شیعه نیوز:
پرسش
چرا هیچ توثیقی برای شیخ صدوق نزد متقدمین وجود ندارد؟ از نظر علم رجالی تکلیف چیست؟
پاسخ اجمالی
«شیخ صدوق»؛ یکی از عالمان بزرگ شیعه و نویسنده یکی از کتابهای چهارگانه شیعه (کتب اربعه) یعنی «من لا یحضره الفقیه» است که در بین علمای شیعه جایگاهی بس رفیع دارد.[1] او فرزند یکی از عالمان بزرگ شیعه یعنی «علی بن الحسین ابن بابویه» است. در زندگینامه شیخ صدوق گزارش شده است که ایشان را خداوند به برکت دعای امام عصر( عجه الله تعالی فرجهم الشریف ) به پدرشان عطا کرده است.[2]
به طور کلی؛ یکی از راههای شناخت راویان و اصحاب ائمه و صاحبان کتاب، رجوع به آراء بزرگان و دانشمندان علم رجال است. این دانشمندان معمولاً درباره اغلب کسانی که در سلسله روایات واقع شدهاند یا دارای کتابهای حدیثی هستند اظهار نظر کردهاند. آنان در اظهار نظرشان بیشتر به جنبه وثاقت و عدم وثاقت راویان توجه نمودهاند. البته برای برخی از اصحاب فقط به ذکر نام و برخی از کتابهای آنان اکتفا کردهاند؛ مانند کاری که نجاشی از بزرگترین علمای رجال درباره احمد بن محمد بن عیسی اشعری -از بزرگان قم- انجام داده و نام ایشان را اگر چه به بزرگی آورده، اما توثیق صریحی درباره ایشان انجام نداده،[3] ولی در نزد اهل فنّ بسیار واضح است که احمد بن محمد بن عیسی از بزرگان اصحاب ائمه( علیه السلام ) است. بنابراین، توثیق صریح با الفاظ «ثقه، موثّق و...» تنها وجه توثیق نیست، بلکه عبارات علمای رجال درباره اصحاب نشان دهنده عظمت آنان است بهگونهای که شاید در نظر ایشان فراتر از توثیق هستند و اصولاً احتیاجی به توثیق آنان نیست.
درباره شیخ صدوق نیز چنین عباراتی در کتابهای رجالی آمده است که نشان از بزرگی و جلالت شأن ایشان دارد که او را فراتر از توثیق قرار داده است.
نجاشی درباره شیخ صدوق میگوید: «محمد بن علی بن حسین، ابو جعفر قمی، ساکن ری شیخ ما! و فقیه ما و بزرگ طائفه شیعه در خراسان[4] است. او در سال 355 وارد بغداد شد و در حالی که جوان بود اما بزرگان و مشایخ طائفه شیعه از وی حدیث استماع کردند! او کتابهای فراوانی دارد از جمله...».[5]
این عبارات بلند نجاشی که برای کمتر کسی از اصحاب آمده است نشان از بزرگی شیخ صدوق در بین شیعیان و علماء شیعه دارد که فراتر از توثیق است.
شیخ طوسی هم در کتاب رجال خود شیخ صدوق را چنین مدح میکند: «محمد بن علی بن حسین قمی، ابو جعفر، جلیل القدر، بصیر به فقه و اخبار و رجال. او دارای مصنفات بسیار زیادی است».[6] ایشان در کتاب دیگر خود بعد از آنکه همین تعاریف بلند را از شیخ صدوق دارد اضافه میکند: «در بین قمیها کسی به زیادی حفظ در احادیث و کثرت علم مانند او دیده نشده است! او حدود 300 تألیف دارد».[7]
بنابراین، آنچه درباره شیخ صدوق(ره) وارد شده بسیار فراتر از توثیق است.
[1]. نک: «ویژگیهای کتاب من لایحضره الفقیه»، 26533؛ «کتابشناسی علل الشرائع»، 45170.
[2]. بحر العلوم، سید مهدی، فوائد الرجالیه، ج 3، ص 298، تهران، مکتبه الصادق، 1405ق.
[3]. نجاشی، احمد بن علی، رجال نجاشی، ص 82، قم، دفتر نشر اسلامی، 1407ق.
[4]. خراسان آن زمان، شامل خراسان فعلی و شهرهایی از افغانستان و آسیای میانه و تا شهر ری و تهران امروزی ادامه داشته است.
[5]. رجال نجاشی، ص 389.
[6]. طوسی، محمد بن حسن، رجال طوسی، ص 439، قم، دفتر انتشارات اسلامی، 1427ق.
[7]. طوسی، محمد بن حسن، الفهرست ، ص 157، نجف اشرف، المکتبة الرضویة، چاپ اول، بیتا.
T