۰

ژنرالی که نزد مخالفان مرسی تبدیل به قهرمان شد

عبدالفتاح السیسی؛ ژنرالی که نزد مخالفان مرسی تبدیل به قهرمان شد؛ اما آیا محبوبیت او دوام خواهد داشت؟
کد خبر: ۶۳۸۵۷
۱۴:۲۲ - ۲۶ آبان ۱۳۹۲
SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:

به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از شفقنا، رابرت فیسک در ایندیپندنت نوشت: آیا تا همین دو سال و نیم پیش می توانستیم تصور کنیم که ژنرال عبدالفتاح السیسی تبدیل به یکی از قهرمانان مصر خواهد شد؟

مصر برای نظامیان همواره آمد داشته است. ما به یاد داریم که حسنی مبارک رییس جمهور سابق این کشور در جنگ اعراب و اسراییل در سال 1973، یکی از قهرمانان نیروی هوایی مصر بود. انور سادات هم وقتی رییس جمهور بود، عاشق یونیفرم های نظامی بود؛ یونیفرم آبی رنگ با ربان های پر شمار. کلنل جمال عبدالناصر هم همین طور؛ میلیون ها مصری او را می ستودند.

این بار اما به نظر می رسد تحسین سیسی تبدیل به عبادت او شده و از حد فراتر رفته است. روزنامه نگاران ستایشش می کنند، مردم شیرینی هایی را می خورند که پورتره سیسی روی آنها نقش بسته است. این روزها یک سری اسکناس 100 دلاری جعلی و فتوشاپی بین مصری ها دست به دست می شود که در آن، به جای تصویر بنجامین فرانکلین، عکس تمام رنگی سیسی را می بینید. این اسکناس عجیب و غریب و ساختگی را که در دست می گیرید، می بینید ژنرال سیسی یونیفرم پوش، بدون لبخند دارد به شما نگاه می کند. آن طرف اسکناس، یعنی سمتی که تصویر کاخ سفید حک شده، باز هم عکس فتوشاپی سیسی را می بینید. این بار، نشسته روی چیزی شبیه به سریر پادشاهی، با کلاه بیس بال روی سرش، و دستی که زیر گونه گذاشته شده؛ سیسی در این عکس، مشغول تفکر است، لابد در فکر و رویای آینده درخشان و پرشکوه برای مصر!

مصری ها شاید به خاطر این که فرمانده ارتش شان و وزیر دفاع شان و ایضا معاون نخست وزیرشان – بله، سیسی تمام این سمت ها را یکجا دارد- نخستین رییس جمهور منتخب مردم را بر کنار کرده و به اتهام کشتار مردم در تظاهرات های ضد اخوان به محاکمه کشانده، سپاسگزار او باشند. اما این همه ماجرا نیست. روز محاکمه مرسی، در دادگاه، یک روزنامه نگار مصری کنار من ایستاده بود که می دانستم می خواهد چه سوالی از من بپرسد: "به نظر تو، آیا برکناری مرسی، بالاخره یک کودتا بود یا یک انقلاب؟" این، سوالی است که این روزها در مصر فقط از یک خارجی پرسیده می شود. اگر شما بگویید برکناری مرسی، کودتا بوده، پس حتما یکی از حامیان اخوان المسلمین هستید. اگر بگویید انقلاب بوده، یا به عبارتی، بگویید که ادامه همان انقلاب سال 2011 بوده، پس طرفدار سیسی هستید.

دادگاه مرسی، یک دادگاه سیاسی بود. چرا در میان متهمان، نشانی از وزیر کشور فعلی مصر نبود؟ او در دولت مرسی همین سمت را داشت و همان اتهاماتی که در خصوص کشتار تظاهرکنندگان در مقابل کاخ ریاست جمهوری متوجه مرسی است، متوجه وزیر کشور او هم باید بوده باشد. دقیقا از همین منظر، سوال دیگری هم مطرح است: چرا وزیر کشور کنونی که وزیر کشور مرسی هم بوده، به خاطر کشتار بیش از 600 تظاهرکننده حامی اخوان المسلمین پس از کودتا علیه مرسی محاکمه نمی شود؟

از نظر من، این واقعا یک کودتا بود. سیسی منتخب یک انتخابات نبود اما مرسی بود. از این گذشته، آیا می توان باور کرد که قرار است نام مرسی از این دادگاه به عنوان بیگناه خارج شود؟ عجیب اینجاست که دنیای خارج هنوز دارد سعی می کند با این اتفاقات غیرمعمول و بی معنی کنار بیاید. جان کری، وزیر خارجه آمریکا که قرار است همه ما فکر کنیم او تنها فردی در این دنیاست که می تواند صلح را برای فلسطینی ها به ارمغان بیاورد، درست یک روز پیش از دادگاه مرسی، نه کمتر و نه بیشتر، سر از قاهره در آورد و این جملات مهربانانه و دلنشین را نثار سیسی کرد: "پیشرفت به سمت یک دولت غیرنظامی، باید بر اساس هنجارهای دنیای دموکراتیک رخ دهد، فارغ از این واقعیت که ما تفاوت های فرهنگی زیادی داریم و بر اساس سنت های خود عمل می کنیم."

همه حدس می زدند که از کری فقط همین نامفهوم و بی ربط را بشنوند. آیا منظور او این بود که مصری ها دوست دارند نظامی ها روسای جمهور منتخب را برکنار کنند، ولیکن آمریکایی ها چنین چیزی را نمی پسندند؟

البته این درست است که کودتای نظامی مصر این روزها به ندرت با انتقاد روبروست، حتی در کانال های ماهواره ای خارجی. من حتی متوجه شدم دفاتر خارج از کشور تلویزیون دولتی مصر نیز در زیرنویس گزارش های خود درباره خشونت های مصر، اغلب از همان لوگوی خود ارتش مصر استفاده می کنند: "جنگ علیه تروریسم"؛ بی آنکه به بینندگان خارجی توضیح داده شود اصولا کودتای ارتش مصر علیه دولت منتخب، هیچ ربطی به جنگ علیه تروریسم ندارد.

با این حال، میلیون ها مصری اکنون چنین تفسیری از وقایع اتفاق افتاده علیه دولت مرسی را پذیرفته اند. بله، این درست است که در صحرای سینا شماری از سلفی ها دست به شورش زده اند و چندین نفر از نیروهای پلیس را به قتل رسانده اند اما این شورش های سلفی، با مبحث برکناری دولت مشروع – اگرچه به شدت ناکارآمد- مرسی خلط شده است. ارتش مصر، روی ماجرای بستن تونل های زیرزمینی بین مصر و غزه و انهدام 8 مخزن زیرزمینی حامل 334 هزار لیتر سوخت دیزل قاچاق که قرار بوده از طریق تونل ها به دست حماس برسد، کلی سر و صدای رسانه ای راه انداخت. به یقین، آوارگان فلسطینی در غزه، دارند بهای اتحاد حماس با محمد مرسی را می پردازند.

به نظر می رسد به لحاظ سیاسی، بسیاری از مصری ها دارند به همان خامدستی و رفتارهای بچگانه در دوران مبارک باز می گردند. مبارک همیشه مردم مصر را "بچه های خود" می خواند. او در آخرین نطق های تلویزیونی خود نیز دو بار دیگر از همین لفظ استفاده کرد. سرانجام این بچه های او آنقدر بزرگ شدند تا فهمیدند این، دولت بوده که بچه آنها به شمار می رفته است، نه آنها بچه دولت. حالا انگار که آنها می خواهند دوباره به بچه های دولت تبدیل شوند. از میان آرا و نظراتی که امروزه در مصر شنیده می شود، فقط معدودی از آنها رنگ و بوی عقلانیت و پختگی دارند. یکی از این صداها، متعلق به مفسری به نام نروانه محمود است. او این ماه نوشت سیسی از مدت ها قبل سعی کرده قلوب و اذهان مصری ها را تصاحب کند، چرا که او به خوبی می داند مردم، چه چیزی را "رهبری خوب" به شمار می آورند و این مهارتی است که مرسی از آن بی بهره بود.

نروانه محمود سپس چنین پرسید: "آیا این محبوبیت می تواند سیسی را در مقابل انتقادها مصون نگه دارد؟ پاسخ را باید در آن چیزی یافت که مردم در روز 30 ژوئن به خیابان ها ریختند و خواستارش شدند. اگر مردم واقعا خواستار فروپاشی فاشیسم اسلامی بودند، پس به همان میزان هم باید با فاشیسم ملی گرایی مقابله می کردند و در برابر وسوسه بالا بردن سیسی در حد یک قدیس نیز مقاومت می کردند."

اما قدرت رژیم جدید مصر نیز به طرزی خزنده رو به فزونی می رود. وقتی دانشجویان هوادار اخوان المسلمین در دانشگاه قاهره فریاد زدند "سیسی یک خائن است"، خیلی زود نیروهای ارتش و پلیس را مقابل سر در دانشگاه دیدند. مقامات اکنون می خواهند هویت تمام دانشجویان حین ورود و خروج از دانشگاه ها، چک شود.

این روزها اخباری در خصوص احتمال شرکت اخوان المسلمین در انتخابات سال آینده به گوش می رسد. در واقع، بعید هم نیست که چنین اتفاقی بیفتد. اخوان المسلمین همیشه این آمادگی را داشته که از پشت سر حامیان اصلی خود لیز بخورد و با دشمنان خود به مذاکره بنشیند. فراموش نکنیم آنها هرگز نمی خواستند در انقلابی که علیه حسنی مبارک به راه افتاده بود، مشارکت کنند. در حالی که جوان های انقلابی در سال 2011 در میدان تحریر گلوله می خوردند، رهبران اخوان المسلمین در حال مذاکره با عمر سلیمان بودند؛ رییس دستگاه اطلاعاتی حسنی مبارک. یکی از این مذاکره کنندگان، شخص محمد مرسی بود.

سیسی مرد جالبی است. عموی او سال ها پیش از اعضای اخوان المسلمین بوده است. آیا به همین دلیل مرسی او را به عنوان وزیر دفاع دولت خود برگزیده بود؟ سیسی پس از جنگ 1973 از آکادمی ارتش فارغ التحصیل شده اما خودش هرگز در هیچ میدان جنگی حضور نداشته است. امروز در میان رهبران و فرماندهان ارشد ارتش، هیچ قهرمان جنگی بزرگی دیده نمی شود. فقط، شاید تعدادی از کهنه سربازان جنگ 73 از سیسی حمایت کنند. یکی از آنها، ژنرال بازنشسته، سید وجدی است که هنوز به خاطر زخم های به یادگار مانده از جنگ 73، هر از گاهی سر از بیمارستان ارتش در می آورد. او در ماه ژوئن اعلام کرد ارتش برای پیشگیری از وقوع یک جنگ داخلی، درست سر بزنگاه کاری را انجام داده که باید انجام می داده است.

امسال، چهلمین سالگرد عبور مصر از کانال سوئز، به طرز عجیبی با سکوت کامل همراه شد، گویی ارتش نمی خواهد توجهات را به سمت خود جلب کند یا شاید هم به این دلیل که سیسی هیچ نشانی از حضور در جنگ در کارنامه و سابقه خود ندارد. یکی از مقامات بلندپایه دولت موقت مصر، به من گفت که سیسی باید احتیاط کند. او گفت: "فعلا اوضاع بر وفق مراد اوست. اما به محض این که اتفاق ناخوشایندی رخ دهد، مثلا اوضاع اقتصادی رو به وخامت رود یا امنیت کم شود، تعداد خودروهای بمب گذاری شده افزایش یابد، آن موقع است که انگشت های اتهام به سمت او نشانه خواهد رفت. روزگار خوش سیسی تا ابد ادامه نخواهد یافت."

