۷

راز صحبت کردن آیت الله گلپایگانی با ارواح در قبرستان وادی السلام

با آنکه بسیار اهل تقیه و کتمان بود، در عین حال از مکاشفات خود در دوران عمر چه در اصفهان و چه در نجف اشرف مطالبی را برای من نقل می‌فرمود.
کد خبر: ۲۲۲۲۹
۱۳:۰۱ - ۱۲ تير ۱۳۹۰
SHIA-NEWS شيعه نيوز:

به گزارش «شيعه نيوز» ، آیت الله سید محمد حسین طهرانی درباره استاد خود آیت‌الله سید جمال الدین گلپایگانی و اخلاق و کرامات وی که در کتاب"افلاکیان خاک نشین" این چنین سخن می‌گوید:

مرحوم آیت‌الله سید جمال الدین گلپایگانی از علماء و مراجع تقلید نجف اشرف بودند و از شاگردان بر جسته مرحوم آیت الله نائینی و در علمیت و عملیت زبانزد خاص بود و از جهت عظمت قدر و کرامت مقام و نفس پاک مورد تصدیق و برای احدی جای تردید نبود در مراقبت نفس و اجتناب از هواهای نفسانیه مقام اول را حائز بود.

از صدای مناجات و گریه ایشان همسایگان حکایاتی دارند، دائماً صحیفه مبارکه سجادیه علیه السلام در مقابل ایشان در اتاق خلوت بود و همین که از مطالعه فارغ میشد به خواندن آن مشغول می گشت.

حقیر در مدت هفت سال که در نجف اشرف برای تحصیل مقیم و مشرف بودم، هفته‌ای یکی دو بار به منزلشان می‌رفتم و یک ساعت می‌نشستم با آنکه بسیار اهل تقیه و کتمان بود، در عین حال از واردات قلبیه یعنی مکاشفات خود در دوران عمر چه در اصفهان و چه در نجف اشرف مطالبی را برای من نقل می‌فرمود، مطالبی که از خواص خود بشدت مخفی می‌داشت.

مرحوم آقا سید جمال الدین بسیار به وادی السلام می‌رفت و می‌نشست و معطل می‌شد و ما چنین می‌پنداشتیم که او با ارواح طیبه سرو کاری دارد و رد و بدلهائی بین آنان به وقوع می پیوندد.
و در این اواخر به کسالت قلب و پروستات مبتلا بود و عمل جراحی ... نموده و روی تخت افتاده... و قرض ایشان چه برای امرار مخارج شخصی، و چه برای طلاب به حد اعلی رسیده بود، و خانه مسکونی خود را به چهار صد دینار عراقی به جهت مصرف یک عمل جراحی که برای یکی از ارحامشان پیش آمد کرده بود، به رهن گذاشته بودند و از جهات داخلی منزل نیز ناراحت و در شدائدی به سر می برد.

این حقیر در هفته یکی دو بار به خدمتش می رسیدم. و تا اندازه ای برای من گفتگو داشته در این حال که یک روز وارد شدم دیدم: در حالیکه به پشت روی تخت افتاده و سن به نود سال رسیده است، صحیفه کوچک خود را می‌خواند و اشک می‌ریزد و در عالمی از سرور و بهجت و نشاط و لذت است که حقاً زبان از وصف آن عاجز است. کأنه از شدت انس با خدای تعالی در پوست نمی گنجد و می‌خواهد به پرواز در آید.

سلام کردم، گفت: بنشین! ای فلان کس از حالات من که تو خبر داری ( و در اینجا اشاره کرد به جمیع گرفتاری ها: از مرض فراوان و گرو رفتن منزل و غیرها ).  عرض کردم: آری و سپس با یک تبسم ملیحی رو به من کرد و فرمود: من خوشم خوش، کسی که عرفان ندارد نه دنیا دارد و نه آخرت.


منبع : برنا
ارسال نظرات
نظرات حاوی عبارات توهین آمیز منتشر نخواهد شد
نام:
ایمیل:
* نظر:
غیر قابل انتشار: ۱
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۷
نظرات بینندگان
مریم
Iran (Islamic Republic of)
۰۰:۴۴ - ۱۳۹۲/۰۷/۲۲
خدایاما را هم پاک نما
رسول
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۵۶ - ۱۳۹۵/۱۱/۱۰
سید عزیز
بهارلو
Iran (Islamic Republic of)
۰۷:۴۹ - ۱۳۹۹/۰۶/۰۶
انتظار داشتم از کرامات این آقا بفرمائید مطالبتان با موضوع جور نیست هیچ اشاره ای به راز صحبت با ارواح نکردی فقط وقتمو گرفتین
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۰:۳۳ - ۱۳۹۹/۰۶/۲۱
سلام حسین برقعی ببتزنشسته ارتش هستم خدایا عمری عنایت فرما باز زیارت کربلا نصیب مان فرما امین یاربالعالمین
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۰:۲۸ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۵
انشااله برامنم سفرلسانجلس جورشه امین
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۰:۲۷ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۵
عجب اوجوبه ای
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۲۷ - ۱۳۹۹/۱۱/۲۸
امین آقا
خلایق هر چه لایق