شیعه نیوز:
پرسش
چرا حضرت محمد ( صلی الله علیه و آله و سلم ) اجازه داشتند که بیش از چهار زن بگیرند؟ لطفا دلیل بیاورید.
پاسخ اجمالی
موضوع ازدواج و تعداد همسران پیامبر اسلام ( صلی الله علیه و آله و سلم ) بسیار مورد سؤال قرار گفته است، اما باید گفت:
اولا؛ پیش از آن که حکم حرمت ازدواج بیش از چهار زن نازل شود، همه زنان آن حضرت به عقد ایشان درآمده بودند.
ثانیا؛ ازدواج های پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) برای اهداف والایی مثل نجات برخی از زنان (سوده و ام حبیبه دختر ابوسفیان) از افتادن در دامن قبایل کافر و مشرک، تحکیم روابط با قبایل بزرگ عرب و جلب حمایت آنان (ازدواج با عایشه و حفصه)، حفظ مقام و آبروی بعضی از زنان با شخصیت (زینب بنت ججش)، جبران زحمت ها و رفع نگرانی و سرپرستی از یتیمان آنان (ام سلمه)، باطل کردن حکم جاهلی در باره همسر پسرخوانده (زینب بنت جحش)، آزادی اسیران جنگی و تحکیم مبانی اسلام در قبایل غیر مسلمان (جویریه و صفیه) و... بوده است.
شاهد ما آن است که همه همسران پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم )، جز عایشه، زنانی بیوه و سالخورده بودند.
از آنچه ذکر گردید می توان فهمید که اگر خداوند به پیامبرش اجازه ی ازدواج با بیش از چهار زن را داده است، برای مصالح مهمی بوده است که به آنها اشاره گردید. علاوه این قانون به کسی این اجازه را داده است که از آن سوء استفاده نخواهد کرد و شاهد ما رفتار و زندگی آن حضرت است که علی رغم امکان ازدواج با دختران زیبا روی، به زنان سالخورده اکتفا فرمود. پس به دلیل مقام والای پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم ) و مصالحی که در کار بوده، بعضی از احکام و اختیارات به آن جناب اختصاص داده شده که از جمله آن اجازه داشتن بیش از چهار همسر بوده است.
پاسخ تفصیلی
موضوع ازدواج و تعداد همسران پیامبر اسلام( صلی الله علیه و آله و سلم )، موضوعی است که بسیار مورد سؤال قرار گرفته است. برای روشن شدن حقیقت مطلب توجه به نکات زیر لازم است:
1- تعداد زنان پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ):
درباره ی تعداد زنان پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) برخی به مبالغه سخن گفته اند؛ حاکم در کتاب مستدرک آن را به هیجده نفر رسانیده است، اما صاحب کتاب امتاع الاسماع تعداد آنان را پانزده نفر بر شمرده است. پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) از بین این پانزده نفر، با چهار نفر، به عقد ازدواج اکتفا نمود (و با آنان همبستر نشد).[1]
ابن اسحاق همسران آن حضرت را سیزده نفر برشمرده که با دو نفر تنها به برگزاری عقد اکتفا نمود و دو نفر از آنان در هنگام حیات آن حضرت از دنیا رفتند و در هنگام رحلت آن بزرگوار، نه زن به نام های «عایشه»، «حفصه»، «ام حبیبه»، «ام سلمه»، «سوده»، «زینب دختر جحش»، «میمونه»، «صفیه» و «جویریه» در خانه آن حضرت بودند.[2]
2- نکاتی چند در باره ی ازدواج ها و همسران پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ):
3- انگیزه ها و حکمت ها در ازدواج رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ):
با توجه به آن چه ذکر شد، روشن می شود که ازدواج های پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) برای خوش گذرانی نبوده است؛ زیرا اگر آن حضرت در پی خوش گذرانی بود، در سنین جوانی به این کار مبادرت می کرد؛ در حالی که آن حضرت تا سن بیست و پنج سالگی همسری انتخاب نکردند و پس از آن نیز با حضرت خدیجه( سلام الله علیها ) که در گذشته دو بار شوهر کرده و پانزده سال از ایشان بزرگ تر بود، ازدواج کرده و تا آخرین لحظه ی عمر این زن فداکار، ( سن پنجاه و سه سالگی پیامبر) همسر دیگری نداشتند. بعد از رحلت حضرت خدیجه( سلام الله علیها ) اکثر همسران ایشان بیوه بودند، آن حضرت در حالی با «ام سلمه» ازدواج نمود که وی پیرزن و از شوهر درگذشته ی خویش دارای فرزند بود و رغبتی به ازدواج نداشت. همچنین زینب بنت جحش در سن پنجاه سالگی و میمونه در سن پنجاه و یک سالگی با آن حضرت ازدواج نمودند.
