به گزارش «شیعه نیوز»، روز مباهله به عنوان رخدادی تاریخی و مهم در اسلام و تاریخ تشیع قلمداد می شود. در حقیقت روز مباهله از یک سو پرده برداشتن و کنار رفتن نقاب تظاهر به حقیقت در پرتو حقیقت است و از طرفی مباهله سند روشنی در جهت اهمیت جایگاه اهل بیت علیهم السلام است. گفتگوی ما با حجت الاسلام و المسلمین محسن تاج لنگرودی، پژوهشگر تاریخ اسلام به روز مباهله و تحلیل تاریخی و روایی آن پرداخته است.
یکی از سفارش هایی که از جانب اولیا و علما به ما شده این است که وقت خود را با مجادله و بحث هدر ندهید چون در حقیقت وقتی ما وارد مجادله های طولانی می شویم عملا حال روحی مان نیز تحت تاثیر آن مجادله قرار می گیرد. در روز مباهله پیامبر (ص) چگونه رفتار کردند که این حالت پیش نیاید؟
اگر به آیه 61 سوره آل عمران دقت کنیم خطاب این آیه و در حقیقت خطاب خداوند به پیامبر (ص) است و می فرماید: فمن حاجک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا ندع ابناء نا و ابناء کم و نساء نا و نساء کم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنه الله علی الکاذبین. در واقع این آیه به روشنی نشان می دهد که خداوند روش بحث را به پیامبر خود یاد می دهد که در این مباهله نیازی به جدل و مجادله نداری. وقتی متوجه شدی که طرف مقابل در حال عنادورزی است - یعنی متوجه حقیقت شده اما از سر عناد نمی خواهد با ان کنار بیاید بنابراین دست به سفسطه می زند - نیازی نیست که بحث و جدل را ادامه بدهی.
در آیات دیگری هم خداوند چنین خطاب هایی به پیامبر (ص) دارد.
بله، پیامبر (ص) البته رحمه للعالمین است و از سر دلسوزی دوست دارد که همگان به راه و صراط مستقیم هدایت شوند اما یک جایی هست که افراد نمی خواهند عناورزی خود را کنار بگذارند آن جا طبق بیان قرآن دیگر جای بحث کردن و مجادله نیست. قرآن در همین آیه ای که ذکر شد به پیامبر (ص) می گوید اگر بعد از آن که حرف خود را به صورت کامل زدی و آن ها در جریان حرف و سخن تو قرار گرفتند و آن منطق روشن را نادیده گرفتند به آن ها بگو که شما پسران خود را بیاورید ما هم پسران خود را می آوریم. شما زنان خود را بیاورید ما هم زنان خود را می آوریم. شما خویشان و انفس خود را بیاورید ما هم خویشان و انفس خود را می آوریم و بعد می فرماید: ثم نبتهل فنجعل لعنه الله علی الکاذبین. این جاست که پیامبر (ص) خطاب به طرف مقابل می گوید وقت مباهله و نفرین است. خب این نشان می دهد که اگر انسان نسبت به حقانیت حرف خود اطمینان و ایمان دارد و حرف حق او را نمی پذیرند می تواند مباهله کند یعنی نفرین الهی بر دروغگو.
در آیه مباهله نکته جالبی وجود دارد و آن این جاست که وقتی قرآن می گوید شما زنان تان را بیاورید و ما هم زنان خود را می آوریم در حقیقت این جا فقط حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیهاست که به مباهله می رود یعنی یه جای زنان، یک زن از طرف جبهه اسلام به آن مباهله می رود. خیلی معنادار است و به نوعی انگار که این زن، نماینده همه زنان موحد و مومن است.
بله همین نسبت را درباره فرزندان هم می شود مطرح کرد چون تعداد طرف مقابل بسیار بیشتر بود اما مثلا وقتی که این طرف فرزندان خود را می آورد به امام حسن و امام حسین علیهما السلام اکتفا می شود که معنادار است.
بیانگر بیان نورانی پیامبر (ص) که الحسن و الحسین سیدی شباب اهل الجنه.
بله و به همان نسبت وقتی به امیرالمومنین (ع) هم می رسیم تعبیر انفسنا درباره ایشان بسیار معنادار است یعنی پیامبر (ع) می گویند در روز مباهله من می آیم و نفس خودم که علی ابن ابیطالب است نیز می آورم. در ادامه تصریح می کند: ثم نبتهل، یعنی همدیگر را نفرین می کنیم و در پایان می فرماید: فنجعل لعنه الله علی الکاذبین / لعنت خدا بر انسان های کاذب و این در حقیقت قدرت اولیای الهی و طرف اسلام بود که وقتی طرف مقابل چهره های ملکوتی و نورانی پیامبر (ص) و امام علی (ع) و حضرت فاطمه زهرا (س) و حسن و حسین (ع) را دیدند از مباهله منصرف شدند و راضی شدند که امتیازاتی را به پیامبر (ص) و اصحاب حضرت بدهند.
روایت های مربوط به روز مباهله تا چه اندازه در میان راویان شیعه و سنی مطرح بوده است؟
شیعه که الی ماشا الله در اکثر کتاب های خود از جمله بحار الانوار، وسایل، ارشاد مرحوم شیخ مفید و منابع دیگر به این روز و رخدادهای مهم آن پرداخته است اما نکته جالب توجه این است که برادران اهل سنت، این روایت را مفصل بیان کرده اند از مسلم ابن نیشابوری که در کتاب صحیح مسلم از شش کتاب مورد اعتماد اهل تسنن به این موضوع پرداته است تا احمد ابن حنبل که در کتاب مسند به روز مباهله و رخدادهای آن اشاره کرده است، همچنین طبری در تفسیر خود یا حاکم نیشابوری در کتاب مستدرک، ابونعیم اصفهانی در کتاب دلایل النبوه، واحدی نیشابوری در اسباب النزول، همچنین فخر رازی در تفسیر معروف خود این قضیه را نقل کرده است. ابن اثیر در کتاب جامع الاصول، قاضی بیضاوی در تفسیر خود انوار التنزیل و اسرار التأویل، سیدمحمود افندی آلوسی بغدادی در تفسیر روح المعانی، طنطاوی در تفسیر الجواهر نقل کرده است. زمخشری در کشاف، حافظ احمد بن علی بن حجر عسقلانی در کتاب الاصابه و قرطبی در کتاب الجامع الاحکام القرآن در این باره نوشته اند.
گاهی در تاریخ اسلام شخصیت های بسیار منفی و در حقیقت تاریک چاره ای جز اعتراف در برابر حقانیت اهل بیت علیهم السلام از جمله امیرالمومنین (ع) نداشته اند. اگر ممکن است به مناسبت روز مباهله به یکی از این موارد اشاره کنید؟
یکی از کسانی که در حقیقت دشمن اهل بیت علیهم السلام بوده به نام سعد ابن ابی وقاص، پدر عمر سعد که در کربلا مقابل امام حسین علیه السلام ظاهر شد و از دشمنان سرسخت علی ابن ابیطالب است در کتاب غایه المرام از او نقل می شود که روزی معاویه نشسته بود و سعد ابن ابی وقاص هم کنار او بود. معاویه به سعد گفت تو چرا به ابوتراب سب و دشنام نمی گویی. آن جا سعد ابن ابی وقاص می گوید من سه چیز از علی می دانم که پیامبر درباره او فرموده است و من باید آرزوی این سه چیز را با خود به گور ببرم.
اما آن سه چیز چه بود؟ ما در این جا فقط به یک مورد آن اشاره می کنیم. سعد ابن ابی وقاص گفت وقتی آیه مباهله نازل و پیامبر (ص) مامور شد که از فرزندان و زنان و ... کسانی را با خود برای این روز همراه کند از علی ابن ابطالب به عنوان نفس خود یاد کرد و این قوی ترین دلیل برای فضیلت علی ابن ابیطالب است لذا من نمی توانم به او سب و دشنام بگویم.
خدایا لعنت کن نخستین ستمگری را که به حقِ محمّد و خاندان محمّد ستم کرد، و آخرین کسی را که در این ستم از او پیروی نمود
اَللّٰهُمَّ الْعَنِ الْعِصابَةَ اللَّتی جاهَدَتِ الْحُسَيْنَ وَ شايَعَتْ وَ بايَعَتْ وَ تابَعَتْ عَلا قَتْلِهِ
خدایا لعنت کن گروهی را که با حسین (ع) پیکار کرد و بر کشتنش همراهی نمود و پیمان بست و پیروی کرد
اَللّٰهُمَّ الْعَنْهُمْ جَميعاً
خدایا همه آنان را لعنت کن!
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا عَبْدِ اللَّهِ وَ عَلَا الْأَرْواحِ اللَّتی حَلَّتْ بِفِنائِکَ
سلام بر تو ای «اباعبداللّه» و بر جانهایی که به درگاهت فرود آمدند
عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللّٰهِ اَبَدًا مّا بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ
از سوی من درود خدا بر تو باد همیشه تا هستم و تا شب و روز پابرجاست
وَ لا جَعَلَهُ اللّٰهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ
و خدا این زیارت را آخرین زیارتم از شما قرار ندهد
اَلسَّلامُ عَلَا الْحُسَیْنِ وَ عَلا عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلا أَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلا أَصْحابِ الْحُسَیْنِ
درود بر حسین و بر علی بن حسین و بر فرزندان حسین و بر همرهان حسین
اَللّٰهُمَّ خُصَّ أَنْتَ أَوَّلَ ظالِمٍ بِاللَّعْنِ مِنّی
خدایا اوّلین ستمگر را از سوی من به لعنت اختصاص دِه
وَ ابْدَأْ بِهِ أَوَّلًا ثُمَّ الثّانِیَ وَ الثّالِثَ وَ الرّابِعَ
و لعنت را اوّل از وی آغاز کن! سپس دوّمی و سوّمی و چهارمی را
اَللّٰهُمَّ الْعَنْ يَزيدَ خامِساً
خدایا یزید را پنجم لعنت کن!
وَ الْعَنْ عُبَيْدَ اللّٰهِ بْنَ زِيادٍ وَ ابْنَ مَرْجانَةَ وَ عُمَرَ بْنَ سَعْدٍ وَّ شِمْراً وَ آلَ أَبی سُفْيانَ وَ آلَ زِيادٍ وَ آلَ مَرْوانَ إلا يَوْمِ الْقِيامَةِ
و عبیداللّه بن زیاد را و پسر مرجانه را و عمر بن سعد را و شِمر را و خاندان بوسفیان را و خاندان زیاد را و خاندان مروان را تا روز قیامت لعنت کن!