۰

گزارشی از آخرین وضعیت شیوخ عرب

روزنامه آمریکایی «نیویورک تایمز» در گزارشی با اشاره به اینکه به غیر از «بحران سیاسی» هم اکنون «بحران اقتصادی» موجودیت شیوخ خلیج فارس را تهدید می‌کند، نوشت که این آخرین نفس‌های خود را می‌کشند.
کد خبر: ۶۲۶۸۹
۱۶:۰۰ - ۲۹ مهر ۱۳۹۲
SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:

به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از تسنیم، «کریستفر دیویدسن»، نویسنده کتاب «بعد از شیوخ: فروپاشی امرا و شیوخ خلیج فارس» و استاد دانشگاه «دور هام» انگلیس در مقاله‌ای که روزنامه آمریکایی «نیویورک تایمز» آن را چاپ و منتشر کرد، به آینده حکومت‌ها و نظام‌های عربی حوزه خلیج فارس یا همان شیوخ نفتی خلیج می‌پردازد.

دیویدسن در این ارتباط می‌نویسد: در تابستانی که گذشت، عربستانی‌های معترض به تشدید پدیده بی‌عدالتی و بالا رفتن نشانه‌های فقر و فساد و بیکاری در کشورشان، شکایت‌های خود را از طریق اینترنت و صفحات اجتماعی آن مانند فیس‌بوک و توئیتر به صورت فردی و گروهی اعلام کردند و خیلی زود این اعتراض‌ها نظر بسیاری را در کشورهای جهان به خود جلب کرد و تبدیل به یکی از پر مخاطب‌ترین موضوعات در صفحات اینترنتی شد.

این نویسنده انگلیسی در ادامه می‌افزاید: این موضوع وحشت بسیاری را در میان محافل نخبگان عربستان سعودی به دنبال داشت. این درحالی است که نمی‌شد، بازتاب گسترده این اعتراض‌ها را هم در سراسر منطقه نادیده گرفت و این فریاد که «دست‌مزدها و حقوق‌ها در عربستان کافی نیستند» ثابت می‌کرد که قرارداد اجتماعی منعقده میان نظام پادشاهی سعودی با مردم عربستان به شکل قابل ملاحظه‌ای به بن بست خورده و با شکست مواجه شده است.

بسیاری از کارشناسان بر این باورند که کشورهای عربی حوزه خلیج فارس به دلیل تفاوت ساختاریشان، از موج انقلاب‌های عربی جان سالم به در بردند، همان‌گونه که پیش از این نیز از طوفان‌های زیادی نجات یافته بودند، طوفان‌هایی مانند انقلاب‌های قومی – ملی عربی دهه پنجاه و شصت قرن گذشته و حمله «صدام حسین»، دیکتاتور معدوم عراق به کویت در ۱۹۹۰ و عملیات‌های سازمان تروریستی القاعده در سال ۲۰۰۳.اما به اعتقاد این نویسنده انگلیسی، این شیوخ عربی تفاوت بسیاری با دیگر کشورهای عربی ندارند، تنها تفاوت این حکومت‌ها با دیگر کشورهای عربی منطقه در این است که این شیوخ با دلارهای حاصل از فروش نفت، زمان را خریدند تا دگرگونی‌ها و تغییر و تحولات را در کشورهایشان به تعویق بیاندازند، اما هم اکنون این زمان نیز درحال به پایان رسیدن است .

دیویدسن با اشاره به اینکه «شیوخ خلیج» سال آینده با سرنوشتی همچون سرنوشت «سرهنگ قذافی» در لیبی یا «حسنی مبارک» در مصر روبه رو نخواهند شد، می‌نویسد: اما نظام‌های حاکم بر این کشورها دیگر قادر به دفاع از این شیوخ برای مدت زمان طولانی نیستند و احتمال بسیاری وجود دارد که در زمانی زودتر از آنچه بسیاری تصور می‌کنند، این حکومت‌ها از هم بپاشند.وی در حالی‌که تاکید می‌کند: عربستان سعودی رکن اساسی کشورهای عربی حوزه خلیج فارس را تشکیل می‌دهد، می‌افزاید: استقرار و آرامش داخلی عربستان سعودی برای امنیت و ثبات و استقرار منطقه امر مهمی به شمار می‌آید، به خصوص پس از انقلاب‌های عربی سال ۲۰۱۱ میلادی که عربستان توانست از آنها جان سالم به در ببرد.

