به گزارش «شیعه نیوز»، کتاب «پرسمان علوی» اثری از مؤسسه آموزشی ـ پژوهشی مذاهب اسلامی و با همکاری ستاد پاسخگویی به مسائل مستحدثه دینی است که بخش های گوناگون این کتاب در شماره های مختلف تقدیم نگاه شما فرهیختگان می گردد.
مرور زمان بسیاری از چهره های بزرگ تاریخی را کهنه و یا به فراموشی می سپارد و جز نامی از آنان در لابلای تاریخ نمی گذارد، اما در این میان برخی از چهره ها را نه تنها مرور زمان کهنه نمی کند بلکه روز بروز آنان را روشن تر و زنده می سازد.
یکی از کسانی که مرور زمان وجود او را روشن تر و نیاز به شناخت وی را ضروری تر می سازد، انسان کامل، امام علی بن ابیطالب(علیه السلام) می باشد.
بدون تردید امروزه انسان های تشنه عدالت و معنویت بیش از هر روز دیگر به الگو قرار دادن شخصیت حضرت امیر(علیه السلام) نیازمند است و این امر بستگی به شناخت و آگاهی همه جانبه از افکار، اندیشه ها و سیره و منش آن حضرت می باشد.
امید است که پروردگار بزرگ زمینه های الگوگیری آن حضرت را بیش از این به ما عنایت فرماید. از آنجا که پیرامون شخصیت بزرگان و افکار و سیره آنان پرسش ها و گاه در اثر فاصله زمانی ابهاماتی پدید می آید، شایسته است که به آنها پاسخ داده و ابهامات برطرف شود.
بدین جهت پرسش های رسیده از مناطق مختلف که مربوط به حضرت علی(علیه السلام) می باشد توسط معاونت پژوهش مؤسسه آموزشی ـ پژوهشی مذاهب اسلامی جمع آوری و به صورت کتاب در خدمت شیفتگان آن حضرت عرضه می شود.
* آیا در هنگام ضربت خوردنِ امام علی(علیه السلام) نماز ایشان قطع شد؟
درباره این که آیا حضرت علی(علیه السلام) در نماز صبح ضربت خورده اند یا پیش از شروع به نماز، روایات متفاوت است.
در برخی گزارش ها از ماجرای شهادت امام علی(علیه السلام) آمده است: بعد از آن که امام علی(علیه السلام) به ابن ملجم که به ظاهر خود را به خواب زده بود، رسید، او را بیدار کرد... سپس به محراب خویش رفت و به نماز ایستاد. ایشان رکوع و سجود خویش را طولانی می کرد و این عادت آن حضرت در نمازهای نافله و فریضه بود.
وقتی ابن ملجم دید امام(علیه السلام) در نماز است، شتابان بلند شد و به سوی آن حضرت رفت و در مقابل ستون که امام کنار آن نماز می خواند، ایستاد و منتظر ماند تا رکعت اول نماز ایشان تمام شود و آن حضرت به رکوع رود، وقتی که امام(علیه السلام) سجده اول را به جای آورد و سر شریفش را برداشت، ابن ملجم ملعون ضربه شدیدی به سر مطهر ایشان وارد آورد. درست در همان جای که عمرو بن عبدود پیش تر ضربه زده بود. در آن حال امام خویشتن داری کرد و ابراز درد ننمود و به روی شریف خویش به زمین افتاد و کسی هم پیش امام نبود. امام در آن حال گفت: «بِسمِ الله وَ بِالله وَ عَلی مِلَّةِ رَسُولِ اللهِ»؛ آن گاه فریاد زدند: «قَتَلنی إِبنُ مُلجِمَ، قَتَلَنِیَ اللَّعینُ ابنُ الیَهودِیةِ، فُزتُ وَ رَبِّ الکَعبَةِ، أیُّهَا النّاسُ لا یَفُوتَنَّکُمُ الرَّجُلُ»؛ از این روایت فهمیده می شود که امام(علیه السلام) در هنگام وارد آمدن ضربه مشغول خواندن نماز نافله بوده اند، و گرنه دیگران متوجه نزدیک شدن آن ملعون می شده اند. همچنین در این روایت تصریح شده که کسی پیش امام نبوده است.
در دنباله گزارش آمده است پس از آن که امام حسن و امام حسین(علیهما السلام) از این ماجرا آگاه شدند و به مسجد آمدند، مشاهده نمودند که ابو جعدة بن هبیره و گروهی از مردم سعی می کنند که امام را در محراب بلند کنند، ولی امام توانایی ایستادن ندارد. [۱۴۳]
حاضر نبودن امام حسن و امام حسین(علیهما السلام) در آن لحظه نیز مؤید آن است که نماز آن حضرت نافله بوده است؛ چرا که بعید است آن بزرگواران در نماز جماعت صبح پدر حاضر نبوده باشند. بنابراین با پذیرش ضربت خوردن امام(علیه السلام) در حال نماز، می توان اطمینان حاصل نمود که آن نماز، نماز نافله بوده است. و قطع کردن نماز نافله در حال عادی و در حال اضطرار هیچ اشکالی ندارد. طبق ظاهر گزارشی که نقل شد، امام(علیه السلام) بعد از آن ضربه به رو بر زمین افتاده و عبارت «بِسمِ اللهِ وَ بِاللهِ وَ عَلی مِلَّةِ رَسُول الله» را گفته اند و آن گاه فریاد زده اند که ابن ملجم مرا کشت.
البته جای هیچ تردید نیست که حتی اگر در نماز واجب هم به ایشان حمله شده بود، بر اثر آن ضربت سهمگین، ادامه نماز ایشان امکان پذیر نبوده است و حتی اگر ادامه نماز هم ممکن بوده است، ایشان می توانسته اند برای امر مهم تری مثل نگریختن ابن ملجم، نماز خویش را قطع فرمایند.
البته در این باره نقل های دیگری نیز هست؛ چنان که عده ای نقل کرده اند در شب ۱۹ ماه رمضان سال ۴۰ هجری، ابن ملجم و هم دستانش شبیب بن بجره، وردان بن مجالد و اشعث بن قیس، در آن قسمتی که حضرت علی(علیه السلام) برای نماز وارد مسجد می شد، نشستند. حجر بن عدی نیز در آن شب در مسجد خوابیده بود، ناگهان شنید که اشعث به ابن ملجم می گوید: «آنچه را مقصودت بود (یعنی حضرت علی(علیه السلام)) را دیدم». حجر بن عدی فهمید که توطئه ای در کار است؛ از این روی سریع از مسجد خارج شد و در بیرون مسجد به امیرالمؤمنین (علیه السلام) خبر داد، ولی آن حضرت با گفته او مخالفت نمود و وارد مسجد شد. در این هنگام ابن ملجم خود را به آن حضرت رساند و ضربت شمشیرش را بر آن حضرت فرود آورد. [۱۴۴]
قرب الاسناد نیز نقل می کند که حضرت علی(علیه السلام) هنگامی که مردم را برای نماز صبح بیدار می کرد، عبدالرحمان بن ملجم با ضربه شمشیر بر سر مبارک آن حضرت زد.
حضرت علی(علیه السلام) خودش را روی زانوهای او انداخت و او را گرفت، تا این که مردم آمدند و... [۱۴۵] بر اساس این نقل ها حضرت علی(علیه السلام) در نماز ضربت نخورده است تا آن که بحث شود نماز آن حضرت قطع شده است یا نه.