شیعه نیوز | علیرضا رحمانی در یادداشتی نوشت: گونههای دینداری ایرانیان دچار تغییرات مهم و جدی شده است و صورتهای جدیدی از دینداری در ایران شکل گرفته یا در حال شکلگیری هستند.
به گزارش «شیعه نیوز»، علیرضا رحمانی، دکترای جامعهشناسی گرایش بررسی مسائل اجتماعی ایران، در یادداشتی به موضوع وضعیت دینداری در ایران پرداخته که در ادامه میخوانیم:
اوایل دهه پنجاه شمسی است که پژوهشی در سطح ملی در ایران انجام میشود. علی اسدی و مجید تهرانیان، که یکی جامعهشناس و دیگری تحصیلکرده اقتصاد سیاسی بود، مجریان این طرح ملی هستند. این طرح به دنبال چه بود؟ فرض کنید وسط یک جمعیت متراکم ایستادهاید، مثلاً یک بازار شلوغ. صداهایی از اطرافتان میشنوید و کارها و رفتارهای آدمهایی که اطراف شما هستند را میبینید. شما میتوانید در خصوص شعاع دو متری خودتان اظهارنظرهایی کنید، اما در مورد اینکه در کل این بازار چه میگذرد، چیز زیادی نمیدانید یا اگر فکر میکنید میدانید، در اشتباه هستید!
هدف آن پژوهش، دستیابی به تصویری کلان در مورد ذهنیت ایرانیان نسبت به موضوعات مختلف در زمینههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، دینی و... بود. چنانکه از محتوای این پژوهش برمیآید، جریانی دینی در زیرپوست جامعه ایرانی در حال شکلگیری بوده است که به فاصله اندکی در قالب انقلاب اسلامی خود را نمایان میسازد. عباس عبدی و محسن گودرزی یافتههای این پژوهش را در کتابی به نام «صدایی که شنیده نشد» گردآوری کردهاند.
ارزشها و نگرشهای ایرانیان
این پژوهش در قالب طرح «ارزشها و نگرشهای ایرانیان» در سالهای پس از انقلاب نیز تکرار شد. هر دور از این تحقیق با عنوان یک «موج» از طرح ارزشها و نگرشها شناخته میشود که موج اول تا چهارم آن به ترتیب در سالهای ۱۳۷۹، ۱۳۸۲، ۱۳۹۴ و در نهایت ۱۴۰۲ انجام شدند. نتایج موجهای اول تا سوم تا مدتها محرمانه تلقی میشد و پس از گذشت چندین سال از انجام موج سوم، بهصورت عمومی منتشر شد.
نتایج موج چهارم طرح ارزشها و نگرشهای ایرانیان، هرچند بنا بود محرمانه باشد، بهصورت غیررسمی و ناخواسته منتشر شد و در همان سال در دسترس عموم قرار گرفت. تغییرات به وجود آمده در ارزشها و نگرشهای ایرانیان در موج چهارم و سرعت تحول آنها نسبت به موجهای پیشین، تقریباً همه را شگفتزده کرد. تغییراتی که در بسیاری زمینهها نشانگر افزایش پرشتاب تحولات هستند.
دین در میان ایرانیان
یکی از زمینههایی که در تمامی این پیمایشها مورد سنجش بوده است، ارزشها و نگرشهای دینی ایرانیان است. سوالات این پژوهش در هر دوره تغییراتی داشتهاند، اما سوالات یا بهاصطلاح گویههایی وجود دارند که در میان این پژوهشها و در سالهای مختلف یکسان هستند. بخشی از این سوالات تکرارشونده را میتوان در حوزه دین یافت. به علاوه، سازمانهای دیگری نیز پیمایشهای جداگانهای در موضوع دین در سطح ملی انجام دادهاند که میتوان گویههای مشترکی میان آنها و موجهای ارزشها و نگرشهای ایرانیان یافت.
وضعیت دین در ایران
سوالی که اینجا برای بسیاری مطرح میشود این است که دینداری در ایران چه وضعیتی دارد و دچار چه تغییراتی شده است؟ شاید با توجه به توضیحی که در خصوص پیمایشهای ملی در حوزه دین ارائه شد، تصور کنید که میتوان پاسخ این سوال را مبتنی بر یافتههای پیمایشهای مذکور بیان کرد. اما پاسخ منفی است! چرا؟ چرایی آن به ماهیت موضوعی مثل دینداری بازمیگردد که بسیار پیچیده و ذوابعاد است.
با توجه به ماهیت پیچیده این پدیده، نمیتوان بهراحتی در خصوص وضعیت دینداری در ایران اظهارنظر کرد. بسیاری از ابعاد دینداری مربوط به اموری میشود که از دسترس پیمایشهای اینچنینی به دور هستند و بعضاً با پژوهشهای کیفی و عمیق میتوان در مورد آنها مطالعه کرد.
یک پژوهش مستقل در حوزه دین در ایران
هرچند نمیتوان ادعایی کلی و تمام و کمال در مورد وضعیت دینداری در ایران مبتنی بر دادههای موجود ارائه کرد، اما میتوان بخشهایی از این پدیده را مبتنی بر تحلیل مجدد همین پیمایشها با نگاهی دقیقتر شناخت. در پژوهشی با عنوان «تحلیل روند تغییرات دینداری در ایران» ۱۳ مورد پیمایش ملی مبتنی بر روش تحلیل ثانویه مورد بررسی قرار گرفتهاند. حدود ۱۰ گویه یا پرسش مشترک میان پیمایشها (تمامی یا بخشی از آنها) انتخاب شدهاند و روند تغییرات آنها از سال ۱۳۵۲ تا ۱۴۰۲، یعنی در یک بازه ۵۰ ساله، مورد بررسی قرار گرفته است.
آنچه میتوان از کلیت این تحلیل برداشت کرد، کاهش گرایشهای دینی در رویکرد و رفتار ایرانیان است که تقریباً در تمامی شاخصهای مورد بررسی (به جز یک مورد که مربوط به فراغت دینی میشود) قابل مشاهده است.
آیا دینداری ایرانیان کاهش یافته است؟
هرچند که این تحلیل ثانویه از پیمایشهای ملی نشانگر کاهش در شاخصهای مرتبط با دینداری است، اما برای طرح چنین ادعایی که دینداری ایرانیان کاهش یافته است، نمیتوان تنها به چنین تحلیلی اکتفا کرد. علت آن است که دینداری پدیدهای سیال و در حال دگرگونی است که نمیتوان با شاخصهایی ثابت در تمامی دورهها آن را اندازهگیری کرد.
چنین تحلیلهایی، فارغ از تغییر گونههای دینداری، به ترسیم وضعیت میپردازند که از این حیث کامل نیستند. به نظر میرسد برای طرح چنین ادعایی نیاز داریم تا ابعاد بسیار گستردهتری را در حوزه دینداری ایرانیان مطالعه کنیم. در حال حاضر شاید بتوان به این ادعا بسنده کرد که «گونههای دینداری ایرانیان دچار تغییرات مهم و جدی شده است و صورتهای جدیدی از دینداری در ایران شکل گرفته یا در حال شکلگیری هستند.» اما اینکه این گونههای جدید چه ویژگیهایی دارند، خود داستانی جداگانه و مفصل خواهد داشت.