به گزارش «شیعه نیوز»، واژه «آخرالزمان» یکی از واژههایی است که بارها در روایات پیشوایان معصوم(ع) و متون ادیان الهی آمده است. آخرالزمان نه فقط یک دوره زمانی خاص است، بلکه واقعاً به مرحلهای ویژه در پایان زمان اتلاق میشود. فهم زمانی دقیق و تعیین این دوره، بسیار سخت و بلکه ناممکن است.
به همین خاطر، ادیان به بیان خصوصیات این دوره پرداختهاند. البته به نظر میرسد آخرالزمان از چنان وسعت زمانیای برخوردار باشد که بتوان مطمئن بود هنوز تا پایان زمان، راه درازی مانده است. چرا که پیامبر اکرم(ص) در ادیان الهی، پیامبر آخرالزمان معرفی شده است و زمان ظهور امام عصر(عج) نیز آخرالزمان بیان شده است و زمان وقوع قیامت هم آخرالزمان معرفی شده است. در متون دینی ما بارها عبارت آخرالزمان آمده است، در این میان ویژگیهای متفاوتی از آخرالزمان ذکر شده که کنار هم قرار دادن آنها میتواند تصویر روشنی از آخرالزمان به ما بدهد.
مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم درباره «دینداری در آخرالزمان» در یادداشتی مینویسد:
پیامبر اکرم اسلام(ص) فرمودهاند: «یکون فی آخر الزمان عباد جهّال و قرّاء فسقه»؛ در آخر الزمان، پرستش گرانی نادان و قرآن خوانانی گناهکار (و فاسق) خواهد بود.
کتاب معارج الیقین فی اصول الدین نوشته شیخ محمد بن محمد سبزواری از قول پیامبر اکرم(ص) نقل میکند که فرمودند: گروهی از امّت من در آخرالزمان خواهند آمد که به مساجد میروند و دور هم مینشینند و در مسجد در مورد محبّت دنیا حرف میزنند. با آنها ننشینید.
همچنان که در مورد برخی علمای ریاکار آمده است: مردم را به آخرت ترغیب میکنند و خود به آن علاقهای ندارند و مردم را به زهد در دنیا دعوت میکنند ولی خود زهد نمیورزند.
در روایتی دیگر از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که روزی ایشان در جمع اصحاب خود به کودکی نگاه کردند و بعد فرمودند: وای بر فرزندان آخر الزمان به سبب پدرانشان. به ایشان عرض شد: به سبب پدران مشرک و کافرشان؟ فرمودند: نه! از پدران مسلمانشان که هیچ چیزی از واجبات را به آنها یاد نمیدهند و اگر آنها خود بخواهند فرا بگیرند نیز منعشان میکنند و به جای آن به کمترین چیز از دنیا برای فرزندانشان راضی میشوند.
پیامبر اکرم(ص) در روایتی در بیان حال همه مردم و نه فقط مسلمانان آخرالزمان میفرمایند: «زمانی بر مردم خواهد آمد که چهرهشان چهره انسانی و قلوبشان، قلوب شیطانی است. مانند گرگهای بیابانی خون میریزند، از کارهای بد یکدیگر را نهی نمیکنند. اگر آنها را تبعیت کنی، تو را به تردید میاندازند، اگر برایشان حرف بزنی، تو را تکذیب میکنند و اگر از نزد آنها بروی، بد تو را میگویند. سنت الهی نزد آنان بدعت و بدعت نزد آنان سنّت است. انسان حلیم در چنین جامعهای فریب خورده دانسته میشود و فریب دهندگان، انسانهای حلیم معرفی میشوند. مؤمن بین آنها مستضعف است و فاسق و گنهکار، محترم... پناه بردن به آنها عین پشیمانی، عزتمندی با آنها عین ذلّت و خواستن از آنها عین فقر است.
ایشان در بیان دیگری میفرمایند: «زمانی بر مردم خواهد آمد که شکمهایشان خدای آنهاست و زنان قبله آنان و دینارهایشان دین آنان و شرفشان، متاع خرید و فروش آنهاست. از ایمان جز اسم آن و از اسلام جز آداب آن و از قرآن جز تدریس آن چیزی نمیماند. مساجد آنها آباد و قلوبشان از هدایت ویران است. دانشمندانشان بدترین مخلوقات روی زمین محسوب میشوند. برخی در آخرالزمان قرآن میخوانند امّا قرآن به قلوب آنها راه ندارد. «لا یجاوز ایمانهم حناجرهم» یعنی ایمان از حنجرههایشان عبور نمیکند.
علاوه بر شاخصه ارزشمندی دنیا در زندگی مردم آخرالزمان که ناشی از کمتوجهی آنها به آخرت میباشد، شاخصه دیگر این مردم، با توجه به روایات وارده، نجات یافتن عدّهای در آخرالزمان از شر دنیا و گرفتاریهای آن است. این افراد اگر چه در اقلیّت زندگی میکنند و همواره از هر جهت مستضعفاند، امّا در ایمان خود راسخاند. در دینداری این گروه سه محور لحاظ شده است:
1. ایمان به غیب: نگاه اینان به غیب، نگاهی ماورای این دنیاست و غیب در نظر اینان، نه یک مسأله معرفت شناختی بلکه یک حقیقت هستی شناختی است. همچنان که در برخی روایات، غیب را مسأله وجود حضرت بقیة الله الأعظم(عج) دانستهاند و ایمان آورندگان به غیب در آخرالزمان، ثابتان در امر غیبت حضرتش معرفی شدهاند.
از همین جهت است که پیامبر اکرم اسلام(ص) در وصف این گروه از مردم آخرالزمان در روایتی به حضرت علی(ع) میفرمایند: یا علی! عجیبترین افراد در ایمان و بزرگترین آنها در ثواب، قومی هستند که در آخرالزمان میآیند. پیامبر اکرم(ص) را ندیدهاند و امام نیز از نظر آنها پنهان است و آنان در سیاهی به روشنی ایمان میآورند (یا از روی نوشتهها ایمان میآورند.)
2. سختی در دینداری: ویژگی دیگر مردم آخرالزمان، دینداری در آخر الزمان است که در روایات آمده است که توجه و تقیّد به دینداری جزء سختترین کارهاست و دینداران در نهایت مشقّت، دین خود را حفظ میکنند و البته خداوند نصرت خود را بر مقیّدان به دینداری در آخر الزمان فرو خواهد فرستاد.
3. انتظار ظهور منجی: عقیده به ظهور منجی در عقاید اسلامی، وسعت فوق العادهای دارد و به عنوان یک عقیده زیر بنایی شناخته شده است و تنها یک مذهب از مذاهب اسلامی معتقد به این امر نیستند بلکه در تمامی فرق اسلامی این بحث ریشه دارد، به طوری که مردم آخرالزمان تشویق برای انتظار فرج گشته و عامل نجات از فتنههای آخر الزمان را فرج منجی خواندهاند.
پیامبر اکرم(ص) در سال دهم هجرت در غدیر خم در آن اجتماع بینظیر که از سراسر بلاد اسلامی و از همه اقشار و صفوف حضور داشتند، 4 بار نام مبارک آن حضرت را در خطبه معروف غدیر طرح نمود و فرمود: «... آگاه باشید که آخرین خلیفه از ما، قائم آل محمد(ص) است» و سپس در چند جمله پشت سر هم، صفات و ویژگیهای آن حضرت را چنین تبیین فرمود: اوست غلبه کننده بر ادیان، انتقام گیرنده ظالمان، او فاتح دژها و منهدم کننده آنهاست. او وارث دانشها و حاکم بر ادراکهاست. او ولی خدا بر روی زمین است و بالاخره او کسی است که تمام گذشتگان، ظهور او را پیشگویی کردهاند.
در مورد حتمی بودن ظهورش، حضرت محمد(ص) فرمودهاند: اگر از زمان فقط یک روز باقی مانده باشد، خداوند مردی از اهل بیت مرا بر میانگیزد تا زمین را پر از عدل کند همچنان که از جور پر شده باشد.