شیعه نیوز: معرکهگیری به عنوان یکی از روشها و ابزارهای رسانهای برای سرگرمی و اطلاعرسانی تا زمانهای نه چندان دور بسیار کاربرد داشته است. افرادی در نقش درویش، پهلوان یا شعبدهباز در معابر عمومی سفرهای پهن میکردند و مردم در نقش تماشاچی با هدف سرگرم شدن یا از روی کنجکاوی با فاصلهای از سفره، دایرهوار میایستادند و گفتهها و حرکات را میشنیدند و میدیدند. وقتی تعداد تماشاچیان زیاد میشد، معرکهگیر صفهای جلویی از تماشاچیان را مجبور میکرد که بنشینند تا بقیه تماشاچیان که عقبتر ایستادهاند، بتوانند بساط معرکهگیری را ببینند.
گاهی اتفاق می افتاد یکی از تماشاچیان که در صف جلو نشسته بود با اطرافیان اختلاف پیدا میکرد و یا رفتاری از او سرمی زد که موجب حواسپرتی معرکهگیر و اختلال نظم میشد. در این موقع یکی از تماشاچیان به منظور دفع شر، کلاه (که در زمانهای قدیم استفاده از آن نزد مردم بسیار رایج بود) آن شخص مخل و مزاحم را که در صف اول نشسته بود بر میداشت و به خارج از دایره، یعنی پس معرکه پرتاب میکرد. شخص مزاحم که کلاهش پس معرکه افتاده بود برای بدست آوردن کلاهش اضطراً از معرکه خارج می شد و سایرین جایش را می گرفتند و دیگر نمی توانست به صف اول بازگردد.
«کلاهش پس معرکه است» از این رهگذر و بساط معرکهگیری به صورت ضرب المثل درآمد. این ضربالمثل ناظر بر شخصی است که در اموری که دیگران نیز شرکت دارند تنها او با وجود تلاش و فعالیت خستگیناپذیر به مقصود نرسد و از مساعی و زحمات خویش بهره نگیرد یا در زمانی که گفته میشود «فلانی کلاهش پس معرکه است» یعنی وضعش طوری است که احتمال موفقیت نمیرود.
منبع : بیستایی