۰

۲۰ سخن گهربار از امیرالمومنین (ع)

کد خبر: ۲۱۸۹۸۳
۱۲:۰۱ - ۱۸ اسفند ۱۳۹۸

شیعه نیوز:حضرت امام علی (علیه السلام) در روز جمعه ۱۳ رجب در سال سى‌‏ام عام الفیل (۱۰ سال قبل از بعثت و ۲۳ سال قبل از هجرت حضرت خاتم الانبیاء (ص)) در مکه معظمه دیده به جهان گشودند.

پدر گرامیشان ابوطالب فرزند عبدالمطلب فرزند هاشم بن عبد مناف و مادر عزیزشان هم فاطمه دختر اسد فرزند هاشم بن عبد مناف بود.

ولادت آن حضرت علی (علیه السلام) به شکل عجیب و بی سابقه ‏اى، در درون خانه کعبه به وقوع پیوست. رخداد و معجزه بس عظیمی که هرگز در تاریخ بشریت سابقه نداشته و بعد از آن نیز تکرار نشده است.

روایات و احادیث زیادی از امیر المومنین علیه السلام به یادگار مانده است که گزیده‌ای از سخنان گوهر بار ایشان را در ادامه بخوانید.

گزیده‌ای از سخنان گهربار امام علی (علیه السلام)

۱ ـ الزَّبیبُ یَشُدُّ الْقَلْبِ، وَ یُذْهِبُ بِالْمَرَضِ، وَ یُطْفِىءُ الْحَرارَةَ، وَ یُطیِّبُ النَّفْسَ.

خوردن مویز ـ کشمش سیاه ـ قلب را تقویت، مرض‌ها را برطرف، و حرارت بدن را خاموش، و روان را پاک مى گرداند.

۲ ـ أطْرِقُوا أهالیکُمْ فى کُلِّ لَیْلَةِ جُمْعَة بِشَیْء مِنَ الْفاکِهَةِ، کَیْ یَفْرَحُوا بِالْجُمْعَةِ.

در هر شب جمعه همراه با مقدارى میوه ـ یا شیرینى، ... ـ بر اهل منزل و خانواده خود وارد شوید تا موجب شادمانى آن‌ها در جمعه گردد.

۳ ـ کُلُوا ما یَسْقُطُ مِنَ الْخوانِ فَإنَّهُ شِفاءٌ مِنْ کُلِّ داء بِإذْنِ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ، لِمَنْ اَرادَ أنْ یَسْتَشْفِیَ بِهِ.

آنچه اطراف ظرف غذا و سفره مى ریزد جمع کنید و بخورید، که همانا هرکس آن‌ها را به قصد شفا میل نماید، به اذن حق تعالى شفاى تمام دردهاى او خواهد شد.

۴-لا ینبغى للعبد ان یثق بخصلتین: العافیة و الغنى، بَیْنا تَراهُ مُعافاً اِذْ سَقُمَ، وَ بَیْنا تَراهُ غنیّاً إذِ افْتَقَرَ.

سزاوار نیست که بنده خدا، در دوران زندگى به دو خصوصیّت اعتماد کند و به آن دلبسته باشد: یکى عافیت و تندرستى و دیگرى ثروت و بى نیازى است. زیرا چه بسا در حال صحّت و سلامتى باشد ولى ناگهان انواع مریضى‌ها بر او عارض مى گردد و یا آن که در موقعیّت و امکانات خوبى است، ناگهان فقیر و بیچاره مى شود.

۵ ـ أعَزُّ الْعِزِّ الْعِلْمُ، لاِنَّ بِهِ مَعْرِفَةُ الْمَعادِ وَ الْمَعاشِ، وَ أذَلُّ الذُّلِّ الْجَهْلُ، لاِنَّ صاحِبَهُ أصَمُّ، أبْکَمٌ، أعْمى، حَیْرانٌ.

عزیزترین عزّت‌ها علم و کمال است، براى این که شناخت معاد و تأمین معاشِ انسان، به وسیله آن انجام مى پذیرد؛ و پست‌ترین ذلّت‌ها جهل و نادانى است، زیرا که صاحبش همیشه در کرى و لالى و کورى است و در تمام امور سرگردان خواهد بود.

۶ ـ جُلُوسُ ساعَة عِنْدَ الْعُلَماءِ أحَبُّ إلَى اللّهِ مِنْ عِبادَةِ ألْفِ سَنَة، وَ النَّظَرُ إلَى الْعالِمِ أحَبُّ إلَى اللّهِ مِنْ إعْتِکافِ سَنَة فى بَیْتِ اللّهِ، وَ زیارَةُ الْعُلَماءِ أحَبُّ إلَى اللّهِ تَعالى مِنْ سَبْعینَ طَوافاً حَوْلَ الْبَیْتِ، وَ أفْضَلُ مِنْ سَبْعینَ حَجَّة وَ عُمْرَة مَبْرُورَة مَقْبُولَة، وَ رَفَعَ اللّهُ تَعالى لَهُ سَبْعینَ دَرَجَةً، وَ أنْزَلَ اللّهُ عَلَیْهِ الرَّحْمَةَ، وَ شَهِدَتْ لَهُ الْمَلائِکَةُ: أنَّ الْجَنَّةَ وَ جَبَتْ لَهُ.

یک ساعت در محضر علماء نشستن ـ که انسان را به مبدأ و معاد آشنا سازند ـ از هزار سال عبادت نزد خداوند محبوب‌تر خواهد بود. توجّه و نگاه به عالِم از إعتکاف و یک سال عبادت ـ مستحبّى ـ در خانه خدا بهتر است. زیارت و دیدار علماء، نزد خداوند از هفتاد مرتبه طواف اطراف کعبه محبوب‌تر خواهد بود، و نیز افضل از هفتاد حجّ و عمره قبول شده است. همچنین خداوند او را هفتاد مرحله ترفیعِ درجه مى دهد و رحمت و برکت خود را بر او نازل مى گرداند، و ملائکه شهادت مى دهند به این که او اهل بهشت است.

۷ ـ اِعْجابُ الْمَرْءِ بِنَفْسِهِ دَلیلٌ عَلى ضَعْفِ عَقْلِهِ.

فخر کردن انسان به خودش، نشانه کم عقلى او است.

۸ ـ أیُّهَا النّاسُ، إِیّاکُمْ وُحُبَّ الدُّنْیا، فَإِنَّها رَأْسُ کُلِّ خَطیئَة، وَبابُ کُلِّ بَلیَّة، وَداعى کُلِّ رَزِیَّة.

اى گروه مردم، نسبت به محبّت و علاقه به دنیا مواظب باشید، چون که علاقه و محبّت به دنیا اساس هر خطا و انحرافى است، و دروازه هر بلا و گرفتارى است، و نزدیک کننده هر فتنه و آشوب؛ و نیز آورنده هر مصیبت و مشکلى است.

۹ ـالسُّکْرُ أرْبَعُ السُّکْراتِ: سُکْرُ الشَّرابِ، وَسُکْرُ الْمالِ، وَسُکْرُ النَّوْمِ، وَسُکْرُ الْمُلْکِ.

مستى در چهار چیز است: مستى از شراب (و خمر)، مستى مال و ثروت، مستى خواب، مستى ریاست و مقام.

۱۰ ـ أللِّسانُ سَبُعٌ إِنْ خُلِّیَ عَنْهُ عَقَرَ.

زبان، همچون درّنده اى است که اگر آزاد باشد زخم و جراحت (سختى به جسم و ایمان) خواهد زد.

۱۱. اِذا اَضَرَّتِ النَّوافِلُ بِالْفَرائِضِ فَارْفُضُوها
زمانى که مستحبّات به واجبات زیان بزند مستحبات را رها کنید.

۱۲. مَنْ تَذَکَّرَ بُعْدَ السَّفَرِ اسْتَعَدَّ
آن که دورى سفر (قیامت) را به یاد آرد، براى آن آماده شود.

۱۳. ما اَکْثَرَ الْعِبَرَ وَ اَقَلَّ الاِْعْتِبارَ!
چه فراوان است عبرت ها، و چه اندک اند عبرت گیران!

