SHIA-NEWS.COM شیعه نیوز:
بدون شک مجازاتهاى الهى در این دنیا و قیامت جنبه انتقامى ندارد، بلکه کلیه آنها در حقیقت ضامن اجرایی براى اطاعت از قوانین و در نتیجه پیشرفت و تکامل انسانها است. بنابراین هر چیز که این ضامن اجرایی را تضعیف کند، باید از آن دوری و احتراز کرد تا جرات و جسارت بر گناه در مردم پیدا نشود. از سوى دیگر نباید راه بازگشت و اصلاح را به کلى بر روى گناهکاران بست بلکه باید به آنها امکان داد که خود را اصلاح کنند و به سوى خدا، پاکى و تقوا باز گردند. شفاعت، در معناى صحیح آن براى حفظ همین تعادل است و وسیلهاى است براى بازگشت گناهکاران و آلودگان و در معناى غلط و نادرست آن، تشویق و جرات بر گناه است.
کسانى که جنبههاى گوناگون شفاعت و مفاهیم صحیح آن را از هم تفکیک نمی کنند، گاه به کلى منکر مسئله شفاعت شده، آن را با توصیه و پارتىبازى برابر مىدانند! و گاه مانند وهابیان آیه شریفه که مىفرماید: «لا یُقْبَلُ مِنْها شَفاعَةٌ» یعنی در قیامت از کسى شفاعت پذیرفته نمىشود بدون توجه به آیات دیگر دستاویز قرار داده و به کلى شفاعت را انکار می کنند.
ایرادهاى مخالفان شفاعت را در چند مطلب مىتوان خلاصه کرد: 1. باور به شفاعت روح کوشش را تضعیف مىکند؛ 2.باور به شفاعت باعث تشویق به گناه و رها کردن مسؤولیتها است؛3. باور به شفاعت یک نوع شرک و چندگانه پرستى و مخالف قرآن است؛ 4. باور به شفاعت به معنای دگرگون شدن احکام خداوند و تغییر اراده و فرمان او است!! اما همه این ایرادها از آنجا ناشى می شود که مفهوم قرآنى شفاعت با شفاعتهاى انحرافى رایج در میان عوام مردم اشتباه گرفته می شود.
معنای لغوی و اصطلاحی شفاعت
گاهی تصور میشود که شفاعت نوعی «پارتی بازی» و وسیله تراشی برای به هم زدن قوانین است و نتیجه آن، به دست آوردن موقعیت ها، بدون شایستگی لازم است. اما باید توجه داشت که شفاعت از اصول مسلم اسلام است و هر کس که آشنایی مختصری با قرآن و احادیث اسلامی و عقاید مسلمانان جهان در تمام اعصار و قرون داشته باشد میداند که نوید شفاعت به افرادی که شایستگی شفاعت را دارند، مطلبی است قطعی و آن چنان نیست که بتوان درباره آن شک و تردید به خود راه داد.
آیت الله جعفر سبحانی در کتاب خود با عنوان"دوست نماها" در توضیحی درباره شفاعت میگوید: شفاعت در لغت، به معنای «ضمیمه کردن چیزی به چیز دیگر و جفت نمودن آن» است و در اصطلاح مذهبی، یعنی کمک اولیای خدا (پیامبران، امامان و مردم صالح و درست کار) به افرادی که در طول زندگی، مرتکب لغزش هایی شده اند. البته کمک به نجات افراد گنهکار، دو صورت دارد: یک شکل آن، به اصطلاح پارتی بازی، ظلم و ستم و تبعیض نارواست و شکل دیگر آن، یک نوع درس تربیت، روزنه امید و وسیله تکامل. اگر به افرادی بدون هیچ گونه شایستگی بی جهت کمک شود و بر دیگران مقدم داشته شوند، این کار نوعی تبعیض ناروا و تشویق مردم به گناه و تأمین دادن به آنها در برابر جنایات است.
این همان شفاعت غلط و ناروایی است که جنایت کاران و گنه کاران را جسور و جری میسازد و امید به چنین شفاعت پنداری، سبب میشود افراد مجرم از انجام دادن هیچ جنایتی کوتاهی نکنند. مسلماً هدف آیات، این نوع شفاعت نیست که عقل و خرد آن را محکوم می کند. اما اگر بعضی از گنه کاران، به دلیل پیوندهای معنوی که با خدا داشته اند و به سبب ارتباط ایمانی که با اولیای پروردگار برقرار کرده بودند، مورد کمک شفیعان در روز رستاخیز قرار گیرند، در این صورت نوید شفاعت نه تنها موجب تشویق و مستلزم تبعیض ناروا نیست، بلکه عین عدالت و وسیله تربیت و بازگشت افراد گنه کار از نیمه راه است.
همان طور که قرآن مجید بیان می کند: شفاعت اولیای خدا منوط به اذن پروردگار جهان است و تا اجازه خدا نباشد هیچ کس نمی تواند شفاعت نماید. ناگفته پیداست که اذن الهی بی جهت و بدون حکمت نخواهد بود و اذن خدا شامل حال کسانی می شود که برای عفو و اغماض شایستگی دارند و اگر در طول زندگی، لغزش و گناهی داشتند، به مرحله پرده دری و طغیان نرسیده و اگر رابطه خود را در بعضی از جهات ضعیف کرده اند، به کلی آن را از بین نبرده اند. چنین افرادی که پیوندهای گوناگون خود را با حق و حقیقت نگسسته اند، مشمول و شایسته شفاعت می شوند.
نویدشفاعت؛ هشداری به گنهکاران
نوید شفاعت با این شرط، خود هشداری است به افرادی که گاهی مرتکب گناه میشوند تا به هوش باشند و هر چه زودتر از ادامه گناه بازگردند و همه پیوندها را نگسلند و پرده ها را ندرند و از شعاع شفاعت دور نگردند، که در غیر این صورت، راه نجاتی برای آنان نخواهد بود. همین احساس و توجه، در بازگشت افراد گنه کار به راه حق و تجدید نظر در برنامه های غلط تأثیر می گذارد و در حقیقت روزنه امیدی برای پاک کردن زندگی از نقاط تاریک محسوب می شود.
شفاعت درباره افراد لایق و شایسته، جز روزنه امید برای امکان تجدید حیات دینی و اخلاقی چیز دیگری نیست و مخصوص کسانی است که روابط خود را با خدا و اولیای دین حفظ کرده اند، اما کسی که دارای اعمال نیک نبوده و از ایمان به خدا بهره نداشته باشد و عمری را در گناه و فساد به سر برده است، هرگز مشمول شفاعت نمی شود.
پی نوشت:
1- سوره نساء، آیه 48
منبع : شبستان