محقق : دکتر صادق یادگاری
شیعه نیوز | رفتارشناسى پیامبر (صلی الله علیه و آله)
نمونه برخی از سیره پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله :
فعالیت اقتصادى
تشویق
روزى مردى از انصار نزد وى آمد و درخواست كمك مادى كرد. پیامبر از او پرسید: در خانه چیزى دارى؟ مرد پاسخ داد: بلى، گلیمى كه قسمتى از آن را [براى در امان ماندن از سرما] به خویش مىپیچیم و بر قسمتى دیگر از آن مىنشینیم. كاسهاى ضخیم و چوبین هم داریم كه از آن آب مىنوشیم. حضرت فرمود: «آنها را بیاور». مرد آنها را آورد. حضرت آنها را گرفت و فرمود: چه كسى اینها را مىخرد؟
مردى گفت: هر دو را به یك درهم مىخرم. پیامبر پرسید: چه كسى بیشتر مىخرد؟ مردى گفت: من دو درهم مىخرم. حضرت آنها را داد و دو درهم را گرفت. سپس پول را به مرد انصارى داد و فرمود: با یك درهم غذایى بخر و به خانوادهات بده و با یك درهم دیگر تیشه نجارى بخر و برایم بیاور.
مرد چنین كرد. حضرت چوبى را [به عنوان دسته] در آن قرار داد، سپس فرمود: برو، هیزم جمع آورى كن و تا پانزده روز دیگر نزدم نیا.
مرد پس از دو هفته با ده درهم آمد و با آن لباس و موادغذایى خرید. پیامبر بدو فرمود: این كار برایت از خواهش كردن بهتر است. خواهش كردن در روز قیامت [به صورتِ] نقطه [و لكّه] اى در چهرهات آشكار مىشود. درخواست كردن شایسته نیست، جز براى بینواى بسیار گرسنه، یا بدهكارى كه قدرت پرداخت ندارد، یا صاحب دیهاى دردمند.
و فراتر از تشویقهاى گفتارى پیشین، این سخن خجسته است:
كسى كه از دسترنج خویش بخورد، روز رستاخیر در ردیف پیامبران قرار مىگیرد و پاداش آنان را دریافت می كند.
با همه تشویقهایش به فعالیت اقتصادى و كسب درآمد، هماره گم نكردن راه درست اقتصادى و آلوده نشدن به حرام را فراچشم و گوش مسلمانان قرار می داد .
صبح زود از خانه خارج شدن را مستحب برشمرد و فرمود: خداوندگارا! صبح زود را براى امت من خجسته گردان.
تعویض بى دلیل و از روى احساسات مشاغل را خوش نمىداشت و می فرمود:
كسى كه روزىاش را در چیزى [=كارى] قرار دادهاند، تا ناگزیر نشده آن را عوض نكند.
گوسفندان و شتر شیردهى داشت كه خود و خانوادهاش از آنها تغذیه می كردند.
با همه تشویقش به فعالیت اقتصادى، باز هشدار مىداد: به گونهاى در جست و جوى دنیا برآیید كه از آن جهان روى گردان نشوید و از آخرت بدتان نیاید .
پیامبر دشمنِ بیكارى بود. هر گاه مرد نیرومندى را مىدید، از حرفهاش مىپرسید. اگر به وى پاسخ مىدادند: بیكار است، می فرمود: از چشمم افتاد! و هنگامى كه مىپرسیدند: چرا؟ مىفرمود: زیرا مؤمن هر گاه حرفهاى نداشته باشد، از راه دینش نان می خورد.
عبادت را هفتاد بخش می دانست كه برترین آن كسب درآمد حلال است.
مىفرمود: روزى كه سایه سارى جز سایه عرش خداوندى نیست، مردى در آن سایه [در رستاخیز] است كه براى درآمد خود وخانوادهاش زمین را درنوردید و در جست و جوى فضل خداوند برآمده است.
فرمود: گناهانى وجود دارند كه نه نماز آنها را پاك مىكند و نه صدقه. پرسیدند: اى فرستاده خدا! پس چه چیزى آنها را مىزداید؟ فرمود :
رنج كشیدن در راه درآمد [حلال].
خرما را می مكید و هستهاش را در زمین می كاشت.
مى فرمود: كسى كه از دسترنج خود بخورد، از پل صراط به سانِ آذرخشِ گذرایى عبور مىكند.
آداب
پاكیزهترین درآمد، كسب تاجرانى است كه: هر گاه سخن مىگویند، دروغ نمىگویند. و هر زمان امینشان قرار دهند، خیانت نمىورزند. و اگر وعده دهند، تخلف نمىكنند. و زمانى كه مىخواهند چیزى بخرند، [براى ارزان خریدن] از آن كالا بد نمىگویند. و هنگامى كه بخواهند بفروشند، [آن كالا را] بیش از اندازه نمىستایند. و [براى تحویل كالا یا بدهكارى خود] معطل نمىكنند. و زمانى كه طلبكارند، بدهكار خود را در تنگنا قرار نمىدهند.
ثروت اندوزى از هر راهى را نكوهش مىكرد و مىفرمود:
هر كسى كه براى امت من یك شب آرزوى گرانى كند، خداوند چهل سال عبادت او را باطل مىكند.
صبح زود در جست و جوى درآمد و نیازهاى خود بروید؛ زیرا صبح خیزى، مایه بركت و رستگارى است.
پُردلى را از آداب تجارت برمىشمرد و مىفرمود: تاجرِ ترسو ناكام است و تاجر پردل روزى خورَد.
خداوند بندهاى را كه هنگام خرید، فروش، پرداخت و دریافت سختگیر نیست، دوست دارد.
كسى كه از دسترنج خود بخورد، پروردگار با مهربانى به او مىنگرد و هرگز عذابش نمی كند.
كسى كه از دسترنج خویش استفاده كند، درهاى بهشت برایش گشوده مىشود تا از هر درى كه بخواهد، وارد شود.
همانا یزدان والا، دین باور پیشه ور را دوست دارد.
تجارت
مىفرمود: بركت ده قسمت دارد كه نُه قسمت آن در تجارت است و یك دهم آن دامدارى است.
مىفرمود: تاجر راستگوى امین، با پیامبران، صدیقان و شهیدان است.
اگر خداوند به بهشتیان اجازه تجارت مىداد، تجارت عطر و پارچه مىكردند.
كار
هنگامى كه قریشیان و یهودیان مدینه براى هجوم به مدینه هم دست شدند، پیامبر به پیشنهاد سلمان فارسى دستور كندن خندقى را در اطراف شهر داد و خود نیز به كار پرداخت. كلنگ مىزد و خاكها را در جاى دیگر می ریخت.
مىفرمود: هرگز كسى غذایى بهتر از دسترنج خود نخورد.
زمان ساختن مسجد مدینه، خشتها را حمل می كرد.
عایشه مىگوید: در خانه هرگز بیكار دیده نشد؛ یا كفش خویش را پینه مىزد یا كفش بینوایى را و یا پیراهن زن بیوهاى را وصله می زد. مىفرمود: بیكارى، سنگدلى مىآورد.
مىفرمود: هفت چیز است كه پاداش آن پس مرگ آدمى ـ هنگامى كه در گور است ـ همچنان ادامه دارد: [این كه]... یا جویبارى جارى سازد، یا چاهى بكند، یا نهالى بكارد.
كیفیت مدارى
هنگام برای تدفینِ سعدبن معاذ، خود، در قبر رفت. خشت را بر جاى خود گذاشت و فرمود: سنگى به من بدهید. گِل بدهید، پس از خشت گذارى، شكاف میان خشتها را پُر كرد. كارش كه پایان یافت، بر قبر خاك پاشید و [خاك] گور را صاف كرد و فرمود:
«به خوبى مىدانم به زودى به این گور گزند مىرسد و ویران مىشود؛ اما پروردگار دوست دارد بنده هر گاه كارى انجام مىدهد، آن را استوار انجام دهد.»
خود چون كارى مىكرد، آن را درست انجام مىداد.
بهترین مردمان كسى است كه [هنگام انجام كارى] همه كوشش خود را به كار گیرد.
اهمیت زیبایى
میفرمود :
پروردگار آواى خوش را دوست دارد.
نغمه زیبا بر زیبایى قرآن می افزاید.
آفت زیبایى را خودخواهى می دانست.
خط نیكو، روشنى حق را افزون می كند.
وقتى قاصدى نزد من مىفرستید، كسى را كه گلرخسار و نیكو نام است، بفرستید.
هر چیز آرایهاى دارد و زینت قرآن، آواى خوش است.
هر كس كه قرآن را به نغمهاى خوش نخواند، از ما نیست.
تفریح
مىفرمود: گاهى دلهاى خود را آسایش دهید.
حضرت بازىهاى افراد را می دید و مانع نمىشد.
به باغستان دوستانش می رفت.
به یارانش سفارش می كرد: تفریح و بازى كنید؛ همانا من دوست ندارم كه در دین شما خشونتى دیده شود.
مسابقات ورزشى
امام سجاد (علیهالسلام)، فرمود: رسول خدا مسابقه اسب دوانى برپا كرد و جایزه برنده را ظرفى نقرهاى قرار داد.
امام صادق (علیهالسلام) فرمود: عربى بیابان نشین نزد حضرت آمد و گفت: اى رسول خدا! با این شتر مادهات با من مسابقه مىدهى؟ پیامبر پذیرفت. وقتى مسابقه دادند، مرد بیابان نشین برنده شد. حضرت فرمود: «شما [یاران من] شترم را بالا بالا بردید، خدا دوست داشت آن را پایین بیاورد. كوهها براى كِشتى نوح گردن كشیدند، اما كوهِ جودى فروتنى كرد و خداوند، كِشتى را بر آن فرود آورد.
میانه روى [اعتدال ]
امیرالمؤمنین (علیهالسلام) در توصیف حقطلبى و حق گویى آن انسان كامل مىفرماید: در [بیان و اجراى] حق كوتاهى نمىكرد و پا از آن نیز فراتر نمىنهاد.
هم چنین پیشواى نخست، شیوه پیامبر را میانه روى و «به دور از افراط و تفریط» بازگو مىكند.
پیامبر در سخنانى نه تنها مسلمانان و دین باوران، بلكه تمامى انسانهاى كره خاكى را در هر عصر و زمانه سه بار به میانه روى فرا مىخواند: «بر شما باد به میانه روى؛ بر شما باد به میانه روى؛ بر شما باد به میانهروى!»
بهترین شما كسى است كه نه آن جهانش را به خاطر این جهان رها كند و نه برعكس.
عایشه مىگوید: پیامبر نزد من آمد و زنى از قبیله «بنى اسد» با من بود. حضرت پرسید: او كیست؟ گفتم: فلانى است. شبها [به خاطر عبادت] نمىخوابد.
حضرت فرمود: «بس كن. به اندازه توانتان كار [=عبادت] كنید... محبوبترین [كار نیك و عبادت] نزد خداوند، آن است كه كننده آن بر آن عمل مداومت داشته باشد [نه این كه بسیار انجام دهد و خود را خسته كند].»
پیامبر به یكى از یاران خود فرمود: اى ابادرداء! پیكرت بر تو حقى دارد؛ خانواده ات بر تو حقى دارند؛ پس گاهى روزه [مستحبى] بگیر . نماز بخوان و بخواب [و همه شبها براى نماز مستحبى بیدار نباش]. حق هر كسى را به او بده.
چه نیك است میانه روى در عبادت.
به اندازه توانایى خود عبادت كنید.
مىخواهید شما را با عبادتى آشنا كنم كه از همه عبادتها بر بدن آسانتر است؛ سكوت و خوش خُلقى.
( رجوع شود به کتاب : فروغ ابدیت نوشته جعفر سبحانی )