به گزارش «شیعه نیوز»، آرایش جدید قدرتهای جهان در روزهای بعد از کنترل شیوع کرونا بحث جدیدی نیست و از همان روز که این بلای ناگهانی روند زندگی و اقتصاد دنیا را به هم ریخت، تحلیلگران و کارشناسان سیاسی و اقتصادی مدام گفتهاند که در این بحران نیز مثل تمام بحرانهای قبلی تاریخ بشر قانون همیشگی تنازع بقا حکم خواهد راند؛ که به این معناست که برخی از قدرتها جایگاه و قدرت خود را از دست خواهند داد، و برخی دیگر نیز به واسطه واکنش مناسب به این بحران ظهور خواهند کرد. این یک قانون همیشگی است که همیشه در مواقع بحرانی به اثبات رسیده و شاهد افول و صعود قدرتهایی بوده است.
همانطور که مثلا بعد از دو جنگ دوم جهانی در نیمه اول قرن بیستم بریتانیا و شماری دیگر از کشورهای استعمارگر جایگاه و موقعیت خود را از دست داده و تبدیل به کشورهایی معمولی شدند؛ کرونا نیز این روند را تکرار خواهد کرد و چه بسا که بعد از آرام شدن شرایط دیگر شاهد قدرقدرتی برخی از قدرتهای امروز جهان نباشیم. روچیر شارما استراتژیست ارشد جهانی در موسسه پژوهشی مدیریت سرمایهگذاری مورگان استنلی و نویسنده کتاب “ده قانون ملل موفق” که ستوننویس نیویورکتایمز نیز هست، در پاسخ به این پرسش که «کدام کشور از کرونا نهایت استفاده را کرده و بعد از کرونا خود را به عنوان قدرت برتر جهان تثبیت خواهد کرد؛ و کدام کشور هم برعکس، جایگاهش را بعد از کرونا از دست خواهد داد؟» میگوید که شواهد موجود حکایت از این دارند که ایالات متحده آمریکا و چین قطعا پیروز این میدان نخواهند بود. به باور این استراتژیست تنها کشوری که این قابلیت را دارد که از شرایط کرونایی جهان بیشترین بهره را بگیرد، آلمان است.
مقاله نیویورکتایمز درباره قدرتهای دنیای بعد از کرونا با اشاره نویسنده به واکنشهای مناسب آلمان در قبال کرونا آغاز میشود:
کشوری را تصور کنید، یکی از قدرتهای بزرگ اقتصادی غرب را، که در قبال شیوع دیرهنگام کرونا بهجای اینکه به انکار آن بپردازد و با تأخیر با آن مقابله کند، به سرعت واکنش نشان داد. کشوری که دولتش آمادگی این را داشت تا با انجام تست و ردزنی افراد مبتلا منحنی ابتلا را با سرعت تمام مسطح کرده و در قیاس با دیگر کشورهای صنعتی میزان تلفات انسانی را پایین نگه دارد. کنترل ویروس در این کشور که با تعطیلی کوتاهمدت و هدفمند اقتصاد کشور ممکن شد، البته بیکاری حدودا ۶ درصدی را نیز به ارمغان آورد. اما در کل واکنش رهبر خستهکننده و قابل پیشبینی این کشور چنان مورد تشویق و تجلیل جهان قرار گرفت که محبوبیت او از ۴۰ درصد به ۷۰ درصد افزایش یافت.
این تصویر آینهای و کاملا برعکس آمریکای رئیسجمهور دونالد ترامپ جایی نیست جز آلمان تحت صدراعظمی آنگلا مرکل. موج محبوبیت او در آلمان امروز راستها و چپهای افراطی را به حاشیه رانده. اتحادیهها و سندیکاها در آلمان با روسا و کارفرماها همکاری نزدیک کردهاند تا کارخانهها باز بمانند (در این بحث البته صنعت بستهبندی گوشت یک استثناست). دولت مرکل در همکاری نزدیک با تمام ایالتهای آلمان موفق به کنترل بیماری کرونا شده و در همکاری با اعضای اتحادیه اروپا نیز توانسته توافقی برای ایجاد صندوقی جهت کمک به کشورهای آسیب دیده از شیوع کرونا به عمل آورد. نقاط قوت آلمان نشان میدهد که این اقتصاد بزرگ ممکن است در جهان پس از کرونا رشد کند.
کرونا ویروس به سرعت دارد اقتصادهایی را که پیشتر در بحران مالی جهانی سال ۲۰۰۸ نیز به شدت آسیب دیده بودند بحرانی میکند. دولتها این روزها بیش از همیشه جنبههای زندگی اقتصادی را کنترل میکنند و برای زنده نگه داشتن رشد اقتصادی و ایجاد راههایی برای افزایش تجارت خارجی و مهاجرت رو به وامهای خارجی میآورند. با این حال تنها اقتصاد سویه مجازی دنیا رونق دارد، یعنی کسب و کارهای اینترنتی، آنهم به این دلیل که این روزها مردم در اینترنت تفریح، بازی، خرید و کار میکنند.
اما کدام کشورها در این چشمانداز اقتصادی تغییر شکل یافته شکوفا خواهند شد؟ ایالات متحده و چین به رغم قدرت تکنولوژیک و فنی بدهیهای زیادی دارند و دولتهای این دو کشور نیز به دلیل واکنش نامناسب به کرونا به شدت مورد انتقاد قرار گرفتهاند. اوضاع ویتنام امیدوارکننده به نظر میرسد، یک قدرت اقتصادی صادراتی در حال ظهور با دولتی که توانسته ویروس را مهار کند. روسیه هم یک اقتصاد جذاب دارد و رئیسجمهورش ولادیمیر پوتین سالها تلاش کرده تا کشور خود را از فشار مالی خارجی خارج کند. حرکتی دفاعی که اینروزها در دنیایی که به سرعت در حال عقبنشینی از جهانیسازی و روی آوردن به اقتصاد ملی است، ارزش خود را نشان خواهد داد.
اما به احتمال زیاد برنده بزرگ این رقابت آلمان خواهد بود. واکنش این کشور در قبال کرونا نقاط قوت آن را –که از قبل هم مشخص بودند- برجسته کرده است: دولت کارآمد، بدهی اندک، یک صنعت خوشنام و معتبر که حتی در سقوط تجارت جهانی نیز صادراتش را تضمین میکند و البته توانایی و ظرفیت فزاینده برای ایجاد شرکتهای فنی داخلی در دنیای تحت سلطه آمریکاییها و غولهای اینترنتی چینی.
در شرایطی که دیگر کشورها نگران هستند مبادا موج تعطیلیها و اخراجها و بیکاریهای اخیر همیشگی باشد، بیشتر کارگران آلمانی به یمن سیستم دولتی صد سالهای که با پرداخت کمکهایی به شرکتها کمک میکند تا این شرکتها در مواقع بحرانی کارگردانشان را حفظ کنند، در لیست حقوق و دستمزد قرار دارند. آلمان توانسته با کمک صرفهجویی اقتصادی این سیستم را ارتقا داده و جنبههای مطلوب خدمات اجتماعی را افزایش دهد. صرفهجوییهایی که باعث شده بود دیگر اعضای اتحادیه اروپا خانم مرکل را به زن خانهدار خسیس تشبیه کرده و او را مورد مسخره و خنده و شوخی قرار دهند. البته این روزها با مشاهده شرایط آلمان و دیگر کشورها قطعا دیگر آنها به خانم مرکل نمیخندند!
از آنجا که آلمان زمانی که وارد دوران همهگیری کرونا شد با مازاد بودجه دولتی مواجه بود، توانست با پرداخت مستقیم به خانوادهها، کاهش مالیات، وامهای تجاری و کمکهای دیگر- به میزان ۵۵ درصد از تولید ناخالص داخلی یا حدود چهار برابر بسته نجات ارائه شده توسط آمریکا- از اقتصادش حمایت و جلوی بحران مقاومت کند. این کشور همچنین برای اولین بار توانست یک بودجه اضطراری به کشورهای همسایهاش اختصاص دهد. یک اقدام هوشمندانه و سخاوتمندانه، حداقل از این نظر که حالا آن کشورها بهتر میتوانند از پس پرداخت قیمت صادرات آلمان برایند.
با این حال، آلمان از بودجههای متوازن دست نمیکشد. از آنجا که بخش عمدهای از هزینههای آلمان در جریان رکود حاصل پسانداز بوده، انتظار میرود بدهی عمومی این کشور افزایش یابد، اما این بدهی تنها ۸۲ درصد از تولید ناخالص داخلی و بسیار کمتر از آمریکا و دیگر کشورهای پیشرفته است که بستههای حمایتی کمتری هم ارائه دادهاند.
کسانی که با تردید به اقتصاد آلمان مینگرند، میگویند که این کشور اکنون به نحو خطرناکی به صادرات بهخصوص به چین وابسته است و این قطعا در این روزگار که روند تجارت جهانی کند شده خطرناک است. آلمان، آگاه از این آسیبپذیری، اما در تلاش است تا صادرکنندگان پیشرو خود از جمله کمپانیهای اتومبیلسازی را مدرن کند و خودروسازان را تحت فشار قرار داده تا به جای خودروهای بنزینی که سودآور هم هستند، به ساخت اتومبیلهای الکتریکیروی آورند. برای همین هم اکنون در شهرهایی مانند اشتوتگارت، خانه پورشه و مرسدس بنز، استفاده از موتورهای دیزلی ممنوع شده است.
آلمان همچنان به سمت تبدیل شدن به قدرت بلامنازع
قدرت فنی و البته رقابتیتر در عرصه تکنولوژی در حرکت است و مثل آمریکا سه درصد تولید ناخالص خود را به تحقیقات تکنواوژیک اختصاص داده است. همچنین این کشور برنامه بلندمدتی برای ایجاد یک اکوسیستم کارآفرینی شبیه به سیلیکونولی را دنبال میکند- که در آن سرمایهداران با سرمایهگذاری در استارتاپهای نویدبخش از آنها حمایت خواهند کرد. صنعت فنآوری آلمان البته بدون سابقه شکست و سقوط هم نیست، که اخیرا یکی از نمونه هایش را در سقوط ناگهانی شرکت فناوری مالی Wirecard شاهد بودیم. اما در عین حال رشد این بازار در جنبههایی چون شرکتهای خرید آنلاین و تحویل غذا چنان به سرعت در حال رشد و افزایش است که آن شکستها را پنهان میکند.
طرح نجات اقتصادی آلمان شامل ۵۶ میلیارد دلار برای کمک به استارتاپهایی است که قصد دارند با استفاده از هوش مصنوعی و سایر فناوریهای جدید صنایع سنتی را دیجیتالیزه کنند. آلمان همچنین در کنار فرانسه، اخیراً در طرحی که وزیر اقتصاد آن را “شلیک به ماه” نامیده، هدف ایجاد یک ابر اینترنت اروپایی برای رقابت با آمریکا و چین را دنبال میکند.
آلمان یک جامعه پیر و محافظه کار است، اما تاکنون بارها ثابت شده که منتقدانی که معتقدند این کشور برای ایجاد و اجرای تغییرات بیش از حد پیر و کند است، این کشور را هنوز نشناختهاند و در اشتباه بودهاند. فراموش نکردهایم که در اوایل دهه ۲۰۰۰، آلمان به عنوان کشوری پیر و بیمار شناخته میشد، اما با اصلاحاتی در بازار کار به سرعت به پایدارترین اقتصاد قاره تبدیل شد. الان هم با این که پاندمی کرونا سرعت جهانیسازی را کند و بدهیهای جهانی را بالا برده، اما باز هم آلمان با کمک دولتی که آماده مقابله با بحران است، توانسته مقاومت خوبی داشته باشد.