۷
چند نکته

در باب جانشینی پیامبر(ص) به شورا

کد خبر: ۴۵۷۴۷
۰۷:۴۷ - ۱۷ آبان ۱۳۹۱

SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:


اگر قرار بود جانشین نبی به شورا انتخاب شود:

 اول. این کار در مورد دیگر انبیاء و جانشینانشان از سوی خداوند توصیه می شد.
دوم. نه فقط امر جانشین که احکام هم باید به شور گذاشته می‌شد. 
سوم. دیگر خدا در قرآن امر به اطاعت از افراد خاص نمی کرد.
چهارم. لزومی نداشت پیامبر صلی الله علیه و آله در منطقه غدیر مردم را 3 روز متوقف کنند.
پنجم. مبحث پیشوای بد و پیشوای خوب در قرآن مطرح نمی شد چون در شور و شورا  احتمال انتخاب افراد شرور هست و از خداوند بعید است چنین احتمالی را ندیده باشد. و یا این‌که به خاطر این احتمال پیروان پیشوای بد را وعده‌ی عذاب دهد.

ششم. خلیفه اول انتخاب نفر بعد را به شورا می‌سپرد نه آن‌که خودش اقدام کند و جانشین انتخاب کند.


منبع: فطرت (با اندکی تلخیص و تصرف)
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۶
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۷
نظرات بینندگان
حسين
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۵۳ - ۱۳۹۱/۰۸/۱۷
بسم الله الرحمن الرحيم.نكته هفتم : خداوند در آيه 168 سوره بقره نمي فرمود :...ولا تتبعوا خطوات الشيطان... وبسياري از مسلمين را در طول تاريخ اسلام، گرفتار عقوبت دنيوي واخروي انتخاب غير الهي شان نميكردو در آيه 41 سوره قصص اشاره به... ائمه يدعون الي النار ... نمي فرمود. نكته هشتم: وقتي انتخاب شورايي خليفه(بفرض اينكه واقعا شورايي بوده باشد) مورد قبول خدا باشد، ديگر تفاوت قائل شدن بين ائمه يدعون الي النار وائمه يهدون بامرنا (آيه73 سوره انبياء) بي معني ميشد. نكته نهم:درصورت تاييد انتخاب شورايي ازطرف خدا(بفرض صحت)،باآيه 36سوره احزاب، تناقض پيش مي آيدكه فرموده است: وقتي خدا ورسولش تصميمي بگيرند ديگر هيچ زن ومرد مومني اختياري در آن كار ندارند. خداهم در آيه ولايت(54مائده) وآيه اولي الامر (59 نساء) وپيامبر صلي الله عليه وآله هم در غدير وبسياري موارد ديگر،آن هم به امر خدا ،تكليف را مشخص كرده اند.
علی
-
۱۵:۱۴ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۵
اگر خداوند قصد جانشینی علی را داشت صراحتاً در قرآن به آن اشاره می شد.

اگر پیامبر علی را برای جانشینی در نظر داشت،امامت نماز در سه روز پایانی عمرش را به علی می داد نه ابوبکر!