در مورد این میزان ستایش و تحسین عمومی از سیسی، ایراد دیگری هم به چشم می خورد. ارتش مصر همیشه خود را از دسترس سرزنش ها و توبیخ ها دور نگه داشته است اما نام سیسی این روزها فراتر از آن مصونیت همیشگی ارتش رفته و جایی کنار رود نیل قرار گرفته است. مصری ها در فرهنگ خود، نیل را حافظ و نگهبان مصر می شمارند. اکنون نام سیسی را هم کنار رود نیل قرار داده اند. شاید بتوان فضای حاکم بر مصر امروزی را به طور تمام و کمال در مقاله ای رصد کرد که دو هفته پیش یکی از روزنامه نگاران مصری نوشت: "به من یک ارتش قدرتمند بدهید که آن مردان مسلحی را که از مرز من می گذرند، به خاک بیفکند. به من یک رهبر ملی بدهید که در ریشه کن ساختن خودروهای بمب گذاری شده، قتل و ترور، و خرابکاری از خود ترحم و شفقتی نشان ندهد. به من یک دولتمرد بدهید که ضمن آنکه به دین شما احترام بگذارد، اما اگر بخواهید بهشت من را نابود کنید، شما را هم به بهشت خودتان رهسپار کند."

نام این روزنامه نگار، شرمین نروانی بود و مقاله اش چنین عنوانی داشت: "دموکراسی را فراموش کنید، به من مرزهای امن بدهید." او در حمایت از رژیم سوریه این مقاله را نوشته بود. جای تعجب ندارد که بشار اسد به ارتش مصر برای برکناری محمد مرسی تبریک گفت.

منبع: ایندیپندنت

ترجمه: فرهاد فرجاد- شفقنا

انتهای پیام
    ایمیل

عبدالفتاح السیسی؛ ژنرالی که نزد مخالفان مرسی تبدیل به قهرمان شد؛ اما آیا محبوبیت او دوام خواهد داشت؟

شفقنا (پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه)- رابرت فیسک در ایندیپندنت نوشت: آیا تا همین دو سال و نیم پیش می توانستیم تصور کنیم که ژنرال عبدالفتاح السیسی تبدیل به یکی از قهرمانان مصر خواهد شد؟

مصر برای نظامیان همواره آمد داشته است. ما به یاد داریم که حسنی مبارک رییس جمهور سابق این کشور در جنگ اعراب و اسراییل در سال 1973، یکی از قهرمانان نیروی هوایی مصر بود. انور سادات هم وقتی رییس جمهور بود، عاشق یونیفرم های نظامی بود؛ یونیفرم آبی رنگ با ربان های پر شمار. کلنل جمال عبدالناصر هم همین طور؛ میلیون ها مصری او را می ستودند.

این بار اما به نظر می رسد تحسین سیسی تبدیل به عبادت او شده و از حد فراتر رفته است. روزنامه نگاران ستایشش می کنند، مردم شیرینی هایی را می خورند که پورتره سیسی روی آنها نقش بسته است. این روزها یک سری اسکناس 100 دلاری جعلی و فتوشاپی بین مصری ها دست به دست می شود که در آن، به جای تصویر بنجامین فرانکلین، عکس تمام رنگی سیسی را می بینید. این اسکناس عجیب و غریب و ساختگی را که در دست می گیرید، می بینید ژنرال سیسی یونیفرم پوش، بدون لبخند دارد به شما نگاه می کند. آن طرف اسکناس، یعنی سمتی که تصویر کاخ سفید حک شده، باز هم عکس فتوشاپی سیسی را می بینید. این بار، نشسته روی چیزی شبیه به سریر پادشاهی، با کلاه بیس بال روی سرش، و دستی که زیر گونه گذاشته شده؛ سیسی در این عکس، مشغول تفکر است، لابد در فکر و رویای آینده درخشان و پرشکوه برای مصر!

