به گزارش «شیعه نیوز»، در شرایطی که پدر و مادر تنها سخت گیری و کنترل و نه عشق و محبت را به کار گیرند، فرزندان شخصیت فردی خود را از دست می دهند و در تصمیم گیریهای مناسب زندگیشان ناکام می مانند زیرا همیشه این پدر و مادر بوده اند که به جای آنها تصمیمات لازم را گرفتهاند.
بدترین شیوههای فرزندپروری را بشناسیم. شاید شما هم با افرادی بسیار مضطرب یا بسیار پرخاشگر برخورد داشتهاید. شاید برایتان سوال شده که چرا یک فرد تا این حد از آرامش به دور است؟ چنین فردی چه سختیها و مصائبی را پشت سر گذاشته یا دوران کودکی خود را چطور سپری کرده است؟
زندگی سخت و مشقتبار این افراد اغلب ریشه در دوران کودکیشان دارد که تحت بدترین نوع شیوههای فرزندپروری قرار گرفتهاند.
در اینجا چند شیوه بسیار مخرب فرزندپروری را بررسی میکنیم.
۱-فرزندپروری مستبدانه
والدینی که با این شیوه با فرزندان خود برخورد میکنند، دائما از کودک انتظار دارند که مانند یک موجود منفعل از آنها و دیگران اطاعت کند. این دسته از والدین فرزندان خود به شدت تنبیه میکنند و هرگز با کودک خود گفتوگو و ارتباط صمیمانه را پیشه نمیکنند. آنها فرزندانشان را تشویق نمیکنند و انتظار دارند فرزندان هر فرمانی را بیقید و شرط اطاعت و اجرا کنند. در نتیجه فرزندان این والدین تبدیل به افرادی بسیار مضطرب، افسرده، وابسته، منفعل ناسازگار، بدن اعتماد به نفس و عزتنفس و بدون کنجکاویهای مثبت ذهنی میشوند.
در شرایطی که پدر و مادر تنها سخت گیری و کنترل و نه عشق و محبت را به کار گیرند، فرزندان شخصیت فردی خود را از دست می دهند و در تصمیم گیریهای مناسب زندگیشان ناکام می مانند زیرا همیشه این پدر و مادر بوده اند که به جای آنها تصمیمات لازم را گرفتهاند.
۲-فرزندپروری آسانگیر (بیش از حد آسانگیر)
ابتدا باید بر این مساله تاکید کنیم که آسان گرفتن به کودکان، یکی از اصول بسیار مهم در فرزندپروری است. یعنی به طورکلی سخت گرفتن نسبت به کودکان بسیار اشتباه است و لازم است انتظارات بیش از حد بالغانه از کودک را کنار بگذاریم. اما در این شیوه، تعادل داشتن، حرف اول را میزند. اگر ما نسبت به کودک خود بیش از اندازه آسانگیر باشیم و موجب شویم او هیچ اصولی را یاد نگیرد و با محبتهای وقت و بیوقت خود او را تبدیل به موجودی بیمسئولیت کنیم، آن وقت است که از مسیر تعادل خارج شدهایم و از شیوه فرزندپروری بیش از حد آسانگیر، پیروی کردهایم.
در این شیوه، والدین با ابراز محبتهای بیحد خود، کودک را از یادگیری و کنجکاوی دور میکنند. والدین با این کارشان موجب میشوند کودک هیچ ارزش، آداب، قانون و هنجاری را یاد نگیرد و نسبت به دیگران، خودش و جامعه بیمسئولیت، منفعل و ناتوان باشد. اینکه کودک را از انجام هر کاری یا تحمل هر سختی برحذر داریم، نامش محبت نیست! بلکه پا گذاشتن در یک نوع خطرناک فرزندپروری است که باعث میشود در آینده زندگی کودک را به شدت تحتتاثیر قرار دهیم.
۳-فرزندپروری سهلانگارانه
در این شیوه فرزندپروی، والدین همیشه از فرزندان خود غافل هستند. از وضعیت سلامت و جسمی کودکان گرفته تا وضعیت یادگیری و رفتاری آنها. آنها برای فرزندان خود وقتی را اختصاص نمیدهند و دائما مشغول کارها و مسائل خودشان هستند. در نتیجه فرزندان آنها تبدیل به افرادی با رفتارهای تکانشی، بزهکارانه، انحرافات اخلاقی، گرایش به مصرف مواد مخدر و … میشوند.
یک پژوهش ملی در اسپانیا نشان داد که سیستم انضباطی سختگیرانه و غیرقابل انعطاف و نیز شیوه تربیتی نادیدهگرفتن کودکان که دربردارنده عدم ارتباط عاطفی بین والدین و فرزندان آنهاست، بدترین نتایج تحصیلی، روانی و اجتماعی را بهدنبال دارد.