۱۴. فِى الْقُرْآنِ نَبَاُ ما قَبْلَکُمْ، وَ خَبَرُ ما بَعْدَکُمْ، وَ حُکْمُ ما بَیْنَکُمْ
خبر آنچه پیش از شما و بعد از شماست، و نیز دستور زندگى شما در قرآن است.

۱۵. اِتَّقُوا مَعاصِىَ اللّهِ فِى الْخَلَواتِ، فَاِنَّ الشّاهِدَ هُوَ الْحاکِمُ
از نافرمانى خدا در خلوت‌ها پروا کنید، که بیننده همان حاکم است.

۱۶. ماءُ وَجْهِکَ جامِدٌ یُقْطِرُهُ السُّؤالُ، فَانْظُرْ عِنْـدَ مَـنْ تُقْطِـرُهُ
آبرویت جامد است، اظهار حاجت آن را آب می‌کند و مى ریزد، توجه کن آن را نزد چه کسى مى ریزى.

۱۷. اَشَدُّ الذُّنُوبِ مَا اسْتَهانَ بِهِ صاحِبُهُ
سخت‌ترین گناهان گناهى است که گنهکار آن را ناچیز بشمارد.

۱۸. مَنْ نَظَرَ فى عَیْبِ نَفْسِهِ اشْتَغَلَ عَنْ عَیْبِ غَیْرِهِ
آن که در عیب خود نظر کند از نظر در عیب دیگران بازماند.

۱۹. مَنْ کَثُرَ کَلامُهُ کَثُرَ خَطَأُهُ، وَ مَنْ کَثُرَ خَطَأُهُ قَلَّ حَیاؤُهُ، وَ مَنْ قَلَّ حَیاؤُهُ قَلَّ وَرَعُهُ، وَ مَنْ قَلَّ وَرَعُهُ ماتَ قَلْبُهُ، وَ مَنْ ماتَ قَلْبُهُ دَخَلَ النّارَ
هرکه گفتارش فراوان شد خطایش فزونى گرفت، و هرکه خطایش بسیار گشت حیایش اندک شد، و هر که حیایش اندک شد پارساییش کم شد، و هر که پارساییش کم شد دلش مرد، و هرکه دلش بمیرد وارد آتش شود.

۲۰. اِعْجَبُوا لِهذَا الاِْنْسانِ، یَنْظُرُ بِشَحْم، وَ یَتَکَلَّمُ بِلَحْم، وَ یَسْمَعُ بِعَظْم، وَ یَتَنَفَّسُ مِنْ خَرْم
از این انسان شگفت زده شوید که با پیه اى مى بیند، با گوشتى مى گوید، با اسـتخوانى مى شـنود، و از حفره اى تنفس مى کنـد.

پی نوشت :


[۱]ـ أمالى طوسى: ج ۱، ص ۳۷۲، بحارالأنوار: ج ۶۳، ص ۱۵۲، ح ۵.
[۲]ـ عدّة الدّاعى: ص ۸۵، ص ۱، بحارالأنوار: ج ۱۰۱، ص ۷۳، ح ۲۴.
[۳]ـ مستدرک الوسائل: ج ۱۶، ص ۲۹۱، ح ۱۹۹۲۰.
[۴]ـ بحارالأنوار: ج ۶۹، ص ۶۸، س ۲، ضمن ح ۲۸.
[۵]ـ نزهة الناظر و تنبیه الخاطر حلوانى: ص ۷۰، ح ۶۵.
[۶]ـ عدّة الدّاعى: ص ۷۵، س ۸، بحارالأنوار: ج ۱، ص ۲۰۵، ح ۳۳.
[۷]ـ اصول کافى: ج ۱، ص ۲۷، بحارالأنوار: ج ۱، ص ۱۶۱، ح ۱۵.
[۸]ـ تحف العقول: ص ۱۵۲، بحارالأنوار: ج ۷۸، ص ۵۴، ح ۹۷.
[۹]ـ خصال: ج ۲، ص ۱۷۰، بحارالأنوار: ج ۷۳، ص ۱۴۲، ح ۱۸.
[۱۰]ـ شرح نهج البلاغه ابن عبده: ج ۳، ص ۱۶۵.

[۱۱ تا ۲۰]کلمات قصار ، نهج البلاغه

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: