«شیعه نیوز»: ابوبصیر از امام باقر یا امام صادق (علیه السلام) نقل می کند که فرمود: هنگامی که جنازه مومن را در میان قبر می گذارند، شش صورت زیبا با او وارد قبر می گردند،
یکی از آنها در جانب راست او می ایستد
و دیگری در در جانب چپ او می ایستد،
و سومی در روبروی صورت،
چهارمی درپشت سر او،
و پنجمی در کنار پای او می ایستد
و یکی از آنها ششمی که از همه زیباتر است در بالای سر او می ایستد...
و به این ترتیب از صاحبشان پاسداری می کنند.
آنکه از همه زیباتر است از پنج صورت دیگر می پرسد، شما کیستید، خدا به شما جزای خیر دهد؟
آنکه در جانب راست میت قرار دارد می گوید، من نماز هستم.
آنکه در جانب چپ او است می گوید: من زکات هستم.
آن که در روبروی او است، می گوید، من روزه هستم.
آن که در پشت او است می گوید: من حج و عمره هستم.
آن که در کنار پایش ایستاده می گوید: من نیکیهای او هستم که به برادران دینی خود نمود.
سپس آن پنج صورت، از آن صورت نورانی تر از همه، می پرسند: تو کیستی که از همه ما زیباتر و خوشبو ترهستی؟
او در پاسخ می گوید:
من ولایت آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم هستم.(اصول کافی، ج 2، ص 90)
نیز امام صادق (علیه السلام) فرمود،
در عالم قبر، از نماز و زکات و حج و روزه و ولایت و محبت میت با ما خاندان رسالت، سؤال می کنند،
مقام ولایت که به صورتی در جانب قبر قرار دارد، به نماز حج و روزه و زکات می گوید: اگر در شما نقص وجود دارد، من آن نقص را تکمیل می کنم
بنابرین یگانه چیزی که در عالم قبر، به داد انسان می رسد و موجب نجات و دلگرمی او می شود، اعمال نیک و محبت اهل بیت علیه السلام است.
(المحاسن البرقی، ص 288، بحار ج 6 ص 134.)
لَوْ أَنَّ عَبْدًا أَتا بِالصّالِحاتِ غَدًا = اگر بندهای فردا همۀ نیکیها را بیاورد
وَ وَدَّ كُلَّ نَبِیٍّ مُّرْسَلٍ وَّ وَلِیٍّ = و هر پیمبر فرستاده و ولیّش را دوست بدارد
وَ صامَ فِی الدَّهْرِ، صَوّامٌ بَلا ضَجَرٍ = و همۀ عمْر، بی ناراحتی روزه بگیرد
وَ قامَ فِی اللَّیْلِ، قَوّامٌ بَلا مَلَلٍ = و بدون سستی شبزندهداری کند
وَ حَجَّ الْأَعْوامَ، مِنْ فَرْضٍ وَّ مِن نَّفَلٍ = و هر ساله حجّ و عُمره بجا آورد
وَ طافَ ما طافَ، حافٍ غَيْرَ مُنْتَعَلٍ = و طوافهاش پابرهنه و بیکفش بوَد
وَ طارَ فِی الْجَوِّ لا يَرقا عَلا جَبَلٍ = و بی آنکه از کوهی بالا روَد، بر هوا پرد
وَ غاصَ فِی الْبَحْرِ لا يَخْشا مِنَ الْبَلَلِ = و به دریا فرو رفته، از تری پروا نکند
يَكْسُو الْيَتاما مِنَ الدّيباجِ كُلُّهُمُ = همۀ یتیمان را از دیباج پوشاند
وَ يُطْعِمُ الْجائِعينَ الْبُرَّ بِالْعَسَلِ = و گشنگان را نان گندم و عسل خوراند
وَ عاشَ فِی النّاسِ آلافًا مُّؤَلَّفةً = و در میان مردم هزاران سال زندگی کند
خُلْوٌ مِّنَ الذَّنْبِ مَعْصومًا مِّنَ الزَّلَلِ = تهی از گناه و پاک از خطا باشد
ما كانَ ذالِکَ يَوْمَ الْحَشْرِ يَنْفَعُهُ = از همۀ اینها روز رستاخیز سودی نکند
إلّا بِحُبِّ أَميرِ الْمُؤْمِنينَ عَلِیٍّ = مگر به دوستی میر مؤمنین «علی» باشد
لَوْ أَنَّ عَبْدًا أَتا بِالصّالِحاتِ غَدًا = اگر بندهای فردا همۀ نیکیها را بیاورد
وَ وَدَّ كُلَّ نَبِیٍّ مُّرْسَلٍ وَّ وَلِیٍّ = و هر پیمبر فرستاده و ولیّش را دوست بدارد
وَ صامَ فِی الدَّهْرِ، صَوّامًا بَلا مَلَلٍ = و همۀ عمْر، بی ناراحتی روزه بگیرد
وَ قامَ فِی اللَّیْلِ، قَوّامًا بَلا کَسَلٍ = و بدون سستی شبزندهداری کند
وَ حَجَّ الْأَعْوامَ، مِنْ فَرْضٍ وَّ مِن نَّفَلٍ = و هر ساله حجّ و عُمره بجا آورد
وَ طافَ ما طافَ، حافٍ غَيْرَ مُنْتَعَلٍ = و طوافهاش پابرهنه و بیکفش بوَد
وَ طارَ فِی الْجَوِّ لا يَرقا عَلا جَبَلٍ = و بی آنکه از کوهی بالا روَد، بر هوا پرد
وَ غاصَ فِی الْبَحْرِ مَأْمونًا مِّنَ الْبَلَلِ = و به دریا فرو رفته، تر نشود
يَكْسُو الْيَتاما مِنَ الدّيباجِ كُلُّهُمُ = همۀ یتیمان را از دیباج پوشاند
وَ يُطْعِمُ الْجائِعينَ الْبُرَّ بِالْعَسَلِ = و گشنگان را نان گندم و عسل خوراند
وَ عاشَ فِی النّاسِ آلافًا مُّؤَلَّفةً = و در میان مردم هزاران سال زندگی کند
خُلْوًا مِّنَ الذَّنْبِ مَعْصومًا مِّنَ الزَّلَلِ = تهی از گناه و پاک از خطا باشد
ما كانَ ذالِکَ يَوْمَ الْحَشْرِ يَنْفَعُهُ = از همۀ اینها روز رستاخیز سودی نکند
إلّا بِحُبِّ أَميرِ الْمُؤْمِنينَ عَلِیٍّ = مگر به دوستی میر مؤمنین «علی» باشد