پرسش
آیا شیطان تسلیم پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) شد و دیگر نتوانست پیامبر را وسوسه کند؟
پاسخ اجمالی
بنابر روایاتی؛ شیطان تسلیم پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) شده است. پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) در این مورد فرمود:
«با هر انسانی یک شیطان است!» پرسیدند حتی با شما؟ فرمود: «بله، ولی شیطان من به حول و قوه الهی تسلیم شده است».[1]
«خدا مرا بر شیطان [من] یاری کرد تا اینکه او به دست من تسلیم شد».[2]
در توضیح این روایات توجه به چند نکته لازم است:
1. آنچه در این روایات آمده، تنها تسلیم شدن شیطان به دست رسول اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) است، نه ایمان قلبى شیطان. بر فرض که بپذیریم یک شیطان به دست رسول خدا( صلی الله علیه و آله و سلم ) ایمان آورده باشد، این به معنای این نیست که همه شیاطین جن و انس، مراد این روایت باشد.
2. وسوسه شیطان در حد الزام و اجبار نیست و شیطان هرگز نمیتواند و اجازه ندارد که انسان را به ارتکاب گناه و معصیت مجبور کند. کار او تنها وسوسه است و شخص با ایمان وقتی چند بار با آن مبارزه کرد دیگر مخالفت با آن، کار دشواری نخواهد بود؛[3] از اینرو پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) آنقدر با شیطان مخالفت کرده بود که دیگر شیطان از وسوسه کردن او دست کشیده بود و در قرآن کریم آمده است که شیطان بر مؤمنان تسلط ندارد: «زیرا او(شیطان)، بر کسانى که ایمان دارند و بر پروردگارشان توکّل میکنند، سلطهاى ندارد. سلطه او تنها بر کسانى است که او را سرپرست خود قرار دادهاند، و کسانى که او را شریک خدا [در اطاعت و بندگى] قرار میدهند [و به فرمان شیطان گردن مینهند]».[4]
همچنین قرآن در جای دیگر از زبان شیطان نقل میکند که در روز قیامت در پاسخ کسانی که شیطان را مسئول گمراهی خود میشمارند، خواهد گفت: «من بر شما تسلّطى نداشتم، جز اینکه دعوتتان کردم و شما دعوت مرا پذیرفتید؛ بنابراین، مرا سرزنش نکنید؛ و خود را سرزنش کنید».[5]
خلاصه اینکه؛ وسوسه شیطان الزامآور نیست و همین وسوسهگری هم موجب پیشرفت و تکامل مؤمنان است.[6] و چون پیامبر( صلی الله علیه و آله و سلم ) به اوج کمال رسیده بود، وسوسه او معنایی نداشت.
[1]. ابن أبی جمهور، محمد بن زین الدین، عوالی اللئالی العزیزیة فی الأحادیث الدینیة، محقق: عراقی، مجتبی، ج 4، ص 97، قم، دار سید الشهداء للنشر، چاپ اول، 1405ق؛ شیبانی، أبو عبد الله أحمد بن محمد، مسند احمد بن حنبل، ج 41، ص 342، بیروت، مؤسسة الرسالة، چاپ اول، 1421ق.
[2]. ابن شهر آشوب مازندرانی، مناقب آل أبیطالب( علیه السلام )، ج 1، ص 229، قم، علامه، چاپ اول، 1379ق.
[3]. ر. ک: «راههای نفوذ شیطان در انسان»، سؤال 165.
[4]. نحل، 99 – 100.
[5]. ابراهیم، 22.
[6]. ر. ک: «وجود شیطان وسیلهای برای تکامل انسان»، سؤال 6432.
آیات مرتبط
سوره الحجر (39) : قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَلَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ
سوره الحج (52) : وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّىٰ أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنْسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ ۗ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ
سوره ص (82) : قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ
سوره الناس (5) : الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ
T