SHIA-NEWS شیعه نیوز:
به گزارش «شیعه نیوز» به نقل از فارس، كنعان چامورجو كارشناس سرشناس مسائل خاورميانه در تركيه در
گفتگويي مفصل با نشريه اسلامي "گوندم " تركيه به حوادث سوريه و اتفاقات
پشت پرده نا آرامي هاي اين كشور پرداخته است.
*تظاهركنندگان خياباني سوريه عكس العمل مورد انتظار غرب را نشان مي دهند
وي با اشاره به اين كه نظام سلطه درصدد خارج كردن سوريه از محور مقاومت
است، گفت: آشكار است كه سيستم سلطه غرب و اسرائيل، نه به لحاظ آزادي مردم
سوريه، بلكه به لحاظ اهميت استراتژيك منطقه اي به اين كشور علاقه نشان مي
دهد. اصولا به همين دليل است كه مي گويم تحولات سوريه را بايد تحت چندين
موضوع متفاوت ارزيابي كرد و اينكه اقشار محافظه كار، متدين و راستگرايان
اسلامي سنتي همه تحولات سوريه را زير يك عنوان ارزيابي كرده و به نتيجه
ميانبر مي رسند، اشتباه محض است. آن دسته از كساني كه با ديدن خون در
خيابان هاي سوريه برآشفته شده و احساسات شان برانگيخته شده و از اين ايده
كه بايد سوريه را به اسرائيل بايد تسليم كنند حمايت كرده و حتي به اين هم
بسنده نكرده و براي تحقق اين امر به خيابان ها مي ريزند، در حقيقت همان
واكنشي را كه سيستم غرب انتظار دارد، نشان مي دهند.
*غرب به هر نحوي در تلاش براي خارج كردن سوريه را از سيستم دفاعي استراتژيك مقاومت است
اين كارشناس مسائل خاورميانه ادامه داد: اين در حالي است كه از سال
2005 كه اسرائيل با كشتن رفيق حريري و اجراي كودتاي مخملي در لبنان عليه
سوريه و اخراج سربازان سوري از خاك اين كشور در تلاش است تا به هر نحوي كه
شده سوريه را از سيستم دفاعي استراتژيك در منطقه نيز اخراج كند.
چامورجو گفت:وقتي اين پروژه يعني كشتن حريري كه با حمايت سعودي ها صورت
گرفت به نتيجه مورد نظر نرسيد، در سال 2006 سناريوي حمله اسرائيل به لبنان
را اجرا كردند. هدف، نابود كردن حزب الله به لحاظ نظامي و سياسي و خارج
ساختن اين حركت از معادلات لبنان بود. اما اين حمله آن طور كه انتظار مي
رفت به نتيجه مطلوب نرسيد و حزب الله شكست سنگيني را به اسرائيل تحميل كرد.
پيروزي حزب الله در اين جنگ نه تنها باعث تقويت اتحاد استراتژيك ايران و
سوريه شد، بلكه در فلسطين نيز موقعيت سياسي حماس و موقعيت نظامي جنبش
اسلامي را تحكيم كرد. به دنبال اين موضوع، جنبش فتح در سال 2007 وادار به
انجام كودتا عليه دولت منتخب حماس شد. به دنبال شكست اين روند و عقب نشيني
فتح به كرانه باختري اين بار اسرائيل و بار هم به تشويق سعودي ها و حمايت
مالي رياض در سال 2009 به نوار غزه حمله كرد.
*تلاش براي شكست جبهه مقاومت ايران، سوريه، حماس، حزب الله
وي افزود: روشن است كه همه اين تلاش ها براي شكست جبهه مقاومت ايران،
سوريه، حماس، حزب الله بود. مي دانيد كه محور متشكل از سيستم وصايت غرب،
خاندان سعودي، قطر و سعد حريري براي شكست اين زنجيره مقاومت و كندن حلقه اي
از آن، حملات متعددي را پي در پي صورت مي دهند كه مثال هاي بسياري را مي
توان عنوان كرد.
*تحولات سوريه، برنامه جديد براي شكست جبهه مقاومت
اين كارشناس ترك ادامه داد:هيچ كس نمي تواند انكار كند كه تحولات
سوريه، در حقيقت برنامه اي است كه تحت لواي "بهار عرب " و با مطرح كردن
خواسته هاي مردم اين كشور در حال اجراست.تنها چيزي كه غرب و سرسپرده هاي آن
يعني رژيم سعودي، حريري، قطر و اردن به آن علاقه دارد، خارج كردن سوريه از
محور اتحاد با ايران، حماس و حزب الله و وارد كردن آن زير وصايت غرب است.
*كناره گيري اسد از جببه مقاومت، مساوي است با بازگشت آوارگان به سوريه
چامورجو گفت:اگر دولت فعلي سوريه بدون تغيير نظام تك حزبي خود به
خواسته سيستم غربي تن دردهد، سوريه از دستوركار جامعه بين الملل خارج
خواهد شد. حتي اگر رژيم بعث سوريه به كشتار در خيابان ها ادامه دهد، سيستم
وصايت غربي از دولت دمشق حمايت مورد بحرين و يمن حمايت كرده و آنچه در
خيابان ها رخ مي دهد را ناديده خواهد گرفت. متاسفانه در تركيه قدرت هاي
راستگراي اسلامي سنتي در مقابل ديدن اين حقيقت اساسي مقاومت مي كنند. بنا
به اين حقيقت، آنها به جاي ارزيابي سوريه، با استفاده از زبان رسانه هاي
غربي و الجزيره در مقابل تحولات سوريه پرچم جهاد را برافراشته مي كنند. بار
ديگر مي گويم اگر سوريه امروز قبول كند كه زير وصايت غرب برود و از اتحاد
با ايران دست بردارد، راستگرايان اسلامي سنتي تركيه نيز بي سروصدا به خانه
هايشان باز مي گردند و هم سوريه را و هم خون هايي كه در خيابان ها ريخته
شده و به خاطر آن حقايق را ناديده گرفتند فراموش خواهند كرد.
*هدف از متهم سازي ايران و حزب الله در تحولات سوريه، تضعيف دو حلقه قوي جبهه مقاومت است
وي در ادامه با اشاره به اين كه غرب به دنبال وارد كردن فشار به سوريه
براي دوري از محور مقاومت است، افزود:اينكه اقشاري كه تحت تاثير تبليغات
سعودي ها قرار دارند، در وقايع سوريه در درجه اول ايران و حزب الله را متهم
مي كنند، باز در چارچوب حساب "خاورميانه جديد " سيستم وصايت غرب معنا
پيدا مي كند. اين محافل كه در مقابل كشتار مردم بحرين توسط سربازان سعودي و
نيروهاي امنيتي رژيم آل خليفه حتي يك كلمه بر زبان نرانده اند، عليرغم
اظهارات نصراله مبني بر نگراني از اوضاع سوريه و درخواست انجام هر چه سريع
تر اصلاحات، به حزب الله حمله ور مي شوند. يا اينكه ايران را كه به دليل
پيمان دفاعي منطقه اي با سوريه در امور داخلي اين كشور دخالت نمي كند، متهم
مي كنند.
اين كارشناس مسائل خاورميانه ادامه داد:اين محافل جاهل كه در حين متهم
سازي ايران و حزب الله استفاده از لحني غليظ را نيز فراموش نمي كنند، كساني
هستند كه به هيچ عنوان صلاحيت متهم سازي ايران و يا ديگران را ندارند.
اصولا دليل اينكه اين محافل به همين راحتي در مقابل تبليغات سعودي ها و
اسرائيلي ها تسليم مي شوند نيز همين جهالت آنان است. اين در حالي است كه
هدف روشن است. هدف از متهم سازي ايران و حزب اله در تحولات سوريه، تضعيف دو
حلقه قوي جبهه مقاومت است و راستگرايان اسلامي سنتي در تركيه آگاهانه و يا
ناآگاهانه تبديل به قدرت خياباني فعال اين عمليات شده اند.
*عدم بصيرت نخست وزير تركيه، منطقه را به جهنم مبدل مي كند
چامورجو ادامه داد:آنچه كه به طور آشكار مطرح است اين است كه ارگنه كن
اسلامي و يا ارگنه كن جديد تلاش مي كند تا اردوغان و حزب عدالت و توسعه را
تحت محاصره و زير نفوذ خود درآورد. اما بايد مانع اين كار شد. توصيه ما به
اردوغان اين است كه با اتكاء به ديناميك هاي داخلي در مقابل وصايت جهاني
بايستد و مانع از اشغال منطقه توسط سيستم وصايت غربي شود. اما اگر اردوغان
در كنار استثمار غرب قرار گرفته و به سيستم وصايت جهاني رجوع كند، قدرت هاي
بيگانه از ضعف ناشي از اين تصميم استفاده كرده و كار او را هم يكسره
خواهند كرد. بهر حال اردوغان نمي تواند در اين شرايط بي طرف باقي بماند و
يا بايد در كنار استثمار غرب، يا در كنار مقاومت صف بندي كند.
*تركيه از سوريه تحت نظر غرب هيچ خيري نخواهد ديد
وي در پايان افزود:دولت اردوغان محبوبيت منطقه اي خود را در مورد مسائل
اسرائيل و فلسطين و لبنان مديون سوريه است. روزي كه سوريه از پشت تركيه
كنار بكشد، آنكارا بايد به دوراني كه پشت درهاي اتحاديه اروپا انتظار مي
كشيد، بازگردد. اما گزينه دولت اردوغان در مورد مسئله سوريه چيست؟ آيا
تركيه بايد بار ديگر ضمانت اسرائيل در منطقه شده و به اتاق انتظار اتحاديه
اروپا برگشته و تبديل به كشوري شود كه تحت نفوذ آمريكا قرار دارد؟ بازگشت
آنكارا به گزينه محور اسرائيل - اتحاديه اروپا - آمريكا به منزله بازگشت به
"تركيه قديم " است. اگر سوريه به چنگ آمريكا بيافند، معلوم است كه چه مي
شود: حماس، حزب اله، ايران و عراق در مقابل سوريه اشغال شده جبهه خواهند
گرفت. در اين صورت حماس و جهاد اسلامي يا در عراق و يا در لبنان مستقر
خواهد شد. اما سوريه اي كه تحت نفوذ اسرائيل است، هرگز خيرش به تركيه
نخواهد رسيد.
