سایر زبان ها

شهروند خبرنگار

صفحه نخست

سرویس خانواده شیعه

سرویس شیعه شناسی

سرویس عکس

سرویس فیلم

صوت

سردبیر

صفحات داخلی

آموزه های اخلاقی، رفتاری امامان شیعه( علیه السلام )

مکتب و شیوۀ زندگی امامان معصوم(علیهم السلام)، شیوۀ اسلام ناب است که به صورت عملی در زندگی درخشانشان دیده می شود.
کد خبر: ۱۹۷۴۵۹
۱۳:۳۱ - ۳۰ شهريور ۱۳۹۸

شیعه نیوز: مکتب و شیوۀ زندگی امامان معصوم(علیهم السلام)، شیوۀ اسلام ناب است که به صورت عملی در زندگی درخشانشان دیده می شود.

در قسمتی از دعاهای هر روزۀ ماه شعبان (هنگام ظهر) که از امام سجاد(علیهم السلام) نقل شده است، امامان(علیهم السلام) به کشتی های روان در میان امواج بی امان دریا، تشبیه شده اند که صفات آن کشتی ها چنین است:

«یأمن من رکبها، و یغرق من ترکها، المتقدّم لهم مارق، و المتأخّر عنهم زاهق، و اللّازم لهم لاحق؛کسی که سوار آن کشتی ها شد، نجات می یابد،؛ و کسی که آن را ترک نمود، غرق می گردد؛ آن که از آن ها پیشی گرفت، از مرز دین خارج شده است؛ و آن که از آن ها عقب ماند، نابود شده است؛ و آن که دوش به دوششان حرکت کرد و به آنان پیوست، همراهشان خواهد بود.»

بی تردید، پیروی صحیح از امامان(علیهم السلام) قبل از معرفت و شناخت شیوۀ زندگی فردی و اجتماعی و سیاسی آنان ممکن نیست. روح پیروی، معرفت و شناخت آنان است.

رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:

«انّ لکلّ شیء دعامۀ و دعامۀ هذا الدّین الفقه و لفقیه واحد أشد علی الشّیطان من ألف عابد»۱؛«هرچیزی زیربنا و اساسی دارد؛ زیربنا و اساس دین اسلام، شناخت است. نقش مقاومت یک فرد دارای شناخت در برابر شیطان (و الگوهای فساد) از نقش هزار عابد بیشتر است.»

نیز فرمود:

«من عمل علی غیر علم کان ما یفسد أکثر ممّا یصلح»؛۲«کسی که بدون شناخت، عمل و حرکت کند، بیشتر از آن که اصلاح کند، به فساد می کشاند.»

با کمال تأسف، پیروی بسیاری از شیعیان از امامان، کورکورانه و قشری است. آنان با این که حسن نیت دارند، بر اثر عدم شناخت، گاهی به نام پیروی از امامان، درست در مقابل آرمان آنان حرکت می کنند و نمی دانند که نمی دانند؛ در نتیجه، تا ابدالدهر در «جهل مرکب» خواهند ماند. برای آشنایی با آن بزرگواران نباید تنها به گزارش سرگذشت امامان و تاریخ زندگی آنان، بدون «تجزیه و تحلیل» اکتفا کرد؛ بلکه باید با تجزیه و تحلیل صحیح، فرهنگ ناب اسلام را از زوایای زندگی پربار امامان استخراج نمود. آنان معادن حکمت و بینش اسلامی هستند و گنجینه های عالی معرفت بشری می باشند. اگر خواسته باشیم از معدنی استفاده کنیم، باید چهار مرحله را طی کنیم:

کشف معدن (شناخت)؛
استخراج آن از زیر پوشش ها؛
یدک سازی از مواد کشف شده (فردسازی)؛
ترکیب وسایل یدکی (جامعه سازی).

ما نخست باید شیوۀ زندگی امامان را بشناسیم، بعد آن را از مرحله ذهنیت به عینیت برسانیم (فردسازی) و سپس آن گنج های سعادت را ترکیب کنیم و مجموع آنان را سرمشق زندگی خود قرار دهیم (جامعه سازی).

و چنین چیزی بدون «تجزیه و تحلیل» زندگی امامان میسر نیست. به همین منظور و به آن سبب که در روایات مختلف، پیدایش مأمونان منتظر، مقدمۀ ظهور امام(علیهم السلام) ذکر شده است، از این شماره به معرفی آموزه های اخلاقی ـ رفتاری امامان شیعه(علیهم السلام) به خوانندگان اقدام کرده ایم.

بخش هایی از سیرۀ امامان معصوم(علیهم السلام)

بیشتر سیره نویسان و وقایع نگاران تنها به نقل حوادث و تاریخ اکتفا کرده اند. و کمتر به تجزیه و تحلیل پرداخته اند و از کنار مسائل بسیار مهم زندگی امامان(علیهم السلام) به سادگی و با اغماض گذشته اند. تاریخ نویسان درباری، تعمد داشته اند سطحی عبور کنند؛ زیرا تجزیه و تحلیل وقایع پویا و حرکت زای امامان، برای اربابان تاریخ نگاران مزدور خطرناک بود. اینان حتی به ذکر امور پست پرداختند و در وصف میگساری فلان سلطان و خان، هر چه توانستند قلم فرسایی کردند، ولی شیوۀ زندگی امامان را کتمان و سانسور کردند و ظاهری از آن را بازگو نمودند، و این جنایتی غیرقابل بخشش است، که به نظر نگارنده، مظلومیت امامان بدین جهت، بسیار بیشتر از مظلومیت آنان به سبب مسموم و کشته شدن است.

بنابراین، اگر بخواهیم امامان را بشناسیم و به طور صحیح از آنان پیروی کنیم، باید با خط سیر و مشی راستین آنان در ابعاد گوناگون زندگی آشنا شویم و همان را الگوی رفتار خود سازیم.

با این که شناخت و فهمیدن شیوۀ زندگی امامان معصوم(علیهم السلام) از ضروریات است، ولی با کمال تأسف بخش های حساس و سازنده زندگی پربار و درخشان آنان، کمتر مطرح شده است. از این رو، اطلاعات ما از زوایای زندگی آن بزرگ مردان الهی، بسیار ضعیف و اندک است. بر این اساس، بحث و بررسی در این باره، نو و جالب به نظر می رسد.

از این رو، شایسته است به عنوان مقدمه، مطالبی مطرح گردد تا با بصیرت بیشتر، این بحث بسیار جالب و پرفایده دنبال شود. لازم می دانم امور زیر را خاطرنشان کنم:

لزوم آشنایی با زندگی چهارده معصوم(علیهم السلام): بر هر شیعه، لازم است آشنایی با زندگی چهارده معصوم را سرلوحۀ برنامۀ زندگی اش قرار دهد، زیرا پاک ترین و سالم ترین و پربارترین زندگی ها، زندگی چهارده معصوم است و اگر در تمام جهان و زوایای تاریخ پیشینیان و معاصران، به کند و کاو بپردازیم، زندگی ای سالم تر و سازنده تر و بالنده تر از زندگی جذاب و روح بخش چهارده معصوم نخواهیم یافت.

به اعتقاد شیعه، آن که امام علی(علیهم السلام) را گم کند، پیامبر اسلام و مکتب ناب او را نخواهد شناخت. پیامبر را وقتی می توان شناخت که امام علی(علیهم السلام) را بشناسیم، زیرا آن امام، باب شهر علم نبوت است. کسی که می خواهد وارد شهر شود، باید از در وارد شود.

امامان(علیهم السلام) اوصیای دوازده گانه پیامبر اسلام و آیینۀ تمام نمای سیمای معنوی پیامبر می باشند. مطابق حدیث ثقلین، آنان کنار قرآن، دو یادگار ارزشمند و گرانبهای پیامبر هستند. پس آشنایی با شیوۀ زندگی و خط سیرشان، آشنایی با روش و مسیر زندگی پیامبر است.

وجود مقدس فاطمه زهرا( سلام الله علیها ) از این مجموعۀ نور جدا نیست. او پارۀ تن پیامبر و مادر امامان است و در همۀ ابعاد زندگی، با آنان هم سو است.

زندگی پوچ و بیهوده: براساس مبانی شیعه، اگر شیوۀ زندگی در جهت و راستای شیوۀ زندگی امامان نباشد، چنین زندگی پوچ و بیهوده است. نه خداوند آن را قبول دارد و نه باعث نجات و رستگاری خواهد بود. در این باره به روایات زیر توجه کنید:

امام صادق(علیهم السلام) فرمود:

«لادین لمن دان بولایۀ امام جائر لیس من الله.۳؛ «آن که امامت رهبر ستمگر را که از طرف خدا نیست، دین خود قرار دهد، دین ندارد.»

«إنّا لانعدّ الرّجل مؤمنا حتی یکون بجمیع أمرنا متّبعا مریدا.»۴؛ «ما انسان را مؤمن نمی دانیم، مگر این که در همه امور، از ما پیروی کند و ما را مراد خود قرار دهد.»

نیز آن حضرت، ضمن گفتاری فرمود:

«من عرفنا کان مؤمنا، و من أنکرنا کان کافرا، و من لم یعرفنا و لم ینکرنا کان ضالّا»؛۵«آن که ما را شناخت، مؤمن است و آن که ما را انکار کرد، کافر است و آن که ما را نشناخت، ولی ما را انکار نکرد، گمراه می باشد.»

امام باقر(تع) فرمود:

«کلّ من دان الله عزّوجل بعبادۀ یجهد فیها نفسه، و لاامام له من الله، فسعیه غیرمقبول، و هو ضالّ متحیّر و الله شانیء لاعماله…»؛۶«هرکه دین داری خداوند متعال به عبادتی کند که خود را برای انجام آن به زحمت اندازد، ولی به امامت امامی که خداوند تعیین نموده، معتقد نباشد، زحمت او در عبادت، قبول نمی شود و گمراه سرگردان است و خداوند با اعمال او مخالف است.»

نیز فرمود:

«إنّما یعرف الله عزوجل و یعبده من عرف الله و عرف إمامه منّا أهل البیت، و من لا یعرف الله عزّوجلّ و لا یعرف الإمام منّا أهل البیت فإنّما یعرف و یعبد غیرالله هکذا و الله ضلالا»؛۷ «تنها آن کس خداوند را می شناسد و پرستش می کند که هم خدا را بشناسد و هم امام خاندان ما را بشناسد. کسی که خدا و امام خاندان ما را نشناسد، غیر خدا را شناخته و عبادت کرده، این گونه (مانند عامۀ مردم) به خدا گمراه است.»

از این گونه روایات فهمیده می شود شیعه باید مجموعۀ فرهنگ و شیوۀ زندگی امامان را بشناسد و با اعتقادی صحیح و نیتی خالص به دنبال آن حرکت کند. و اگرنه نام او در فهرست شیعیان امام علی و امامان(علیهم السلام) ثبت نخواهد شد، چنان که امام باقر(علیهم السلام)، ضمن گفتاری به جابر جعفی فرمود:

«… فو الله ما شیعتنا إلاّ من اتّقی الله و أطاعه»؛۸ «سوگند به خدا شیعه ما نیست مگر کسی که پرهیزکار بوده و از خدا اطاعت کند.»

امام سجاد فرمود:

«ألا و إنّ إبغض النّاس الی الله من یقتدی بسنّۀ امام و لا یقتدی بأعماله»؛۹ «مبغوض ترین انسان ها در پیشگاه خدا کسی است که امام را مقتدای خود در سنت ها قرار دهد (تنها به اعتقاد اکتفا کند) ولی از رفتار و اعمال امام پیروی نکند.»

باید در عمل و رفتار، شیعۀ امامان باشیم. مولانا در مثنوی می گوید:

نام فروردین نیارد گل به باغ

شب نگردد روشن از اسم چراغ

اسم گفتنی، رو مسمّی را بجوی

ماه در بالاست نی در آب جوی

هیچ اسمی بی مسمّی دیده ای؟

یا زگاف و لام گل، گل چیده ای؟

تا قیامت عارف ار «می، می» کند

تا ننوشد باده، مستی کی کند؟

دو قرن زندگی سیاسی امامان یا گنیجنۀ فضیلت: امامان معصوم از سال یازدهم هجری (سال رحلت پیامبر) تا سال ۲۶۰ هجرت (سال غیبت حضرت مهدی(علیهم السلام)) مجموعاً ۲۵۰ سال امامت کردند، یعنی زندگی سیاسی را سپری کردند. ما باید به جست وجوی رفتار و زوایای زندگی امامان در این سال ها بپردازیم و آن را بررسی کنیم و نحوۀ زندگی آنان را بشناسیم.

در بررسی شیوۀ زندگی امامان در ۲۵۰ سال، گاهی به ظاهر تضادی می بینیم، که در بحث های آینده روشن می شود هیچ گونه تضادی وجود ندارد. به سه نمونه زیر توجه کنید:

الف) بعداز رحلت رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)، امام علی(علیهم السلام) را با زور برای بیعت با ابوبکر بردند. او ناگزیر بیعت کرد.

همین زور در مورد امام حسین(علیهم السلام) بود، ولی حضرت بیعت نکرد و گفت: شهید می شوم، ولی بیعت نمی کنم! این دو برخورد، از دو امام معصوم، به ظاهر، هماهنگ و هم سو نیست.

ب) بعضی از امامان زندگی متوسطی داشتند، ولی بعضی بسیار ساده می زیستند. در یک سو نان و سرکه امام علی را می نگریم، در سوی دیگر غذاهای گوناگون سفرۀ امام رضا(علیهم السلام) را. این دوگانگی را چگونه بپذیریم؟

باید گفت: اصل در زندگی، ساده زیستی است؛ ولی بر امامی در وضعی خاص لازم بود دارای چنان لباس و چنین خوراکی باشد.

ج) از یک سو، امام علی در تمام عمر، در راه خدا شمشیر زد، از سوی دیگر امام صادق(علیهم السلام) در تمام عمر، شمشیر را از غلاف بیرون نیاورد.

حقیقت این است که چون از اسرار این اعمال، مطلع نیستیم، تصور می کنیم تضاد در شیوۀ زندگی آنان وجود دارد.

برای شناخت صحیح شیوۀ زندگی امامان، باید به زوایای زندگی شان توجه کرد و آن را از نظر سبک زندگی، ساده زیستی، غذا، مسکن، معاشرت، اخلاق، همسران، فرزندان و … تجزیه و تحلیل نمود.

نیز شناخت موضع گیری های امامان در برابر قیام های مسلحانه، برخوردهای مختلف آنان با طاغوت های عصر، همچنین گفتار و فرهنگ مکتب آنان در همۀ زمینه ها، ارزش این فرهنگ، شناخت احادیث ساختگی، اسرائیلیات و تحریف ها، منابع مالی و درآمد امامان، مخارج و بذل و بخشش های آنان را دیگر موضوعات شایستۀ بررسی است.

شناخت زندگی دوستان و اطرافیان و معاشرین ائمه(علیهم السلام) و چگونگی تربیت آنان توسط امامان نیز شایسته پژوهش است.

شناخت حالت های اخلاقی، عرفانی و عبادی امامان و شیوۀ زندگی اجتماعی، سیاسی و برخوردهای آنان آموزنده است.

بعضی از امامان، بذل و بخشش های کلان می کردند، مثلاً به یک شاعر، جایزۀ کلانی می دادند، ولی بعضی دیگر از دادن یک من جو اضافه بر سهمیه، از بیت المال حتی به نزدیک ترین کسان مثل برادر، دریغ می کردند.

باید منابع درآمد اقتصادی امامان روشن شود، تا به دست آید تضادی در میان نیست.

مسائل مبهم دیگری هست که هرکدام، بحث انگیز بوده، در بحث های آینده، تجزیه و تحلیل خواهد شد.

در بررسی زندگی امامان، در جمع بندی و نتیجه گیری، به دست می آید دو گونه اصول در زندگی آنان نیز وجود داشت:

نخست: اصول مشترک؛ دوم: اصول جداگانه، که هرکدام در اوضاع خاص، آن را انجام می داد، ولی دیگر در وضع دیگر، آن را ترک می کرد.

این مقدمه، پایۀ بحث های آینده است و ما را آماده می کند دنبال مسائلی را بگیریم و به تجزیه و تحلیل بپردازیم و روش های صحیح و سازندۀ زندگی امامان را بشناسیم و از آن بهره مند گردیم.

چکیده سخن: ما در جست وجو و بررسی های خود، بر دو اساس پیش می رویم:

اول: اصول مشترک شیوۀ زندگی امامان؛

دوم: اصول جداگانۀ امامان.

این بررسی برای دست یابی به درس ها و گنجینه های مهم فرهنگی و سیاسی از مکتب درخشان و ژرف اندیش امامان بزرگوار شیعه بوده، دست آوردهای سازنده ای در اختیار ما می گذارد.

پی نوشت ها:

برگرفته از آمو زه های اخلاقی ـ رفتاری امامان شیعه(علیهم السلام)، نوشته محمدتقی عبدوس و محمدمهدی اشتهاردی.

نهج الفصاحه، ح ۸۹۰؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۴۴٫
المواعظ العددیه، ص ۱۳۳٫
بحارالأنوار، ج ۷۲، ص ۱۳۵٫
اصول کافی، ج ۲، ص ۷۸٫
همان، ج ۱، ص ۱۸۷٫
همان، ص ۱۸۳٫
همان، ص ۲۵۶٫
همان، ج ۲، ص ۷۴٫
تحف العقول، سخنان امام سجاد(علیهم السلام).

منبع: پایگاه اطلاع رسانی حوزه.

 

ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: