو می رود که به فهم صحیح دولتمردان آمریکا از واقعیت منطقه و موضوع سوریه کمک نمایند. البته پیچیدگی و دشواری شرایط در منطقه آنچنان بالاست که مقامات آمریکائی و تیم جدید آن کشور درخواهند یافت که مرحله عمل و دولتمداری بسیار متفاوت از دوره شعار و انتخابات و تبلیغات است و اگر چشم واقع بین داشته باشند خواهد فهمید که نقش و جایگاه ایران چگونه است و با دید واقع بینانه ای سیاست خارجی خود در قبال ایران را تنظیم خواهند کرد و این می تواند یک دستاورد عینی از مذاکرات باشد.


ج- جایگاه دولت و مردم سوریه:

هر چند نمی توان فاز نظامی در سوریه را خاتمه یافته و مذاکرات سیاسی را گزینه نهائی برای تعیین وضعیت آن کشور دانست اما باید که خواست و نظرات دولت قانونی سوریه و نقش آنان در تصمیم گیریهای آتی کاملا مد نظر قرار گیرد.

ممکن است بازیگرانی شرایط پس از حلب را مقدمه ای برای نقش آفرینی کامل خود دانسته و پیش فرض خود را دارا بودن اختیار کامل در مورد سوریه و تحمیل نظرات به مردم آن کشور بدانند که این خود بزرگترین نقطه آسیب است و ممکن است مجددا فاز نظامی را فعال سازد.

طبعا باید بصورت واقعی بر فرمول سوری- سوری در فرآیند سیاسی بحران سوریه توجه و اعتقاد داشت و اجازه داد که مردم سوریه بر اساس مصالح و منطق خود تصمیم بگیرند و الفاظ و موضعگیری ها نباید به گونه ای باشد که برای مردم آن کشور نسخه بپیچند.

در این زمینه، جمهوری اسلامی ایران باید پیشتاز باشد و بصورت آشکار بر این موارد تاکید و اصرار ورزد تا حق ملت های منطقه در تعیین سرنوشت خود به رسمت شناخته شود و بخصوص در موضوعاتی همچون فرآیند دولت انتقالی، تعریف قانون اساسی و مناطق تحت اشغال گروه های مواضع اصولی بیان گردد.


د- روابط تهران مسکو در بوته آزمون:

به نتیجه رسیدن همکاری تهران و مسکو در موضوع سوریه و رضایت از دستاوردهای این همکاری در فاز سیاسی، نکته ای بسیار مهم و آزمونی سخت برای مناسبات فیمابین است. هر چند باید به موضوعات سیاسی همچون پرونده سوریه نگاهی واقع بینانه و به دور از افراط و تفریط داشت اما بدون تردید موفقیت در این موضوع مرهون یک همکاری تنگاتنگ است که سهم ایران در آن، اگر بیشتر از روسیه نباشد کمتر نیست.

ایران در تحول شرایط بازی در سوریه نقش بنیادین داشته و به روسیه امکان داده است که در سیاست جدید خاورمیانه ای خود که با محوریت بحران سوریه صورت می گیرد موفق شود و اکنون این روسیه است که باید این واقعیت روشن را مد نظر داشته و رفتارهای تاکتیکی با آن صورت ندهد و همچنان همکاری تهران مسکو را در ادامه مسیری پرفراز و نشیبی که در پیش است مد نظر داشته باشد. ناگفته پیداست این امر تنها در سایه مراقبت روسیه حاصل نمی شود و ایران نیز باید خود مبتکر اقدامات و برنامه ریزی ها باشد و خلاقیت و نوآوری از خود نشان دهد.


جمع بندی و پیشنهادات:

سوریه تجریه دوم ایران در مذاکرات چند جانبه بعد از مذاکرات هسته ای است که جایگاه منطقه ای ایران را تعیین خواهد کرد و طبعا اهداف بسیاری بر این است که ایران را از مواضع بدست آمده عقب رانده و سهم آن را به حداقل ها کاهش دهند. به همین خاطر هوشیاری و دقت در این مرحله بسیار ضروری بوده و مواردی بشرح زیر ارائه می گردد:

باید به دیپلماسی خود سرعت داده و ضمن تماس با کشور ها و شرکای منطقه ای، قدرت چانه زنی خود را بالا ببریم. نباید به انتظار دیگران نشست چرا که هر کشوری، مشکلات و چالش دردسرهای خود را دارد و اگر حسن نیت هم داشته باشد تا مساله خود را حل نکند به دیگران فکر نخواهد کرد.

موفقیت در این فرآیند در نتیجه بهره گیری از همه ظرفیت ها و توان افراد و نهادهای مختلف حاصل می گردد و در نتیجه باید کارگزاری که این مسئولیت مهم را برعهده دارد مجهز به آخرین اطلاعات و برخوردار از سناریوهای مختلف برای تامین حداکثری منافع ملی باشد.

باید به توان و قدرت تاثیرگذاری خود در موضوع سوریه واقف باشیم و بدانیم که چه ماموریت بزرگی تا این مرحله برای برقراری صلح و ثبات پایدار در منطقه انجام داده ایم و لذا این داشته ها را به عناصر مذاکراتی محکم و مطمئن تبدیل و با اعتماد به نفس کامل در فرآیند سیاسی نقش آفرینی نمائیم.
همکاری تنگاتنگ خود با دولت سوریه را مد نظر داشته و در جهت ارتقاء قدرت مذاکراتی آن ها قدم برداریم و همواره به نقش و جایگاه مردم سوریه در تعیین سرنوشت خود تاکید نمائیم.

بحران سوریه با تحمل سختی ها و جان فشانی ها و تقدیم خون های بسیار به این نقطه رسیده و این مسئولیت کشور در مدیریت صحنه را بسیار متفاوت از موضوعات سیاسی دیگر می سازد. طبعا نتیجه گیری درست از این فرآیند می تواند مایه امید، آرامش و زمینه ساز انسجام اجتماعی بیشتر در کشور باشد.

جمهوری اسلامی ایران همانگونه که در اقدامات میدانی و نظامی قدرت و اثرگذاری خود را ثابت نموده باید در مسیر سیاسی و به دست آوردن جایگاه در فردای سوریه نیز برنامه ریزی جدی داشته باشد چیزی که برخی کشور ها از آن بعنوان طرح مارشال سوریه نام می برند.
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: