شیعه نیوز: «محمد بن ابیبکر» از نزدیکترین یاران امام علی(ع) بود که از سوی ایشان فرماندار مصر شد. شخصیتی که در «مسجد ذیالحُلیفه» متولد شد و در «مسجد زمام» در مصر دفن شده است.
اسماء بنت عُمَیس، بانوی فاضلی است که کنیز و خدمتکار حضرت زهرا(س) در خانه بود. او همسر جعفر بن ابی طالب، برادر بزرگتر امام علی(ع) بود. وقتی جعفر به شهادت میرسد، اسماء با ابوبکر ازدواج میکند. حاصل این پیوند فرزندی به نام « محمد » میشود.
به بهانه ۱۴ صفر سال ۳۸ قمری، روز شهادت این فرماندار امام علی(ع)، مروری به زندگی و زمانه این شخصیت مهم تاریخ اسلام، داشته است.
آغاز زندگی
« محمد بن ابیبکر» در ذیالقعده سال ۱۰ قمری در حجةالوداع – تنها حج پیامبر صل الله علیه و آله پس از اسلام و آخرین حج ایشان پیش از وفات – در مسجد ذیالحُلیفه در فاصله هشت کیلومتری جنوب غربی مسجدالنبی در مسیر مکه به دنیا میآید. به همین منظور نام و کنیه او را همنام و همکنیه پیامبر صل الله علیه و آله برمیگزینند.
بعد از فوت ابوبکر امام علی علیه السلام با اسماء ازدواج میکنند و محمد در خانه امام تحت تعالیم ایشان رشد میکند. عُلقه بین این دو نفر به حدی بود که امام او را فرزند خود و جایگاه او را نزد خود همتراز جایگاه ابوذر خدمت پیامبر صل الله علیه و آله میدانستند. ایشان در خطبه ۶۷ نهجالبلاغه محمد را دوست خود میدانند و میفرمایند مانند فرزندم او را پرورش دادم. همچنین در نامه ۳۵ نهج البلاغه میفرمایند: محمد بن ابیبکر فرزندی نیکخواه، کارگزاری کوشنده، شمشیری برنده و رکنی استوار در برابر دشمن بود.
شخصیت محمد
منابع تاریخی محمد را جوانی صادق، با دیانت و نجابت معرفی کردهاند. او به مردم سفارش میکرد که هر زمان کاری خلاف حق انجام داد به او متذکر شوند. امام صادق علیه السلام نیز در حدیثی محمد را نجیبترین نجیبان از خانوادهای بد معرفی میکنند. امام علی علیه السلام در ستایش تلاشهای او میفرمایند: خدا محمد را بیامرزد که هر چه توانست کوشید و تکلیف خویش را انجام داد.
محمد بن ابوبکر خلفای سه گانه: ابوبکر بن ابیقُحافه، عمربن خطاب و عثمان بن عفان را از کسانی میداند که حق امام علی علیه السلام را زیر پا گذاشتهاند و درباره عثمان معتقد بود از احکام خدا و سنت پیامبر صل الله علیه و آله خارج شده است. معاویه و بنی سفیان را غاصب، اهل ریا و زر و زور و جنگ با معاویه را جنگ در راه خدا میدانست.
خدمات سیاسی و نظامی به اسلام
محمد بن ابیبکر در زمان خلافت عثمان در صحنههای سیاسی و نظامی حاضر شد. گرچه برخی نویسندگان غربی او را جزء توطئهگران قتل خلیفه دوم، عمربن خطاب میدانند اما بنا به دلایلی این نظریه رد میشود. از جمله، زمان مرگ خلیفه دوم محمد ۱۳ ساله بوده است و علاوه بر این در منابع اولیه تاریخ صدر اسلام چنین واقعهای ثبت نشده است.
محمد از اوان جوانی در جنگهای دوره عثمان علیه غیرمسلمانان شرکت میکرد و مخالفتهای او با عثمان در جنگ «صواری» شروع و معروف شد. در این جنگ عثمان فرماندهی نیروی دریایی مسلمانان را به عبدالله بن سعد بن ابیسرح داد، کسی که پیامبر ریختن خوناش را مباح دانسته و او را از سرزمین حجاز تبعید و قرآن نیز به کفر وی تصریح کرده است.
محمد برای این اقدام عثمان و کنار گذاشتن صحابه پیامبر مخالفت میکرد. از دیگر دلایل مخالفت محمد با عثمان رعایت نکردن عدالت میان صحابه، کنار گذاشتن سنت پیامبر صل الله علیه و آله و دو خلیفه پیشین و بیتفاوتی به حکام و امرایی که در نقاط مختلف قلمرو اسلامی به دلخواه خود عمل میکردند، بود.
قتل عثمان
محمد بن ابیبکر از ۷ ذیالقعده تا ۱۸ ذیالحجه در سال ۳۵ قمری به مدت ۴۰ روز خانه عثمان را محاصره میکند. مورخان درباره قتل عثمان سه نظریه بیان کردهاند:
– برخی معقتدند محمد به همراه چند نفر به خانه او وارد شدهاند و نخستین ضربه را او به سر عثمان وارد میکند و ضربات نهاییِ همراهانش عثمان را میکشد.
– در نظریه دیگر آمده که محمد به اتفاق ۱۳ نفر بر عثمان وارد میشوند و بر حکمرانانی که او بر مناطق مختلف گماشته اعتراض میکنند و در نهایت عثمان به دست یکی از این ۱۳ نفر میمیرد.
– در نظریه سوم که تاریخنگاران آوردهاند نقل شده که محمد در تحریک مردم علیه عثمان و محاصره او نقش داشته اما قاتل او نیست. قراین و دلایلی دال بر تایید این نظریه سوم وجود دارد.
دوره خلافت امام علی علیه السلام
محمد در دوره خلافت امام علی علیه السلام از اعضای شُرطةُ الخمیس، یاران همیشه مسلح نزد امام بود. در جریان جنگ جمل که نخستین جنگ امام بعد از خلافتشان بود محمد بن ابیبکر معتقد بود ناکثین، همان پیمانشکنانی که با امام بیعت کردند اما علیه او شوریدند، خونخواهی عثمان را بهانهای برای پیشبرد اهداف خود میدانستند در حالی که محمد معتقد بود خود آنها قاتل عثمان هستند. امام علی علیه السلام در این جنگ محمد را فرمانده نیروهای پیاده نظام کرد که منتج به رشادتهای فراوان او شد.
در جنگ صفین که نبرد میان امام علی علیه السلام و معاویه در محلی به همین نام بود، امام مسئولیت فرمانداری مصر را به او میسپارد. اما برخی شواهد تاریخی معتقدند محمد در این جنگ حضور داشت. حتی امام صادق علیه السلام نیز محمد را یکی از پنج نفر قبیله قریش میدانند که امام را در این جنگ یاری کرده است.
در این جنگ امام حسن علیه السلام و امام حسین علیه السلام نیز حضور داشتهاند. امام علی علیه السلام، محمد را فرمانده پیاده نظام و به نقلی فرمانده میسره، جناح چپ سپاه خود قرار میدهند. نقل است که در یکی از شعرهایی که سپاه امام علیه شامیان میسرودند این بود: هان پاک، پسر پاک، محمد بن ابیبکر همراه ماست.
در برخی منابع نیز آمده در جریان این جنگ که معاویه، عبیدالله بن عمر را با سپاهی منظم به جنگ با امام میفرستد، امام نیز محمد را با سپاهی از سواران به سوی او میفرستند. در این جنگ هم تعداد زیادی از طرفین کشته میشوند.
مشکلات فرمانداری مصر
امام علی علیه السلام در اول رمضان سال ۳۶ قمری محمد را به فرمانداری مصر، بعد از قیس بن سعد بن عباده منصوب میکنند اما زمانی که اداره اوضاع مصر بر محمد مشکل میشود امام، مالک اشتر را به فرمانداری مصر میگمارند.
فرازی از نامه امام علی(ع) به مردم مصر:
...أحسنوا أهل مصر مؤازرة محمد أمیرکم واثبتوا علی طاعته، تردوا حوض نبیکم صلی الله علیه و آله
ای مردم مصر! محمد، امیرتان را نیکو پشتیبانی کنید و در فرمانبری از او استوار باشید تا بر حوض پیامبرتان -درود خدا بر او و خاندانش- وارد شوید.
