شیعه نیوز:
پاسخ اجمالی
- روایت حدیث: به معنای نقل یا حمل گفتار، فعل یا تقریر معصوم است؛[1] یعنی کسی از شخصی دیگر، روایتی را بشنود و آنرا نزد خود محفوظ بدارد و آنرا برای دیگران نقل کند. این مرحله، بر مرحله درایت حدیث تقدّم دارد. بیشتر احادیثی که در منابع روایی ذکر شده، راویانی آنها را به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم از پیامبر اکرم( صلی الله علیه و آله و سلم ) و ائمه اطهار( علیه السلام ) نقل کرده و حامل آن بودهاند.
- درایت حدیث: واژه درایه، از ریشه «د ر ی» به معنای علم داشتن و دانستن آمده است.[2] و در اصطلاح؛ علمی است که در آن از سند و متن حدیث و چگونگی فراگیری و انتقال (تحمل و ادای) حدیث و آداب نقل آن بحث میشود.[3] هدف از پایهگذاری این دانش، شناسایی احادیث مقبول از مردود است. به کمک این علم؛ شنونده و یا بیننده روایت، علاوه بر اینکه روایت را در حافظه خود میسپارد، مفهوم و حقیقت معنای آنرا درک میکند. این مرحله، متأخر از مرحله روایت است؛ یعنی ابتدا شخص باید روایت را از دیگری بشنود و یا در کتابی ببیند، سپس معنای آنرا فهمیده و به عمق معنای آن راه پیدا کند. به دیگر سخن؛ منظور از این علم حدیث، آشنایى با ادبیات و لحن روایات، شأن ورود احادیث، شرایط زمانى و مکانى و ویژگیهاى راوى حدیث است.[4] تفسیرها و شرحهایی که بر احادیث نوشته شده است و دانشمندان در آنها به بررسی سند و متن احادیث پرداختهاند، همه گویای درایت حدیث است.
مشخص است که اهمیت درایت و فهم حدیث از روایت آن بسیار بیشتر است؛ چرا که امام صادق ( علیه السلام ) میفرماید: «درایت و فهم یک حدیث، از روایت و نقل کردن هزار حدیث (در صورتی که فقط نقل کند و به معنای آن توجه نداشته باشد) با ارزشتر است».[5] از این جهت است که معصومان( علیه السلام ) اصحاب خود را به این موضوع آگاهی داده و آنها را به سمت فهم روایات سوق میدادند و این کار را روش خردمندان معرّفی میفرمودند.[6]
البته این مطلب در مورد کتاب آسمانی قرآن نیز صدق میکند؛ یعنی ارزش فهم و تدبّر در قرآن کریم، از حفظ الفاظ آن به مراتب بیشتر است. از این رو، خداوند نیز مخاطبان خود را به تدبّر در قرآن کریم فرا میخواند.[7]
[1]. برگرفته از نمایه «معنای اصطلاحی روایت و حدیث و تفاوت میان آنها»، سؤال 28026.
[2]. فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، محقق و مصحح: مخزومى، مهدى، سامرائى، ابراهیم، ج 8، ص 58، انتشارات هجرت، قم، چاپ دوم، 1410ق؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 14، ص 254، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، بیروت، چاپ سوم، 1414ق.
[3]. برگرفته از نمایه «مختصری از تاریخ علوم اجتهاد، رجال، درایه و اصول»، سؤال 5582.
[4]. مکارم شیرازى، ناصر، دائرة المعارف فقه مقارن، ص 310، انتشارات مدرسه امام على بن ابى طالب( علیه السلام )، قم، چاپ اول، 1427ق.
[5]. شیخ صدوق، معانی الأخبار، محقق و مصحح: غفارى، على اکبر، ص 2، دفتر انتشارات اسلامى، قم، چاپ اول، 1403ق.
[6]. کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفارى، على اکبر، آخوندى، محمد، ج 1، ص 49، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407ق.
[7]. محمد، 24.
T