شیعه نیوز: بگذارید اول بگویم چه کاری را نباید انجام دهید، زیرا بسیاری از افراد می گویند “من قصد دارم سریع تر یاد بگیرم. من می خواهم سریع خواندن را یاد بگیرم. من می خواهم زبان جدید یاد بگیرم. من می خواهم تمام این مهارت های جدید را یاد بگیرم… “
چیزی که اتفاق می افتد این است که مردم با اهداف یادگیری خود بسیار سرسری برخورد می کنند. یعنی چی؟ منظورم این است که آنها رفتارهای ساختگی از خود نشان می دهند و واقعا نمی خواهند یاد بگیرند.
آنها می گویند من می خواهم این را یاد بگیرم من می خواهم آن را یاد بگیرم. یه روز می خواهند زبان فرانسه یاد بگیرند. یا می خواهند عکاسی یاد بگیرند. یه روز می خواهند وبلاگ نویسی یاد بگیرند… و در واقع هیچ یک را یاد نمی گیرند، زیرا یادگیری یک روزه اتفاق نمی افتد و به مرور زمان اتفاق می افتد.
اگر بخواهیم سریع تر یاد بگیریم باید رویکرد یادگیری خود را تغییر دهیم. باید اهداف کوچکی برای یادگیری چیزهای کوچک قرار دهیم. اما این روش برای عده زیادی از افراد موثر نیست. زیرا آنها سعی نمی کنند با چیزی سازگار شوند. باید چشم انداز وسیع تری برای آنها و هدف آن ها در زندگی وجود داشته باشد.
اگر می خواهید بر یادگیری مصمم باشید باید چشم انداز بزرگتری برای خودتان داشته باشید.
رابطه بین اهداف زندگی با آنچه می خواهید بیاموزید
اگر می خواهید چیزی را سریع تر بیاموزید ابتدا باید رابطه بین اهداف یادگیری و آرزوهای خود را بدانید.
من همیشه به مردم می گویم فقط چیزهایی که می خواهید یاد بگیرید را انجام ندهید چون من همه چیز را می خواهیم بیاموزیم. هر کس می خواهد 50 چیز جدید را سریع بیاموزد اما هیچ کس همه چیزی را نمی آموزد. چرا؟ چون برای آن ها واقعی نیست. بعضی چیزها امیال گذرا هستند. اگر می خواهید تبدیل به یک یادگیرنده بزرگ شوید، باید به رویای خود فکر کنید. یک شیوه زندگی درست که برای خودتان تصور می کردید.
قبل از این که بخواهید شروع به یادگیری کنید باید ببینید از زندگی چه می خواهید.
تا زمانی که ندانم می خواهم زندگی ام چگونه باشد، می خواهم چه چیزی را تجربه کنم، می خواهم رویاهایم چگونه باشد و یا چه کسی که می خواهم بشوم، نمی دانم چه چیزی باید یاد بگیرم. من فقط راجع به چیزهای مختلف کنجکاو هستم اما وقتی به مرحله اجرا می رسد کار را سرسری انجام می دهم.
راه رسیدن به یادگیری درست این است که بگوییم: “می خواهم زندگی ام چگونه باشد؟” اجازه بدهید دانش، مهارت ها، شایستگی ها و قابلیت برای ساخت زندگی را افزایش دهیم. در این حالت به جایی می رسید که یک یادگیرنده خوب می شوید.
تا زمانی که ماموریت خود را ندانید، نمی دانید چه چیزی باید یاد بگیرید و چه شایستگی ها و قابلیت هایی برای یادگیری بهتر نیاز است. در غیر این صورت فقط در حال بازی با مهارت ها هستید. شما در حین یادگیری در حال بازی هستید اما هرگز در آن غوطه ور نمی شوید.
هنگامی که متوجه شوید از زندگی چه می خواهید، احساسات شما چگونه است، متوجه می شوید چه چیزی را می خواهید یاد بگیرید و سپس همه چیز تغییر می کند.
من نمی گویم باید بدانید هدف نهایی شما پیش از یادگیری چیست. من فقط می گویم اگر می خواهید سریع تر یاد بگیرید، اول باید هدف را مشخص کنید، سپس به سمت آن بروید و خیلی سریع تر یاد خواهید گرفت.
دنبال یک مثال باشید. دوباره چرخ را اختراع نکنید.
اگر می خواهید چیزی یاد بگیرید نیاز دارید که چیزی را مدل کنید. باید فردی را ببینید که قبلا این کار را انجام داده است. باید به در مورد کسی که قبلا آن را انجام داده است مطالعه کنید. باید از تجربه های آن فرد استفاده کنید.
بدترین کاری در یادگیری شروع از ابتدا است. بدون توجه به تاریخچه کارهای قبلی، فقط دارید وقتتان را تلف می کنید و آهسته ترین راه یادگیری را انتخاب کرده اید.
چرخ چند هزار سال پیش اختراع شده است، پس بدترین کار این است که بگویید “اجازه بدهید از ابتدا شروع کنم”؛ این کار یادگیری نیست بلکه کاری احمقانه است. بدون توجه به این که قبلا این کار انجام شده است.
بنابراین یک کتاب در مورد کسی که قبلا این کار را انجام داده است بخوانید. سعی کنید با کسی که قبلا این کار را انجام داده است ملاقات داشته باشید و از او یاد بگیرید. نمونه های بسیاری برای یادگیری وجود دارد، و باید با آن ها شروع کنید.
تمرین کنید
سعی کنید تمرین کنید.
سعی کنید در چیزی که می خواهید یاد بگیرید غرق شوید.
اگر می خواهید پیانو یاد بگیرید با یک بار در ماه کلاس پیانیست نمی شوید. اگر می خواهید زبان فرانسه یاد بگیرید، نمی توانید با یک بار در ماه صحبت کردن با کسی که زبان فرانسه حرف می زند فرانسه یاد بگیرید. باید بیشتر تمرین کنید.
اگر می خواهید چیزی یاد بگیرید باید زمان زیادی برای یادگیری بگذارید. نمی توانید با یک بار در هفته یا ماه چیزی یاد بگیرید باید وقت زیادی صرف یادگیری کنید.
من برای پیشرفت شخصی هر هفته یک کتاب در خصوص رشد شخصی مطالعه می کردم و این کار را 17 سال انجام دادم و هیچ هفته ای این کار را کنار نگذاشتم. من نسبت به این کار تعهد داشتم. می خواستم یاد بگیریم. می خواستم زندگی ام را تغییر دهم. می خواستم استاد ذهنم، روابطم، امور مالی و سلامتم شوم. این کار برای من خیلی مهم بود به طوری که واقعیت زندگی من شده بودم.
اگر شما فردی هستید که می گویید “من نمی توانم هر روز برای یادگیری وقت بگذارم “! بنابراین شما فردی هستید که دارید شایستگی های خود را رد می کنید!
به من نگویید نمی توانید هر روز برای یادگیری و رشد وقت بگذارید. اگر احساس می کنید در روز برای یادگیری وقت ندارید به خاطر مدیریت نامناسب شما است.
من فکر می کنم آنچه در زندگی بسیاری از افراد دیده نیم شود تسلط آن ها در زندگی خودشان است. زیرا اگر بر چیزی تسلط نداشته باشیم پیشرفت نخواهیم کرد. و اگر پیشرفت نکنیم، هرگز حس رضایت عمیق، تحقق و شادی را تجربه نخواهیم کرد.
بنابراین باید کاری را به طور مداوم در روز تمرین کنید. و مردم خواهند گفت “وای، چطور اینقدر خوب شدی در این کار؟” سپس شما می گویید “من هر روز برای آن وقت گذاشتم.”
به همین دلیل هیچ رمز و رازی وجود ندارد. من در چیزی خوب هستم زیرا هر روز آن کار را تمرین کرده ام. این حالت ثبات در عمل و هدف داشتن برای یادگیری است.
دریافت بازخورد برای پیشرفت و رشد
اگر می خواهید تبدیل به یک ورزشکار در سطح جهان شوید، نیاز به یک مربی دارید. اگر می خواهید تبدیل به یک فرد در سطح جهان شوید، به کسی نیاز دارید که به شما توجه کند و بازخوردی به شما نشان دهد. یک مربی به شما بازخوردی در کار می دهد. شاید یکی از دوستان شما انتقادات و پیشنهادات سازنده ارزشمند ارائه می کند و شما به او می گویید: سلام، قبل از این که من اینو بفرستم می توانی آن را نگاه کنی؟
مهم گرفتن بازخورد است چه از یک دوست، خانواده، همسر یا فردی که به کار شما توجه می کند.
برخی چیزها باعث از بین بردن یادگیری می شوند و این حالتی است که افراد در بازخورد خیلی خشن و بیرحم هستند و یا طوری قضاوت می کنند که باعث توقف یادگیری می شود. اگر این بازخورد از طرف فردی حسود است به حرفهایش توجه نکنید. هیچ چیز درستی در قضاوتش وجود ندارد زیرا از محیطی نامناسب می آید. هنگامی که فردی شما را نمی شناسد و خشن رفتار می کند نباید به آن توجه کنید.
اما اگر فردی شما را می شناسد و بازخوردی به شما ارائه می کند، اما نوع انتقال احساس را دوست ندارید به آن توجه نکنید. در عوض سعی کنید با خود بگویید کدام قسمت حرف دیگران می تواند به شما کمک کند در کارتان پیشرفت کنید.
سعی کنید به هر انتقادی را با توجه به ارزش آن توجه کنید و از هر انتقادی نکته مثبتش را استفاده کنید.
برای یادگیری مهلت مشخص کنید
چقدر سریع می خواهید چیزی را یاد بگیرید؟ با چه سرعتی می خواهید در کار ماهر شوید؟ آیا می خواهید این ماه، این هفته یا امسال به نتیجه برسید؟
بدون جدول زمانی نمی توانید سر موقع یادگیری را تکمیل کنید. نداشتن جدول زمانی به معنی حواس پرتی تضمین شده است. بنابراین، چه زمانی نیاز است این موضوع جدید را یاد بگیرید و یا به سطح بعدی مهارت دست یابید؟ اگر تا زمان مشخص شده به نتیجه نرسید چه اتفاقی می افتد؟ دانستن پاسخ این دو سوال باعث تسریع یادگیری می شود.
شما می دانید چه چیزی می خواهید یاد بگیرید.
افرادی هستند که می توانید از آن ها یاد بگیرید.
می توانید تمرین کنید.
می توانید به پیشنهادات و انتقادات این افراد و تجارب آن ها توجه کنید.
می دانید باید این کار را انجام دهید و در بازه زمانی خاصی در آن مهارت پیدا کنید.
این نکات را دنبال کنید و سریع تر یاد خواهید گرفت. شما می توانید با زندگی بیشتر درگیر باشید. شما شور و شوق بیشتری برای یادگیری دارید. شما بیشتر به چیزها توجه خواهید کرد. احساس می کنید در حال رشد هستید و از زندگی خود راضی تر هستید.
افزایش سرعت یادگیری تا دو برابر!
تکرار کردن همیشه راه حل ما برای آموختن یک درس یا یک تکنیک بوده است.
به گزارش دویچه وله، محققان در روشی جدید توصیه بهتری به جای تکرار صرف دارند که میتواند راندمان یادگیریتان را دو برابر کند.
یادگیری مهارتهای حرکتی در اساس، ایجاد یک “حافظه ماهیچهای” (Muscle Memory) برای اجرای اعمال مکانیکی مانند نواختن ساز یا رشتههای ورزشی است. آشناترین راه یادگیری استمرار در تمرین است. میخواهید بکهندتان در تنیس بهتر شود: صد بار در روز بکهند بزنید یا گام “فا ماژور” را آنقدر بنوازید تا از سر انگشتانتان خون جاری شود.
یافتههای جدید نیز این روش را اشتباه تشخیص ندادهاند ولی پژوهشگران دانشگاه جانز هاپکینز معتقدند که این روش ناقص است. به جای تکرار یک تمرین مشخص شاید بتوانید با ایجاد تغییرات کوچکی در رویه تمرین به یادگیری خود تا دو برابر سرعت ببخشید.
میخواهید بکهند خود را تقویت کنید پس تنها با یک راکت تنیس تمرین نکنید. راکتهای مختلف در سایزها و وزنهای متفاوت را در دست بگیرید. میخواهید در نواختن دستگاه ماهور در گام “دو” ورزیده شوید، ماهور را در گام “سل” هم تمرین کنید.
پابلو سلنیک (Pablo Celnik)، یکی از پژوهشگران این تیم تحقیقاتی در بیانیهای نوشت: «بر اساس یافتههای ما اگر فردی که میخواهد در کاری مهارت کسب کند، باید به جای تکرار یک تمرین واحد، تمرینهای خود را با تغییراتی کوچک انجام دهد؛ با این کار هم بیشتر و هم سریعتر فن مورد نظر را یاد میگیرد.»
برای این تحقیق دانشمندان از ۸۶ شرکتکننده داوطلب خواستند که یاد بگیرند با تنظیم فشار دادن گویی نرم در دستشان که به یک کامپیوتر متصل است مکاننما را بر روی نمایشگر کامپیوترشان حرکت دهند.
بر صفحه نمایشگر هر شرکتکننده بخشی به اسم “خانه” تعریف شده بود که در آغاز مکاننما بر روی آن قرار داشت. بقیه صفحه به ۵ بخش مختلف تقسیم شده بود. در توضیح شیوه تحقیق این پروژه آمده است: «شرکتکنندگان میبایست هرچه سریعتر و دقیقتر بر اساس مسیری از پیش تعیین شده مکاننما را از “خانه” به بخشهای مشخص دیگر بر صفحه نمایشگر حرکت دهند.»
افراد در سه گروه مختلف قرار داده شدند. هر سه گروه در اولین جلسه سنجش مهارت شرکت کردند. سپس دو گروه با فاصله زمانی ۶ ساعت تمرین دیگری را انجام دادند. وظیفه گروه اول اینبار تکرار اولین تمرین بود. برای گروه دوم اما پژوهشگران میزان حساسیت گوی کوچک به فشار را تغییر دادند. گروه سوم تنها شاهد تمرینات دو گروه دیگر بود.
۲۴ ساعت پس از اولین تمرین از هر سه گروه خواسته شد تمرین نخست را تکرار کنند. پژوهشگران با این کار قصد داشتند بدانند کدام گروه در جریان تمرینات به کار با گوی تسلط بیشتری پیدا کرده است.
کارشناسان در نتیجهگیری خود در پایان گفتهاند: «برای یادگیری مهارتی جدید فرد باید آنچه را به یاد دارد با اطلاعات جدید به روز کند.» اگر هر بار دقیقا همان تمرین پیشین با همان روش تکرار شود لایهی جدیدی به آموختههای قبلی اضافه نخواهد شد.
بر پایه این تئوری تغییرات کوچک در تمرین و افزودن بخشهای جدید به آنچه بدنتان پیش از این آموخته است به یادگیری بهتر و سریعتر کمک میکند.
البته پژوهشگران تاکید دارند که تغییرات ایجاد شده باید جزئی باشند. برگردیم به همان مثال قبلی در ارتباط با تقویت بکهند یک تنیسباز: افزایش تمرینات این فرد به ۲۰ دقیقه در روز تاثیر مثبتی بر مهارت وی در اجرای حرکت نخواهد گذاشت. پابلو سلنیک دراینباره میگوید: «اگر تمرین جدید از تمرینات قبلی خیلی زیاد متفاوت باشد، از بازدهی یادگیری کاسته خواهد شد. تفاوت میان تمرینات میبایست جزئی باقی بماند.»
منبع : آلامتو