به گزارش «شیعه نیوز»، قرآن کریم مشتمل بر معانی دقیق، تعالیم و حکمتهایی والا درباره حقیقت خلقت و اسرار هستی است که عمده مردم در عصر رسالت از درک آن ناتوان بودند. از این رو پیامبر اکرم (ص) و پس از ایشان مفسران به تبیین و شرح جزئیات آیات قرآن کریم میپرداختند. به دلیل آشنایی بیشتر با آیات الهی، هر روز به چند آیه از کلام الله با استناد به تفاسیر معتبر از مفسران قرآن کریم میپردازیم.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الَّذِینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلَا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ ﴿۲۸﴾
همان کسانى که ایمان آورده اند و دلهایشان به یاد خدا آرام مى گیرد؛ آگاه باش که با یاد خدا دلها آرامش مى یابد (۲۸)
یاد خدا تنها به ذکر زبانی نیست، اگر چه یکی از مصادیق روشن یاد خداست؛ آنچه مهم است یاد خدا بودن در تمام حالات خصوصاً در وقت گناه است.
یاد خداوند برکات بسیار دارد، از جمله:
الف: یاد نعمتهای او، عامل شکر اوست.
ب:ی اد قدرت او، سبب توکّل بر اوست.
ج: یاد الطاف او، مایه محبّت اوست.
د: یاد قهر و خشم او، عامل خوف از اوست.
ه: یاد عظمت و بزرگی او، سبب خشیت در مقابل اوست.
و: یاد علم او به پنهان و آشکار، مایه حیا و پاکدامنی است.
ز: یاد عفو و کرم او، مایه امید و توبه است.
ح: یاد عدل او، عامل تقوا و پرهیزکاری است.
انسان، بی نهایت طلب است و کمال مطلق میخواهد؛ ولی چون هر چیزی غیر از خداوند محدود است و وجود عارضی دارد، دل را آرام نمیگرداند. در مقابل کسانی که با یاد خدا آرامش مییابند، عدهای هم به متاع قلیل دنیا راضی میشوند. «رَضُوا بِالْحَیاهِ الدُّنْیا وَ اطْمَأَنُّوا بِها»
ممکن است معنای «أَلا بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» این باشد که به واسطه ذکر و یادی که خدا از شما میکند، دل هایتان آرام میگیرد؛ یعنی اگر بدانیم خداوند ما را یاد میکند و ما در محضر او هستیم، دل هایمان آرامش مییابد.
سؤال:
اگرچه در این آیه آمده است که دل ها و به ویژه دل مؤمن، با یاد خدا آرام میگیرد، امّا در آیات دیگری میخوانیم هرگاه مؤمن خدا را یاد کند، دلش به لرزه میافتد. «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذا ذُکِرَ اللّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ» آیا این لرزش و آرامش میتواند در یک جا جمع شود؟ راه توجیه آن چیست؟
پاسخ:
برای تصوّر وجود این همزمانی آرامش و لرزش در یک فرد، توجّه به این مثالها راهگشا است:
الف:گاهی انسان به خاطر وجود همه مقدمات، اطمینان و آرامش دارد، امّا در عین حال از نتیجه هم نگران و بیمناک است. مثل جراح متخصصی که به علم و کار خود مطمئن است، ولی باز در هنگام عمل دلهره دارد.
ب: فرزندان، هم به وجود والدین احساس آرامش میکنند و هم از آنها حساب میبرند و میترسند.
ج:گاهی انسان از آنجا که میداند فلان ناگواری برای آزمایش و رشد و ترفیع مقام اوست، خرسند و آرام است؛ امّا اینکه آیا در انجام وظیفه موفق خواهد شد یا خیر، او را نگران میکند و به لرزه میاندازد.
د: انسانهای مؤمن وقتی در تلاوت قرآن به آیات عذاب، دوزخ و قهر الهی میرسند، لرزش بر اندام آنها مستولی میشود؛ امّا هنگامی که آیات رحمت و رضوان و بهشت خداوند را قرائت میکنند، آرامشی شیرین، قلوب آنها را فرا میگیرد و آنها را دلگرم میسازد.
عوامل اضطراب و نگرانی
یکی از شایعترین بیماریهای قرن حاضر، اضطراب و افسردگی است. برای این بیماری که دارای علائمی همچون انزواطلبی، در خود فرورفتن، خودکم بینی و بیهوده انگاری است، دلایل بسیاری را ذکر کرده اند؛ از جمله:
-شخص افسرده از اینکه همه چیز را مطابق میل خود نمیبیند، دچار افسردگی شده است. در حالی که ما نباید به خاطر اینکه چون به همه آنچه میخواهیم نرسیدیم، از مقدار ممکن آن هم دست برداریم و تسلیم شویم.
-شخص افسرده با خود فکر میکند چرا همه مردم مرا دوست ندارند و حال آنکه این امر غیر ممکنی است و حتّی خدا و جبرئیل هم دشمن دارند، لذا انسان نباید توقّع داشته باشد که همه او را دوست بدارند.
-شخص افسرده گمان میکند که همه مردم بد هستند، در صورتی که چنین نیست و خداوند به فرشتگانی که این توهّم را داشتند پاسخ داد.
-شخص افسرده گمان میکند که همه ناگواریها از بیرون وجود اوست؛ در حالی که عمده تلخیها عکس العمل و پاسخ خصلتها و کردارهای خود ماست.
-شخص مضطرب از شروع در کارها نگران است و احساس ترس و تنهایی میکند.