به گزارش «شیعه نیوز»، بقیع در لغت به زمین گسترده و بزرگى گویند که داراى درخت باشد که یکى از آنها، بقیع غرقد است. غرقد، نام درختى است که در آن محیط بوده است، گرچه بعدها آن درختان را کندند ولى اسم آن باقى ماند و این زمین، معروف به بقیع الغرقد شد.
ابو رافع مىگوید: رسول خدا صلى الله علیه و آله در صدد تهیه مکانى براى دفن یاران خود بود و جاهاى مختلفى را در اطراف مدینه ملاحظه کرد تا آن که به بقیع الغرقد رسید و فرمود: به من دستور داده شده که این مکان را قرار دهم.
بقیع، زمین مستطیل شکلى در شرق مدینه است که ۱۰۰ در ۱۵۰ متر بوده، ولى بارها توسعه پیدا کرده است. برخى آن را در اصل ۸۰ در ۸۰ متر دانستهاند که بعدها با اضافه شدن حش کوکب و... به آن، به ۱۵۰ در ۱۰۰ متر رسید.
از برخى روایات، استفاده مىشود که اولین کسى که در بقیع دفن شد، عثمان بن مظعون بود؛ همان گونه که از حضرت امیرمؤمنان امام على علیهالسلام روایت شده که اولین کسى که در بقیع دفن شده، عثمان بن مظعون و پس از او، جناب ابراهیم علیهالسلام، پسر پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله بود. از برخى روایات نیز فهمیده مىشود که اولین کسى که در بقیع دفن شد، اسعد بن زراره بود. او به هنگام ساخت مسجدالنبى، از دنیا رفت. ممکن است گفته شود که اولین کسانى که در بقیع دفن شدند، از مهاجران، عثمان بن مظعون و از انصار، اسعد بن زراره بوده است و یا آن که گفته مىشود که اسعد بن زراره، در بقیع دفن شد؛ پیش از آن که آن مکان، به عنوان قبرستان عمومى، در نظر گرفته شود.
مسلمانان از دیرباز، اقدام به بازسازى و ساختن گنبد براى شخصیت هاى بزرگ اسلامى کردند که گنبد سبز پیامبر و گنبدهایى که در عراق، ایران، سوریه و... وجود دارند، شاهد این مطلب هستند و تنها وهابیان، به خاطر تحجر و کجفهمى، با این کار مخالفت کردهاند. درحالی که بقیع، یک زمین وقفى نیست؛ چون ملک کسى نبوده است و وقفیت، فرع ملکیت است؛ و پس از تصمیم براى دفن، مردم درختان آن را کندند و عدهاى هم آمدند و براى خود در آن خانه ساختند. بنابراین جلوگیرى وهابیون از بازسازى بقیع تحت عنوان وقف بودن بقیع، بهانهاى بیش نیست، علاوه بر آن که خصوص امامان بقیع در خانه شخصى عقیل بن ابى طالب دفن گردیدند.
یکى از کسانى که اقدام به ساخت گنبد بر مزار امامان بقیع علیهمالسلام نمود، ابوالفضل اسعد بن محمد بن موسى قمى اردستانى مجدالملک است. او در آخر قرن پنجم، کشته شد. همچنین الناصر لدین اللّه، خلیفه عباسى، در سال ۵۶۰ ق. اقدام به تعمیر گنبد امامان بقیع علیهمالسلام کرد و نیز ابوطالب عبدالله بن حسین بن میرزا رفیعالدین حسینى مرعشى نیز اقدام به تعمیر و بازسازى حرم امامان بقیع نمود.
در دوره قاجاریه، محمد بن على امین السلطنه، اقدام به نهادن ضریحى از فولاد بر روى قبور نمود. او قصد داشت ضریحى نقرهاى نیز براى آنها قرار دهد که مانع کار او شدند.
سید على قطب هزار جیبى نیز آخرین ضریح فولادى را که در اصفهان ساخته شده بود به مدینه برد و با زحمت و سه سال معطلى در جده، بر قبور مطهر ائمه بقیع علیهمالسلام نهاد که این ضریح نیز در سال ۱۳۴۳ ق. توسط وهابیان از جا کنده شد و قطعاتى از آن، تا سال ۱۳۸۵ هـ.ش بر دیوار شهداى احد وجود داشت.
مرحوم سید محسن امین مىنویسد: سلطان عبدالمجید عثمانى که گنبد قبر مطهر پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله را ساخت، دستور داده بود که براى امامان بقیع نیز گنبدى همانند گنبد پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله بسازند؛ ولى با مخالفت برخى از اهل مدینه مواجه شد. غیر از قبور مطهر امامان بقیع، بیتالاحزان، قبر حلیمه سعدیه، قبور دختران و همسران پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله، قبر مالک و قبور عمههاى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله نیز داراى گنبد بودند که همه آنها توسط سلفیان تخریب شد.
اجساد جاویدان در بقیع:
بدن سالم ۲ تن از فرزندان امام جعفرصادق علیهالسلام پس از گذشت بیش از ۱۰۰۰ سال از وفاتشان در بقیع دفن شده است. یکى از آنان، اسماعیل بن جعفر علیهالسلام است که قبر ایشان پیش از درب اصلى فعلىِ قبرستان بقیع بوده است. به هنگام ایجاد خیابان ابوذر که امتداد آن به بقیع رسید مجبور به نقل جسد على و جعفر شدند که به هنگام خاکبردارى، قبر ویران گردید و جسد سالم ایشان یافت شد که به درون قبرستان بقیع منتقل و در ضلع شرقى شهداى حره، دفن شد. علامت قبر ایشان، پس از مدتى توسط وهابیان برداشته شد!
على بن جعفر عریضى، فرزند دیگر امام صادق علیهالسلام است که تا دوره امام جواد علیهالسلام زنده بود. قبر ایشان در عریض یکى از روستاهاى اطراف مدینه منوره و نزدیک به منطقه احد قرار داشت که اینجانب به زیارت آن رفته بودم، و چند سال پیش، عوامل مزدور وهابیت، اقدام به تخریب قبر ایشان نمودند؛ ولى بنا به شهادت برخى از موثقین مثل حجت الاسلام والمسلمین شیخ حسن راضى از علماى احساء و حجت الاسلام والمسلمین شیخ حسین رضوانى مسئول وقت دفتر نمایندگى بعثه مقام معظم رهبرى در مدینه با جسد سالم ایشان مواجه شدند که با انتقال جسد مطهرشان به قبرستان بقیع، نزدیک قبور اهل بیت علیهمالسلام دفن گردید.
فضیلت و اهمیت بقیع
بقیع به خاطر قدوم مبارک رسول خدا صلى الله علیه و آله و دفن چهار تن از امامان علیهمالسلام و سایر مؤمنان، شهیدان و نیکان، داراى شرافت زیادى است. سیوطى از انس روایت مىکند که دو آیه «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً * إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یسْراً» (سوره شرح، ۵-۶) در بقیع نازل شد.
رسول خدا صلى الله علیه و آله، به قبرستان بقیع مىرفت و مشغول دعا مىشد و براى مردگان، طلب رحمت و آمرزش مىکرد. علاوه بر این، آن حضرت هر پنجشنبه به همراه عدهاى از مردم، به بقیع مىرفت. از این رو فقیهان ما، فتواى مستحب بودن زیارت قبور را دادهاند. علاوه بر این، گاهى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله، آخر شب به تنهایى به بقیع مىرفت و براى اهل بقیع، دعا مىکرد.
جالب اینجاست که جایگاه ایستادن رسول خدا صلى الله علیه و آله در بقیع، کنار قبور فعلى ائمه بقیع بوده است. جعفر خالد بن عوسجى، نقل مىکند که شبى در گوشه خانه عقیل بن ابیطالب، مشغول دعا بودم که امام صادق علیهالسلام از کنارم عبور کرد و مىخواست به سمت عریض برود که فرمود: این جایى که ایستادهاى، جایگاه شبانه رسول خدا صلى الله علیه و آله در بقیع بوده است و مىدانیم که اهل بیت علیهمالسلام، در خانه عقیل به خاک سپرده شدند.
همچنین در برخى روایات، از حضور رسول خدا صلى الله علیه و آله، در شب نیمه شعبان در بقیع و نیز از سجود رسول خدا صلى الله علیه و آله در بقیع، نماز رسول خدا صلى الله علیه و آله در بقیع، خواندن نماز باران در بقیع و دعاى آن حضرت در آنجا مطالبى نقل شده است. سلمان فارسى نیز مهر نبوت رسول خدا را در قبرستان بقیع دید.
برخى روایات نیز از زبان رسول خدا صلى الله علیه و آله در قبرستان بقیع نقل شده است که برخى از آنها در فضیلت امیرمؤمنان على علیهالسلام و امام مهدى عجل الله تعالى فرجه الشریف است.
امیرمؤمنان على علیهالسلام، یک شب در بقیع، درباره اسرار حرف «ب» بسم الله الرحمن الرحیم، تا طلوع فجر سخن گفت و به پایان هم نرسید. محل نماز حضرت فاطمه سلام الله علیها در قبرستان بقیع، مشخص بود.
شیخ صدوق سفارش مىکرد که پس از زیارت امامان بقیع، در مسجدى که در آن جاست و گفته مىشود که مکانى است که حضرت فاطمه سلام الله علیها در آن نماز گزاردهاند، دو رکعت نماز بخوانید. ظاهراً مقصود، همان بیت الاحزان است که در نزدیکى قبور امامان بقیع بوده است و وهابیان آن را تخریب کردند. بیت الاحزان حضرت فاطمه سلام الله علیها را باید خانه اسرار آن حضرت نامید. این جا، جایى بود که حضرت امام على علیهالسلام آن را براى حضرت فاطمه سلام الله علیها ساخته بود و آن حضرت با حسنین علیهماالسلام، در آنجا حضور مىیافت و تا شب، به گریه مىپرداخت.
امامان بقیع نیز درباره بقیع، گفتگوهایى دارند که تفصیل آن در جاى خود آمده است.
عالمان شیعه و سنى در کتابهاى خود، مردم را به زیارت قبرستان بقیع ترغیب نمودهاند. علاوه بر فقیهان و عالمان بزرگ شیعى، شخصیتهایى از اهل سنت چون عبدالکریم بن عطاءالله مالکى، محمد بن شربینى، بکرى دامیاطى، فاکهى، نووى، غزالى، صالحى شامى و... به آن تصریح کردهاند.
مستحب است که براى این زیارت، سه کار انجام شود؛ غسل، زیارت و خواندن هشت رکعت نماز (براى هر امام، دو رکعت) بنا به تصریح برخى از مراجع بزرگوار، ادب زیارت حکم مىکند که براى زیارت ائمه در قبرستان بقیع، با پاى برهنه و بدون کفش وارد شوند و زیارت کنند.
فاجعه تخریب بقیع
همان گونه که گفته شد مسلمانان از آغاز، به قبور بزرگانشان توجه داشتند و بر فراز آنها، گنبدهایى مىساختند که از جمله آنها، گنبد قبر مطهر رسول خدا صلى الله علیه و آله است که از اول تاکنون، بوده است. مزار بزرگان و امامان بقیع علیهمالسلام نیز از این قاعده مستثنى نیست. ابن جبیر (قرن ۶) در سفرنامه خود، بقیع را به زیبایى توصیف کرده، از گنبد زیبا و بسیار بلند ائمه بقیع، یاد کرده است. پس از او، ابن بطوطه نیز همان توصیف را دارد. سمهودى نیز از گنبد ائمه اهل بیت علیهمالسلام، به عنوان گنبد باعظمت و بلند یاد کرده است.
اما جریان واپسگرا و متحجر وهابى، در ۸ شوال سال ۱۳۴۴ ق. اقدام به تخریب آن نمود و به احساسات میلیونها نفر از مسلمانان، توجهى نکرد. جالب این جاست که آنها اقدام به نگهدارى از لباسها و اسباب منزل، خانه، شمشیر و تختخواب آلسعود نمودهاند و از آثار یهودیان مدینه نیز تاکنون محافظت کردهاند؛ ولى آثار رسول خدا و اهل بیت علیهمالسلام را خراب کردند!!
تخریب بقیع، با عکسالعمل شدید مسلمانان و به ویژه شیعیان جهان مواجه گردید. مسلمانان ایران، عراق، قفقاز، آذربایجان، ازبکستان، ترکمنستان، قزاقستان، تاتارستان، ترکیه، افغانستان، چین، مغولستان و هندوستان، در برابر این مسئله موضعگیرى کردند. دولت و مجلس آن روز ایران نیز در این زمینه، موضعگیرى رسمى کرد.
همچنین فقیهان و بزرگانى چون آیت الله سید ابوالحسن اصفهانى، آیت الله شیخ محمد خالصى و آیت الله شهید سید حسن مدرس، این اقدام را محکوم کردند.
در کنفرانس کشورهاى اسلامى، مرحوم شیخ محمدحسین کاشف الغطاء، سید امین حسینى مفتى فلسطین، و سید محمدتقى طالقانى (آل احمد) نماینده آیت الله العظمى بروجردى در مدینه، شرکت کردند. همچنین مراجع و بزرگانى دیگرى مانند آیات عظام حاج شیخ عبدالکریم حائرى، حاج آقا حسین قمى، سید محسن حکیم، سید هبةالدین شهرستانى و امام خمینى قدس سرهم، در این مورد موضعگیرى کردند و امام خمینى در این زمینه، نامهاى خطاب به شاه عربستان نگاشت.
همه آنچه که درباره قبرستان بقیع نمیدانید
قبرستان بقیع یا بهشت بقیع نام آرامگاهی در عربستان است که در بین بچه مسلمانهای ایرانی قبرستانی مظلوم محسوب میشود که بدون سایبان است و تنها میتوان آن را از دور زیارت کرد.
بنابر احادیث و روایات، امامان بزرگواری در این قبرستان مدفون شده اند و حتی گفته میشود که قبر حضرت فاطمه زهرا (س)، مادر بزرگوار ائمه نیز در این قبرستان است.
معنای بقیع چیست؟
بَقیع یا بهشت بقیع (به عربی: جنتالبقیع)، آرامگاهی در شهر مدینه عربستان است. عده بسیاری از اهلبیت و صحابه پیامبر اسلام از جمله چهار تن از امامان شیعه در این مکان مدفون هستند.
بقیع در لغت به معنای زمین وسیعی است که در آن درختهای فراوان با ریشههای درخت باشد. این قبرستان در طرف شرق مدینه واقع است و از مقدسترین قبرستانهایی است که جهان شاهد عظمت آن بوده و هست، زیرا این سرزمین مقدس که جز ویرانهای انباشته به خاک نیست و بدون سایبان و بدون چراغ است، اجساد مطهر اهل بیت پیامبر گرامی را در آغوش خاکهای خود گرفته است.
به عبارت دیگر، کدام سنگین دل است که به این قبرستان ویران پای بگذارد و باران اشک بر رخسارش سرازیر نشود.
قبر چهار امام بزرگوار شیعه با نهایت مظلومیت در یک محوطه بی در و پیکر به مساحت ۳۲ متر مربع در قبرستان بقیع مشهود است.
بقیه یا بقیع الغرقد
بَقیع یا بقیعُ الغَرْقَد، کهنترین قبرستان مسلمانان پیش از اسلام، زمینی بزرگ و بوستانی بوده که در حوالی شهر یثرب حجاز است.
علت اینکه بقیه را بقیع الغرقد نامیدهاند، آن است که نوعی درخت خاردار در این گورستان میروئیده که نامش غرقد بوده، از این رو به بقیع الغرقد معروف شده است.
بقیه تا یکصد سال قبل دیوار و حصاری نداشته، اما اکنون با دیواری بلند محصور گشته و از گذشته تاکنون مسلمانان از هر فرقه و مذهب، پس از زیارت رسول خدا به اینجا آمده و اهل بیت را زیارت میکنند.
چرا در قبرستان بقیع گنبد وجود ندارد؟
در دورههای گذشته بر روی بعضی از قبرها بقعههایی وجود داشته و حتی خانههایی در این قبرستان بوده که بعضی از افراد از جمله عباس، عموی پیامبر در آن مدفون بودهاند، اما تمامی این بقعهها بعدها به دست وهابیان تخریب شده است.
وهابیان در سال ۱۲۲۰ هجری قمری شهر مدینه را محاصره کردند و بارگاه ائمه معصومین (علیهم السلام) در بقیع را به دستور سعود بن عبدالعزیز تخریب کردند که البته مجدداً به دستور عبدالحمید دوم سلطان عثمانی ترمیم شد، اما وهابیان مجدداً در هشتم شوال سال ۱۳۴۴ قمری به مدینه حمله کردند و با بدعت شمردن ساختن بنا بر روی قبور و زیارت به دستور عبدالعزیز آل سعود و به دست امیرمحمد حاکم مدینه تمامی اماکن مذهبی را تخریب کردند.
در حال حاضر هیچکدام از قبرها به جز تکهای سنگ که نشاندهنده وجود قبر است هیچ نشانه دیگری ندارد و در بین قبرها پیادهروهایی برای عبور افراد در نظر گرفته شده است.
تاریخچه و سیر توسعه
پیش از اسلام
درباره وجود قبرستانی به نام بقیع، پیش از اسلام، سند و روایتی در دست نیست. کهنترین اثر ادبی در این زمینه، شعر عمرو بن النعمان البیاضی از سران خزرج و انصار مدینه است که از قتل دوستانش میان دو بوستان عقیق در ده میلی مدینه و بقیع الغرقد، یاد کرده است.
ابن اثر ذیل عنوان «یوم البقیع» از درگیری اوس و خزرج در این مکان و پیروزی اوسیها یاد میکند.
یهودیان یثرب نیز مردگان خود را در بوستانی به نام حش کوکب در جنوب شرقی بقیع، به خاک میسپردهاند.
از گیاهان بقیع برای چرای شتران و گوسفندان نیز استفاده میشده است.
ظهور اسلام و دوره خلفا
با هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله به مدینه و تأسیس حکومت اسلامی، یکی از نیازهای مسلمانان، آرامستانی برای دفن اموات بود که این مهم از سوی رسول خدا تعیین شد.
به ویژه آن که پیامبر، گورستان مشرکان را تسطیح کرده و مسجد مدینه (مسجد النبی) را بنا نهاده بود.
عثمان بن مظعون، نخستین مسلمان از مهاجرین و اسعد بن زراره خزرجی نخستین مسلمان از انصار در بقیع الغرقد دفن شدند. البته روایتهای تاریخی نشان میدهد این بوستان تنها برای دفن مردگان به کار گرفته نشده و افرادی به ویژه از مهاجرین در آن خانه ساختهاند و این خانهها بعدها به آرامگاه خانوادگی یا محل دفن شخصیتهای مهم تبدیل شده است. گفته شده پیامبر این زمینها را برای خانهسازی، تقطیع کرده و در اختیار مهاجران قرار داده است. یکی از مشهورترین خانههای بقیع در آن دوره خانه عقیل بن ابیطالب بوده است.
خانههای کوچک و آلاچیقهایی نیز در آنجا ساخته شده که مردگان را در آن دفن کردهاند. همچنین هر قبیلهای مکانی برای دفن اموات خود در بقیع معین کرده است.
بیت الحزن یا بیت الاحزان، یکی دیگر از مکانهای معروف بقیع بوده که امیرالمؤمنین آن را برای سوگواری همسرش دختر پیامبر، ایجاد کرده بود. «الروحاء» هم نام یک مقبره مشهور میان بقیع بوده است.
گفته شده امیرالمؤمنین، خانهای در جوار خانه عقیل، اختیار کرده و همسایگی با مردمانی که دروغ نمیگویند را دلیل این کار، بیان کرده است.
جای مشخصی نیز برای قرار دادن جنازه پیش از دفن وجود داشته که به آن «موضع الجنائز» میگفتهاند احتمالا این موضع برای تجمع مردم یا غسل و کفن و اقامه نماز، کاربری داشته است.
دوره امویان (۴۱ تا ۱۳۲ق)
زمین و بوستان بقیع در زمان امویان نیز مورد توجه مردم بوده است و در ادامه توسعه شهر مدینه، افرادی در آنجا خانه ساختهاند. همچنان که دفن اموات در بقیع نیز ادامه داشته است. محمد حنفیه در زمان عبدالملک بن مروان، در بقیع خانهای ساخته و خود نیز در بقیع دفن شده است.
خانه ابن افلح، خانه محمد بن زید، خانه سعید بن عثمان و دهها خانه دیگر نیز در بقیع ساخته شده و در طول زمان، خرید و فروش و تعمیر شده است.
همچنین با توجه به اینکه از دفن خلیفه سوم در بقیع جلوگیری شده بود و وی در قبرستان یهودیان، حش کوکب دفن شد، در زمان مروان بن حکم والی مدینه، دیوار میان بقیع و حش کوکب، برداشته شد و سنگ قبر عثمان بن مظعون که به دست پیامبر نصب شده بود بر روی قبر عثمان بن عفان، منتقل گردید!
خانه امام سجاد علیه السلام نیز در منطقه بقیع، قرار داشته است که گویا همان خانه عقیل یا امام علی بوده که تعمیر شده است.
دوره عباسیان (۱۳۱ تا ۶۵۶ق)
با توجه به دفن عباس بن عبدالمطلب، عموی پیامبر در خانه عقیل و نیز دفن امام حسن (ع)، امام سجاد (ع) و امام باقر (ع) در آنجا، بنی عباس با سیاست مخالفت با آثار بنیامیه و جلب موافقت علویان به ویژه بنی الحسن، به ساخت و تعمیر این بنا پرداختند و آن را مسجد و زیارتگاه کردند.
این گونه مشهور است که هارون الرشید (حکومت: ۱۷۰ تا ۱۹۳) نیز در ساخت و تعمیر این بارگاه، نقش داشته است.
اما منابع تاریخی از بازسازی مقبره ائمه بقیع در دوره سلجوقیان خبر میدهند. مجدالملک ابوالفضل اسعد بن محمد بن موسی البراوستانی القمی (۴۹۲ق)، وزیر شیعه برکیارق سلجوقی (د۴۹۸ق)، معماری قمی را برای ساخت قبه ائمه بقیع، مأمور میکند، اما سرانجام این معمار پس از کشته شدن وزیر، با نیرنگ امیر مدینه (د۴۹۵ق) به قتل میرسد.
