SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:
شیعه نیوز: سخن از "حق" گفتن، بسيار سهل است، لکن عمل کردن به حق، بسيار سخت ميباشد. به تعبيري ديگر حق در مقام گفتار، به راحتي بر زبان جاري ميشود، ولي در مقام کردار، بسيار دشوار محقق ميگردد. چه بسيارند افرادي که ادعاي تسليم در برابر حق و حرکت برمدار حقيقت ميکنند، اما وقتي پاي رفتار به ميان آيد از حق سر ميپيچند و بر مدار نفس ميچرخند. اگر بخواهيم اين واقعيت را به صورت ملموس و مشهود بيابيم، بايد در عرصه فعاليتهاي اجتماعي و سياسي دقت روا داريم.
زيرا در اين عرصه هاست که مواجهات و تعاملات شدت و فزوني دارد و حق به صورت ارائه ديدگاهها و انتقادات و نماياندن معايب و کاستيها در حوزه فعاليتها و مديريتها چهره ظاهر ميسازد. آنچه در ذيل تقديم خوانندگان ميکنيم اثري است کوتاه از متفکر شهيد استاد مرتضي مطهري که خصوصيات حق را از ديدگاه امیر المومنین علي(علیه السلام)معرفي ميکند و ذخيرهاي از شناخت و بينش براي حاکمان و مردم جامعه به وجود آورد. امیر المومنین علي(علیه السلام)ميفرمايد: «از خصوصيات حق اين است که به نفع احدي جاري نميشود مگر آنکه عليه او نيز جاري ميشود، و عليه کسي جاري نميشود مگر آنکه به نفع او نيز جاري ميشود» (نهج البلاغه، خطبه 214) يعني حقوقي که در ميان مردم جريان دارد متبادل است، يکطرفي نيست، دو طرفي است؛ چنين نيست که مثلاً بعضي صرفاً به عهده ديگران حقوق داشته باشند ولي خودشان از ديگران حقي برعهده نداشته باشند.
مثلاً پدران و مادران بر فرزندان حقوقي دارند که واجبالرعايه است ولي نبايد چنين تصور کرد که اين حقوق يکطرفي است و تنها پدران و مادران هستند که بر اولاد حقوقي دارند؛ اولاد نيز حقوقي بر پدران و مادران دارند، بلکه در مرحله اول حقوق فرزندان تعلق ميگيرد و در مرحله دوم حقوق پدر و مادر، زيرا طفل هنوز که کودک است صرفاً يک مسؤليتي است بر دوش پدر و مادر و خودش هنوز توانايي مسئوليتي را ندارد. و همچنين معلم و متعلم، استاد و شاگرد: به موازات حقوقي که استاد بر شاگرد دارد از حقشناسي و احترام و ادب و دوست داشتن و اطاعت کردن، شاگرد نيز حقوقي بر معلم دارد از حسن تعليم و تربيت و مراقبتها و دقتها و حسن عمل و غيره. و همچنين است زن و شوهر، هر کدام بر ديگري حقوقي دارند. هر کسي که فکر ميکند به گردن ديگري حقي دارد، در همان حال بايد بداند مديون او هم هست.
تنها ذات مقدس باريتعالي که غني کامل و مالک مطلق است، از اين قانون مستثني است. خداوند متعال بر مخلوقات خود حقوقي دارد و بندگان او مديون فضل و نعمت او و مسئول امر او ميباشند ولي ذات مقدس او مديون هيچ موجودي نميباشد، که امیر المومنین علي(علیه السلام) فرمود: اگر در تمام جهان هستي موجودي باشد که بر ديگران حق داشته باشد و ديگران بر او حقي نداشته باشند او ذات اقدس الهي است. در عين حال ذات اقدس الهي اطاعت خويش را حق خود بر مردمان خوانده و پاداشي که به فضل و رحمت خود به بندگان عنايت ميکند به عنوان حق مردمان بر خودش به رسميت شناخته. تکاليف الهي جز ارشاد بشر به مصالح واقعي خودش نيست. اين دستورها و اوامر براي سود ذات مقدس خدواند نيست، او منزه و مستغني از همه آنهاست. پاداشي که براي اين اطاعتها مقرر فرموده لطف و عنايت است.
در عين حال نام اين لطف و عنايت را "حق” گذاشته است و خود را به عنوان مديون بشر به اجر و ثواب نام برده است. از جمله خصوصيات حق که امیر المومنین علي(علیه السلام) ذکر فرموده يکي اين است که در زبان و سخن خيلي آسان است و در عمل و تحقق مشکل.ميفرمايد: در مرحله سخن و توصيف و شرح دادن و ذکر مزايا و خوبيها هيچ ميداني به وسعت ميدان حق نميرسد. چقدر خوب و آسان ميتوان در اطراف حق گفت و نوشت و توصيف کرد که در اطراف هيچ چيز ديگر اين طور نميتوان ميدانداري کرد. هيچ چهرهاي مانند چهره حق زمينه توصيف و ستايش ندارد، ولي در مرحله عمل هيچ ميداني از ميدان حق تنگتر و صعبالعبورتر نيست و چقدر عبور از آن گردنهها دشوار است. خصوصيت سومي که براي حق ذکر کرده اين است که رعايت حق در جامعه بدون تعاون و همدرد بودن و همکاريهاي اجتماعي ميسر نيست. يک فرد هر اندازه کامل و منزه باشد، هر اندازه سابقهاش در حق زياد باشد، از کمک و همکاري ديگري بي نياز نيست. هيچ کس نميتواند بگويد من اجل شأناً هستم از اينکه ديگري بخواهد مرا در کار حق کمک کند، و هيچ کس هم هر اندازه در نظرها کوچک و حقير باشد پايينتر از اين نيست که کمک کار و مددکار ديگران باشد.
نبايد چنين تصور کرد که فلان شخص کم شخصيتتر از اين است که او را در همکاريهاي اجتماعي در راه خير به بازي بگيريم. نه هيچ کس در سطح عاليتر از همکاري در کار خير قرار گرفته و نه کسی در سطح پايينتر از آن قرار گرفته. اينکه خداوند در قرآن کريم فرموده در نيکوکاري و در تقوا معاون و کمک کار يکديگر بوده باشيد، همه افراد را از عالي و داني، عالم و جاهل، قوي و ضعيف، ارباب و نوکر، همه را با هم فرا گرفته است. اينکه هر کسي خودش را در سطحي بالاتر از همفکري و همکاري با ديگران بداند سبب ميشود که افراد جامعه اتصال و پيوستگي خود را از دست بدهند، همان طوري که يک بنا و ساختمان مادامي برپاست که اتصال و ارتباط بين مصالحي که به کار گرفته محفوظ باشد والا با انباشتن آجر و چوب و آهن و سيمان روي يکديگر بدون آنکه جوش و اتصالي بين آنها باشد ساختمان به وجود نميآيد.
رسول اکرم فرمود: مثل مؤمنين مثل ساختمان است که بعضي بعض ديگر را نگه ميدارد، يعني بين آنها اتصال و ارتباط برقرار است. خصوصيت چهارمي که امیر المومنین علي(علیه السلام)در مورد حق ذکر ميفرمايد اين است که اهل حق هرگز از اينکه تذکري به آنها داده شود ناراحت نميشوند و اگر کسي از عرضه داشتن حق بر او ناراحت ميشود از عمل به حق به طريق اولي روگردان است. مثلاً يک کاسب يا کارمند اداري يا يک راننده که مدعي است من در عمل همانطور هستم که مقتضاي حق و عدالت است اگر واقعاً در گفته خود صادق است، از تذکري که ديگران به او ميدهند که بايد چنين و چنان باشي ناراحت نميشود بلکه چون ميخواهد آن راه را برود از راهنمايي خرسند ميشود، ولي اگر در عمل دروغ ميگويد، از تذکر ديگران خوشش نميآيد. امیر المومنین علي(علیه السلام)اين جمله را درباره شخص خودش فرمود و از مردم تقاضا کرد هر تذکري داريد به من بدهيد که من از اين تذکرات خوشوقتم.
منبع: شفقنا به نقل از روزنامه آرمان
انتهای خبر/ ز.ح