دو نفر از زنان آن حضرت، کنیز بودند که ایشان ابتدا آنان را آزاد و سپس با آنها ازدواج کرد. اگر هدف پیامبر از ازدواج، لذت بردن بود، لذت بردن از این دو کنیز بدون ازدواج نیز ممکن بود و نیازی به آزادی و ازدواج نبود.
بنابر این، پیامبر اسلام ( صلی الله علیه و آله و سلم )از این ازدواج ها اهداف والایی داشتند که به برخی از آنها اشاره می کنیم:
الف: اهداف سیاسی اجتماعی
نبی اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) با عایشه دختر ابوبکر از قبیله ی تیم، حفصه دختر عمر از قبیله ی عدی، ام حبیبه دختر ابوسفیان از بنی امیه، ام سلمه از بنی مخزوم، سوده از بنی اسد، میمونه از بنی هلال و صفیه از یهود خیبر ازدواج کردند، تا اتحاد و الفت میان قبایل و پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) بیشتر، و دشمنی و کارشکنی آنان نسبت به مسلمانان و دعوت پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) کمتر گردد.
این ازدواج های متعدد رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) در شرایط سخت و بحرانی، (به ویژه پس از جنگ احد که نتیجه ی آن برای مسلمانان بسیار ناگوار بود) بود و پس از فتح مکه (پیروزی درخشان مسلمانان )، دیگر ازدواجی نداشتند. چنانچه با قبایل انصار و مسلمانان مدینه که روگردانی از حمایت پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) در مورد آنان مطرح نبود، پیوند زناشویی برقرار نساختند.
رسول اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) برای حمایت از زنان محروم و اداره ی زندگی آنان بویژه در شریط بحرانی صدر اسلام حفظ کرامت آنان از راه حل چند همسری بهره گرفته و مردان مسلمان را تشویق نمود که زنان بی سرپرست و دارای یتیم را به فراخور حالشان، با پیوند زناشویی به خانه های خویش ببرند تا آنان و یتیمانشان از رنج بی سرپرستی و تنهایی و فقر مالی و عقده های روانی رهایی یابند. و خود در انجام این مهم پیشگام بوده و با بعضی از زنان بیوه و بی سرپرست و یتیم دار پیوند زناشویی برقرار کردند، تا برای دیگران الگوی پسندیده ای باشد.
ب: رهایی کنیزان
رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) از شیوه های متعددی برای آزادی اسیران استفاده کرد که ازدواج از جمله ی آن است. جویریه و صفیه کنیز بودند و پیامبر این دو را آزاد کرد و سپس با آنان ازدواج نمود، تا بدین وسیله به مسلمانان بیاموزد که می توان با کنیز ازدواج نمود. به همین دلیل در ازدواج پیامبر با جویریه بسیاری از کنیزان آزاد شدند.
