به گزارش «شیعه نیوز»، زندگی مشترک مانند یک کار گروهی است و برد و باخت آن برای هر دو طرف است. اگر تمامی بار این زندگی بر دوش یک نفر باشد به طور قطع کمر احساسات و عشق خواهد شکست. اگر وارد زندگی یک نفر میشوید و آن را از حالت تکنفره به زندگی مشترک تبدیل میکنید، باید بدانید این اشتراک مسئولیت دارد. این اشتراک به تلاش دوطرفه نیاز دارد. اگر یک نفر در برابر مشکلات به تنهایی بازی کند، هرگز به دروازه خوشبختی نخواهد رسید و گلی نخواهد زد
«من سوگند میخورم از امروز تا ابد تو را در کنار خود داشته باشم، هنگام تنگدستی و ثروت، هنگام بیماری و سلامتی، بدون قید و شرط عاشقانه به تو عشق بورزم، با تو بخندم و با تو گریه کنم. ما یکدیگر را با تمام ضعفها و قوتهایمان انتخاب کردهایم. من به تو قول میدهم که همسرت باشم». این حرفها زیباترین سوگندهایی هستند که هر زوجی باید در بین خود حفظ کنند. یک پیوند آسمانی به زیباترین و واقعیترین سوگندها نیاز دارد. اینکه قول بدهیم تا همسر یکدیگر باشیم بسیار ارزشمند است.
همه فکر میکنند همسر بودن صرفاً سر بر یک بالشت بودن است، اما همسر به کسی میگویند که فکر درون سر خود را با همسر خود همگام کند. همسر بودن یعنی همسر شدن و افکار درون سر را یکی کردن، نه اینکه سر به سر آرامش یکدیگر گذاشتن. سر اگر همسر شود دل همیشه دلش قرص است و با شدیدترین توفانها هم آب از آب زندگی تکان نمیخورد.
کنار هم باشیم نه پشت هم!
زندگی مشترک مانند خالهبازی دوران کودکی نیست که با نمایشنامه از قبل تعیین شده پیش برود بلکه زندگی واقعی مشکلات واقعی دارد، اما زیباست که قهر و آشتیها مانند زمان کودکی باشند که با لبخندی ساده و یک بستنی قیفی برطرف میشدند. زندگی واقعی نیاز به افراد واقعی دارد و نه شخصیتهای بازیهای کودکانه و این واقعی بودن یعنی به هر شکل در کنار هم بودن و پا پس نکشیدن. این که بگوییم زن و شوهر باید در کنار هم باشند مفهوم برابری و اشتراک را بهتر نشان میدهد تا عبارت «زن و شوهر باید پشت هم باشند.»
کنار هم که باشیم دید ما نسبت به همه مسائل یکسان خواهد بود، اما اگر پشت هم باشیم دیگر برابر نیستیم بلکه بار مشکلات و حقایق زندگی را بر روی دوش فرد جلویی گذاشتیم. زن و شوهر در همه چیز باید برابر باشند. زندگی برای هر دوی آنهاست. پس باید دوش به دوش هم و در کنار هم از پس آنها بربیایند. زندگی مشترک گاهی به کودک درون ما هم نیاز دارد. لازم نیست بالغ درون خود را مسئول همه چیز بدانیم. همین که واقعی باشیم کافی است. حتی میتوانیم با کودک درون خود واقعی باشیم و به قدرت و حمایت کاذب تظاهر نکنیم. گاهی کودک درون میتواند خشمهای بالغ درون دیگری را خنثی کند و آب بر روی آتش او باشد. گاهی کودک درون میتواند شیطنت کند و خنده بیافریند.
زندگی مشترک باید نرم و لطیف باشد
زندگی مشترک نباید خشک و بیروح شود وگرنه جان هر دو طرف میمیرد. اگر خوب دقت کنیم میبینیم یکی از علتهای اصلی طلاق همین بیروح شدن و خشک شدن زندگی است. چه الزامی وجود دارد که به طور حتمی همه مسائل را با خشم و جدیت حل کنیم؟ زن و شوهر در کنار هم هستند تا تسلی خاطر هم باشند و زمختیهای زندگی را برای هم همچون پر قو لطیف سازند. پس بد نیست گاهی با خنده و شوخی مشکلات را حل کنیم. زندگی آنقدر سخت است که لازم نیست با خشم و بددهنی آن را برای هم سختتر کنیم. ازدواج برای آرامش گرفتن است. برای قرار پیدا کردن است. نباید با لجبازی و خشم آن را به جهنم تبدیل کنیم. نباید از هم فرار کنیم. عزیز جانم! اگر من از جان پناه عشق فرار کنم، به کجا باید پناه ببرم و قرار پیدا کنم؟
یکی از علتهای طلاق همین فرار کردنهاست. اگر زوج من در کنار من قرار پیدا نکند، پس دیگری را برای قرار گرفتن انتخاب خواهد کرد. عشق باید روحانگیز باشد نه این که جانفرسا شود. زندگی باید پناه روزهای توفانی باشد نه اینکه لرزه به جان دیگری اندازد. خیلی خوب است که با بلوغ وارد زندگی مشترک شویم، اما آیا معنی بلوغ را به درستی درک کردهایم؟ بلوغ این نیست که خم به ابرو اندازیم و با صدایی هیولاوار مشکلات را حل کنیم. بلوغ یعنی کودک درون را آزاد گذاریم تا از همبازی خود لذت ببرد و مشکلات را با قهقهه پشت سر بگذارد. بلوغ یعنی فرار نکنیم و دیگری را بیقرار نسازیم. بلوغ یعنی اگر دستت را به من بدهی، هرگز از قدم زدن با من خسته نخواهی شد. بلوغ یعنی من مسئول تو باشم و تو مسئول من. زندگی مشترک یعنی «من» به علاوه «تو» برابر است با «ما». زندگی مشترک بلوغ زلال کودکانه میخواهد. زندگی مشترک آرامش قرار و سکون میخواهد. زندگی مشترک یعنی پای من پای تو است برای قدم برداشتن در بالا و پایینها. زندگی مشترک اصلاً دو پا داشتن و دو تا دیگر قرض کردن برای فرار نیست. اگر میخواهید فراری باشید و فراری بدهید، پس هرگز زندگیای را آغاز نکنید که از آن فقط نامی در شناسنامه باقی بماند. ازدواج کردن یکی از مهمترین تصمیمهای زندگی است. یکی از مهمترین راههایی که تنهایی طی شدن آن هیچ لذتی ندارد.
شما مسافران یک قایق هستید
پذیرفتن مسئولیت این سفر اگر فقط بر دوش یک نفر باشد خستهکننده و مایه رنج است، اما اگر دو تایی بگذرد، به طور قطع شیرینتر خواهد بود. اکثر جوانان آرزوی یک عشق شیرینی و فرهادی و لیلیوار و مجنونوار دارند، اما نمیدانند «در ره منزل لیلی که خطرها است در آن، شرط اول قدم آن است که مجنون باشی». این مجنون بودن فقط به حرف و به اسم نیست بلکه باید دیوانهوار پای انتخاب خود باشی و از هیچ سختی فراری نباشی. اگر فرار کنی، هیچ چیز حل نمیشود. این فرار کردن شیوههای مختلف دارد. اگر مشکلات با بلوغ و کمی لطافت حل نشود، در نهایت به طلاق ختم میشود. این که چقدر در حل کردن مشکلات شباهت دارید اصلاً تفاهم معنی نمیدهد بلکه هر وقت توانستید با درک کردن تفاوتهای هم به نتیجه برسید، میتوانید بلند فریاد بزنید ما تفاهم داریم. تفاهم یعنی اگر سختیها و تفاوتها به اوج رسید، اما ما آنقدر همدیگر را دوست داریم که درباره تفاوتهای خود مذاکره کنیم و به درک مشترک برسیم. اصطلاحی تحت عنوان «در یک قایق بودن» وجود دارد که به طور کامل یعنی به تفاهم رسیدن. اگر ما همدیگر را دوست داشته باشیم، پس به فهم میرسیم و سوار یک قایق میشویم. زندگی مشترک مانند قایقی است که اگر آن را سوراخ کنیم، فقط طرف مقابل غرق نمیشود بلکه خود ما هم به زیر مشکلات فروخواهیم رفت.
گروه 2 نفرهای به نام زندگی مشترک
زندگی مشترک مانند یک کار گروهی است و برد و باخت آن برای هر دو طرف است. اگر تمامی بار این زندگی بر دوش یک نفر باشد به طور قطع کمر احساسات و عشق خواهد شکست. اگر وارد زندگی یک نفر میشوید و آن را از حالت تکنفره به زندگی مشترک تبدیل میکنید، باید بدانید این اشتراک مسئولیت دارد. این اشتراک به تلاش دوطرفه نیاز دارد. اگر یک نفر در برابر مشکلات به تنهایی بازی کند، هرگز به دروازه خوشبختی نخواهد رسید و گلی نخواهد زد، اما اگر دو نفره بازی کنیم خواهیم برد و این یعنی هدف زندگی مشترک. لذت زندگی یکی از زیباترین اهداف زندگی مشترک است.
عاشقی یعنی دو دو تا و چهار تای ما
پایهایترین قانون ریاضی جمع بستن است و زیباترین نهاد جامعه هم زندگی مشترک. این زیباترین نهاد با دو نفر شروع شده و رشد میکند. زیباترین قانون ریاضی اگر جمله من و تو باشد، به ما شدن خواهیم رسید. اگر قرار باشد همدیگر را تفریق کنیم و از انگیزه و شور هم بکاهیم، بهتر است هرگز وارد زندگی هم نشویم، اما اگر با هم هستیم، پس باید جمع بستن را یاد بگیریم و رشد کنیم. شادی، انگیزه و کمال را باید پرورش دهیم. مهمترین نکته در زندگی مشترک حفظ احترام یکدیگر است. حتی اگر در انتها راهی برای تفاهم وجود نداشته باشد، نباید باعث شود احترام و عزت یکدیگر را زیر پا بگذاریم.
منبع: روزنامه جوان