به گزارش «شیعه نیوز»، علامه طباطبایی در ذیل تفسیر آیه ۵۷ سوره ی مبارکه عنکبوت به موضوع چشیدن مرگ می پردازند.
در این بخش از تفسیر المیزان آمده است:
مرگ براى شما قطعى است پس خد را براى آخرت مهیا سازید
کل نفس ذائقه الموت ثم الینا ترجعون
این آیه شریفه امر سابق را که مى فرمود: (فایاى فاعبدون ) تاکید مى کند، و در عین حال زمینه را براى آیه بعد که مى فرماید: (الذین صبروا…)، آماده مى سازد.
و جمله (کل نفس ذائقه الموت )، از باب استعاره به کنایه است (گویا مرگ را تشبیه کرده به چیزى که چشیدنى باشد آن گاه حکم کرده به اینکه این چشیدنى را همه خواهند چشید و خلاصه مرگ عمومى است ) و مراد این است که هر کس به زودى و به طور قطع خواهد مرد، و اگر دنباله آن فرمود: (ثم الینا ترجعون – سپس به سوى ما برمى گردید)، این التفات از (متکلم وحده ) به (متکلم مع الغیر) به خاطر این است که عظمت رجوع به خدا را برساند.
و حاصل معناى آیه این مى شود که : زندگى دنیا جز ایامى ناچیز نیست، و مرگ دنبال سر است، و دنبال آن رجوع به سوى ما براى حساب، پس زینت و جلوه زندگى دنیا که یک زینت فانى است شما را از آمادگى براى لقاى خدا باز ندارد، و آن آمادگى این است که به خدا ایمان بیاورید، و عمل صالح کنید، که سعادت ابدى دارد و محرومیت از او شقاوت و هلاکت دائمى دارد.
و الذین آمنوا و عملوا الصالحات لنبوئنهم من الجنه غرفا…
این آیه اجر ایمان و عمل صالح را بیان مى کند، البته اجر بعد از مرگ و بازگشت به خدا، و با این بیان بندگان خدا و مؤمنین را تشویق به صبر در راه او، و توکل بر او مى کند، و جمله (لنبوئنهم ) از مصدر (نبوئه ) است، که به معناى جاى دادن، و منزل دادن کسى است براى همیشه، و کلمه (غرف ) جمع (غرفه ) است، که به معناى خانه بسیار زیبایى است که در بلندى قرار داشته باشد.
خداى تعالى در این آیه نخست پاداش آنهایى را که ایمان آورده، و عمل صالح کرده اند، بیان مى کند، و سپس آنان را عامل مى خواند، و مى فرماید: (و نعم اجر العاملین – چه خوب است پاداش عاملان )، آنگاه همین عاملان را تفسیر مى کند به (الذین صبروا و على ربهم یتوکلون – کسانى که صبر مى کنند، و بر پروردگار خود توکل مى نمایند) و با این بیان صبر و توکل را دو تا از خصایص مؤمنین دانسته، و با این اشاره ها فهمانده است که مومن وقتى که در راه خدا صبر کند، و بر خدا توکل نماید، از ایمان خود راضى مى شود، پس بر هر مومن است، که تا آنجا که راهى براى دین دارى خود مى یابد، دین دارى را از دست نداده، بر هر اذیت و جفایى صبر کند، و چون کارد به استخوانش رسید، و دیگر نتوانست مراسم دینى خود را در وطن خود به پاى دارد، آن وقت باید از وطن بیرون شده و به سرزمینى دیگر مهاجرت کند، و بر دشوارى و تعب و رنج غربت نیز صبر کند.
الذین صبروا و على ربهم یتوکلون
این جمله بیان گر اوصاف عاملان است، نکته اى که در اینجا تذکرش لازم است، این است که : هر چند صبر عمومى است، و شامل صبر بر مصیبت، و صبر بر اطاعت خدا، و صبر بر ترک معصیت او مى شود، و لیکن مورد آیه صبر بر مصیبت است، چون مناسب با حال مومنینى که در مکه در چنگ مشرکین قرار گرفته بودند، و به حکم این آیات مأمور به هجرت شده بودند، صبر بر مصیبت است.