محقق : دکتر صادق یادگاری
شیعه نیوز | پیامبر اسلام و نفی خشونت :
از دیدگاه قرآن مسئولیت انسان روی زمین جانشینی خداوند متعال است، جانشینی (خلافت) نیز از دو رکن رکین و اساسی تزکیه نفس و آبادانی زمین بر پایه دین خدا تشکیل یافته است. خداوند رحمان برای تحقق این هدف ارزشمند وحیاتی علاوه بر بخشیدن دو نیروی گرانبهای علم و اراده در طول تاریخ عمر بشر برنامه های آسمانی خویش را در راستای هدایت انسان به مسیر خوشبختی فرود آورده است. و لذا آخرین پیام هدایت خود را به وسیله خاتم پیامبران محمد مصطفی صلی الله علیه و آله روانه کرد تا انسانها در سایه آن به سعادت و سرافرازی دنیا و آخرت نائل آیند.
آئین رهایی بخش و تمدنساز اسلام هر چند بر پایه رحمت و مهربانی و با شیوهای مسالمت آمیز فرود آمد:( وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِینَ) انبیاء/۱۰۷و تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم.و(فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ) آل عمران/۱۵۹پس به [برکت] رحمت الهی با آنان نرمخو [و پرمهر] شدی و اگر تندخو و سخت دل بودی قطعا از پیرامون تو پراکنده میشدند پس از آنان درگذر و برایشان آمرزش بخواه و در کار[ها] با آنان مشورت کن.
پیامبر خدا نیز کرارا پیرامون پرهیز از تندروی وافراط گرایی هشدار داد و فرمود:(از غلو وزیاده روی در دین بپرهیزید زیرا غلو در دین موجبات نابودی پیشینیان را فراهم کرد)[۱] و یا سه بار پشت سرهم فرمود:(افراطگرایان نابود شدند) مسلم روایت کرده است.[۲] ولی با کمال تاسف پس از فوت ایشان دیری نپایید که خلفای جور و غاصب از مسیر اصلی قرآن وسنت بیرون رفته وزمینه مخدوش کردن چهره تابناک ونورانی اسلام را فراهم کردند.
- باید دیدگاهمان را نسبت به خشونت تصحیح نموده وهمواره بار منفی آن را مدنظر قرار ندهیم، زیرا خشونت در یک دسته بندی کلی به دو بخش تقسیم میشود:
الف) خشونت پسندیده و مفید که به مصادیقی از آن اشاره خواهیم کرد:
۱) دفاع از دین وپس راندن یورش کافران ومخالفان تجاوزگر، قرآن در این زمینه میفرماید:( أُذِنَ لِلَّذِینَ یقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَی نَصْرِهِمْ لَقَدِیر.الَّذِینَ أُخْرِجُوا مِن دِیارِهِمْ بِغَیرِ حَقٍّ إِلَّا أَن یقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِیعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ یذْکَرُ فِیهَا اسْمُ اللَّهِ کَثِیرًا وَلَینصُرَنَّ اللَّهُ مَن ینصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِی عَزِیزٌ)حج/۳۹-۴۰به کسانی که جنگ بر آنان تحمیل شده رخصت [جهاد] داده شده است چرا که مورد ظلم قرار گرفتهاند و البته خدا بر پیروزی آنان سخت تواناست.همان کسانی که بناحق از خانههایشان بیرون رانده شدند [آنها گناهی نداشتند] جز اینکه میگفتند پروردگار ما خداست و اگر خدا بعضی از مردم را با بعض دیگر دفع نمیکرد صومعهها و کلیساها و کنیسهها و مساجدی که نام خدا در آنها بسیار برده میشود سخت ویران میشد و قطعا خدا به کسی که [دین] او را یاری میکند یاری میدهد چرا که خدا سخت نیرومند و شکستناپذیر است.
۲) خشونت قانونی وکیفری که تشخیص موارد اعمال ومیزان آن با دستگاههای قضایی است وجواز اخلاق – حقوقی دارد.
ب) خشونت ناپسند ونکوهیده که مهمترین مصداق آن استفاده از زور واجبار فیزیکی برای تحمیل عقیده و سبک زندگی مخصوصی است که این امر از منظر قرآن وسنت کاملا مردود بوده ومجوزی برایش یافت نمیشود.اصلا چنین چیزی امکان ندارد چون باور وعقیده به درون انسان ارتباط دارد وباید با کمال میل وعلاقه باشد وگرنه به نفاق وخیانت زیر زمینی میانجامد.
لذا نباید هیچ گاه در فکر چنان چیزی بود که هر صدای اعتراض ومخالفتی را در نطفه خفه کنیم .
تحمیل عقیده از دیدگاه قرآن:
خداوند حکیم در هفده جای قرآن به آزادی انسان در زمینه مسائل اعتقادی وجایز نبودن اکراه و اجبار دیگران بر پذیرش اسلام اشاره میفرماید، از جمله به آیات زیر اشاره میکنیم:
۱) إِنَّ هَذِهِ تَذْکِرَةٌ فَمَن شَاء اتَّخَذَ إِلَی رَبِّهِ سَبِیلًا) مزمل/۱۹قطعا این [آیات] اندرزی است تا هر که بخواهد به سوی پروردگار خود راهی در پیش گیرد.
۲) إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ.لِمَن شَاء مِنکُمْ أَن یسْتَقِیمَ) تکویر/۲۷-۲۸این [سخن] بجز پندی برای عالمیان نیست.برای هر یک از شما که خواهد به راه راست رود.
۳) مَا أَنزَلْنَا عَلَیکَ الْقُرْآنَ لِتَشْقَی.إِلَّا تَذْکِرَةً لِّمَن یخْشَی) طه/۱-۲-۳طه.قرآن را بر تو نازل نکردیم تا به رنج افتی جز اینکه برای هر که میترسد پندی باشد.
۴) وَلَوْ شَاء رَبُّکَ لآمَنَ مَن فِی الأَرْضِ کُلُّهُمْ جَمِیعًا أَفَأَنتَ تُکْرِهُ النَّاسَ حَتَّی یکُونُواْ مُؤْمِنِینَ) یونس/۹۹و اگر پروردگار تو میخواست قطعا هر که در زمین است همه آنها یکسر ایمان میآوردند پس آیا تو مردم را ناگزیر میکنی که بگروند.
5-فَذَکِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَکِّرٌ.لَّسْتَ عَلَیهِم بِمُصَیطِرٍ) غاشیة/۲۱-۲۲پس تذکر ده که تو تنها تذکردهندهای.بر آنان تسلطی نداری.
6- وَقُلِ الْحَقُّ مِن رَّبِّکُمْ فَمَن شَاء فَلْیؤْمِن وَمَن شَاء فَلْیکْفُرْ) کهف/۲۹و بگو حق از پروردگارتان [رسیده] است پس هر که بخواهد بگرود و هر که بخواهد انکار کند.
7- در شانزدهمین مورد میفرماید:(لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَینَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی فَمَنْ یکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَیَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ) بقره/۲۵۶در دین هیچ اجباری نیست و راه از بیراهه بخوبی آشکار شده است پس هر کس به طاغوت کفر ورزد و به خدا ایمان آورد به یقین به دستاویزی استوار که آن را گسستن نیست چنگ زده است و خداوند شنوای داناست.
بر این اساس تعدد وتکثر دینی وفکری در اسلام به رسمیت شناخته میشود وکسی نمیتواند از آن سرپیچی نماید، ولذا پیامبر خدا (ص) به محض پانهادن به شهر مقدس مدینه با ساکنان غیر مسلمان آنجا قرار دادی منعقد ساخت که خوشبختانه کل قرارداد در تاریخ ثبت وضبط شده وبه عنوان یکی از پایه های سیاست داخلی حکومت اسلامی با افکار وطیفهای مختلف جامعه به شمار میرود، که در آن آمده است:للیهود دینهم وللمسلمین دینهم یعنی:یهودیان دارای دین مخصوص خود ومسلمانان نیز دین خود دارند. پیروان راستین وشاگردان دست پرورده پیامبر نیز چنین رفتار کرده وخط مشی ایشان را ادامه دادند .
● تعامل و ارزیابی
اصل همزیستی با غیر مسلمانان بر پایه دلسوزی وخیرخواهی خواهد بود، به عبارتی دیگر ما میان دو دایره ارزیابی و تعامل تفاوت مینهیم، یعنی در باب ارزیابی دیدگاه مخالفان نسبت به ما معتقدیم که:(لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِینَ آمَنُواْ الْیهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُواْ وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَّوَدَّةً لِّلَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ قَالُوَاْ إِنَّا نَصَارَی) مائده/۸۲مسلما یهودیان و کسانی را که شرک ورزیدهاند دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان خواهی یافت و قطعا کسانی را که گفتند ما نصرانی هستیم نزدیکترین مردم در دوستی با مؤمنان خواهی یافت.
ویا قرآن راجع به والدین مشرک میفرماید:(وَإِن جَاهَدَاکَ عَلی أَن تُشْرِکَ بِی مَا لَیسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا) لقمان/۱۵ و اگر تو را وادارند تا در باره چیزی که تو را بدان دانشی نیست به من شرک ورزی از آنان فرمان مبر ولی در باب تعامل با همان یهودیان سرسخت ودشمن میفرماید:(لَا ینْهَاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یقَاتِلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَلَمْ یخْرِجُوکُم مِّن دِیارِکُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَیهِمْ إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْمُقْسِطِینَ) ممتحنه/۸[اما] خدا شما را از کسانی که در [کار] دین با شما نجنگیده و شما را از دیارتان بیرون نکردهاند باز نمیدارد که با آنان نیکی کنید و با ایشان عدالت ورزید زیرا خدا دادگران را دوست میدارد.یعنی باید براساس برّ وقسط با ایشان رفتار کنیم.
ودر زمینه تعامل وبرخورد دنیایی با والدین مشرک چنین میفرماید:(وَصَاحِبْهُمَا فِی الدُّنْیا مَعْرُوفًا) لقمان/۱۵و[لی] در دنیا به خوبی با آنان معاشرت کن ویا میفرماید:(وَقَضَی رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِیاهُ وَبِالْوَالِدَینِ إِحْسَانًا إِمَّا یبْلُغَنَّ عِندَکَ الْکِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ کِلاَهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَآ أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلاً کَرِیمًا) اسراء/۲۳و پروردگار تو مقرر کرد که جز او را مپرستید و به پدر و مادر [خود] احسان کنید اگر یکی از آن دو یا هر دو در کنار تو به سالخوردگی رسیدند به آنها [حتی] اوف مگو و به آنان پرخاش مکن و با آنها سخنی شایسته بگوی.یعنی در عین اینکه نباید در راستای سرپیچی از برنامه های الهی از ایشان دنباله روی نمود، بایستی در باب تعامل ومعاشرت پسندیده دنیایی به بهترین شیوه با آنان برخورد کرد واز گفتن کمترین سخنی که موجبات آزردگی خاطرشان را فراهم میسازد، به شدت خودداری نمود. قرآن کریم در همین راستا خوردن غذای اهل کتاب وازدواج با زنان پاکدامنشان را برای مسلمانان حلال شمرده است، میفرماید:(الْیوْمَ أُحِلَّ لَکُمُ الطَّیبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ حِلٌّ لَّکُمْ وَطَعَامُکُمْ حِلُّ لَّهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُؤْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَابَ مِن قَبْلِکُمْ) مائده/۵ امروز چیزهای پاکیزه برای شما حلال شده و طعام کسانی که اهل کتابند برای شما حلال و طعام شما برای آنان حلال است و [بر شما حلال است ازدواج با] زنان پاکدامن از مسلمان و زنان پاکدامن از کسانی که پیش از شما کتاب [آسمانی] به آنان داده شده.همان ازدواجی که پیرامون آن میفرماید:(وَمِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیهَا وَجَعَلَ بَینَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیاتٍ لِّقَوْمٍ یتَفَکَّرُونَ) روم/۲۱ و از نشانههای او اینکه از [نوع] خودتان همسرانی برای شما آفرید تا بدانها آرام گیرید و میانتان دوستی و رحمت نهاد آری در این [نعمت] برای مردمی که میاندیشند قطعا نشانههایی است. ازدواجی که قرآن با تعبیر میثاق غلیظ – پیمان محکم واستوار از آن یاد کرده و موجب ارتباط تنگاتنگ میان دو خانواده میگردد، والدین همسرت پدر بزرگ ومادر بزرگ بچه هایت وبرادران وخواهرانش دایی وخاله هایشان میشوند.
هرگاه غیر مسلمانان در همسایگی مسلمانان قرار گرفتند لازم است به نحو احسن با ایشان تعامل نمود واز حقوق کامل انسانی برخوردار گردند .
البته برای تایید وتحکیم روش بالا میتوانیم به اصول فکری زیر که برگرفته از قرآن کریم میباشند استناد کنیم:
۱) اختلاف دینی وفکری مردم براساس حکمت واراده خداوند است، (وَلَوْ شَاء رَبُّکَ لآمَنَ مَن فِی الأَرْضِ کُلُّهُمْ جَمِیعًا) یونس/۹۹.
۲) حساب وکتاب مردم بر کفر وگمراهیشان در قیامت است نه دنیا، (إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هادُوا وَالصَّابِئِینَ وَالنَّصَارَی وَالْمَجُوسَ وَالَّذِینَ أَشْرَکُوا إِنَّ اللَّهَ یفْصِلُ بَینَهُمْ یوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ شَهِیدٌ) حج/۱۷ . ( مسلمان موظف است با همه مردم براساس عدالت ودادگری رفتار نماید، (یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُونُواْ قَوَّامِینَ لِلّهِ شُهَدَاء بِالْقِسْطِ وَلاَ یجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَی أَلاَّ تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَی وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ) مائده/۸ ای کسانی که ایمان آوردهاید برای خدا به داد برخیزید [و] به عدالتشهادت دهید و البته نباید دشمنی گروهی شما را بر آن دارد که عدالت نکنید عدالت کنید که آن به تقوا نزدیکتر است و از خدا پروا دارید که خدا به آنچه انجام میدهید آگاه است.
تعاون با غیر مسلمانان در راستای تامین منافع عمومی
خداوند سبحان در قرآن کریم به صورت مطلق مسلمانان را مورد خطاب قرار داده ومیفرماید:(وَتَعَاوَنُواْ عَلَی الْبرِّ وَالتَّقْوَی وَلاَ تَعَاوَنُواْ عَلَی الإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ) مائده/۲و در نیکوکاری و پرهیزگاری با یکدیگر همکاری کنید و در گناه و تعدی دستیار هم نشوید ولذا پیامبر خدا (ص) پیش از بعثت در پیمان موسوم به حلف الفضول حضور یافت وپس از بعثت نیز راجع به آن میفرماید:(همراه عموهایم در خانه عبدالله بن جدعان حاضر عقد قرار دادی بودم که اگر اکنون نیز برای شرکت در چنین پیمان نامه هایی از من دعوت به عمل آید، شرکت خواهم کرد).ویا در قانون دولت نوپای مدینه آمده است:(ان بینهم النصح والنصیحة والبر) یعنی:ارتباط مسلمانان ویهویان براساس دلسوزی، خیرخواهی ونیکوکاری خواهد بود.ودر جایی دیگر میگوید:( ان علی الیهود نفقتهم وعلی المسلمین نفقتهم وان بینهم النصر علی من حارب اهل هذه الصحیفة) یعنی:هزینه ومخارج زندگی هرکدام از یهودیان ومسلمانان بر عهده خودشان است ولازم است هر دو گروه علیه مخالفان این پیمان نامه ودشمنان ساکنان مدینه یکپارچه شده ودست در دست هم به مبارزه با ایشان برخیزند.
نکته حائز اهمیت در این زمینه اینکه:مهم نیست طرف قرار دادت کیست وبا چه کسی پیمان همکاری میبندی، مهم این است که بر سر چه چیزی پیمان میبندی ومواد قرار داد چیست یعنی میشود با غیر مسلمانان اعم اهل کتاب پیمان بست.
نکته ای دیگر که باید بدان اشاره کرد اینکه قرآن کریم به ما دستور میدهد در حین مجادله با اهل کتاب به بهترین شیوه به بحث ومناظره نشست:(وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْکِتَابِ إِلَّا بِالَّتِی هِی أَحْسَنُ) عنکبوت/۲۹و با اهل کتاب جز به [شیوهای] که بهتر است مجادله مکنید.
● تسامح و مدارای پیامبر نسبت به مخالفان
پیامبر اسلام (ص) که آیینه تمام نمای قرآن ونمونه کامل کمالات انسانی است در برخورد با مخالفان سرسخت وسنگدلش در اوج مهربانی ولطافت بود، برای نمونه
به مواردی از آن اشاره خواهیم کرد:
الف) پس از رفتن به شهر طائف برای جلب همکاری وایجاد پناهگاهی در آنجا وبیرون راندن وبرخورد ناجوانمردانه مردم طائف باایشان، جبرئیل امین وحی پیش وی میآید وپیشنهاد ویران کردن شهر مزبور را به او میکند، ولی این اسوه فضایل انسانی واین دریای بیکران رحمت ومهربانی میفرماید:( نه...بلکه امیدوارم خداوند کسانی را از پشت ایشان بیرون آورد که یکتاپرست وبدور از شرک وبت پرستی باشند)
ب) در غزوه احد که هفتاد نفر از شاگردان دلسوز وجان برکفش به درجه رفیع شهادت نائل آمدند وخودش نیز به شدت زخمی گشته بود، به جای اینکه علیه ایشان دعا کند ونابودیشان را از خدا بخواهد، دستان مبارکش را به سوی آسمان بلند کرد وفرمود:(خدایا ! این قوم مرا هدایت فرما چون نمیدانند که حامل چه پیام ورحمتی هستم)، در روایتی دیگر آمده است:(پروردگارا ! قوم مرا ببخشای چون نمیدانند).
ج) پس از آنکه با دلی آکنده از غم واندوه مجبور به ترک خانه وکاشانه اش شد وهشت سال بعد پیروزمندانه ودر اوج قدرت به آغوش وطن بازگشت، قلب سرشار از مهر ومحبتش به جوش آمد وخطاب به دشمنان قسم خورده اش فرمود:(بروید وآزاد باشید از آن همه ظلم وناجوانمردی که در حق من ویارانم اعمال کردید).حال باید هر انسان منصف واهل بصیرتی از خود بپرسد که کدام یک از روساء وفرماندهان پیروز میدان با دشمنانش اینگونه برخورد میکند ؟! آیا فکر انتقام را از سرش بیرون کرده و از ایشان درمیگذرد یا قلع وقمعشان میکند ؟!! آیا در دنیا رهبر مشفق ومهربانی مانند محمد (ص) یافت میشود ؟ .
همه این رحمت و محبت پیامبر از توصیه خداوند به مهرورزی نسبت به مردم نشات میگیرد که خداوند راجع به خودش میفرماید:(کَتَبَ رَبُّکُمْ عَلَی نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ) مائده/۵۴پروردگارتان رحمت را بر خود مقرر کرده.وخطاب به پیامبرش نیز میفرماید:(وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِینَ) انبیاء/۱۰۷و تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم.پیامبر هم درباره رسالت خویش چنین میفرماید:(من تنها برای مهربانی وهدایت برگزیده شده ام).
ولذا به طور صریح پیروانش را به رحمت ومهربانی با مردم فرا میخواند:(هرکه به مردم رحم نکند خدا نیز وی را مورد رحم ومهربانی خویش قرار نمیدهد.) ویا در جایی دیگر به صورت عموم میفرماید:(ارحموا من فی الارض یرحمکم من فی السماء) یعنی:با ساکنان زمین اعم از انسان وحیوان مهربان باشید تا خدا به شما رحم کند . پیامبر بزرگوار اسلام (ص) نسبت به سعادت وهدایت مردم بسیار حریص بود:(لَقَدْ جَاءکُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیکُم بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ رَّحِیمٌ) توبه/۱۲۸قطعا برای شما پیامبری از خودتان آمد که بر او دشوار استشما در رنج بیفتید به [هدایت] شما حریص و نسبت به مؤمنان دلسوز مهربان است.
توصیه های پیامبر به نرمش و پرهیز از تندروی
ایشان علاوه برآنکه خودش بسیار مهربان ورحیم بود یاران وپیروانش را نیز به نرمش ودوری از خشونت سفارش میکرد که به نمونههایی از آن اشاره میکنیم:
۱) خداوند مهربان است ومهربانی را نیز در هر کاری دوست دارد.) .
۲) خداوند مهربان است ومهربانی را دوست دارد وبر اثر مهربانی چیزهایی را میبخشد که هیچگاه به دنبال خشونت نمیبخشد).
۳) نرم خویی ومهربانی در هر چیزی باشد موجب زیبایی واز هرچه برداشته شود موجب ننگ وزشتی آن میگردد).
۴) هرکه از ملایمت ونرم خویی محروم شود از همه نیکیها محروم میگردد).
۵) خداوند نیک انجام دادن را بر هر چیزی واجب کرده است، پس هرگاه کشتار حیوان برای اطعام کردید خوب انجام دهید وهرگاه حیوانی را سر بریدید خوب انجام دهید وباید هریک از شما به هنگام ذبح حیوان چاقویش را تیز کند وذبیحه را راحت بگذارد).
۶) زنی به خاطر زندانی کردن گربه ای که نه آزادش میگذاشت تا بیرون رود ونه چیزی به وی میداد که نمیرد، وارد آتش دوزخ شد). یعنی در قاموس قرآن وسنت یک انسان بخاطر ظلم روا داشتن به گربه ای مورد خشم خدای رحمان ورحیم قرار میگیرد.پس اگر به انسانی ستم کند ویا وی را از به ناحق از پای درآورد – که از دیدگاه قرآن بسان کشتن همه انسانها است –چه عذابی خواهد دید وچه طور در آتش سوزان جهنم و سراسر اهانت وتحقیر آن میسوزد ؟!!
۷) هرکه یک نفر غیر مسلمان معاهد (ذمی طرف قرار داد مسلمانان) را از پای درآورد، بوی بهشت - که از مسیر چهل سال مسافت احساس میشود - به مشامش نمیرسد). یعنی نه تنها لازم است با مسلمانان مهربان بود که حتی باید با مخالفان نیز مهربان ونرم خو بود ومورد اهانت وبی حرمتی قرار نگیرند.
● آسانگیری یکی از ویژگیهای بارز اسلام در زمینه های مختلف
خوشبختانه مکتب سعادت آفرین اسلام در زمینه های مختلف زندگی به ویژگی والای تسامح وآسانگیری آراسته است، از جمله:
الف) درعقیده – اسلام در زمینه عقیده اصولی را برای پیروانش پایه ریزی کرده که هیچ گونه سختی وابهامی در آن وجود ندارد، نه اعتقاد به تثلیث (سه خدایی) ونه استهزاء وتمسخر به عقل واندیشه انسان از طریق اعتقاد به سنگ، درخت و...در آن وجود دارد.به اندازه ای آسان و همه کس فهم است که حتی یک اعرابی بی سواد هم میتواند آن را دریافت نموده وبر آن استدلال کند، علاوه بر آن واسطه ای میان انسان وپروردگارش به رسمیت شناخته نشده ومردود به شمار میرود.
متاسفانه پس از شهادت رسول الله صلی الله علیه و آله و نیز در طول زمان تا امروز سلسله ها و حکام مسلمان از عدالت علوی فاصله گرفتند و ظلم ها نسبت به مردم انجام دادند بخصوص در زمان بنی امیه و بنی عباس .
( برگرفته از مقاله استاد انصاریان ).
منابع:
کتابها
۱. خطابنا الاسلامی فی عصر العولمة/د.یوسف قرضاوی.
۲. دعاة لا قضاة/حسن هضیبی.
۳. وسطیة الاسلام وسماحته/د.وهبة بن مصطفی الزحیلی.
مقالات
۱. اسلام منادی رحمت/حیدر غلامی– منبع: مجله ژیوار شماره ۲۲ اسفند ۱۳۸۴.
۲. در شرایط کنونی دعوت نه قتال/سید احمد عبدالوهاب/ تنظیم وترجمه:احمد عباسی.
۳. اسلام و بها دادن به دیگران/عبدالرحمن صدیق/ترجمه:احمد عباسی