شیعه نیوز:
پاسخ اجمالی
حضرت جواد( علیه السلام ) امام نهم شیعیان، پدرش امام رضا( علیه السلام ) و مادرش به نام سبیکه نوبیه است و در رمضان سال 195هـ.ق متولد شد. از جمله همسران آن امام «ام الفضل» دختر مأمون خلیفه عباسی بود که بنابر دیدگاهی عامل اصلی در به شهادت رساندن ایشان بود.
امام جواد در آخر ذى القعده سال 220 هـ.ق در سن 25 سالگی به شهادت رسید و در کاظمین، کنار قبر جدش امام موسى بن جعفر( علیه السلام ) به خاک سپرده شد.
پاسخ تفصیلی
حضرت جواد( علیه السلام ) امام نهم شیعیان است. نام آنحضرت، محمد و کنیهاش؛ ابوجعفر و ابوعلی است. لقبهای ایشان عبارت است از: مختار، متوکّل، متّقى، زکىّ، تقى، مُنتَجَب، مرتضى، قانِع، جواد و عالِم.[1]
پدرش امام رضا( علیه السلام ) و مادرش به نام سَبیکه[2] نوبیّه(منطقهای در سودان) آفریقا بود و در رمضان[3] و یا رجب[4] سال 195هـ.ق در مدینه متولد شد.
همسران امام جواد( علیه السلام )
همسر امام جواد( علیه السلام )، سمانه مغربیه نام داشت.[5] البته نامهای حویث، غزاله مغربیه و مدنب نیز برای او در منابع اسلامی ذکر شده است.[6]
مأمون خلیفه عباسی برای رهایى از یک سلسله تنگناها و شرایط دشوار سیاسى زمان خود، تصمیم گرفت ولایت عهدی را بر امام هشتم تحمیل کند و نیز با تظاهر به مهربانى و دوستى نسبت به امام جواد( علیه السلام ) تصمیم گرفت دختر خود را به ایشان تزویج نماید تا استفادهاى که از تحمیل ولیعهدى بر امام رضا( علیه السلام ) در نظر داشت از این وصلت نیز به دست آورد.[7] بر اساس همین طرح بود که پس از شهادت امام رضا( علیه السلام ) دختر مأمون «امّ فضل» به همسرى امام جواد( علیه السلام ) درآورده شد و امام از او فرزندی نداشت.[8]
فرزندان
در منابع اسلامی دیدگاههای مختلفی نسبت به تعداد و نام فرزندان امام جواد( علیه السلام ) بیان شده است؛ همانطور که شیخ طبرسی میگوید: امام جواد( علیه السلام ) دو پسر و سه دختر از خود بهجاى گذارد که یکى از آنان حضرت هادى( علیه السلام ) است و دومى هم به نام موسى و دختران آنجناب هم حکیمه، خدیجه و ام کلثوم نام داشتهاند، بعضى نیز گفتهاند وى دو دختر به نام فاطمه و امامه داشت.[9]
اما آنچه همه منابع دربارهاش اتفاق نظر دارند، این است که دو فرزند؛ امام هادی( علیه السلام ) و موسی مبرقع جزو فرزندان امام جواد( علیه السلام ) هستند.[10]
امامت امام جواد( علیه السلام )
امام جواد( علیه السلام ) در سن کودکی بعد از شهادت پدر بزرگوارش به امامت رسید. چنانکه در روایات به آن تصریح شده است؛ مانند احادیثی که از پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) درباره تصریح به نامهای امامان( علیه السلام ) نقل شده است.[11]
همچنین از جمله کسانى که تصریح به امامت آنحضرت را از امام رضا( علیه السلام ) روایت کردهاند، عبارتاند از: على بن جعفر، صفوان بن یحیى، معمر بن خلاد، حسین بن بشار، ابن ابى نصر بزنطى، ابن قیاما واسطى، حسن بن جهم ابویحیى صنعانى، خیرانى، یحیى بن حبیب زیات و... .[12]
کرامات امام جواد( علیه السلام )
امام جواد( علیه السلام ) مانند سایر امامان دارای کرامات زیادی بودند که موردی از آنرا ذکر میکنیم:
محمّد بن اورمه گفت: معتصم گروهى از وزیران خود را خواست به آنها دستور داد به دروغ گواهى دهند که محمّد بن على بن موسى( علیه السلام ) تصمیم قیام دارد بعد حضرت را خواست گفت تصمیم دارى در دولت من قیام کنى. فرمود: به خدا قسم چنین تصمیمى ندارم.
معتصم گفت: فلان کس و فلانى بر کار تو شهادت میدهند آنها را حاضر کردند. گفتند: صحیح است ما این نامهها را از بعضى غلامان تو به دست آوردهایم.
حضرت جواد( علیه السلام ) در اطاق جلو بود دستهاى خود را بلند کرده گفت: «خدایا! اگر دروغ میگویند اینها را بگیر». یک مرتبه دیدم اطاق جلو چنان به حرکت در آمد و هر کدام از ایشان که تصمیم به حرکت کردن میگیرد به زمین میافتد. معتصم صدا زد یا ابن رسول الله من از حرف خود توبه میکنم از خدا بخواه که اطاق از حرکت بایستد. گفت: «خدایا! اطاق را آرام فرما تو میدانى ایشان دشمن تو و من هستند»، اطاق آرام گرفت.[13]
مناظرات علمی امام جواد( علیه السلام )
بارزترین نوع تبلیغ امام جواد( علیه السلام ) مناظراتی است که آنحضرت انجام میداد. مناظرههای آنحضرت که از نخستین روزهای امامتش آغاز شد، ایشان را در تثبیت جایگاه ولایت و امامت، هدایت حقجویان و آشکار ساختن سستی گفتار ستمگران یاری داد. آنحضرت به دو جهت در عرصه مناظرههای علمی گام نهاد:
نیاز شیعیان که با توجه به سنّ کم آنحضرت در پی کشف جایگاه معنویاش بودند.
