سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

دیده بان شیعیان

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

آیا عایشه در قتل عثمان نقش داشته است؟

قتل عثمان از جمله مسائل مهم تاریخی بوده که حوادث مختلفی را موجب شد؛ از جمله دو جنگ در زمان خلافت امام علی( علیه السلام ) که به بهانه ریخته شدن خون عثمان بوده است. علاوه بر این، موضع افراد مختلف پیرامون عثمان نیز بحث‌های زیادی را به وجود آورد. بسیاری از افراد مخالف عثمان به صورت مستقیم در قتل او شرکت نداشته‌اند، اما راضی به این امر بوده و قبل و بعد از قتل بر مخالفت و یا قتل عثمان، تأکید می‌کردند.
کد خبر: ۲۰۷۲۴۸
۱۰:۳۷ - ۲۰ آذر ۱۳۹۸

شیعه نیوز:
پرسش
آیا به‌راستی عثمان به فرمان عایشه کشته شد؟
پاسخ اجمالی
قتل عثمان از جمله مسائل مهم تاریخی بوده که حوادث مختلفی را موجب شد؛ از جمله دو جنگ در زمان خلافت امام علی( علیه السلام ) که به بهانه ریخته شدن خون عثمان بوده است. علاوه بر این، موضع افراد مختلف پیرامون عثمان نیز بحث‌های زیادی را به وجود آورد. بسیاری از افراد مخالف عثمان به صورت مستقیم در قتل او شرکت نداشته‌اند، اما راضی به این امر بوده و قبل و بعد از قتل بر مخالفت و یا قتل عثمان، تأکید می‌کردند.
برخی از افراد نیز تا مرگ عثمان فریاد کشتن او را سر می‌دادند، اما پس از عثمان پرچم خون‌خواهی او را بلند کرده و با پیراهن خونین عثمان، به دنبال منافع خود رفتند و سبب شکل‌گیری جنگ‌هایی شدند.
عایشه که همسر پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) بود و حرف‌های او در میان عموم مردم پخش می‌شد و تا حدودی تأثیر داشت. بنابر منابع تاریخی، تا زمان مرگ عثمان، علیه او صحبت می‌کرده و مردم را برضدش تحریک می‌کرد، ولی پس از قتل عثمان و به حکومت رسیدن امام علی( علیه السلام ) فریاد خون‌خواهی عثمان سر داد. در ذیل به بررسی این دو امر می‌پردازیم:
1. جمله معروف عایشه: «اقتلوا نعثلا فقد کفر»(او نعثل را جهت تحقیر به عثمان می‌گفت) از جملات معروفی است که در منابع اهل سنت نقل شده است:
«هنگام محاصره عثمان، عائشه به مکه مسافرت کرد و بعد از آن از مکه خارج شد و مدینه را قصد کرد؛ چون به محل سرف‏ رسید مردى از بنى لیث خویشان مادرش که عبید بن ابى سلمه نام داشت و مادرش ام کلاب بود او را دید. عایشه به او گفت چه خبر دارى؟. گفت: عثمان کشته شد و مردم هشت روز [بدون خلیفه] ماندند. عایشه پرسید بعد از آن، چه شد؟ گفت: مردم به اتفاق با على بیعت کردند. گفت اى کاش! آن بر این فرود مى‏آمد. سپس گفت: مرا به مکه برگردانید. او را به مکه بردند در حالی‌که می‌گفت به خدا عثمان مظلوم کشته شده. به خدا من به خون‌خواهى او قیام خواهم کرد. آن مرد گفت چرا و براى چه؟ به خدا سوگند نخستین کسى که با عثمان مخالفت و ستیز کرد تو بودى.
تو همیشه می‏گفتى: نعثل (عثمان) را بکشید او کافر شده. گفت: مردم از او توبه خواستند و او توبه کرد و بعد از توبه او را کشتند. من گفتم و آنها گفتند و گفته آخر من بهتر از اول است‏».[1] بنابر این، عایشه چنین جمله‌ای گفته بود و از دعوت کنندگان به قتل عثمان بود و بر انتساب این جمله به خود هیچ انکاری نداشت.
همچنین این داستان در منابع شیعه نیز نقل شده است.[2]
2. مخالفت عایشه با امیر المؤمنین علی( علیه السلام ) از مسلّمات تاریخی بوده و او به همراه طلحه و زبیر به بهانه انتقام عثمان به جنگ امام رفته و جنگ جمل را به وجود آوردند[3] و این‌گونه، یکی از مخالفان سرسخت عثمان تبدیل به خون‌خواه عثمان گردید.

[1]. «ثمّ خرجت من مکّة ترید المدینة. فلمّا کانت بسرف لقیها رجل من أخوالها من بنی لیث یقال له عبید بن أبی سلمة، و هو ابن أم کلاب، فقالت له: مهیم؟ قال: قتل عثمان و بقوا ثمانیا. قالت: ثمّ صنعوا ما ذا؟ قال: اجتمعوا على بیعة علیّ. فقالت: لیت هذه انطبقت على هذه إن تمّ الأمر لصاحبک! ردونی ردونی! فانصرفت إلى مکّة و هی تقول: قتل و الله عثمان مظلوما، و الله لأطلبن بدمه! فقال لها: و لم؟ و الله إن أوّل من أمال حرفه لأنت، و لقد کنت تقولین: اقتلوا نعثلا فقد کفر. قالت: إنّهم استتابوه ثمّ قتلوه، و قد قلت و قالوا، و قولی الأخیر خیر من قولی الأول‏ ...»؛ ابن اثیر جزری، علی بن محمد، الکامل فی التاریخ، ج 3، ص 206، بیروت، دار صادر، 1385ق؛ طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک(تاریخ طبری)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 4، ص 459، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق.
[2]. ابن الطقطقی، محمد بن علی بن طباطبا، الفخری فی الآداب السلطانیة و الدول الاسلامیة، تحقیق، محمد مایو، عبد القادر، ص 90، بیروت، دار القلم العربی، چاپ اول، 1418ق؛ ابن اعثم کوفی، احمد بن اعثم، الفتوح، تحقیق، شیری، علی، ج 2، ص 90، بیروت، دار الاضواء، 1411ق.
[3]. برای نمونه ر.ک: بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، تحقیق، زکار، سهیل، زرکلی، ریاض، ج 2، ص 222، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1417ق؛ ابن کثیر دمشقی‏، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 7، ص 230، بیروت، دار الفکر، 1407ق.

 

T

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: