به گزارش «شیعه نیوز»، احمد پهلوانیان، مدیرکل صداوسیمای استان یزد و مدرس دانشگاه هنر، در گفتوگو با ایکنا، درباره جایگاه انتظار در هنر هفتم اظهار کرد: صنعت سینما متکی به مخاطب است. بنابراین موضوعات و مباحث مطروحه در آن با دغدغههای مخاطب پیوند خورده و فیلمهایی که به این دغدغهها میپردازند با استقبال بیشتر مخاطبان مواجه میشوند. یکی از مفاهیمی که همواره به صورت ویژه در سینما مورد توجه بوده، مفهوم انتظار است زیرا این مفهوم بشر را به مدینه فاضله یا همان آرمانشهر نزدیک میکند.
وی افزود: در همه ادیان آسمانی و مکاتب بشری به موضوع آخرالزمان پرداخته شده است. در آخرالزمان رنجها و دردهای بشری به اوج میرسد و در همان زمان منجی ظهور میکند تا درد و رنج بشر را پایان دهد. در چنین شرایطی طبیعی است که آمال و آرزوهای بشر که همان ظهور منجی است به سینما نیز راه یابد. پرداختن به موضوع آخرالزمان فقط به سینما خلاصه نمیشود و در تمامی اشکال هنری رایج است، اما سینما به دلیل قابلیتهای تصویری طی دهههای اخیر به صورت ویژهتر به این موضوع پرداخته و تولیدات متعدد هالیوود در دهههای گذشته گواه این امر است و این آثار با استقبال فراوان مخاطبان روبهرو شدهاند.
انفعال حوزههای معنایی در سینمای ایران
این کارشناس رسانه درباره کمکاری سینمای ایران در پرداختن به موضوعات آخرالزمانی گفت: کمکاری در حوزههای معنایی سینما فقط به آخرالزمان خلاصه نمیشود، بلکه بسیاری از موضوعات و مفاهیم استراتژیک دیگر وجود دارد که ما از آن غافلیم، به ویژه در یک دهه گذشته سینمای ایران به سمت مضامین عامهپسند روی آورده است. در این میان نبود امکانات نیز مزید بر علت شده است، ولی دلایل دیگری نیز وجود دارد که عموماً به آن توجه نمیشود.
بیشتر بخوانید:
سینمای مهدوی را با توجیهات اقتصادی نمیتوان به دست آورد
پهلوانیان ادامه داد: آثار آخرالزمانی سینمای غرب فقط با رویکرد سرگرمی تولید نمیشود، بلکه اهداف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و حتی فلسفی هم در پسزمینه آنها نهان است. در تولیدات هالیوود منجی ظهور میکند تا وضعیت موجود حفظ یا جهان به قبل از آخرالزمان بازگردانده شود. این رویکرد دقیقاً برخلاف تفکرات اسلامی و شیعی تلقی میشود. در تفکرات شیعی آخرالزمان به معنای آغاز زندگی مطلوب و آرمانشهر است. بنابراین ترجمهای که از منجی در فیلمهای آمریکایی دیده میشود فاصله زیادی با تفکرات دینی و اسلامی دارد.
انسان ناجی
وی تأکید کرد: در تفکر شیعی، منجی شکلی مقدس دارد، ولی در سینمای غرب منجی جنبه کاملاً زمینی دارد و در فیلمهای غربی روی این امر تأکید شده اما حتی در برخی مواقع منجی یک انسان معمولی است. مثلاً در فیلم «کنستانتین» منجی با شیطان ارتباط دارد. در فیلمهای «نبرد تایتانها» و «لژیون» هم منجی شخصیتی نامشروع دارد. همچنین منجی غربی هیچ گونه خودآگاهی درباره رسالتش ندارد، بلکه ناخودآگاه در جریان اتفاقی قرار میگیرد که باعث میشود رفتاری از خود بروز دهد.
پهلوانیان متذکر شد: همچنین، منجی در فیلمهای غربی به شدت تکنولوژیزده است، یعنی آنچه به او قدرت و توانایی داده، علم و آگاهی است که از بشر وام گرفته و این امر ادامه روند تقدسزدایی از منجی تلقی میشود، درصورتیکه در تفکر اسلامی در کنار علم، مشیت الهی نیز امری قابل توجه است. این امر را در آثاری مانند «رمز امگا» و «شیوع» به خوبی مشاهده میشود. در این تولیدات اشتباهات بشر سبب شده تا آخرالزمان شکل گیرد.
این مدرس رشته هنر دانشگاه آزاد یزد تأکید کرد: در برخی از آثار غربی نیز منجی با عرفانهای نوظهور شرقی رنگآمیزی شدهاند. شخصیت لئو در فیلم «ماتریکس» با عرفانهای بودایی ارتباط نزدیکی دارد، مانند فیلمهای «۲۰۱۲» و «گزارش اقلیت». در کنار عرفانهای شرقی اندیشههای دیگری در تولیدات آخرالزمانی غرب دیده میشود و این عرفانها متکی به اندیشههای کابالا و اوانجلیستهاست.
پهلوانیان انفعال در این حوزه را خطرناک دانست و گفت: وقتی مخاطب داخلی کالای فرهنگی و هنری مناسبی در این حوزه ندارد، طبیعی است که به سمت محصولاتی گرایش خواهد داشت که در غرب تولید شده است.
نهادهای که میتوانند همراه سینما باشند
این تحصیل کرده حوزه علمیه در پایان درباره نقش و جایگاه حوزههای علمیه در تبیین مبانی نظری در حوزه آخرالزمان تصریح کرد: از دیرباز تاکنون بین سینما و نهادهای دینی گسستی عمیق وجود دارد و به همین دلیل آثاری که در حوزه دین و آخرالزمان تولید شده در سینمای کشورمان کمرنگ است، هرچند پس از پیروزی انقلاب تلاش شد تا این فاصله کمتر شود. برای نمونه به آثاری اشاره میکنم که حوزه هنری در سینما انجام داد. در کنار حوزه هنری، مرکز پژوهشهای اسلامی صداوسیما، دانشکده صداوسیمای قم و واحدهای جدیدی که در قم تشکیل شدهاند میتوانند در این باره فعالیت کنند.
شخص بافرهنگ و دردمندِ هدفمند البته آرمانش خشنودی خداست
در راه تعالی جامعه و دستگیری از مستضعفین از بذل مال و جان هم دریغ نمیکند
ولی آنکه جزو گروه «دینهم دنانیرهم و قبلتهم نسائهم» باشد
همتش صرف اشباع تمنیات نفس پلید و آرمانش پرکردن بیت الخلاست
لذا بجای ارباب رسانه بودن، نوکر گیشه میشود و عوض ارشاد جوانان، دنبال ارضای چشمچرانی آنان میدود
در دنیا با قند و چربی انباشته، همین مالی که برایش سگدو زده و آخرتش را با منتکشی فروخته، نمیخورد ولی در آخرت حسرت بیپایان میخورد