این نویسنده می‌افزاید: هرچند درست نیست که با کشوری به صورت استثنایی برخورد شود، اما عربستان سعودی در حقیقت با همه کشورهای همسایه خود اندکی تفاوت دارد. بر خلاف حسنی مبارک برکنار شده یا سرهنگ قذافی مقتول، پادشاه هشتاد ساله عربستان سعودی، به اندازه کافی پول نفت در اختیار دارد که معترضان خود را ساکت کند. همچنین این توان را دارد که با افزایش کمک‌های حکومتی و فرصت‌های شغلی در بخش عمومی برای مدتی سکوت معترضان را بخرد. این درحالی است که تاکنون نیز ملک عبد الله از این راهکار به عنوان سریع‌ترین و موثرترین راه برای ساکت کردن مردم و دور ماندن از خشم آنها استفاده کرده است.

اما این اقدامات به نظر بسیاری دیپلمات‌های غربی و نخبگان تحصیلکرده دانشگاهی به معنای انعطاف‌پذیری حکومت سعودی در برابر خواسته‌ها و مطالبات مردم این کشور نیست.برعکس این صاحبنظران تاکید می‌کنند که استراتژی افزایش تامین منابع مالی در عربستان سعودی چیزی جز واکنش تشدید موج اعتراض‌ها در سراسر منطقه نیست و انگیزه نهفته در پس تمام این اقدامات، وحشت بسیار از نزدیک شدن این ناآرامی‌ها به کشور عربستان سعودی است.دیویدسون تاکید می‌کند: بذل و بخشش‌های شیوخ خلیج و پادشاه سعودی برای برقراری و ایجاد امنیت در عربستان ویا دیگر کشورهای منطقه مدت طولانی دوام نمی‌آورد.

عربستان سعودی درحالی در سال جاری متعهد به پرداخت (۵۰۰ میلیارد دلار) به منظور تامین رفاه مردم این کشور شده که به موازات آن نیز متعهد شده بیشتر این مبلغ را صرف تامین منافع اجتماعی و ایجاد فرصت‌های شغلی جدید در بخش عمومی شود.این نویسنده معتقد است: توزیع این ثروت عظیم برای مدت طولانی نمی‌تواند در عربستان سعودی دوام آورد و این بذل و بخشش‌ها نمی‌تواند ادامه داشته باشد، چراکه به مرور زمان و با گذر سال‌ها با کاهش ذخایر نفتی، افزایش سریع مصرف داخلی انرژی و افزایش تنوع منابع انرژی در عرصه بین المللی به ویژه در میان هم پیمانان عربستان سعودی، بذل و بخشش‌ها و اسراف‌های فزاینده شاهزاده‌های سعودی، نرخ برابری (تعادل) هر بشکه نفت را برای عربستان و دیگر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس بالا خواهد برد، به عبارت دیگر، قیمت هر بشکه نفتی که این کشورها برای برقراری تعادل نیاز دارند، باید هر بار افزایش یابد.

هم اکنون در بحرین و کشور پادشاهی عمان، تکیه بر افزایش قیمت نفت به امری خطیر تبدیل شده است، در حالی‌که در کشورهای کوچک غنی از نفت حکومت‌ها تلاش می‌کنند، از قیمت تعادلی سخن گویند.اوایل ماه اکتبر، کویت هشداری از سوی صندوق بین المللی پول دریافت کرد که اظهار می‌داشت: این کشور باید برای مهار هزینه، رفاه اجتماعی، ایجاد فرصت‌های شغلی در بخش عمومی و افزایش درآمدهای نفتی در اسرع وقت اقدام کند.این نویسنده انگلیسی تصریح می‌کند: آنچه در رابطه با خاندان‌های حاکم در حوزه خلیج فارس قابل ملاحظه است، این است که آنها هم اکنون بیش از آنکه با خطر بحران سیاسی مواجه باشند، با خطر بحران اقتصادی مواجه هستند که بسیار خطرناک‌تر و بدتر از بحران سیاسی است و در این میان حملات سرکوبگرانه این حکومت‌ها در رویارویی با معترضان، بازتاب‌های خود را در این کشورها به ویژه در عرصه مشروعیت این شیوخ برجای گذاشته است.


انتهای پیام/ ز.ح
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر: