به گزارش«شیعه نیوز»، آن حملات که به قیمت از دست رفتن جان 18 انسان و مجروحیت 80 نفر تمام شد البته رشته ای از اغتشاشات از سوی مسیحیان را نیز به دنبال داشت و دو مرد مسلمان به اتهام همدستی در آن حمله ها به دست مسیحیان خشمگین به آتش کشیده شدند و زنده زنده سوختند. و این اولین واکنش تلافی جویانه و خشونت بار مسیحیان بود، انتقامی که در زشتی و سبعیت آشکار آن هیچ تردیدی وجود ندارد.
اوایل ماه مه سال جاری بود که قاضی شعبه سوم دادگاه مبارزه با تروریسم پاکستان حکم بازداشت و بازجویی 47 مسیحی را صادر کرد. افزون بر آن پلیس لاهور فیلمی ویدیویی از حادثه کشته شدن آن دو مرد مسلمان را منتشر کرد و از مردم خواست که عاملان آن جنایت را شناسایی کنند. به گزارش منابع محلی پس از آن بود که پلیس لاهور صدها مسیحی پاکستانی را تحت فشارهای شدیدی قرار داد تا وادار به اعتراف شوند. در واقع پلیس پاکستان تحت لوای ادامه بازجویی ها و تحقیقات به نوعی این اقلیت را آماج شکنجه ها و اذیت و آزارهای خود قرار داد.
"ویلسون چودری" دبیرکل انجمن بریتانیایی های پاکستانی تبار ادعا می کند که بیش از 300 مسیحی پاکستانی که برای بازجویی به بازداشتگاه های پلیس برده شده بودند ناپدید شده اند و تا به این لحظه هیچ اطلاعی در مورد آنان وجود ندارد:" در نهایت سی مرد جوان از اتهامات تبرئه و پس از آزادی از زندان از خشونت ها و شکنجه های مرگبار ماموران پلیس حکایت ها داشتند. ظاهرا بدترین شکنجه گرسنگی اجباری بوده است". از سوی دیگر ادعا می شود که پلیس با مراجعه به خانه های مسیحیان از آنان خواسته است که یا "جزیه" بپردازند و به عنوان اقلیت غیرمسلمان از حمایت برخوردار شوند یا بازداشت شده و برای مدت های طولانی راهی زندان شوند.
"اختر بالوخ" عضو کمیسیون حقوق بشر پاکستان عقیده دارد که در حال حاضر اقلیت های مذهبی این کشور و به ویژه مسیحیان و شیعیان و هندوها، در وضعیت بسیار وخیم و دشواری قرار دارند:" از مدت ها قبل شمار بسیار زیادی از مسیحیان و هندوها به دلیل وضعیت و موقعیت خطرناک خود در پاکستان، این کشور ترک کرده اند".
قتل دلخراش آن دو مرد مسلمان اما خشم اکثریت مسلمانان پاکستان را علیه اقلیت مسیحی برانگیخت و موجب تداوم تبعیض ها علیه این اقلیت گردید. چودری می گوید:" عده ای از افراد بیکار از آن صحنه های دلخراش فیلم گرفتند و در شبکه های اجتماعی پخش کردند. و همین فیلم ها بود که جامعه پاکستان را بیش از پیش چند قطبی کرده و به تنش ها دامن زد".
چودری به این مساله اشاره می کند که پاکستان به صورت رسمی "جمهوری اسلامی پاکستان" نام دارد و این نشان می دهد که وجه غالب این کشور همان اکثریت مسلمان به شمار می آیند:" متاسفانه قانون اساسی پاکستان حق و حقوقی برای پیروان دیگر مذاهب پیش بینی نکرده است. بر پایه این قانون مسیحیان شهروند درجه دو محسوب می شوند. احساسات ضد مسیحی هم جامعه را دوقطبی کرده است. مسیحیان پاکستان بیش از پیش آماج نفرت و تعصب قرار دارند و نیروهای محافظه کار و متعصب کشور را به خشونت کشیده اند".
"عبیده فاطیما" مشاور امور اجتماعی در یکی از مهم ترین انجمن های مسیحیان پاکستان در حال حاضر سرگرم تحقیق در مورد وضعیت وخیم مسیحیان ساکن در حومه لاهور است. او از افرادی می گوید که بر اثر حملات به آن کلیساها به شدت مجروح شده و از نظر دارویی و درمان کمبودهای زیادی دارند. به گفته وی شمار زیادی از مسیحیان پس از آن رویدادهای تلخ از سوی کارفرمایان خود اخراج شده اند.به گفته چودری یک مسیحی در پاکستان برای گذران زندگی خود با دشواری های زیادی روبرو است. مسیحیان پاکستان غالبا کارگران ساده ای به شمار می آیند که از جمله تنگدست ترین طبقات اجتماعی به شمار می روند:" یافتن شغل و امکانات آموزشی و درسی برای مسیحیان پاکستان بسیار دشوار است. در حال حاضر 86 درصد از مسیحیان این کشور به کارهای پستی مانند نظافت توالت ها، نوکری یا دربانی مدارس اشتغال دارند. گاه پیش می آید که نسل های متمادی از یک خانواده مقروض هستند".
در این میان اما "قانون مجازات کفرگویی" در پاکستان یکی از ابزار انتقام گیری از مسیحیان و شیعیان و هندوها محسوب می شود. بر اساس گزارش های کمیسیون آمریکایی آزادی جهانی مذهب و سازمان دیدبان حقوق بشر، پاکستان از نظر شمار قربانیان خشونت مذهبی در وضعیت به شدت هشدار دهنده ای قرار دارد. قانون مذکور غالبا از سوی روحانیون سلفی و وهابی محلی برای دامن زدن به احساسات ضد مسیحی به کار گرفته می شود. در سال 2009 گروهی از مردم خشمگین 70 خانه متعلق به مسیحیان در پنجاب را به آتش کشیدند. علت این اقدام زشت اما تنها به شایعه ای بازمی گشت که بر اساس آن ادعا شده بود مسیحیان به قرآن توهین کرده اند، ادعایی که هرگز اثبات نشد. در سپتامبر 2013 نیز یک کلیسا در پیشاور مورد حمله قرار گرفت که بر اثر آن 82 نفر کشته و بیش از یکصد نفر مجروح شدند. در نوامبر 2014 یک زن باردار و شوهرش تنها بر اساس یک اتهام ثابت نشده مبنی بر آتش زدن قرآن، زنده زنده به آتش کشیده شدند. در ماه مارس سال جاری نیز یک پسر پانزده ساله مسیحی به دست دو مرد وهابی به قتل رسید تنها به این خاطر که حاضر به تغییر مذهب خود نشده بود.
"آسیه بی بی" که یک زن مسیحی و مادر پنج فرزند است بر اساس قانون مجازات کفرگویی به مرگ محکوم شد. اما حکم وی که اخیرا مورد تایید قرار گرفت انتقادهای بین المللی علیه تشکیلات قضایی پاکستان را افزایش داد. در حال حاضر 14 نفر در پاکستان به اتهام کفرگویی در انتظار اعدام بسر می برند. چودری می گوید:" البته از مدت ها پیش هیچ یک از احکام اعدام علیه مسیحیان به اتهام کفر گویی به مورد اجرا گذاشته نشده است. اما چنانچه متهمی از زندان آزاد شود همواره این خطر وجود دارد که مورد حمله جمعی قرار گرفته و کشته شود". "کاترینا لانتوس سوئت" از کمیسیون آزادی جهانی مذهب می گوید:" قانون مجازات کفر گویی در پاکستان باید لغو شود". با این حال اذعان دارد که به دلیل وضعیت سیاسی فعلی پاکستان شاید چنین اقدامی امکان پذیر نباشد. دکتر سوئت در آخرین دیدار خود از پاکستان با نمایندگان اقلیت های مذهبی این کشور دیدارهایی داشت و تایید می کند که بسیاری از این مردم از قانون مجازات کفر گویی وحشت دارند. به هر حال اما سازمان های حقوق بشری برای لغو این قانون به دولت پاکستان فشار می آورند زیرا از این قانون تنها به عنوان حربه ای برای از میان برداشتن پیروان دیگر ادیان و مذاهب سوء استفاده می شود.
خانم سوئت و آقای چودری در این مورد تردیدی ندارند که گفتمان عمومی در پاکستان باید هر چه زودتر تغییر یافته و متحول شود. به گفته چودری قانون اساسی فعلی پاکستان باید بازتاب دهنده دیدگاه بنیان گذار این کشور یعنی محمد علی جناح باشد :" جناح خواهان یک کشور سکولار بود، کشوری که پیروان همه مذاهب در کنار یکدیگر زندگی کنند و از حقوق برابر برخوردار باشند. از همین رو دولت باید از مذهب دور بماند و درها را برای برابری واقعی بگشاید".
به عقیده این گروه از پاکستانی ها باید آن بخش از قانون اساسی که پست نخست وزیری را در انحصار مسلمانان قرار داده است حذف شود. در این صورت همه اقلیت های این کشور احساس خواهند کرد که برابری اجتماعی آنان به رسمیت شناخته شده است. خانم سوئت نیز خواهان تغییراتی در قانون اساسی پاکستان است به طوری که نقش تاریخی پیروان همه مذاهب در تاسیس این کشور به رسمیت شناخته شود.
خانم سوئت می گوید:" باید به جوانان این کشور یادآوری شود که آن خط سفید بر روی پرچم پاکستان اشاره ای به اقلیت های مذهبی و نمادی از به رسمیت شناختن برابری و عدالت است. اگرچه که رنگ سبز نماد اسلام و نشانه ای از اکثریت غالب مسلمانان در این کشور محسوب می شود".
انتهای پیام/ 768