شیعه نیوز:
پرسش
اینجانب در کتابی این داستان را خواندم؛ روزی امام حسین( علیه السلام ) از حق بیت المال برای پذیرایی از دوستانشان کمی عسل برمیدارند که حضرت علی( علیه السلام ) متوجه میشوند و شدیداً با امام حسین برخورد میکنند. سند داستان هم شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ذکر شده است. آیا این داستان با آیه تطهیر متناقض نیست؟ آیا سند این داستان صحیح است؟ با اینکه من 100 سخن قرآن را قبول دارم درخواست میکنم جوابی در مورد این تناقض به من بدهید. با اینکه خود از نسل امام حسین( علیه السلام ) هستم اما میخواهم حقیقت این داستان را بدانم.
پاسخ اجمالی
به عقیده شیعه امامیه، امام لازم است معصوم باشد[1] و روایاتی که خلاف این مطلب را ثابت کند از نظر ما پذیرفته نخواهد بود و به احتمال زیاد از نظر متن و یا سند دارای اشکال است.
البته توجه به این نکته لازم است که فهم درست روایات کار همگان نبوده و نیاز به مقدماتی مانند آگاهی از ادبیات عرب، علم رجال و درایه دارد و بدون کسب این مقدمات، ممکن است در فهم روایات، اشتباهاتی صورت پذیرد.
با توجه به این نکته باید گفت؛ اگرچه روایت موجود در پرسش به صورت مرسل و بدون سند ذکر شده ولی حتی با فرض پذیرش هم مخالف عصمت امام نیست؛ این روایت در برخی منابع روایی شیعه نیز نقل شده اما داستان را به امام حسن( علیه السلام ) نسبت دادهاند[2] و متن هر دو روایت شبیه به هم است. به هر حال؛ آنچه را ابن ابی الحدید نقل نموده میآوریم:
«معاویه از عقیل - برادر حضرت علی( علیه السلام ) - راجع به ماجرای آهن گداخته پرسید، عقیل گریان شد و گفت: من جریان دیگری از علی( علیه السلام ) برای تو نقل میکنم:
برای امام حسین( علیه السلام ) مهمانی آمد و ایشان مبلغی را قرض نموده و نانی خرید اما خورشتی نداشت؛ از اینرو از قنبر خدمتکارشان درخواست نمود تا مقداری از عسلهای موجود در خزانه را که از یمن آورده بودند برای پذیرایی از مهمان به ایشان دهد. قنبر مقداری عسل به ایشان داد.
بعد از آن، هنگامی که علی( علیه السلام ) برای تقسیم عسلها درب خزانه را باز نمود به قنبر گفت: احساس میکنم که این عسلها دست خورده است!
قنبر گفت: بله ای امیر مؤمنان! و جریان را برای آنحضرت نقل کرد.
امام علی( علیه السلام ) خشمگین شد و فرمود: حسین را نزد من بیاورید!
بعد از آمدنشان آنحضرت تازیانه را بلند نمود که در این هنگام حسین( علیه السلام ) گفت: به حق عمویم جعفر!
عادت حضرت علی( علیه السلام ) این بود که اگر کسی او را به برادرش جعفر سوگند میداد ناراحتیاش فرو مینشست.
در این هنگام به فرزندش رو کرد و فرمود:
چه چیز سبب شد که قبل از آنکه این عسل را در میان مسلمانان تقسیم نمایم از آن استفاده نمایی؟!
امام حسین( علیه السلام ) عرضه داشت:
من نیز از این عسل سهمی دارم و قصدم این بود که وقتی سهمم را عطا نمودید قرضم را ادا نمایم.
امیر مؤمنان علی( علیه السلام ) فرمود:
پدرت فدایت شود! اگر چه تو نیز سهمی از این عسل داری اما حقّت این نبود قبل از آنکه دیگر مسلمانان از آن بهرهبرداری در آن تصرّف نمایی.
اگر نبود که به چشم خود دیدم رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) لب و دهانت را میبوسید هر آینه تو را به شدت میزدم!
بعد از آن مبلغی را به قنبر داد و به او گفت:
برو عسلی بهتر از این عسل بخر و بیاور!
هنگامی که قنبر عسل جدید را جایگزین میکرد، نگاه گریان علی( علیه السلام ) به ظرف عسل را دیدم که با خود میگفت:
خدایا! حسین را ببخش که او ندانسته کاری را انجام داده است».[3]
با صرف نظر از سند این روایت؛ حسین( علیه السلام ) در پاسخ به پدر بزرگوارشان که چرا در عسل تصرف نمودی عرض کرد:
«من هدفم تصرف غاصبانه در عسل نبود و چون اطلاع داشتم که مقداری از این عسل سهم من نیز هست اقدام به این کار نمودم».
و علی( علیه السلام ) این عذر را پذیرفتند و علت ناراحتیشان را چنین بیان کردند:
«چون ما مسئول تقسیم بیت المال هستیم سزاوار نیست خود را بر دیگران مقدم نموده و قبل از دادن حق مردم در آن تصرف کنیم».
و به همین جهت، اوصافی در ستایش آنحضرت فرمودند و یقیناً اگر از امام حسین( علیه السلام ) خلافی سر زده بود ایشان را با این وصف که «پدرت فدایت باد» مورد مهربانی قرار نمیدادند و همچنین محبت رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) به ایشان را یادآور نمیشدند.
بنابراین، امام حسین( علیه السلام ) گناهی انجام ندادند و اعتراض امام علی( علیه السلام ) به فرزندشان نیز نه تنها با مقام عصمت منافاتی ندارد، بلکه اهمیت توجه اهل بیت( علیه السلام ) نسبت به بیت المال را میرساند و آنحضرت خواستند به این نکته اشاره کنند که افرادی که مسئولیت بیت المال در اختیارشان هست، حق خویشان و بستگان خود را زودتر از حق دیگران پرداخت نکنند، اگرچه این موضوع – بویژه با اختلاف زمانی اندک – تصرف غاصبانه در بیت المال به شمار نخواهد آمد.
[1]. ر.ک: «ضرورت عصمت و راه های تشخیص آن در امام( علیه السلام )»، سؤال 258؛ «مصادیق معصوم»، سؤال 1749.
[2]. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، محقق، رسولی محلاتی، هاشم، ج 1، ص 176، تبریز، نشر بنی هاشمی، چاپ اول، 1381ق.
[3]. ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغة، محقق، ابراهیم، محمد ابوالفضل، ج 11، ص 253، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ اول، 1404ق.
T