به گزارش«شیعه نیوز»، صادق خرازی سفیر سابق ایران در فرانسه با اشاره به حوادث تروریستی پاریس و
اهانت به پیامبر اعظم،گفت: امروز احیای فلسفه گفت وگوی تمدن ها بیش از
گذشته احساس می شود
صادق خرازی دیپلمات باسابقه ایران در فرانسه با
بیان اینکه مدت هاست در فرانسه لاييك، انديشه لايسيته، مظهر اسلام ستيزي
مورد نقد است، گفت:اما بي تفاوتي نسبت به پديده خشونت و داعش توسط غرب،
اين بحران را دامن زد تا جایی که امروز دو راه در پيش روي ممالك غربي برای
نجات از ویروس تروریست است، یکی تمركز روي حقيقت و باورها و اشتباهات گذشته
و دیگری راه برون رفت منطقي و عدم رفتن به راه هاي خطا.
نماینده
سابق ایران در سازمان ملل معتقد است که پديده خشونت و تندروي مي تواند
متعامل سود و دو سويه گردد كه خود به خود خطرناك خواهد شد، امروز نقش
نخبگان و متفكران در احياي فلسفه گفت وگو به ويژه بين تمدن ها و فرهنگ ها
بيشتر از گذشته احساس مي شود؛ نظام فرهنگي و استراتژي سياسي ایران به عنوان
يكي از پرچم داران عقلانيت در دنياي اسلام بايست بر احياي انديشه تعامل و
گفت وگو متمركز شود.
دیگر اظهارات وی به شرح زیر است:
*فرانسه
مهمترين و بزرگترين كشور اروپايي است كه در درون خود مهاجرين مسلمان را
جاي داده است و از همه مهمتر دومين مذهب رسمي، پس از مسيحیت كاتوليك، اسلام
است، من اين تاريخ را نمي توانم تاييد كنم در دهه شصت و هفتاد ميلادي حجم
سنگين پس از جنگ الجزاير و ماجراي افسران آزاد، ترور انجام مي شد و
انفجارات فراواني صورت مي گرفت، ژنرال فقيد دوگل قريب بيست بار توسط افسران
آزاد ترور شد، به زعم من بي تفاوتي نسبت به پديده خشونت و داعش توسط غرب،
اين بحران را دامن زد، مدت هاست در فرانسه لاييك با انديشه لايسيته مظهر
اسلام ستيزي مورد نقد است.
*قبل از هر تحليلي بايست محيط حادثه و
عناصر و عواملي كه منتج به واقعه شده را شناخت، فرانسه ذاتاً كشوري دين
گريز است از آموزه هاي لايسيته، اگر نگوييم دين ستيزي ولي به قاطعيت مي
توان از واژه دين گريزي نام برد، از اهداف قانون استازي فقط نمي توان به
ذات فرهنگي فرانسه پرداخت، اگر اهداف قانون استازي را دقيق مشاهده كنيم و
به كنیه آن پي ببريم، هويت ديني و ماهيت مذهبي اقليت ها را ناديده گرفته و
همين امر باعث نوعي افراط تدريجي در ميان فرانسويان غير مسيحي شده است.
*اتفاقا
القاعده، داعش و بسياري از گروه هاي تكفيري و تروريستي از ميان همين جوامع
شروع به يار گيري مي كنند، بر احساسات جوانان مسلط مي شوند، بهشت موعود را
در ذهن بي بنياد آنان ترسيم مي كنند و در واقع دو جامعه در برابر جوان
مسلماني قرار مي دهند كه هويتش منكوب شده؛ بهشت موعود و جامعه توحيدي و
جهنم و جامعه كفر. به همین خاط ريشه چنين واقعه ايي، فقدان آموزش هاي دقيق
ديني از حقيقت مذهب است. در مقابل پيوند مديا و صهيونیست يك پيام ديگري را
در پيش پاي مخاطبين قرار مي دهد و آن هم فوبيا است، ما امروز با پديده هاي
فوبيايي روبرو هستيم؛ اسلام و فوبيا، ايران فوبيا و شيعه فوبيا، لذا دو راه
در پيش روي ممالك غربي است، تمركز روي حقيقت و باورها و اشتباهات گذشته و
راه برون رفت منطقي و عدم رفتن به راه هاي خطا مهمترين مولفه نجات غرب از
ويروس تروريست است.
*شرایط سیاسی و امنیتی فرانسه با توجه به
انتخابات پیش رو چگونه است و آیا گروه تروریستی همچون داعش امکان نفوذ
گسترده به این کشور را خواهد داشت؟
* به زعم من داعش امروز داراي نيروي انساني متعدي از كشورهاست و در نهايت هر كشوري داعش داشته باشد در معرض تهديد است.
*بي
تفاوتي نسبت به پديده داعش طي اين دو، سه سال در عراق و سوريه نتيجه اش
همين است كه مي شود و مي بينيم، فرانسه متحد يهودی است و به همراه قطر كه
داراي سياست خارجي پارادوكسیكال در قبال ترور و خشونت هستند، روي خود را در
برابر هر جنايتي در سوريه و عراق برمي گرداند و به خاطر تنبيه بشار اسد
نسبت به هر جنايت آشكاري سكوت اختيار می كنند، لذا نتيجه آن بي تفاوتي اين
وحشت و خشونت در خاك فرانسه مي شود.
* تركيه و نخست وزير آن كه همه
امكانات اطلاعاتي و لجستيك خود را در اختيار تروريست هاي داعش قرار داده در
صف اول است و نتانیاهو جنايتكار جنگي نيز عملا خود را صاحب عزا معرفي مي
كند و اين خود يك كمدي و طنزي است كه در بستر يك تراژدي بوجود آمده است. ما
چه منتقد رفتار دولت هاي غربي باشيم يا نباشيم، آنچه در مجله شارلي و
اتفاقات ٧- ٩ ژانویه در فرانسه رخ داد، تراژدي غم انگيزي است، هر انساني با
خشونت از بين رود تراژدي بشري است ولي بايستی مراقب بود كه برخي تراژدي ها
بدليل رفتارهاي تفريطي و افراطي به كمدي تبديل نشوند. سوال بزرگي پيش روي
هر مخاطبی پيش مي آمده این است كه اين دويست الي سيصد هزار نفري كه در
عراق، سوريه، يمن و بحرين قتل عام شدند و كك حضرات هم نگزيد، بشر و انسان
بوده اند يا خير؟
*مسلمانان همانند ملت ها يا قوميت هاي مختلف
برخوردار از منابع و منافع اجتماعي هستند، اين بي انصافي است كه برخي
بخواهند از اين پديده ها اينگونه جمع بندي كنند كه چون مسلمانان برخوردارتر
از منافع اجتماعي نيستند، گرفتار تندروي مي شوند، مسلمان يا يهودي يا
مسيحي اول مي گويند فرانسوي هستند و سپس اعتقادات خود را يدك مي كشند.
*نظام
آموزش گسترده فرانسه، بي فرهنگي و بي سوادي را رونق مي دهد و چنين مقوله
اي موجب می شود که جوانان و ساده لوحان اسير دست گروهاي تكفيري شوند.
*طبيعي
است كه حس ناسيوناليسم فرانسه به خاطر اين حادثه تحريك شود، به ويژه با
اشاعه افكار نادرست توسط حزب راست افراطي كه ضد مسلمانان هم هست، ولي
رويكرد دولت، احزاب، مطبوعات و قاطبه مردم بين ترويست ها و جامعه اسلامي
تفاوت قايل مي شوند، برخي اظهارات نسنجيده باعث تندروي و افراط مي شود، ما
اين پديده ها را بعد از حوادث سپتامبر آمريكا يا لندن و مادريد داشته ايم
ولي به تدريج حل مي شود.
* نقش نخبگان و متفكران در احياي فلسفه گفت
وگو به ويژه بين تمدن ها و فرهنگ ها بيشتر از گذشته احساس مي شود؛ نظام
فرهنگي و استراتژي سياسي ما به عنوان يكي از پرچم داران عقلانيت در دنياي
اسلام بايست بر احياي انديشه تعامل و گفت وگو متمركز شود.
انتهای پیام/ ن . ش