شیعه نیوز:
پاسخ اجمالی
زیارت مفجعه در کتابهای معتبر ادعیه نیامده، و تنها در کتاب متأخر «مفتاح الجنان» ذکر شده که این کتاب مورد انتقاد بسیاری از دانشمندان علم حدیث از جمله شیخ عباس قمی قرار گرفته است. علاوه بر این که در همین کتاب، سندی برای زیارت مفجعه نقل نشده است.
پاسخ تفصیلی
یکی از پدیدههای ناشایستی که بعضاً در کتابهای دعا و دعاهای مأثور از ائمه( علیه السلام ) دیده میشود، اضافه یا کم کردن از متن ادعیه و یا ساختن دعاهای جدید و انتساب آن به معصومان است!
در مواردی که راویان دعاها، مطلبی را حتی از روی اشتباه به دعاها اضافه یا جابجا میکردند، با توبیخ ائمه( علیه السلام ) روبرو میشدند؛ زیرا دعا یعنی راز و نیاز با خدا و دعاهایی که از طرف معصومین به ما رسیده برای هر کلمه آن حکمتی است که بر ما پوشیده است؛ لذا جابجا کردن یا حذف و اضافه بر آن، به گونهای اخلال در دعا است.
حسین بن مختار میگوید: امام صادق( علیه السلام ) دعایی را فرمودند و در آخر گفتند: «و هو علی کل شیء قدیر»، حسین بن مختار میگوید من به آخر آن چنین اضافه کردم: «بیده الخیر؛ همه خیرها در دست او است.» حضرت فرمودند بله! همه خیرها در دست او است ولی دعا را آنگونه که تعلیمت دادم، بخوان.[1]
با همه این تأکیدات باز میبینیم که عدهای دست به چنین اعمالی می زنند.
کتاب «مفتاح الجنان»
مرحوم شیخ عباس قمی وقتی که زیارت وارث را با جملۀ «فافوز معکم» ختم میکند میگوید:[2] این دعا را من از کتابهای معتبری هم چون کتاب مصباح المتهجد شیخ طوسی نقل کردهام، اما عدهای اضافه کردهاند: «فی الجنان مع النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین و حسن اولئک رفیقاً» که همه زیادی ]و از خودشان[ است.
در ادامه شیخ عباس به نقل از استاد خود؛ مرحوم میرزا حسین نوری به کتاب «مفتاح الجنان» اشاره کرده و بیان میدارد که این کتاب در آن زمان، میان مردم رواج داشته و به قول شیخ عباس؛ کتاب مرجع عوام و خواص و عرب و عجم بوده است.
شیخ عباس قمی، کلام استادش را چنین کامل می کند: امروز کتاب مصباح المتهجد و اقبال و مصباح الزائر و بلد الامین و ...متروک شده و چنین مجموعههایی شایع گشته است. او در ادامه کلامش به چند مورد از تحریفات اشاره کرده و میگوید:
الف. با بودن این همه زیارات مأثوره، زیارت مفجعه جعل میکنند... .
ب. با بودن این همه دعاهای معتبر، دعای بی ربط «حبی» را جعل میکنند و برایش آن قدر فضیلت نقل میکنند که انسان را متحیر و سراسیمه میکند... که یا محمد هر که این دعا را بخواند یا با خود داشته باشد، هر چه قدر گناه داشته باشد، حیا میکنم که او را عذاب کنم!
ج. در دعای معتبر مجیر در هشتاد موضع کلمه «بعفوک» را اضافه کرده اند... .
بعد از مراجعه به کتاب «مفتاح الجنان»[3] مشخص میشود که برخی از موارد اشاره شده در این کتاب یافت میشود.
نویسنده مفتاح الجنان قبل از زیارت امین الله، زیارتی به عنوان زیارت مفجعه امام حسین( علیه السلام ) نقل میکند که با عبارت «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَخَا الْحَسَنِ الرِّضَا..» شروع شده و با عبارت «إِلَیْکَ هَمِّی وَ رَجَائِی وَ عَلَیْکَ حُزْنِی وَ بُکَائِی وَ السَّلَامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَکَاتُه» پایان مییابد.
همچنین در زیارت معتبر مجیر که در این کتاب آمده، عبارت «اجرنا من النار یا مجیر» را اینگونه آورده است: «اجرنا من النار بعفوک یا مجیر»، یعنی کلمه «بعفوک» را در تمام عبارت تکرار شده آورده است.[4]
به هر حال، زیارت مفجعه در کتابهای معتبر ادعیه نیامده است و تنها در «مفتاح الجنان» نقل شده که انتقادات مرتبط با آنرا بیان کردیم.
چه بسا مرحوم شیخ عباس قمی کتاب شریف «مفاتیح الجنان» را در پاسخگویی نیاز جامعه به ادعیه معتبر نگاشته و نامش را شبیه نام «مفتاح الجنان» آورده است تا مردم کم کم با این نام جدید خو کرده و به جای مفتاح الجنان، مفاتیح الجنان را مطالعه نمایند.
[1]. «قال: تقول عند المساء لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ وحده لا شَرِیکَ لَهُ، لَهُ الْمُلْکُ وَ لَهُ الْحَمْدُ یُحْیِی وَ یُمِیتُ [و یمیت و یحیی] وَ هُوَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ، قلت: «بیده الخیر» قال: [إن] بیده الخیر- و لکن [قل] کما أقول لک عشر مرات». عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، ج2، ص 45، العلمیة، تهران،1380ش.
[2]. تمام مباحث مربوط به مفاتیح الجنان از این آدرس آمده است: قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، ص 721 تا 723، انتشارات آیین دانش، قم، 1384ش.
[3]. کتاب مفتاح الجنان در آخر کتاب زاد المعاد علامه مجلسی به چاپ رسیده است. ر. ک: مجلسی، محمد باقر، زاد المعاد- مفتاح الجنان، محقق علاء الدین اعلمی، موسسه اعلمی، بیروت، 1423ق.
[4]. زادالمعاد-مفتاح الجنان، ص 417.
T