گروهی به نام عزلتنشینان پس از قتل عثمان، به قصد خونخواهی و همدردی در خربتا واقع در مصر عزلت پیش گرفتند. آنها از بیعت با امام سر باز زدند. محمد که یک ماه از فرمانداریاش بر مصر میگذشت، به دستور امام به عزلتنشینان نامهای نوشت که یا با او بیعت کنند یا از مصر خارج شوند.
آنها که از ابتدا از رویارویی با محمد بیمناک بودند، پس از پایان یافتن جنگ صفین و واقعه حکمیّت و متشنج شدن اوضاع خلافت اسلامی جرات مخالفت یافته و فرصت را غنیمت شمرده در نهایت عَلم طغیان برافراشتند.
جنگهایی بین آنها و سپاه محمد به پا میشود که سپاه محمد شکست میخورد. ظاهرا او که قادر به از بین بردن فتنه آنها نیست طی قرارداد صلحی که با آنها میبندد، عزلتنشینان میپذیرند که به فسطاط، مقر حکومت محمد وارد نشوند. آنها نیز به سرزمینهای تحت حاکمیت معاویه بن ابی سفیان کوچ کرده و سرانجام به او میپیوندند.
معرفی مالک اشتر برای جانشینی
محمد نتوانست عزلتنشینان را سرکوب کند. وضعیت مصر پیچیدهتر میشود و برخیها هم از کمتجربهگی او انتقاد میکردند. از این رو امام علی علیه السلام مالک اشتر را که فردی قدرتمندتر و باتجربهتر از محمد میدانستند، به فرمانداری مصر معرفی میکنند. مالک در مسیر مصر بود که در منطقهای به نام قلزم توسط عوامل معاویه به شهادت میرسد. اما محمد از این تصمیم امام دلگیر میشود و امام برای دلجویی از او در نامهای مینویسد: خبر یافتم که از فرستادن اشتر برای تصدی کاری که در عهده داری دلتنگ شدهای. آنچه کردم نه برای آن است که تو را کندکار شمردم، یا انتظار کوشش بیشتری بردم. اگر آنچه را در فرمان توست از دستت گرفتم، بر جایی حکومتت دادم که سر و سامان دادن آن بر تو آسانتر است و حکمرانیات بر آن تو را خوشتر.
معاویه پس از فارغ شدن از جنگ صفین، درصدد است به مصر حمله کند. طی نامهای از عزلتنشینان عثمانی از آنها دعوت به همراهی میکند و بالغ بر ۱۰ هزار نفر از آنها به سپاه معاویه به فرماندهی عمرو بن عاص میپیوندند. جنگ نابرابر سپاه شش هزار نفری معاویه با پشتیبانی عزلتنشینان عثمانی بر سپاه دو هزار نفری محمد بن ابیبکر به فرماندهی کنانة بن بشر در منطقه المسناة غالب میشوند و فرمانده سپاهِ محمد به شهادت میرسد.
ضریح محمد بن ابی بکر در فسطاط مصر
نحوه شهادت و آرامگاه
بیشتر منابع معتقدند پس از شکست در مقابل شامیان، اطرافیان محمد او را تنها گذاشتند. او به خرابهای پناه برده بود که معاویة بن حدیج، از سران عزلتنشینان او را به شهادت میرساند، در دل الاغ مردهای قرار میدهد و میسوزاند.
برخی منابع دیگر میگویند او در خانه جبلة بن مسروق یا زنی از بنی غافق پنهان میشود. در نهایت هم در جنگ با معاویة بن حدیج و در میدان جنگ شهید میشود.
از دیگر نقلها به اسارت در آمدن او توسط عمروعاص و سپس شهید کردن اوست.
در منابع آمده است محمد در ماه صفر سال ۳۸ قمری در ۲۸ سالگی به شهادت میرسد. هنگامی که امام علی علیه السلام از این خبر مطلع میشوند، میگریند و میفرمایند: محمد بندهای صالح برای خدا و فرزندی صالح برای ما بود.
داغ شهادت محمد بر دل اسماء، مادرش چیره میشود و او در همان سال جان به جانآفرین تسلیم میکند.
در منابع آمده محمد را در محلی که به شهادت رسیده، در مسجدی به نام زمام در خارج از شهر فسطاط به خاک سپردهاند. برخی منابع معتقدند تنها سرش به خاک سپرده شد. اما دیگر منابع بر این باورند که گروهی از مسلمانان پیکر او را به همراه سرش دفن کردهاند.
منبع: ویکی شیعه