شیعه نیوز:
پرسش
آیا مادر امام هادی( علیه السلام ) ایرانی، یا از نسل ایرانی بود، چون سمانه نام ایرانی است؟
پاسخ اجمالی
معروفترین نام مادر امام هادی( علیه السلام )، «سمانه مغربیه» است.[1] و نیز گزارش شده که کنیه ایشان «ام الفضل» و معروف به «سیده» بودند.[2]
«سمانه» در لغن، مصدر فعل «سمن - یسمن»، به معنای فربه بودن آمده است.[3]
بر اساس نقل برخی منابع، امام جواد(پدر بزرگوار امام هادی) دارای سه همسر بودند که یکی از آنها «سمانه مغربیه» و دیگری «ام الفضل» دختر مأمون بود و حضرت جواد( علیه السلام ) از «ام الفضل» فرزندی نداشتند.[4]
بر این اساس، «ام الفضل» ممکن است کنیه دو تن از همسران امام دهم( علیه السلام ) باشد.
همچنین نقل شده است مادر امام هادی( علیه السلام ) را «سوسن»،[5] «متفرشه مغربیه»،[6] «غزاله مغربیه»،[7] «مدنب»، «حدیث»[8] و «جمانه»[9] میگفتند.
طبق نقلهای تاریخی، امام جواد( علیه السلام )، «سمانه» را که کنیزی بود خریداری نمودند.[10]
با توجه به کنیز بودن آن بانو و اینکه ایشان را مغربیه دانستهاند، به نظر میرسد نژاد ایشان از قومی غیر عرب و ساکن در شمال غرب آفریقا باشد.
از ویژگیهای شخصیتی این بانو میتوان به اهل عبادت بودن، زهد و تقوای ایشان اشاره نمود و اینکه بیشتر ایام سال را مشغول عبادت بودهاند.[11] از امام هادى( علیه السلام ) روایت شده است: مادرم به مقام و منزلت من آگاه بوده و از اهل بهشت است؛ هیچ شیطانِ سرکشی به او نزدیک نمىشود و از مکر و حیله جباران عنید در امان است؛ و خداوند نگهبان و حافظ اوست و چیزی از دیگر مادران صدیقان و صالحان کم ندارد.[12]
[1]. کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، ج1، ص498، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چهارم، 1407ق؛ شیخ مفید، المقنعة، ص 485، قم، کنگره جهانى هزاره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق؛ شیخ مفید، الإرشاد فی معرفة حجج الله على العباد، ج 2، ص 297، قم، کنگره شیخ مفید، اول، 1413ق.
[2]. شامی، یوسف بن حاتم، الدر النظیم فى مناقب الأئمة اللهامیم، ص 721، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، 1420ق.
[3]. واسطى، سید محمد، تاج العروس من جواهر القاموس، محقق، مصحح، شیرى، علی، واژه «سمن»، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1414ق.
[4]. شاکری، حسین، سیرة الامام الجواد( علیه السلام )، ج 1، ص 23، قم، ستاره، 1419ق.
[5]. ابن بابویه، محمد بن على، عیون أخبار الرضا ع، ج1، ص41، تهران، نشر جهان، اول، 1378ق؛ ابن بابویه، محمد بن على، کمال الدین و تمام النعمة، ج1، ص 307، تهران، اسلامیه، چاپ دوم، 1395ق.
[6]. اربلى، على بن عیسى، کشف الغمة فی معرفة الأئمة، ج 2، ص 374، تبریز، بنى هاشمى، چاپ اول، 1381ق.
[7]. سیرة الامام الجواد( علیه السلام )، ج 4، ص 6.
[8]. ابن ابى الثلج بغدادى، محمد بن احمد، تاریخ أهل البیت نقلا عن الأئمة الباقر و الصادق و الرضا و العسکری عن آبائهم( علیه السلام )، ص 124، قم، آل البیت ع ، چاپ اول، 1410ق.
[9]. مسعودى، على بن حسین، إثبات الوصیة لعلیّ بن أبی طالب ع، ترجمه، نجفى، محمد جواد، ص 427، تهران، اسلامیه، چاپ دوم، 1362ش.
[10]. مسعودى، على بن حسین، إثبات الوصیة لعلیّ بن أبیطالب( علیه السلام )، ص 228، قم، انصاریان، چاپ سوم، 1426ق.
[11]. ابن عبد الوهاب، حسین بن عبد الوهاب، عیون المعجزات، ص 130، قم، مکتبة الداورى، چاپ اول.
[12]. الدر النظیم، ص 721.
T