عبدالجلیل قزوینی در حدود سالهای ۵۵۵ تا ۵۵۹ ق مینویسد: «هنوز آثار خیرات او در حرمین مکه و مدینه ظاهر است و در مشاهد ائمه علوی و سادات فاطمی، احسانهای او متواتر است از اوقاف و شمع سوختن... و قبه حسن بن علی و عباس عبدالمطلب پدر خلفا که آنجا مدفون است.
اما قاضی نورالله شوشتری، ضمن تأیید این مطلب میافزاید: «.. و چهارطاق عثمان بن مظعون اهل سنت چنان پندارند که مقام عثمان بن عفان است که او بنا کرده...»
ابن جبیر (د۶۱۴ ق) در سال ۵۸۰ ق(در زمان ناصر خلیفه ۳۴ عباسیان و پیش از حمله مغولان) میگوید بقیع در شرق مدینه واقع شده و دروازهای از شهر به نام «باب البقیع» به سوی آن گشوده میشود و پس از ذکر قبور و مزارات بقیع از روضه عباس بن عبدالمطلب و حسن بن علی، سخن میگوید که بارگاهی است برآمده در هوا. او همچنین از محل دفن «رأس الحسین» در پایین پای عباس، گزارش داده و پس از آن به تزئینات داخلی بقعه پرداخته و مینویسد: «به لوحهایی آراسته به بهترین صورت با قطعات برنجین مرصع و ستاره نشان و گل میخهایی بسیار زیبا و منظری جمیل، پوشانده شده است...». ابن جبیر در ادامه از قبه عباسیه یاد میکند که به «بیت الحزن» معروف است.
ابن نجار متوفای ۶۴۳ق از قبور بزرگان زیادی در بقیع یاد میکند که نام اکثر آنها ثبت نشده، اما پس از درج نام ۹ تن از جمله عباس بن عبدالمطلب و ائمه بقیع، از دو قبر گزارش میکند که قبه مرتفع و قدیمی در ابتدای بقیع دارند و دو در آن هر روز برای زیارت باز میشود. او همچنین از قبه قبر فاطمه بنت اسد و قبه قبر عثمان در بقیع یاد کرده است.
اما نکته جالب و تاریخی که ابن نجار نقل میکند آن است که ولید به پادشاه روم نامه مینویسد که میخواهیم مسجد نبوی را بازسازی کنیم و از او درخواست معمار و مصالح میکند و او هم از روم و مصر نیرو و مصالح و تزئینات از جمله کاشی یا موزائیک و قندیل و غیره میفرستد . این از آن جهت مهم است که میتوان نوع معماری و مصالح بکار رفته در بقیع و دیگر اماکن مدینه را حدس زد. او از بکار گرفتن مرمر، ساج و طلا در سقف، سخن گفته است.
دوره ایلخانان (۶۵۴ تا ۷۵۰ق)
با فتح بغداد پایتخت عباسیان، این حکومت به دست مغولها سرنگون شد؛ خاندان عباسی به مصر رفتند و حکومت ممالیک در قاهره، شکل گرفت. ابن بطوطه (۷۰۳ تا ۷۷۹ق) در این دوره در سال ۷۲۵ق به مکه و مدینه سفر کرده و از بقیع گزارش داده است. او از قبر صفیه دختر عبدالمطلب، عمه پیغمبر و مادر زبیر بن عوام، قبر ابوعبدالله مالک بن انس که گنبد کوچکی دارد، قبر ابراهیم فرزند پیغمبر که گنبد سپیدی دارد، قبر عبدالرحمن بن عمر بن خطاب معروف به ابی شحمه، قبور عقیل بن ابیطالب و عبدالله بن جعفر بن ابی طالب معروف به ذوالجناحین، مقبره زنان پیغمبر، مقبره عباس بن عبدالمطلب عم پیغمبر و حسن بن علی بن ابی طالب (ع) با گنبدی استوار و صندوقی چوبین با صفحات برنجین و مرصع، قبر عثمان بن عفان و فاطمه بنت اسد، خبر میدهد و معتقد است قبور بسیاری از مهاجرین و انصار و صحابه دیگر نیز در بقیع واقع شده و بیشتر آنها شناخته نیست.
دوره عثمانیان (۶۹۸ تا ۱۳۳۷)
سمهودی متوفای ۹۱۱ ق از سازهای به دستور المنصور بالله بدون تاریخ ساخت و نیز المسترشد بالله به سال ۵۹۰ ق خبر میدهد و از تزئینات قبر عباس و امام حسن گزارش داده است.
در سال ۹۹۶ ق در مدینه زلزله آمده و احتمالا خساراتی را نیز به بقیع زده است چنانکه مسجد نبوی نیز خسارت دیده است.
در سال ۱۲۲۰ قمری وهابیان، مدینه را محاصره کردند و بارگاه امامان چهارگانه و گنبد حضرت فاطمه (س) موسوم به بیت الاحزان به دستور سعود بن عبدالعزیز، تخریب شد.
سلطان محمود دوم عثمانی (حکومت: ۱۲۲۳-۱۲۵۵ق.) لشکری برای تصرف مدینه فرستاد و در ذی الحجه ۱۲۲۷ آن شهر را بازپس گرفت. ماده تاریخ این واقعه را «قُطع دابر الخوارج» گفتهاند.
در ادامه وی دستور بازسازی بارگاهها را صادر کرد.
جون لوییس بورکهارت در ۳ صفر ۱۲۳۰ق در سفر خود به حجاز از مکه به مدینه رفته و توصیف جامعی از بقیع پس از ویرانگری وهابیان ارائه کرده است. او از یک مخروبه بزرگ یاد میکند که تمام شواهد و سنگنوشتهها و لوحات آن تخریب شده و تنها قبهها و سازههای کوچک از دست وهابیان باقی مانده و مقبرههای بزرگ، همه با خاک یکسان شده است.
در سال ۱۲۳۲مصطفی رشید پاشا (د ۱۲۷۴ ق (رئیس الوزرای عبدالمجید یکم) گزارشی از وضعیت بقاع بقیع و ضریحهای موجود در مزارات اهل بیت علیهم السلام داده است.
وی در گزارش خود از ساخت و ساز و بازسازی و تعمیر در زمان محمد علی پاشا د۱۲۶۵ ق (والی مصر در زمان سلطان سلیم عثمانی و فرزندش ابراهیم پاشا د۱۲۶۴ ق سخن گفته است.
منابع تاریخی از تعمیرات این بارگاهها در سال ۱۲۳۴ یاد کردهاند.
فرهاد میرزا جمعه ۱۸ ذیالقعده ۱۲۹۲ قمری در سفر حج از باب جبرئیل به زیارت ائمه بقیع رفته است. او داخل صندوق چوبی یا همان ضریح رفته و گرد قبورطواف کرده است. فاصله میان صندوق قبرها و ضریح را کمتر از نیم ذرع گزارش کرده. در این زمان علی پاشا شیخ الحرم و حاکم مدینه و عیسی افندی قاضی مدینه بوده و همچنین گفته که برخی قبور مثل قبر فاطمه بنت اسد خارج از دیوار بقیع قرار داشته است.
از جمله کسانی که بارگاه ائمه بقیع را زیارت کرده حسام السلطنه فرزند عباس میرزا قاجار، نایب السلطنه است که در سفر حج خود به سال ۱۲۹۷ ق بیش از ده بنا و بارگاه را در بقیع معرفی کرده. بقعه امامان چهارگانه (ع) محرابی داشته و در سمت چپ آن ضریح سبز چوبین بر مزار امامان بوده و بیت الاحزان حضرت فاطمه (س) پشت بقعه امامان قرار داشته است.
میرزا محمد حسین فراهانی در سال ۱۳۰۲ق در دوره ناصرالدین شاه قاجار به حج رفته و میگوید بقیع در شرق مدینه و خارج از دیوار شهر قرار دارد و دیواری سه ذرعی از سنگ و آهک با چهار در داشته و از سمت شرق به حش کوکب منتهی بوده که در کوچه باغهای بیرون شهر است. وی از کثرت دفن در بقیع گفته و این که بقیع همه روزه در ایام حج تا مغرب باز است و در دیگر ایام، ظهر پنجشنبه و جمعه تا غروب باز است مگر برای دفن مردگان. او بقعه ائمه بقیع را هشت ضلعی توصیف میکند، اما تاریخ این بنای سفیدکاری شده را نمیداند. فراهانی نوشته که محمد علی پاشای مصری در سال ۱۲۳۴ قمری به امر سلطان محمود خان عثمانی این بقعه را تعمیر کرده و بقعههای بقیع همه ساله از سوی سلاطین عثمانی تعمیر و رسیدگی میشود.
به نوشته او داخل بقعه یک صندوق بزرگ از چوب جنگلی ممتاز بوده که داخل آن دو صندوق کوچکتر قرار داشته که پنج تن (ائمه بقیع و عباس عموی پیامبر) در آن مدفون هستند. در ادامه گزارش سخن از ضریحی آهنین به میان آمده که ادعا میشود مقبره فاطمه زهرا سلام الله علیها است و روی پرده گلابتون آن نوشته است: «سلطان احمد بن سلطان محمد بن سلطان ابراهیم بن سلطان احمد بن سلطان عثمان، سنه احدی و ثلثین و مائة بعد الالف۱۱۳۱»، اما فراهانی خود معتقد است این قبر فاطمه دختر امام حسن و مادر امام باقر است. او از دو چهلچراغ و شمعدان و حصیر کف بقعه نوشته و گفته که این مکان، متولی و خدامی دارد که به صورت موروثی، متولی مقبره هستند، اما مراقبتی نمیکنند و فقط از حجاج پول میگیرند.
