۰

«زاده کعبه و شهید محراب» نوشتاری از آیت الله سبحانی

آیت الله سبحانی در نوشتاری به مناسبت فرارسیدن ایام شهادت امیرمومنان آورده اند: امیرمؤمنان على(علیه السلام)، در کعبه معظمه دیده به جهان گشود و در محراب مسجد کوفه جام شهادت نوشید و به لقاءالله پیوست، «نازم به حسن مطلع، و حسن ختام او».
کد خبر: ۱۸۷۸۳۰
۱۴:۱۹ - ۰۱ خرداد ۱۳۹۸
به گزارش «شیعه نیوز»، آیت الله سبحانی در نوشتاری به مناسبت فرارسیدن ایام شهادت امیرمومنان آورده اند: امیرمؤمنان على(علیه السلام)، در کعبه معظمه دیده به جهان گشود و در محراب مسجد کوفه جام شهادت نوشید و به لقاءالله پیوست، «نازم به حسن مطلع، و حسن ختام او».

میسّر نگردد به کس این سعادت *** به کعبه ولادت به مسجد شهادت

در ماه مبارک سال جارى (۱۴۰۰)، درست ۱۴ قرن از شهادت این پیشواى بزرگ مى گذرد، شایسته است در لیالى و ایام متبرکه قدر که همزمان با شهادت آن بزرگوار است یادواره ویژه اى برگزار گردد.

در معرفى مقام منیع امیرمؤمنان(علیه السلام)، رساله ها،کتاب ها، موسوعه هایى به وسیله محققان اسلامى نوشته شده است، حتى گروهى از نویسندگان مسیحى، شایسته ترین تحقیقات در زندگى آن حضرت انجام داده اند و همگى در حدّ توان کوشیده اند که بخشى از زندگانى آن ولى الله را ترسیم کنند و کنگره هایى در مورد شناسایى فضایل و مناقب، وخدمات ارزنده و بى نظیر آن حضرت از دوران کودکى تا لحظه مرگ، تشکیل داده اند و همگى معرفند که به ساحل این دریاى فضیلت نمى توان رسید.

القاب آن حضرت که در روایات وارد شده، مى تواند بیانگر گوشه اى از مقامات معنوى آن امام همام باشد.

ویژگى هاى آن حضرت در احادیث اهل سنت

    او امیر مؤمنان، سرور مسلمانان، پایان بخش اوصیاء، نخستین مؤمن به رسالت خاتم پیامبران، باوفاترین شخص به پیمان هاى الهى و داناترین فرد به احکام الهى و قضایا، باب علم نبى اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم)، پرچم هدایت، منبع نور، پاک کننده کعبه از بت و بت پرستى، بى پروا در اجراء احکام الهى، شهید در خانه خدا در حال نماز.([۱])

***

عناصر سازنده شخصیت او

شخصیت هر انسانى ـ بر اساس آنچه روانشناسان مى گویند به سه عامل مهم برمى گردد که هرکدام تأثیر فراوانى در شکل گیرى شخصیت انسان دارند، این سه عامل عبارتند از: وراثت، فرهنگ، محیط زندگى. امام على(علیه السلام) به شیوه بشرى از این قاعده مستثنى نیست و ما فقط به بیان ضلع نخست بسنده مى کنیم. و از بیان دو ضلع دیگر به خاطر ضیق مجال صرف نظر مى نماییم.

امام و وراثت از پدر و مادر

پدر بزرگوار آن حضرت، ابوطالب معروف به سیدالاباطح ـ سرور مکیان، و پیشواى هاشمیان شخصیتى است که سرپرستى، پیامبر خدا را فزون از چهل سال برعهده داشت، و در حفاظت و نشر آموزه هاى توحید، نهایت جانفشانى و فداکارى انجام داد، و سرودهاى او در ستایش از پیامبر، و رسالت او حاکى از ایمان عمیق او به رسالت برادرزاده خود بود که به یک بیت بسنده مى شود:

لیعلم خیارُ الناس انّ محمداً *** نبیّ کموسى حطأ فى الکتُب

بهترین مردم بدانند که محمد، پیامبر مانند موسى و مسیح بن مریم است.

امّا مادرش فاطمه دختر اسد فرزند هاشم است، این بانو قبل از بعثت پیامبر، پیرو آیین ابراهیم(علیه السلام) بود، در هنگام درد زایمان به مسجدالحرام آمد و خود را به دیوار کعبه چسبانید و از خدا خواست که تولد این فرزند را که در شکم دارد آسان ساز، در این لحظه مادر على(علیه السلام)، اعجازآسا وارد کعبه شد و وضع حمل پایان یافت. و فرزند فاطمه لقب ولید الکعبه یافت.

زندگى على(علیه السلام) در خانه رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم)

پیامبر خدا(صلى الله علیه وآله وسلم) به خاطر رویداد قحطى، على(علیه السلام) را به خانه خود برد، و تربیت او را برعهده گرفت و حضرت به این بخش از زندگى در خطبه قاصعه چنین اشاره مى کند:

«شما قطعاً از جایگاه بسیار نزدیک و مقام ویژه ام نزد رسول خدا آگاه نیستید، او مرا در دامان خویش مى نشاند در حالى که کودکى بودم مرا در آغوش مى گرفت و در بستر خویش مى خواباند، بدنش را به بدنم مى چسبانید، بوى خوشش به مشامم مى رساند، غذا را لقمه لقمه در دهان مى گذاشت.

على(علیه السلام) در غار حرا

عنایت پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) براى پرورش امام ادامه داشت تا آنجا که على(علیه السلام) را به همراه خود به غار حرا مى برد، خود حضرت این بخش از زندگى خود را چنین بیان مى کند:

«پیامبر هر سال چند ماهى در غار حرا به سر مى برد، تنها من او را مى دیدم، و کسى جز من او را نمى دید، من صداى شیطان به هنگام نزول وحى بر پیامبر را شنیدم، عرض کردم اى رسول خدا این ناله چیست؟ فرمود: این شیطان است که از پرستیدنش ناامید گشت، سپس فرمود: تو مى شنوى آنچه من مى شنوم، مى بینى آنچه را که من مى بینم، جز این که تو پیامبر نیستى و جانشین من مى باشى».

در آغاز بعثت پیامبر امام نوجوانى است که از نظر مقامات معنوى به جایى رسیده بود که سیماى فرشتگان را مى دید و صداهاى برزخى را مى شنید، و به مقامى مى رسد که پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) در حق او مى فرماید:«إِلاَّ أَنَّکَ لَسْتَ بِنَبِیٍّ، وَلکِنَّکَ لَوَزِیرٌ وَإِنَّکَ لَعَلَى خَیْر» .([۲])

سخن درباره مقامات معنوى، و جهاد مستمر او در راه خدا و زهد و پیراستگى او، آگاهى او از معارف و احکام خدا و تربیت انسان هاى والا و و نبرد او با پیمان شکنان و دو گروه و ده ها امثال اینها در این مقام نمى گنجد و فقط در این مکان از کلیه شخصیت هایى که این فضاى روحانى را به وجود آوردهاند سپاسگزارى مى شود و امید آن دارد که نگارنده با این نوشته کوتاه در عداد شیفتگان یوسف زمان محسوب شود، و شاید مشمول الطاف بى کرانش گردد.

[۱] . در مورد این القاب به مسند احمد، ج۱، ص ۳۳۱ و ج۵، ص ۱۸۲ـ ۱۸۳ و حلیه الأولیاء، ج۱، ص ۶۲ـ ۶۸ مراجعه شود.

[۲] . شرح نهج البلاغه، ج۱۳، ص ۲۱۰.
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: