شیعه نیوز | تحلیلگران ترکیه بر این باورند که برخلاف ادعاهای ظاهری، مساله سوریه برای دولت اردوغان، چیزی فراتر از مباحث امنیتی و تحرکات سیاسی کردها است.
به گزارش «شیعه نیوز»، این روزها اگر یکی از روزنامههای مشهور چاپ آنکارا و استانبول را مرور کنید، میتوانید به وضوح ببینید که اغلب تحلیلگران سیاسی ترکیه، درباره اهداف دولت و مقامات این کشور در سوریه، اظهار نظر میکنند.
طی هفتههای گذشته، مقامات دولت ترکیه و به ویژه رجب طیب اردوغان رییس جمهور و هاکان فیدان وزیر امور خارجه، بارها اعلام کردند که وقایع سوریه را از نزدیک دنبال میکنند.
سفر ابراهیم کالن رییس سرویس اطلاعاتی میت و هاکان فیدان وزیر امور خارجه کابینه اردوغان به دمشق و همچنین سفر شیبانی وزیر امور خارجه سوریه به آنکارا، نشان دهنده این است که دولت برآمده از حزب عدالت و توسه، نقشه راه و برنامههای مفصلی درباره سوریه دارد.
قبلاً مقامات آنکارا بارها به این اشاره کردهاند که مهمترین دغدغه آنها درباره تحولات سوریه، تاثیر مستقیم تحولات این کشور بر امنیت ملی ترکیه است.
آنان میگویند، قدرت گرفتن نهادهای اقماری گروه تروریستی پ.ک.ک در شمال سوریه و حمایت آمریکا از این گروه، موجب نگرانی درباره منافع و امنیت ملی ترکیه شده است. اما حالا اغلب نویسندگان مقالات و یادداشتهای سیاسی و تحلیلی، بر این باورند که برخلاف ادعاهای ظاهری، مساله سوریه برای دولت اردوغان، چیزی فراتر از مباحث امنیتی و تحرکات سیاسی کردها است.
بایرام اوغلو: مساله، فراتر از تحرکات کردها است
علی بایرام اوغلو از تحلیلگران مشهور ترکیه درباره تحولات سوریه و اهداف اردوغان در این کشور نوشته است: «می خواهید به شما بگویم، دولت اردوغان، از کدام زاویه به سوریه مینگرد؟ بگذارید با این جمله شرع کنم: خطاست اگر تصور کنید که بنا به ادعای مقامات دولت اردوغان، مساله در سوریه، فقط مربوط به امنیت ملی ترکیه و تحرکات سیاسی کردها است. باور کنید مساله خیلی فراتر از این است. اگر از منظر ژئوپلیتیک بنگرید، سوریه همچون موقعیت مرتفعی است که بر کل خاورمیانه مسلط است. یادمان باشد که سوریه، با فلسطین، لبنان، عراق و اسرائیل همسایه است. خط ساحلی وسیعی به سمت شرق و شمال مدیترانه دارد. بنابراین، اهمیت استراتژیک آن به حدی است که هیچ کنشگری از جمله ترکیه، نمیتواند چشم بر آن ببندد. علاوه بر این، باید به خاطر بیاورید که سوریه، دارای طولانیترین مرز زمینی با ترکیه است و به آسانی میتوانیم بگوییم، دروازه خاورمیانه است. پس تمام موازنههای قدرت در خاورمیانه، ربط مستقیمی به این سرزمین دارد. ترکیه نیز هم به فکر مساله موازنه است، هم مشارکت در بازسازی و حضور در بازار، هم رفع تهدیدات امنیتی».
بایرام اوغلو در ادامه نوشته است: «دنیای قدرت سیاسی و چند و چون حفظ موازنه، تصویر سوریه را به شکلی که در بالا گفتم، تبدیل به یک نقطه عطف مهم کرده است. احتمالاً دولت اردوغان هم تمام این جزئیات را به دقت بررسی کرده است! یادمان باشد که سوریه برای ترکیه، دو معنا و کارکرد همزمان دارد: نخست این که از دید آنکارا، تحرکات کردها در شمال سوریه، همچون یک تهدید ملی قلمداد میشود. اما در عین حال، از دید رویکردهای سیاسی و اجتماعی حزب عدالت و توسعه، سوریه همان چیزی است که باید در افقِ فکری و تبلیغاتی حزب، به ابزار و نقطهای برای خدمت به شعار ترکیه بزرگ و قدرتمند تبدیل شود. پس ما با دو مفهوم مهم روبرو هستیم: تهدید و افق».
این تحلیلگر ترکیه درباره کارنامه سیاسی دو دهه اخیر ترکیه در پرونده سوریه نوشته است: «سیاست خاورمیانهای حزب عدالت و توسعه طی سالیان متمادی، فراز و نشیب فراوانی داشته است. سیاستی در دوره داود اوغلو تعریف شد، که با توجه به شرایط و فرصتها مسیر خود را تغییر داد، اما جهت اصلی خود را حفظ کرده است. سه عنصر این نقشه راه سیاسی ترسیم شده به دست داود اوغلو، عبارتند از: 1.تبدیل ترکیه از یک کشور پیرامونی - وابسته به یک کشور کانونی و بازی ساز در این حوزه جغرافیایی. 2.افزایش زمینههای نفوذ منطقهای. 3.مرزهای طبیعی و فرهنگی ترکیه در خاورمیانه، فراتر از مرزهای رسمی - ملی است و به ویژه در شرایط بحرانی، ایجاد خط امنیتی باید بر اساس مرزهای طبیعی باشد و نه مرزهای رسمی روی نقشه! بعدها که روسیه و ایران در پرونده سوریه از دست بالا برخوردار شدند و روند آستانه در سال 2015 آغاز شد، دیدیم که میدان عمل آنکارا و سیاست خط امنیتی آن تا حدی مختل شد».
احمد داود اوغلو نخست وزیر و وزیر امور خارجه اسبق ترکیه، در ترسیم حوزههای نفوذ فرامرزی ترکیه، قائل به خط امنیتی حساس ترکیه به جنوب سلیمانیه-کرکوک، همچنین خط اربیل - موصل و نهایتاً خط دیگری به نام رقه، حلب، ادلب، لاذقیه بود. بین سالهای 2016 تا 2020، مقامات دولت اردوغان به شکلی اغراقآمیز درباره تهدیدات کردها در شمال سوریه اظهار نظر کردند و جرابلس، عفرین، رأسالعین و تل ابیض از طریق عملیاتهای مختلف نظامی تصرف شدند و تلاشهایی برای دور نگه داشتن نیروهای کُرد از مرزها صورت گرفت و بعدها ترکیه قبل از سقوط دولت اسد، معارضین مورد حمایت خود در ادلب را تجهیز کرد.
بایرام اوغلو درباره نگرش کنونی دولت اردوغان به سوریه نوشته است: «به نظر میرسد فروپاشی دولت سوریه به ترکیه اجازه داد تا به سرعت به همان مسیر اصلی خود بازگردد. به عبارتی، اشتهای ترکیه باز شد و از این پس مسئله کردها تنها موضوع سیاسی ترکیه از نظر سوریه نیست. ترکیه از یک سو، با افزایش قدرت نظامی و نفوذ سیاسی، در شکلگیری رژیم جدید در سوریه مشارکت میکند و به طور خلاصه، میخواهد بازی ساز باشد. چرا که نفوذ در سوریه، راهی برای گسترش حوزه نفوذ سیاسی در خاورمیانه است. این مساله آن قدر برای اردوغان و باغچلی اهمیت دارد که دُور جدیدی از مذاکره با اوجالان و پ.ک.ک را آغاز کردند تا امکان مهار و خلع سلاح کردها در شمال سوریه به دست بیاید و در غیر این صورت، باز هم از مداخله نظامی سخن به میان خواهند آورند. این استراتژی و هدف احتمالی است. اما مسیر و همچنین درصد احتمال پیروزی اردوغان در این پرونده، محل بحث است. چرا که تعدد کنشگران و ارتباط این موضوعات با آمریکا، اسراییل، عربستان و دیگران، مسیری را به ما نشان میدهد که الزاماً هموار و آسان نیست و نیاز به مذاکره، امتیاز دادن، چانه زدن و سازش دارد».
گفتنی است که در روزهای اخیر، روزنامههای چاپ آنکارا درباره تصمیمات دولت ترکیه درباره کردها سوریه، به این موضوع نیز اشاره کردند که در سفر شیبانی وزیر امور خارجه سوریه به آنکارا و دیدار او با اردوغان و هاکان فیدان، بر این مساله تاکید شده که ترکیه، در مورد سازماندهی شبه نظامیان کُرد در شمال سوریه به چیزی کمتر از خلع سلاح رضایت نمیدهد.