ج: نجات زنان مسلمان از سیطره ی بستگان مشرک و کافر
برخی زنانی که مسلمان بودند، به دلیل مرگ، شهادت یا ارتداد شوهران خود، بی سرپرست می شدند و زندگی برای آنان بسیار مشکل می شد و در وضع بسیار آشفته ای به سر می بردند، همانند ام حبیبه دختر ابوسفیان. رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) وقتی از مشکل وی با خبر شد، با وساطت نجاشی پادشاه حبشه با وی ازدواج کرد و در حالی که مهریه ی دیگر زنان پیامبر چهارصد درهم مقرر شده بود، مهریه ی ام حبیبه را چهار صد دینار؛ یعنی ده برابر مهریه ی دیگر زنان قرار داد که این خود نشان می دهد که پبامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) می خواست با این ازدواج وی را نجات بدهد و از غلتیدن وی به دامن بستگان مشرک و کافر جلوگیری کند و از شدت نگرانی وی، از مصیبت های رسیده بکاهد.
د: طرد سنت های غلط جاهلی
در اسلام پسر خوانده حکم پسر واقعی را ندارد و زن پسرخوانده بر مرد محرم نیست، در حالی که در جاهلیت احکام پسر واقعی را به پسر خوانده سرایت می دادند و زن وی بر مرد محرم بود، اسلام این حکم را باطل کرد.[7]
رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) به دستور خداوند سبحان با زینب بنت جحش، همسر مطلقه ی زید بن حارثه پسر خوانده خود، ازدواج کرد تا بطلان این حکم جاهلی را اعلام نماید. چه بسا اگر این ازدواج رخ نمی داد، زیدبن حارثه بعد از رحلت پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) به عنوان پسر پیامبر ( صلی الله علیه و آله و سلم ) مطرح می شد و مسیر وراثت، امامت و خاندان پیامبر تغییر می کرد. ممکن بود که به زید بگویند تو وارث رسول خدا هستی و تو باید خلیفه ی مسلمانان بشوی یا خلافت حق تو است وبه هر کس می خواهی محول کن ویا... . فواید دیگر این ازدواج، این بود که دو حکم و سنت جاهلی را باطل کرد؛ یکی حرمت ازدواج با همسر مطلقه ی پسرخوانده و دیگری سنت زشت شمردن ازدواج با همسر مطلقه ی یک غلام آزاد شده. افزون بر اهداف ذکر شده، می توان اهداف مهم دیگری را برای ازدواج های آن حضرت برشمرد .
با توجه به مقام والا و اهداف بلند نبی گرامی اسلام ( صلی الله علیه و آله و سلم ) جای هیچ تردیدی نیست که ازدواج های آن حضرت به هیچ وجه قابل مقایسه با ازدواج های سایر افراد بشر نیست و خداوند متعال با توجه به ویژگی ها و وظایف سنگینی که بر دوش آن حضرت گذاشته است، چنین اختیاراتی را به حضرتش داده است. چه بسا اگر افراد دیگری با این ویژگی ها و وظایف، یافت می شدند چنین احکام و اختیارات، به آنان نیز داده می شد.
[1] امتاع الاسماع، ج 6، ص92.
[2] سیرت رسول خدا ( صلی الله علیه و آله و سلم ) ، ترجمه ی سیره ی ابن اسحاق، رفیع الدین اسحاق بن محمد همدانی، ص 549.
[3] پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) در 25 سالگی با حضرت خدیجه که چهل سالش بود و قبلاً یک یا دوبار شوهر کرده بود و با مرگ شوهر بیوه شده بود، ازدواج نمود، و به مدت بیست و پنج یا بیست و هشت سال با وی زندگی کرد و همسر دیگری نگرفت.
[4] طبقات، ج 8، ص 132 به بعد؛ الاعلام زرکلی، ج 7، ص 342.پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) از قبایل مهم عرب مانند تیم، عدی، بنی امیه، نیز یهودیان مدینه همسر انتخاب کرد(جویریه دختر حارث بن ابی ضرار از قبیله ی بنی مصطلق.)، ولی از قبایل انصار زن نگرفت.
[5] نساء، 3.
[6] آخرین ازدواج پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) در جریان عمرة القضا در سال هفتم هجری بود.
[7] احزاب، 37.
آیات مرتبط
سوره الأحزاب (50) : يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ اللَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ اللَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُؤْمِنَةً إِنْ وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَنْ يَسْتَنْكِحَهَا خَالِصَةً لَكَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ ۗ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ ۗ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا
T