خواست مأمون و معتصم که اندیشه خوار ساختن امام و اثبات الهی نبودن آگاهیهای وی را در سر میپروراندند.
کیفیت شهادت امام جواد( علیه السلام )
درباره اینکه امام جواد( علیه السلام ) به چه نحوی به شهادت رسیدند، دیدگاههای مختلفی وجود دارد که در اینجا به یک نمونه اشاره میشود:
معتصِم خلیفه ستمگر عباسی - برادر مأمون و عموی ام فضل دختر مأمون - پیوسته نقشههایی را برای به شهادت رساندن امام جواد( علیه السلام ) اجرا میکرد و در این زمینه با ام فضل نیز همدست شده بود که امام جواد( علیه السلام ) را مسموم کند؛ زیرا معتصم میدانست که ام فضل از آنحضرت منحرف شده و به شدّت علیه امام( علیه السلام ) موضع گرفته است. بر این اساس، ام فضل نیز درخواست معتصم را پاسخ مثبت داد و سمّی را در انگور جاسازی کرد و در پیش روی آنحضرت نهاد و همین که امام جواد( علیه السلام ) از آن انگور خورد، ام فضل پشیمان شد و شروع به گریه کرد، حضرت فرمود: «گریهات برای چیست؟ سوگند به خدا، خداوند آنچنان تو را به دردی در ناحیه رحم دچار سازد که جبرانپذیر نباشد و به بلایی گرفتارت کند که قابل کتمان نباشد». بر اثر همین نفرین ام فضل بیمار شد و از دنیا رفت.[14]
به هر حال؛ آنحضرت در شهر بغداد در ماه ذى القعده سال 220 هـ.ق در حالیکه 25 سال از عمر شریفش گذشته بود، به شهادت رسید.[15] و پیکر آنحضرت از منزلشان، میدان اسوار بن میمون(نزدیک منطقه پل بردان) به سمت قبرستان قریش تشیع،[16] و در کنار قبر جدش امام موسى بن جعفر( علیه السلام ) به خاک سپرده شد.[17]
[1]. مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 50، ص 16، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[2]. نامهای دیگری نیز درباره مادر امام جواد( علیه السلام ) ذکر شده است؛ مانند «خیزران» و «سکینه مرسیّه». ر.ک: حسینى عاملى، سید تاج الدین، التتمة فی تواریخ الأئمة( علیه السلام )، قم، بعثت، چاپ اول، 1412ق؛ بحارالانوار، ج 50، ص 13؛ امین عاملی، سید محسن، أعیان الشیعة، ج 2، ص 32، بیروت، دار التعارف، 1403ق.
[3]. شیخ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج 2، ص 273، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق.
[4]. بحار الأنوار، ج 50، ص 7.
[5]. الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج 2، ص 297؛ مرعشى، قاضى نور الله، إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ج 29، ص 33، قم، مکتبة آیة الله المرعشى النجفى، چاپ اول، 1409ق.
[6]. ر. ک: ابن ابى الثلج بغدادى، محمد بن احمد، تاریخ أهل البیت نقلا عن الأئمة الباقر و الصادق و الرضا و العسکری عن آبائهم ( علیه السلام )، ص 123 - 124، قم، مؤسسه آل البیت( علیه السلام )، چاپ اول، 1410ق.
[7]. پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، ص 556، قم، مؤسسه امام صادق( علیه السلام )، چاپ سوم، 1375ش.
[8]. عماد طبرى، حسن بن علی، مناقب الطاهرین، ج 2، ص 808، تهران، سازمان چاپ و انتشارات، چاپ اول، 1379ش؛ بحارالانوار، ج 50، ص 8.
[9]. شیخ طبرسى، فضل بن حسن، إعلام الورى بأعلام الهدى، ص 355، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ سوم، 1390ق.
[10]. الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج 2، ص 295؛ شامی، جمال الدین یوسف بن حاتم، الدر النظیم فی مناقب الأئمة اللهامیم، ص 718، قم، انتشارات دفتر اسلامی، چاپ اول، 1420ق؛ حموی، محمد بن اسحاق، أنیس المؤمنین، ص 215، تهران، بنیاد بعثت، 1363ش؛ التتمة فی تواریخ الأئمة( علیه السلام )، ص 134.
[11]. بحارالانوار، ج 36، ص 336 - 337؛ ر.ک: «اهل بیت»، سؤال 829؛ «انحصار معصومین در چهارده نفر»، سؤال 178؛ «انحصار امامت در نسل پیامبر»، سؤال 2969.
[12]. ر.ک: الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج 2، ص 274 – 280.
[13]. بحار الأنوار، ج 50، ص 45 - 46.
[14]. همان، ص 16 - 17.
[15]. الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج 2، ص 273.
[16]. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، محقق، مصحح، رسولی محلاتی، هاشم، ج 2، ص 345، تبریز، نشر بنی هاشمی، چاپ اول، 1381ق؛ ابن جوزی، عبد الرحمن بن علی، المنتظم، محقق، عطا، محمد عبد القادر، عطا، مصطفی عبد القادر، ج 11، ص 62، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1412ق.
[17]. کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 492، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق؛ مسعودى، على بن حسین، إثبات الوصیة للإمام علی بن أبیطالب( علیه السلام )، ص 227، قم، انصاریان، چاپ سوم، 1426ق.
T