از دیگر نکات مهم این سفرنامه اشاره به اخذ پول از شیعیان برای زیارت قبور ائمه بقیع است.
ریچارد فرانسیس برتون در سال ۱۳۰۷ق در مدینه بوده و در گزارش سفرش به بررسی تغییرات مدینه از هنگام سفر بورکهارت پرداخته و در فصلی از کتابش به قبرستان بقیع پرداخته و افزون بر بیان روایاتی درباره بقیع و دفن نخستین مدفون در آن که از صحابه پیامبر بوده، آن را گورستانی فاقد نظم هندسی و جایگاه مزارهای بزرگان اسلام معرفی کرده که بر خلاف گورستان مسیحیان، جایی بدون درخت و گل و گیاه است. وی از بارگاه امامان بقیع بازدید کرده و آن را زیباترین ساختمان بقیع شمرده و افزون بر این که برای هر یک از بقاع بقیع زیارتی را یاد کرده، به دلبستگی و شوق ایرانیان برای زیارت این قبور اشاره کرده است. همچنین در گزارشهایش از بقیع، به سه روایت از مکان دفن حضرت فاطمه سلام الله علیها اشاره کرده است. عکسی از بقاع بقیع در سال ۱۳۰۸ ق در اسناد تاریخی موجود است.
سرلشکر ابراهیم رفعت پاشا، امیرالحاج مصریان فرمانده پاسداران کاروان بوده که در سالهای ۱۳۱۸، ۱۳۲۰، ۱۳۲۱و ۱۳۲۵ به سفر حج رفته و سفرنامه خود با نام مرآت الحرمین را نگاشته است. وی نیز درباره بقیع چنین گزارش داده که شیعیان برای زیارت ائمه بقیع باید ۵ قروش بپردازند.
همچنین طبق سندی که در دست است، دولت ایران در ۱۷ جمادی الاول ۱۳۲۰ ق از دولت عثمانی برای نصب ضریح در بقعه ائمه بقیع، درخواست هماهنگی کرده است. این ضریح در اصفهان ساخته شده و با مشقات فراوانی بالاخره در بقعه ائمه بقیع، نصب میشود. گفتنی است تصویری نیز از ضریح بقیع، منتشر شده که هماکنون در پاکستان است و هرگز به عربستان منتقل نشده است.
در سند دیگری به تاریخ ۱۳۲۳ ق فهرستی از مقابر شخصیتهای مهم بقیع از سوی حاکم مدینه به سلطان عثمانی ارسال شده است. فهرست تهیه روکش پارچهای اعیانی برای مقابر مدینه و پرده برای درها و دیگر اشیاء نیز موجود است. در دوره اخیر، عبدالحمید دوم،۱۳۲۷ سلطان عثمانی بوده است.
دوره جدید
حکومت عربستان سعودی، بقیع را گسترش داده و دور تا دور آن را دیوارچینی و نردهگذاری کرده است. زمین بقیع کاملا مسطح شده و هیچ سنگ قبر منقش و حکشدهای ندارد و برای هر قبر، تنها یک پاره سنگ قرار داده میشود. داخل بقیع، برای عبور مردم و تشییع کنندگان، پیاده رو احداث شده و در بخش ائمه بقیع، فقط اثری از قبر باقی مانده است بدون نام و نشان و مشخصه.
طبق فتاوای وهابیت، ورود زنان به گورستان، ممنوع است و زائران مرد در ایام حج فقط در ساعتهای مشخصی میتوانند به زیارت قبور بقیع بروند و هر گونه عزاداری و قرائت دعا در بقیع به اتهام شرک، ممنوع است. پلیسهای عربستانی و افراد خاصی به زبانهای فارسی و عربی دائم در حال تذکر به حاجیان هستند که گاهی به مشاجره و بازداشت زائران میانجامد.
تاکنون برخی هیئتهای سیاسی ایرانی توانستهاند با آزادی کامل ائمه بقیع را زیارت کنند و گاهی در میان آنان، زنان نیز همراه بودهاند.
امروزه در اصلی بقیع رو به صحن حرم نبوی باز میشود و با چند پله بالاتر از صحن قرار دارد. زنان تنها میتوانند در ساعات خاصی روی این پلهها و از پشت نردهها قبور بقیع را زیارت کنند.