وی افزود: به عنوان مثال اين جمله كه در زمان اين امام، علوم اهل بيت(علیه السلام) منتشر شد و ايشان نقش بسزايی در دسته بندی و نشر علوم و روايات، تفسير و فقه و... داشتند شايد از نظر تاريخی درست باشد؛ ولی نبايد به شكلی عنوان كرد كه اين امام را نسبت به ائمه ديگر، ممتاز كرد.
عضو هيئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی، عنوان كرد: بدون شك، اين موقعيتها و شرايط زمانی و مكانی است كه شكل فعاليت ائمه را نسبت به زمان خود، مشخص میكرد؛ يعنی بر اين باور هستيم كه اگر هر امام ديگری نيز در اين شرايط بود، نظير چنين تحولاتی را در جامعه علمی اسلامی ايجاد میكرد.
وی تصريح كرد: ما معتقديم كه از نظر واقع بين ائمه هيچ تفاوتی در علم و دانش و فضيلت و كمالات نيست و همه اين حضرات واجد درجه عالی در شئون مختلف هستند و بعد از پيامبر اكرم(صلی الله علیه) اشرف تمام بشريتاند؛ مقام امامان معصوم حتی از انبيای الوالعزم نيز افضل است؛ زيرا بر اين باور هستيم كه هيچ موجودی در تاريخ، بالاتر از پيامبر اكرم و پس از آن ائمه معصوم(صلی الله علیه) كه مصداق تمام و كمال انسان كامل هستند، وجود ندارد؛ ولی در هر زمانی زمينهای برای بروز برخی از فضايل و كمالات اين بزرگوران وجود داشته است كه موجب شده است هر كدام از اين بزرگوران اين شئون از كرامت، فضيلت و خصلت خاص را بروز و نمود دهند.
وی ادامه داد: يكی از اعصار خاص تاريخی در تاريخ امامت، عصر امامان باقر(علیه السلام) و صادق(علیه السلام) است؛ اين دوره تاريخی از چند حيث ويژگی خاصی نسبت به دوران ديگر ائمه دارد؛ يكی از اين ويژگیها، برچيده شدن برخی از محدوديتها در زمينههای خاص از جمله حديث بود؛ نكته اينجاست كه از وفات پيامبر اكرم(صلی الله علیه) ، تا آن موقع محدوديتهای بسياری نسبت به نشر روايات، احاديث و نقليات از منبع رسالت ايجاد شده بود و مسلمين مجاز به نقل از پيامبر(ص) نبودند.
قائنی تصريح كرد: اين وضعيت بسته و تنگای تاريخی كه در عرصه نقل روايات پس از پيامبر(صلی الله علیه) ايجاد شده بود، كار را به حدی رسانيد كه به دستور خليفه اول و دوم متون و مكتوبات روايی را آتش میزدند و به شدت از نشر احاديث ممانعت به عمل میآورند.
وی گفت: نقل است كه حتی هنگاميكه عايشه مقداری از احاديث را تنظيم كرده بود، مورد مواخذه پدر و يا خليفه دوم قرار گرفت و حتی از او خواستند كه اين نوشته را معدوم كند؛ به طور كلی از آن زمان به بعد فشارهای بسيار زيادی از جانب حكام برای نقل احاديث ايجاد شد و اين مسايل و شرايط سخت تا زمان عمربن عبدالعزيز ادامه داشت؛ اين خليفه كه معاصر زمان امامت امام سجاد(علیه لاسلام) بود، اين روند را قطع كرد و اجازه كتابت و نقل احاديث و روايات را صادر كرد؛ البته ناگفته نماند، خلفای پيشين توجيهاتی را نيز برای سوزاندن روايات و جلوگيری از نقل احاديث برای مردم و علما مطرح میكردند، از آن جمله كه اگر اين روايات منتشر شود، امكان خلط بين محتوای قرآن و احاديث ايجاد میشود و مردم به گمراهی و سردرگمی دچار میشوند كه اين توجيه، به هيچ عنوان توجيه مناسبی نبود چون كاركردهای اين دو حوزه مشخص بود؛ وانگهی آنچه مشخص است، آن است كه مسايل سياسی، مهمترين دليل ممنوعيت نقل احاديث بود و برای پوشش اين مسئله، به چنين توجيهاتی روی آورده می شد.
مدرس مركز فقهی ائمه اطهار(علیه السلام)، عنوان كرد: پس از دستور لغو ممنوعيت نقل حديث و روايات در زمان عمربن عبدالعزيز، پس از رحلت نبی مكرم اسلام، به طور كلی وضعيت عوض شد؛ از آن به بعد علم و دانش رونق پيدا كرد و نقل احاديث و روايات در حوزههای مختلف جانی دوباره به پيكره جامعه اسلامی داد؛ ولی نكته قابل تامل آن بود كه با توجه به اينكه از تاريخ ممنوعيت نقل حديث پس از رحلت پيامبر(صلی الله علیه) ، تا آن زمان، يك صد سال فاصله است؛ با اين شرايط، بسياری از احاديث به سبب مسايل خاص مرور زمان و وجود افراد سودجو و ناآگاه، از سنديت برخوردار نبود؛ در اين بين، بسياری از احاديث نيز يا معدوم شده بودند و يا بقای آن به شكل نقل سينه به سينه بود.
اين پژوهشگر حوزه دين و تاريخ اسلام، عنوان كرد: آگاهان به علم و حديث و روايت میدانند كه با صدسال فاصله ممكن است چه بلايی بر سر روايات و احاديث بيايد و حتی اگر نگوييم تعمدی در تصرفات بوده است، اين روايات از نظرات مختلف دارای مشكلات بسياری بودند؛ وجود اين مشكلات باعث شد كه كسانی كه خود را از منبع اصلی فيض يعنی ائمه اطهار(علیه السلام) دور كنند، اين مشكلات را حس كنند و با آن به شدت درگير باشند؛ اين اهل بيت(علیه السلام) و ائمه اطهار(علیه السلام) هستند كه به واسطه وصل كامل به جريان نبوت و امامت، میتوانستند روايات ناب نبوی را برای مردم بيان كنند و درست را از نادرست مشخص كنند كه در زمان امام صادق(علیه السلام) اين مشكل با روايات فراوانی كه ايشان از منبع اصلی فيض، نقل میكردند، برای اصحاب معرفت، از بين رفت؛ به همين دليل اين مشكلات در ميان علمای اهل سنت از ديرباز در خصوص منابع روايی وجود داشته و دارد.
وی ادامه داد: در حوزه فقه و فقاهات و نشر علوم حديثی و روايی و تفسيری و فقهی و...، تفاوت بسياری ميان ائمه اطهار(علیهم السلام) و ساير افرادی بود كه در اين حوزه به فعاليت میپرداختند و از آنها به نام علمای عصر نام میبردند، وجود داشت كه آن هم دسترسی اين بزرگوران به منابع اصيل فيض و كمال و علم و معرفت بود كه ديگران در رسيدن به اين درجه و اين منابع، ناتوان بودند و از اين جهت است كه نقطه مميزه اين مكتب با مكاتب ديگر مشخص میشود.
عضو هيئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامی، عنوان كرد: از جمله منابع فيض و كمال اهل بيت(صلی الله علیه) نسبت به ديگران، دسترسی به كتاب مرجع علم دينی بود كه به املای پيامبر(صلی الله علیه) و دست نويس امام علی(علیه السلام) رسيده و به «كتاب علی» مشهور است، بود كه متاسفانه برخی از جهال، بيان میدارند كه شيعه قرآنی غير از كتاب معتبر قرآن كريم دارد كه آنها همين كتاب را منظور نظر دارند؛ روايات به صورت متواتر و كاملا موثق وجود دارد كه اين كتاب با املا پيامبر اكرم(صلی الله علیه) و كتابت امام علی(علیه السلام) نوشته شده است و اين كتاب از آن حضرت به امام بعد از خود و از آن به بعد منتقل شده است و هم اينك نزد حضرت بقيه الله(عجل االه تعالی فرجه الشریف) است.
وی گفت: ائمه گاهی وقتها به برخی از شيعيان خالص خود اين كتاب را نشان میدادند و اين كتاب يكی از از منابع اصلی علم آنها بوده است كه باور به اين مسئله حق، كافی است كه تفاوت آشكار مكتب اهل بيت (علیه السلام) را به انديشههای ديگر مشخص كند؛ در اين كتاب مباحث فقهی كاملی وجود دارد كه ائمه ما به خصوص امام صادق (علیه السلام) در بحث احكام ديات از همين منبع، مباحث كاملی را كه از پيامبر(صلی الله علیه) به طور كامل به ايشان رسيده است را ارائه فرمودند.
اين استاد حوزه، عنوانكرد: درابتدای آزادی حديث و گرفتاریهای سياسی خلفای وقت، فرصتی شكل گرفت كه اين دو امام بتوانند اين معارف را در اختيار مسلمين قرار دهند؛ نكته آخر اينكه شيعه تنها، شيعه جعفری نيست، بلكه شيعه علوی، حسنی، حسينی، رضوی، مهدوی و... است و همه ائمه ما، در سعادت دنيا و آخريت بشريت، نقش آفرين و مكمل اصلی رسالت انبيا به ويژه رسول خاتم، حضرت محمد(صلی الله علیه) بودند.