اصول دین شوخی بردار نیست و باید صریح و بدون ابهام در قرآن به آن اشاره شود،مثل توحید،نبوت و معاد حال شما می گویید امامت اصول دین است که با چند آیه مبهم و در لفافه چیزی ثابت نمی شود،خداوند اسلام را فرستاد تا ابهام ها را رفع کند نه بر ابهام ها بیفزاید!
محمد علی
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۴۹ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۱
اعوذ بالله من الشیطان العین الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین.والصلاه و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین. ابوالقاسم محمد و آله الطیبین و الطاهرین . واَلعنه الدَائمه علی اعدائهم و مخالفیهم و معاندیهم اجمعین من الآن الی یوم القیامه و یوم الدَین.
علی آقا می دونم که اگه جوابت رو بدم دیگه خبری ازت نمیشه. مثل بقیه ی سنی ها. بارها این اتفاق افتاده که امثال تو یه نظر دادن بقیه هم جوابشون رو دادن و دیگه اون شخص کم آمرده و رفته . امید وارم که تو مثل اون دوستای قبلی ات نباشی. و به صورت عقلی عقلی عقلی و هزاران بار دیگه میگم عقلی
جوابم رو بدی . بسیار خوب:
اگه این جوریه که شما میگین و خدا باید اسم جانشین پیامبر(ص) رو تو قرآن بیاره ÷س چرا اسم ابوبکر تو قرآن نیست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
هرچند در احادیث ما زیاد است که تفسیر آیه ی سوم سوره ی زخرف ام الکتاب حضرت مولی الموحدین(ع) اند, ولی از آن میگذرم.
به هرحال این که امامت از اصول دین است ساده است. چون بالاخره پیامبر(ص) باید جانشینی برای خود تعیین کند که احکام را به مردم بگوید . من از شما متعجبم . چرا امامت نباید از اصول دین باشد؟
اما آیات ولایت از جمله در سوره ی مائده بسیار است. 33 احزاب و آیه ی مودت و آیه ی مباهله را هم در نظر داشته باشیم,
آیتین 1 و2 سوره ی نبا هم در تفاسیر ما اختلاف بین شیعه و سنی بوده که نبا عظیم یعنی حضرت امام علی(ع).
اما این که میگویید پیامبر(ص) در سه روز قبل از عمر خویش ابوبکر رو برای اقامه ی نماز انتخاب کردند این حرف رو برای خودتون نگه دارید. و هروقت در کتب ما چنین چیزی بود و از نظر رجالی رد نشد به روی چشم. ما قبول میکنیم.
ابطال ابویبکر خیلی آسونه. توی کتب خودتون احادیث بسیاره. از جمله فرائدالسمطین. در مورد داستان آتش زدن درب خانه ی خلیفه ی پیامبر و شهید کردن دخت پیغمبر(ص) . اینم حرفه جدید شماست. تا دیروز می گفتین پیامبر (ص) العیاذ بالله بعد از خود خلیفه انتخاب نکرد. امروز برای این که جلوی شیعه کم نیارید میگین ابوبکر رو انتخاب کرد. این مسخره بازی هارا کنار بگذارین بیایید به حبل الله (ع) بگرایید نه این که معاند باشید.
منتظر کامنت بعدی شما البته اگه عقلی عقلی عقلی عقلی عقلی عقلی عقلی عقلی و هزارن بار دیگر میگویم عقلی باشد.
در ضمن نام مبارک حضرت(ع) رو از روی اسمتون بردارین. با نام ابوبکر دفعه ی بعدی بیای بهتره . البته اگه بیای.
لعنت به آن کسی که به ناحق خلیفه شد
لعنت به آن که پایه گذار سقیفه شد
تکفیر دشمنان علی(ع) رکن و کیش ماست
هرکس محبَ فاطمه (س) شد قوم و خویش ماست.
والسلام علی من اتبع الهدی
اعضای محترم سایت شیعه نیوز:
لطفا به طور کامل درج بفرمایید چون کلمه به کلمه ی این نظر مهمه. سایتتون زیر سواله اگه نظر یک سنی رو چا÷ کنین ولی نظر خودمون شیعه هارو که برای توجیحه چاپ نکنین.
مرتضي
Iran, Islamic Republic of
۱۲:۱۹ - ۱۳۹۱/۱۰/۱۳
چقدر صريح؟ صريح تر از اينكه عقل كل جهان هستي سه روز مردم را در سرزمين گرم معطل كنند؟ پنهان كردن تاريخ را نميتوان به خدا و رسول نسبت داد
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۱:۴۷ - ۱۳۹۱/۱۰/۰۷
تمام احادیثی که شما دارید همه از ابوهریره است کسی که پیامبر او را در ردیف گربه ماده قرار داد
Tanha
Iran, Islamic Republic of
۱۳:۲۷ - ۱۳۹۱/۱۱/۲۴
خوب بود ولی سرعتش کم بود خیلی دیر میاد
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۱۵:۱۱ - ۱۳۹۲/۰۲/۰۲
من از دوستان شیعه سه تا سؤال می کنم امیدوارم منطقی به سؤالاتم جواب دهند:
سؤال أول: چرا در قرآن کريم حتی یک آیه صراحتا(عرض کردم صراحتا) به موضوع امامت ائمه شما اشاره نکرده است؟ زیاد زحمتتان نمی دهم، آيه صریح در باره اثبات أئمه ی اثنا عشر ویا حتی آیه صریح در باره امامت حضرت علی علیه السلام نمی خواهم. (همه اینها پیشکش خودتان) فقط آیه ای را ذکر بفرمایید که صراحتا اشاره کرده باشد که پیامبر لازم است بعد از خود جانشین انتخاب کند، واعتقاد به اصل امامت یکی از ضروریات دین است، و اگر کسی به آن معتقد نباشد، کافر است یا حد اقل گمراه است. امیدوارم رکعتهای نماز و طریقه وضو و... را بهانه نکنید چون کلیات همه اینها در قرآن آمده است، وپیامبر تنها به جزئیات آن اشاره فرموده اند.دوازده امام شما بماند، فقط بفرمایید فقط کلیات اصل امامت شما در کدام آیه صریحا آمده است، (نه با تفسیر شیعه)بطوری که هر آدم بی طرف وقتی قرآن را بخواند،خودبخود متوجه بشود، که پیامبر باید جانشین تعیین کند؟(باز هم تکرار می کنم آیه ی صریح) آيا ممكن است که قرآن در باره مسئله ای مانند استئذان و وارد شدن فرزندان به اتاق پدر و مادر بصراحت سخن بگوید، اما در باره مسئله سرنوشت سازی مانند امامت سخن نگوید، یا حد اقل در لفافه سخن بگوید، که فقط شیعیان متوجه منظور آن شوند. نکند خدا هم - معاذالله- از ابوبکر و عمر بیم داشته که در لفافه سخن گفته است!!!!!

سؤال دوم: شما چگونه تناقض اصل امامت را با ختم نبوت پیامبر حل میکنید؟ توضیحا اینکه امامت در نزد شما ادامه اصل نبوت است منهای وحی، در حالی که عملا در نزد شما بین پیامبر ومثلا امام جعفر صادق در حجیت فرقی نیست، یعنی به همان نسبت که کلام پیامبر حجت است، به همان نسبت هم کلام امام صادق در نزد شما حجت است. حال با توجه به این مسئله شما چگونه ختم نبوت را توجیه می کنید؟ بالاخره امام یا شارح است یا شارع. اگر شارح است عصمتش برای چیست؟چون لازمه عصمت حجیت قول اوست. واگر قول او مثل پیامبر حجت باشد، ختم نبوت زیر سؤال می رود. واگر شارع است پس ختم نبوت چه می شود؟ چون لازمه ختم نبوت این است که بعد از پیامبر شارعی نیاید.

سؤال سوم: چرا تعیین جانشین برای پیامبران پیشین مورد سؤال واقع نمی شود، برای مثال با وجودی که فاصله زمانی بین حضرت عیسی وحضرت محمد بیش از 550 سال بوده است، اما ثابت نشده که آنحضرت برای خود کسی را به عنوان جانشین قرار داده باشد.چرا برای حضرت عیسای غیر خاتم، عدم تعیین جانشین قبیح نیست، اما برای پیامبر خاتم قبیح است؟ در حالی که پیامبران پیشین از آنجا که خاتم النبیین نبوده اند، تعییین جانشین برای آنها توجیه دارد،(شايد توجیهش این باشد که جانشین هر پیامبر، حلقه اتصال بین او و پیامبر بعدی است) بلکه با توجه به منظق شما ضروری نیز است، اما برای پیامبر پایانبخش تعیین جانشین را لازم می دانید در حالی که با توجه به خاتم النبیین بودنش تعیین جانشین توجیهی ندارد.

باور کنید اگر به این سه سؤالم جواب قانع کننده بدهید، قسم می خورم که خود را معرفي نموده ودر تلویزیون ایران يا هر جاي ديگر تشیع خود را به ایرانیان وجهانیان اعلام کنم. ولی جواب قانع کننده...
متشکرم