مصری ها شاید به خاطر این که فرمانده ارتش شان و وزیر دفاع شان و ایضا معاون نخست وزیرشان – بله، سیسی تمام این سمت ها را یکجا دارد- نخستین رییس جمهور منتخب مردم را بر کنار کرده و به اتهام کشتار مردم در تظاهرات های ضد اخوان به محاکمه کشانده، سپاسگزار او باشند. اما این همه ماجرا نیست. روز محاکمه مرسی، در دادگاه، یک روزنامه نگار مصری کنار من ایستاده بود که می دانستم می خواهد چه سوالی از من بپرسد: "به نظر تو، آیا برکناری مرسی، بالاخره یک کودتا بود یا یک انقلاب؟" این، سوالی است که این روزها در مصر فقط از یک خارجی پرسیده می شود. اگر شما بگویید برکناری مرسی، کودتا بوده، پس حتما یکی از حامیان اخوان المسلمین هستید. اگر بگویید انقلاب بوده، یا به عبارتی، بگویید که ادامه همان انقلاب سال 2011 بوده، پس طرفدار سیسی هستید.

دادگاه مرسی، یک دادگاه سیاسی بود. چرا در میان متهمان، نشانی از وزیر کشور فعلی مصر نبود؟ او در دولت مرسی همین سمت را داشت و همان اتهاماتی که در خصوص کشتار تظاهرکنندگان در مقابل کاخ ریاست جمهوری متوجه مرسی است، متوجه وزیر کشور او هم باید بوده باشد. دقیقا از همین منظر، سوال دیگری هم مطرح است: چرا وزیر کشور کنونی که وزیر کشور مرسی هم بوده، به خاطر کشتار بیش از 600 تظاهرکننده حامی اخوان المسلمین پس از کودتا علیه مرسی محاکمه نمی شود؟

از نظر من، این واقعا یک کودتا بود. سیسی منتخب یک انتخابات نبود اما مرسی بود. از این گذشته، آیا می توان باور کرد که قرار است نام مرسی از این دادگاه به عنوان بیگناه خارج شود؟ عجیب اینجاست که دنیای خارج هنوز دارد سعی می کند با این اتفاقات غیرمعمول و بی معنی کنار بیاید. جان کری، وزیر خارجه آمریکا که قرار است همه ما فکر کنیم او تنها فردی در این دنیاست که می تواند صلح را برای فلسطینی ها به ارمغان بیاورد، درست یک روز پیش از دادگاه مرسی، نه کمتر و نه بیشتر، سر از قاهره در آورد و این جملات مهربانانه و دلنشین را نثار سیسی کرد: "پیشرفت به سمت یک دولت غیرنظامی، باید بر اساس هنجارهای دنیای دموکراتیک رخ دهد، فارغ از این واقعیت که ما تفاوت های فرهنگی زیادی داریم و بر اساس سنت های خود عمل می کنیم."

همه حدس می زدند که از کری فقط همین نامفهوم و بی ربط را بشنوند. آیا منظور او این بود که مصری ها دوست دارند نظامی ها روسای جمهور منتخب را برکنار کنند، ولیکن آمریکایی ها چنین چیزی را نمی پسندند؟

البته این درست است که کودتای نظامی مصر این روزها به ندرت با انتقاد روبروست، حتی در کانال های ماهواره ای خارجی. من حتی متوجه شدم دفاتر خارج از کشور تلویزیون دولتی مصر نیز در زیرنویس گزارش های خود درباره خشونت های مصر، اغلب از همان لوگوی خود ارتش مصر استفاده می کنند: "جنگ علیه تروریسم"؛ بی آنکه به بینندگان خارجی توضیح داده شود اصولا کودتای ارتش مصر علیه دولت منتخب، هیچ ربطی به جنگ علیه تروریسم ندارد.

با این حال، میلیون ها مصری اکنون چنین تفسیری از وقایع اتفاق افتاده علیه دولت مرسی را پذیرفته اند. بله، این درست است که در صحرای سینا شماری از سلفی ها دست به شورش زده اند و چندین نفر از نیروهای پلیس را به قتل رسانده اند اما این شورش های سلفی، با مبحث برکناری دولت مشروع – اگرچه به شدت ناکارآمد- مرسی خلط شده است. ارتش مصر، روی ماجرای بستن تونل های زیرزمینی بین مصر و غزه و انهدام 8 مخزن زیرزمینی حامل 334 هزار لیتر سوخت دیزل قاچاق که قرار بوده از طریق تونل ها به دست حماس برسد، کلی سر و صدای رسانه ای راه انداخت. به یقین، آوارگان فلسطینی در غزه، دارند بهای اتحاد حماس با محمد مرسی را می پردازند.

به نظر می رسد به لحاظ سیاسی، بسیاری از مصری ها دارند به همان خامدستی و رفتارهای بچگانه در دوران مبارک باز می گردند. مبارک همیشه مردم مصر را "بچه های خود" می خواند. او در آخرین نطق های تلویزیونی خود نیز دو بار دیگر از همین لفظ استفاده کرد. سرانجام این بچه های او آنقدر بزرگ شدند تا فهمیدند این، دولت بوده که بچه آنها به شمار می رفته است، نه آنها بچه دولت. حالا انگار که آنها می خواهند دوباره به بچه های دولت تبدیل شوند. از میان آرا و نظراتی که امروزه در مصر شنیده می شود، فقط معدودی از آنها رنگ و بوی عقلانیت و پختگی دارند. یکی از این صداها، متعلق به مفسری به نام نروانه محمود است. او این ماه نوشت سیسی از مدت ها قبل سعی کرده قلوب و اذهان مصری ها را تصاحب کند، چرا که او به خوبی می داند مردم، چه چیزی را "رهبری خوب" به شمار می آورند و این مهارتی است که مرسی از آن بی بهره بود.

نروانه محمود سپس چنین پرسید: "آیا این محبوبیت می تواند سیسی را در مقابل انتقادها مصون نگه دارد؟ پاسخ را باید در آن چیزی یافت که مردم در روز 30 ژوئن به خیابان ها ریختند و خواستارش شدند. اگر مردم واقعا خواستار فروپاشی فاشیسم اسلامی بودند، پس به همان میزان هم باید با فاشیسم ملی گرایی مقابله می کردند و در برابر وسوسه بالا بردن سیسی در حد یک قدیس نیز مقاومت می کردند."

اما قدرت رژیم جدید مصر نیز به طرزی خزنده رو به فزونی می رود. وقتی دانشجویان هوادار اخوان المسلمین در دانشگاه قاهره فریاد زدند "سیسی یک خائن است"، خیلی زود نیروهای ارتش و پلیس را مقابل سر در دانشگاه دیدند. مقامات اکنون می خواهند هویت تمام دانشجویان حین ورود و خروج از دانشگاه ها، چک شود.

این روزها اخباری در خصوص احتمال شرکت اخوان المسلمین در انتخابات سال آینده به گوش می رسد. در واقع، بعید هم نیست که چنین اتفاقی بیفتد. اخوان المسلمین همیشه این آمادگی را داشته که از پشت سر حامیان اصلی خود لیز بخورد و با دشمنان خود به مذاکره بنشیند. فراموش نکنیم آنها هرگز نمی خواستند در انقلابی که علیه حسنی مبارک به راه افتاده بود، مشارکت کنند. در حالی که جوان های انقلابی در سال 2011 در میدان تحریر گلوله می خوردند، رهبران اخوان المسلمین در حال مذاکره با عمر سلیمان بودند؛ رییس دستگاه اطلاعاتی حسنی مبارک. یکی از این مذاکره کنندگان، شخص محمد مرسی بود.

سیسی مرد جالبی است. عموی او سال ها پیش از اعضای اخوان المسلمین بوده است. آیا به همین دلیل مرسی او را به عنوان وزیر دفاع دولت خود برگزیده بود؟ سیسی پس از جنگ 1973 از آکادمی ارتش فارغ التحصیل شده اما خودش هرگز در هیچ میدان جنگی حضور نداشته است. امروز در میان رهبران و فرماندهان ارشد ارتش، هیچ قهرمان جنگی بزرگی دیده نمی شود. فقط، شاید تعدادی از کهنه سربازان جنگ 73 از سیسی حمایت کنند. یکی از آنها، ژنرال بازنشسته، سید وجدی است که هنوز به خاطر زخم های به یادگار مانده از جنگ 73، هر از گاهی سر از بیمارستان ارتش در می آورد. او در ماه ژوئن اعلام کرد ارتش برای پیشگیری از وقوع یک جنگ داخلی، درست سر بزنگاه کاری را انجام داده که باید انجام می داده است.

امسال، چهلمین سالگرد عبور مصر از کانال سوئز، به طرز عجیبی با سکوت کامل همراه شد، گویی ارتش نمی خواهد توجهات را به سمت خود جلب کند یا شاید هم به این دلیل که سیسی هیچ نشانی از حضور در جنگ در کارنامه و سابقه خود ندارد. یکی از مقامات بلندپایه دولت موقت مصر، به من گفت که سیسی باید احتیاط کند. او گفت: "فعلا اوضاع بر وفق مراد اوست. اما به محض این که اتفاق ناخوشایندی رخ دهد، مثلا اوضاع اقتصادی رو به وخامت رود یا امنیت کم شود، تعداد خودروهای بمب گذاری شده افزایش یابد، آن موقع است که انگشت های اتهام به سمت او نشانه خواهد رفت. روزگار خوش سیسی تا ابد ادامه نخواهد یافت."

در مورد این میزان ستایش و تحسین عمومی از سیسی، ایراد دیگری هم به چشم می خورد. ارتش مصر همیشه خود را از دسترس سرزنش ها و توبیخ ها دور نگه داشته است اما نام سیسی این روزها فراتر از آن مصونیت همیشگی ارتش رفته و جایی کنار رود نیل قرار گرفته است. مصری ها در فرهنگ خود، نیل را حافظ و نگهبان مصر می شمارند. اکنون نام سیسی را هم کنار رود نیل قرار داده اند. شاید بتوان فضای حاکم بر مصر امروزی را به طور تمام و کمال در مقاله ای رصد کرد که دو هفته پیش یکی از روزنامه نگاران مصری نوشت: "به من یک ارتش قدرتمند بدهید که آن مردان مسلحی را که از مرز من می گذرند، به خاک بیفکند. به من یک رهبر ملی بدهید که در ریشه کن ساختن خودروهای بمب گذاری شده، قتل و ترور، و خرابکاری از خود ترحم و شفقتی نشان ندهد. به من یک دولتمرد بدهید که ضمن آنکه به دین شما احترام بگذارد، اما اگر بخواهید بهشت من را نابود کنید، شما را هم به بهشت خودتان رهسپار کند."

نام این روزنامه نگار، شرمین نروانی بود و مقاله اش چنین عنوانی داشت: "دموکراسی را فراموش کنید، به من مرزهای امن بدهید." او در حمایت از رژیم سوریه این مقاله را نوشته بود. جای تعجب ندارد که بشار اسد به ارتش مصر برای برکناری محمد مرسی تبریک گفت.

انتهای پیام/ ز.ح
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: