به گزارش «شیعه نیوز»، یکی از مقدسترین امور در حیات دنیوی، تبلیغ و ترویج فرهنگ و معارف وحیانی و اسلامی است. فعالیت و کار بسیار ارزشمندی که خدای متعال در درجه اول مسئولیت و وظیفه سنگین آن را بر عهده خواص و برگزیدگان خود نهاده و هر کسی را درخور انجام این چنین مأموریت و وظیفهای قرار نداده است. تبلیغ دین و هدایت جوامع انسانی موضوع بسیار مهم و ارزشمندی است که ارزش و اهمیت آن را نمیتوان با ملاک و معیارهای مادی و دنیوی محاسبه کرد؛ چرا که اگر در این مسیر، انسانی در جاده هدایت و رستگاری قرار گیرد و فردی از پرتگاه هلاکت و گمراهی نجات پیدا نماید و آب حیات و رستگاری را بنوشد، هیچ چیزی با آن برابری نخواهد کرد؛ کما اینکه در منابع روایی از امام علی (ع) نقل شده است که فرمودند: «هنگامی که رسول خدا مرا به سوی یمن روانه ساخت، فرمود: ای علی! با هیچکس پیش از آنکه او را به اسلام فرا خوانی، جنگ مکن. سوگند به خدا، اینکه خداوند به دستان تو انسانی را هدایت کند، برای تو بهتر است از آنچه خورشید بر آن طلوع و غروب کرده، و تو مولای او هستی، ای علی !».[۱] گامهای موفقیت در تبلیغ و گسترش فرهنگ اسلامی با توجه به اهمیت و ارزشی که برای تبلیغ دین و هدایت مردم در منابع اسلامی ذکر شده بسیاری از افراد مایلند که از این فیض الهی و فرصت طلایی بهره مند شده و از ثواب تبلیغ دین بی بهره نباشند، ولی سوال کاربردی و مهمی که در این خصوص مطرح میباشد این است که راهکار و فرمول موفقیت در امر تبلیغ و گسترش فرهنگ دینی و اسلامی چیست؟
در ادامه به برخی از شاخصهای کاربردی موفقیت در امر تبلیغ اشاره خواهیم کرد؛
گام اول: آغاز تربیت و آموزش از خود
اولین و مهمترین رکن موفقیت در تبلیغ و گسترش فرهنگی دینی، آغاز تربیت از خود است؛ به این معنا که مبلغ و مروج دین میبایست قبل از آنکه با گفتار خود دیگران را به سوی فضائل و کمالات دینی و اخلاقی دعوت نماید، ضروری است که با حسن رفتار و عملکرد خود مخاطبین را به خوبیها تشویق و ترغیب نماید؛ کما اینکه در منابع دینی و اسلامی نیز این چنین نقل شده است: در منابع روایی از امام علی (ع) نقل شده است: «مَن نَصَبَ نَفسَهُ للنّاسِ إماما فلیَبدأ بِتَعلیمِ نَفسِهِ قَبلَ تَعلیمِ غَیرِهِ، وَلیَکُن تأدیبُهُ بِسِیرَتِهِ قَبلَ تأدیبِهِ بِلِسانِهِ، وَمُعَلِّمُ نَفسِهِ وَمُؤدِّبُها أحَقُّ بالإجلالِ من مُعَلِّمِ النّاسِ وَمُؤدِّبِهِم ؛[۲] هر که خود را در مقام پیشوایی مردم قرار دهد، باید پیش از تعلیم دیگران، به تعلیم خود بپردازد و پیش از آنکه با زبانش تربیت کند، با رفتار خود، تربیت نماید و کسی که آموزگار و مربّی خود باشد، بیشتر سزاوار بزرگداشت است تا کسی که [پیش از خودسازی] آموزگار و مربّی دیگران باشد».
گام دوم: تقویت اخلاص و خداباوری
دومین گام در مسیر موفقیت در تبلیغ فرهنگ دینی و اسلامی تقویت اخلاص و خدا باوری است؛ یک مبلغ دین و کسی که در صدد تبلیغ دین بوده و خواهان موفقیت در این مسیر است، قبل از هر چیز میبایست در زمینه اخلاص و خداباوری خود کوشا باشد، این شاخص اخلاقی و دینی یکی از اصولیترین ویژگی انبیا و اولیای دین در امر تبلیغ بوده؛ کما اینکه خدای متعال در قرآن کریم در خصوص سلوک معنوی و تربیتی پیامبراکرم (ص) این چنین فرموده است: «قُلْ مَا سَأَلْتُکُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَکُمْ ۖ إِنْ أَجْرِیَ إِلَّا عَلَی اللَّهِ ۖ وَهُوَ عَلَیٰ کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ ؛[۳] بگو: هر اجر و پاداشی از شما خواستهام برای خود شماست؛ اجر من تنها بر خداوند است و او بر همه چیز گواه است!». در واقع سبک زندگی یک مبلغ موفق به گونهای است که تلاش دارد بر اساس رهنمودهای قرآنی همه مراحل و مراتب زندگی خود را با اخلاص عجین و همراه نماید؛ کما اینکه باری تعالی در این خصوص فرموده است: «قُلْ إِنَّ صَلَاتِی وَنُسُکِی وَمَحْیَایَ وَمَمَاتِی لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ ؛[۴] بگو: نماز و تمام عبادات من، و زندگی و مرگ من، همه برای خداوند پروردگار جهانیان است».
گام سوم: تلفیق علم، ایمان، عمل
سومین گام در امر فرهنگی تبلیغ دین تلفیق و در هم آمیختن علم، عمل و ایمان است. همه مردم از افرادی که تنها دیگران را به خوبیها دعوت میکنند و خود از آن خوبیها بهرهای ندارند گریزان هستند و تمایلی به ارتباط با آنها ندارند. این مطلب موضوعی است که در قرآن کریم سرزنش و توبیخ باری تعالی را نیز در پی داشته است؛ کما اینکه خدای متعال در قرآن کریم در آیات متعددی به آن اشاره داشته است: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ؛ کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ ؛[۵] ای کسانی که ایمان آوردهاید! چرا سخنی میگوئید که عمل نمیکنید؟! نزد خدا بسیار موجب خشم است که سخنی بگویید که عمل نمیکنید!». عمل نکردن به گفتار، گاهی به خاط ر نات وانی است و گاهی از روی بیاعتنایی که این مورد توبیخ است. عالم بیعمل، به درخت بی ثمر، ابر بی باران، نهر بی آب، زنبور بدون عسل، سوزن بدون نخ و الاغی که کتاب حمل میکند، تشبیه شده است .[۶]
گام چهارم: حسن برخورد و حسن رفتار
کم نیستند افرادی که به واسطه کج سلیقگی و بیهنری با بدترین شیوههای گفتاری و رفتاری دیگران را به خوبیها دعوت میکنند، گاهی این چنین تصور میشود که با بد زبانی و تند مزاجی میتوانند همنوعان را به سوی خوبیها دعوت نمایند این در حالی است که بیش از ۱۴۰۰ سال قبل خدای متعال به برجستهترین پیامبر خود این چنین امر کرده است: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ ۖ وَلَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ ؛[۷] به (برکت) رحمت الهی، در برابر آنان [مردم] نرم (و مهربان) شدی! و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو، پراکنده میشدند».
گام پنجم: استقامت و پایداری
پنجمین گام در موفقیت در تبلیغ دینی بهرهمندی از عنصر و شاخص استقامت و پایداری است. کم نیستند افرادی که یا کلاً تن به سختیهای ارشاد و هدایت دیگران نمیدهند و یا اینکه با کمترین ناملایمت و سختیها قالب تهی کرده و عرصه جهاد جبهه فرهنگی را رها کرده و به عقب باز میگردند. هیچ کاری بدون تحمل سختیها و ناگواریها به سرانجام قابل تحسین ختم نمیشود، از این رو شاهد هستیم که باری تعالی پیامبر اکرم (ص) را این چنین به عنصر ارزشمند استقامت و پایداری دعوت مینماید: «فَاستَقِم کَما أُمِرتَ وَمَن تابَ مَعَکَ وَلا تَطغَوا ۚ إِنَّهُ بِما تَعمَلونَ بَصیرٌ ؛[۸] پس همانگونه که فرمان یافتهای، استقامت کن؛ و همچنین کسانی که با تو به سوی خدا آمدهاند (باید استقامت کنند)! و طغیان نکنید، که خداوند آنچه را انجام میدهید میبیند!». استقامت در راه تبلیغ و ارشاد کن، استقامت در طریق مبارزه و پیکار کن، استقامت در انجام وظایف الهی و پیاده کردن تعلیمات قرآن کن، ولی این استقامت نه به خاطر خوش آیند این و آن باشد و نه از روی تظاهر و ریا، و نه برای کسب عنوان قهرمانی، نه برای به دست آوردن مقام و ثروت و کسب موفقیت و قدرت، بلکه تنها به خاطر فرمان خدا و آن گونه که به تو دستور داده شده است باید باشد (کَما أُمِرْتَ ).[۹]
پینوشتها:
[۱]. الکافی (ط - الإسلامیة)، ج ۵، ص ۳۶، ح ۲. «الإمام علیّ علیه السلام: لَمّا وَجَّهَنی رَسولُ اللّهِ صلی الله علیه و آله إلَی الیَمَنِ قالَ: یا عَلِیُّ، لا تُقاتِل أحَدا حتَّی تَدعُوَهُ إلَی الإِسلامِ؛ وَ ایمُ اللّهِ، لَأَن یَهدِیَ اللّهُ عَلی یَدَیکَ رَجُلًا خَیرٌ لَکَ مِمّا طَلَعَت عَلَیهِ الشَّمسُ و غَرَبَت، و لَکَ وِلاؤُهُ یا عَلِیُّ».
[۲]. کنزالاعمال: ج ۹، ص ۴۰، ح ۲۴۸۳۶.
[۳]. سبأ/۴۷.
[۴]. انعام/۱۶۲.
[۵]. صف/۲و۳.
[۶]. تفسیر نور، ج ۹، ص ۶۰۱.
[۷]. آل عمران/۱۵۹.
[۸]. هود / ۱۱۲.
[۹]. تفسیر نمونه، ج ۹، ص ۲۵۷.