شیعه نیوز:
پاسخ اجمالی
حضرت داوود( علیه السلام ) از پیامبران بزرگ بنیاسرائیل است. محل تولد ایشان دقیقا مشخص نیست، اما از آنجا که بنیاسرائیل در سرزمین فلسطین میزیستند، میتوان گفت داوود( علیه السلام ) در فلسطین دیده به جهان گشود. واژه داوود که از ریشه غیر عربی گرفته شده،[1] در زبان عبری «داوید» تلفظ میشود، و به معنای «محبوب» است.[2] نام داوود نبی( علیه السلام ) شانزده بار، در قرآن کریم بیان شده است.[3] وی از جمله پیامبرانی است که علاوه بر نبوت، دارای منصب حکومت و قضاوت، رهبری مقتدر و صاحب کتاب بود.[4] آنحضرت از نوادههای حضرت یعقوب( علیه السلام ) است که با چند واسطه به او میرسد.[5]
نسب و والدین
پدر حضرت داوود( علیه السلام ) را با نامهایی نسبتاً مشابه معرفی کردهاند که ناشی از تفاوتهای بین زبانی است:
ایشا،[6] ایشی،[7] آشی،[8] یسی،[9] آسی،[10] انسا،[11] و ... .
اما در ارتباط با مادر آنحضرت با جستوجویی که در منابع تاریخی داشتیم، به نام ایشان برخورد نکردیم که در صورت یافتن گزارشی در این زمینه، این پاسخ ویرایش خواهد شد.
نسب حضرت داوود( علیه السلام ) در برخی از منابع تاریخی اینگونه ذکر شده است: «داوود پسر یسا(ایشا)، پسر عوبید(عومذ)، پسر بوعز(افصان)، پسر سلما(سلمون)، پسر نخشون، پسر عمیناداب، پسر رم، پسر حصرون، پسر فارص، پسر یهودا، پسر یعقوب».[12]
گفتنی است که نسب آنحضرت در کتب یهود و نصارا هم اینگونه ذکر شده است،[13] اما در برخی منابع اسلامی او نه از نوادگان یهودا، بلکه از نوادگان «لاوی بن یعقوب» معرفی شده است.[14]
قرآن کریم نیز حضرت داوود( علیه السلام ) را از نسل، حضرت یعقوب( علیه السلام )، حضرت اسحاق( علیه السلام ) و حضرت ابراهیم( علیه السلام ) اعلام میکند، آنجا که میفرماید: «وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ کُلاًّ هَدَیْنا وَ نُوحاً هَدَیْنا مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ وَ أَیُّوبَ وَ یُوسُفَ وَ مُوسى وَ هارُونَ وَ کَذلِکَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ؛[15] و اسحاق و یعقوب را به او (ابراهیم) بخشیدیم و هر دو را هدایت کردیم و نوح را پیش از آن هدایت نمودیم و از فرزندان او، داوود و سلیمان و ایّوب و یوسف و موسى و هارون را(هدایت کردیم) اینگونه نیکوکاران را پاداش میدهیم.
القاب
القاب و توصیفاتی که میتوان برای حضرت داوود از قرآن کریم استخراج کرد، بدین ترتیب است:
«ذَا الْأَیْدِ(صاحب قدرت)»، «اَوّاب(بسیار توبه کننده)»،[16] دارای قدرت «فَصل الخِطاب» یا فیصلهدادن،[17] «خلیفة الله(جانشین خدا)»،[18] «نِعْمَ الْعَبْد (بهترین بنده)»، «مَلِک (پادشاه)»، «حکیم»، «عالم».[19]
همسران
بر اساس گزارشهای تاریخی، نام همسران داوود( علیه السلام ) عبارتاند از:
«شیتموم»، «اریخایل»، «موخا»، «دحات»، «ابیطال» و «اغلا» که از آنها دارای فرزند شد و «میخل بنت شاول» که از او صاحب فرزند نشد.[20]
همچنین برای او همسر دیگری به نام «برسبا»[21] «بثشبع»[22] ذکر شده است که مادر حضرت سلیمان( علیه السلام ) و همسر سابق «اوریا» (یکی از فرماندهان نظامی حضرت داوود) بود.[23] البته برخی از کتابهای تاریخی برای آنحضرت( علیه السلام ) همسران زیادی ذکر کردهاند و تعداد آنرا صد همسر نیز ذکر کردهاند.[24]
فرزندان
بنابر آنچه از برخی کتب تاریخی به دست میآید، داوود نبی فرزندان زیادی داشت. برخی از منابع تاریخی تعداد فرزندان حضرت داوود( علیه السلام ) را نوزده تن ذکر کردهاند،[25] نام تعدادی از آنها از این قرار است:
امنون، 2. دالویا، 3. اباشلوم (ابشالوم یا ابیشالوم)، 4. ارنیا، 5. سفاطیا، 6. ناتان، 7. سمون، 8. سوباب، 9. نوتان، 10. سلامان، 11. یابار، 12. الیشوس، 13. نافاق، 14. یافیا، 15. الیشماس، 16. السنابا، 17. الیفلاث، 18. سلیمان. [26]
معروفترین فرزند او، حضرت سلیمان( علیه السلام ) بود که جانشین وی شد و به مقام نبوت و پادشاهی رسید.[27]
نبوت
قرآن کریم به پیامبری داوود( علیه السلام ) و نزول وحی بر آنحضرت و داشتن کتابی آسمانی، تصریح دارد.
خدای متعال در قرآن کریم خطاب به پیامبر اسلام(ص) میفرماید: «ما به تو وحى فرستادیم؛ همانگونه که به نوح و پیامبران بعد از او وحى فرستادیم و (نیز) به ابراهیم و اسماعیل... و به داوود زبور دادیم».[28]
و نیز:
«و پروردگار تو به آنچه در آسمانها و زمین است آگاهتر است. بعضى از پیامبران را بر بعضى دیگر برترى نهادیم و به داوود زبور را دادیم».[29]
حضرت داوود( علیه السلام ) در زمره پیامبرانی است که دارای آیین و شریعت مستقل نبود، بلکه مبلِّغ شریعت پیامبر اولوالعزم؛ حضرت موسی( علیه السلام ) بود.[30]
کتاب آسمانی
بر اساس صریح آیه 55 سوره اسراء، کتاب آسمانی حضرت داوود( علیه السلام )، «زبور» نام دارد: «وَ آتَینا داوود زَبُوراً».
طبق احادیث امامان معصوم( علیه السلام )، در کتاب زبور به مسائل و موضوعات زیر اشاره شده است:
الف) معارف اعتقادی راجع به توحید، نبوت حضرت داوود( علیه السلام )، معاد و یاد مرگ، تذکر و اتمام حجت راجع به انسانهایی که اهل طاعت و عمل نیستند.
ب) پیشبینیها و پیشگوییها؛ مانند بشارت به عیسی و یحیی( علیه السلام ) و بشارت به پیامبر آخر الزمان(ص) که به اسم از ایشان نام برده شده است. امام رضا( علیه السلام ) در یکی از مجالس مباحثه که مأمون ترتیب داده بود، در مقابل «رأس جالوت»؛ (از بزرگان یهود)، وقتی به استدلال و احتجاج میپردازد، «سِفر اول» زبور داوود را شروع به قرائت کرد تا اینکه به نام محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین( علیه السلام ) رسید. سپس حضرت به خداوند قسم یاد کرد که این نامهای مقدس در زبور آمده، و رأس جالوت هم آمدن این اسماء در زبور را پذیرفته و به آن تصریح کرده است.[31]
همچنین آمدن و ظهور منجی برای انسانها و اینکه در نهایت، وارثان زمین، بندگان شایسته خداوند هستند، از مسائلی است که به تصریح قرآن،[32] و احادیث[33] در زبور به آن اشاره شده است.
ج) مسائل و دستورهای تربیتی و رفتاری؛ این مسائل در روایات تحت عنوان «احادیث قدسی» که در زبور آمده و خطاب به داوود نبی( علیه السلام ) بوده، ذکر شده است.[34] در بعضی از احادیث آمده است که کتاب زبور؛ مانند انجیل و تورات نزد اهلبیت( علیه السلام ) نگهداری میشود.[35]
شغل قبل از نبوت
رسول خدا(ص) فرمود: «خداوند، داوود( علیه السلام ) را هنگامی مبعوث کرد که ایشان یک چوپان بود؛ همچنین حضرت موسی( علیه السلام ) را نیز هنگام چوپانی ایشان به نبوت برگزید؛ من نیز چوپانی گوسفندان را در منطقه جیاد به عهده داشتم».[36]
مقامات و ویژگیهای شخصیتی
تمام کمالات انسانی و الهی را که عموم پیامبران داشتند، حضرت داوود( علیه السلام ) هم داشت؛ یعنی از اوصاف نبوت عامه برخوردار بود. او نمونۀ کاملی از یک انسان مطیع پروردگار بود که در اثر سیر و سلوک به مقامات بالای انسانی و معنوی رسید.[37] در اینجا اشاره مختصری به برخی از روشهای رفتاری و اخلاقی وی خواهد شد.
مقام خلافت الهی: «یا داوُدُ إِنَّا جَعَلْناکَ خَلیفَةً فِی الْأَرْض»؛[38] اى داود، ما تو را خلیفه روى زمین گردانیدیم.
مسخر کردن کوهها: «إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبالَ مَعَهُ یُسَبِّحْنَ بِالْعَشِیِّ وَ الْإِشْراقِ»؛[39] ما کوهها را رام کردیم و کوهها هر شامگاه و بامدادان با او تسبیح میکردند.
رام کردن پرندگان: «وَ الطَّیْرَ مَحْشُورَةً کُلٌّ لَهُ أَوَّاب»؛[40] و پرندگان بر او گرد مىآمدند، همه فرمانبر او بودند
نرم شدن آهن در دست داوود: «وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدیدَ»؛[41] و آهن را برایش نرم کردیم.
کشتن جالوت: «... وَ قَتَلَ داوُدُ جالُوت»؛[42] و داوود جالوت را کشت.
یکی از ویژگیهای برجسته داوود که در قرآن بدان تصریح شده است، مبارزه و جهاد در راه خدا، برای از بین بردن پادشاه ظالم و ستمگر است که به دست آنحضرت اتفاق افتاد.
بزرگ خاندان «آل داوود» و مؤسس سلسلهای جدید: «اعْمَلُوا آلَ داوُدَ شُکْراً وَ قَلیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّکُور»؛[43] اى خاندان داوود سپاسگزارى کنید، که اندکى از بندگان من شکر گزارند.
داشتن صبر و شکیبایی در راه هدایت مردم: «اصْبِرْ عَلى ما یَقُولُونَ وَ اذْکُرْ عَبْدَنا داوُدَ ذَا الْأَیْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ»؛[44] بر آنچه میگویند صبر کن و به یاد آور بنده ما داوود را که نیرومند بود و بسیار به خدا رجوع داشت.
ساده زیستی و ارتزاق از دسترنج: «فَلَقَدْ کَانَ یَعْمَلُ سَفَائِفَ الْخُوصِ بِیَدِه...»[45] او با دست خود از لیف خرما زنبیل میبافت، و به همنشینانش میگفت: کدام یک از شما مرا در فروختن اینها یارى میدهد؟ و از قیمت آن زنبیل قرصى نان جوین تهیه میکرد و میخورد.
شب زندهداری: «... إِنَّ دَاوُدَ ع قَامَ فِی مِثْلِ هَذِهِ السَّاعَةِ مِنَ اللَّیْلِ فَقَالَ إِنَّهَا لَسَاعَةٌ لَا یَدْعُو فِیهَا عَبْدٌ إِلَّا اسْتُجِیبَ لَه»؛[46]
نوف بکالى میگوید: شبى امیر المؤمنین( علیه السلام ) را دیدم از بسترش بیرون شد، به ستارگان دیده دوخت، سپس به من گفت: اى نوف! خوابى یا بیدار؟ گفتم: بیدارم یا امیر المؤمنین، فرمود:
اى نوف، خوشا به حال زاهدان در دنیا، و دلدادگان به آخرت. آنان مردمى هستند که زمین را فرش، و خاکش را بستر، و آبش را شربت خوشگوار قرار دادند، قرآن را لباس دل، و دعا را جامه رو نموده، و دنیا را بر طریقه مسیح از خود بریدند، چه بریدنى! اى نوف، داوود( علیه السلام ) در مانند این ساعت از شب برخاست و گفت: این ساعتى است که عبد در این ساعت دعا نمیکند، مگر اینکه مستجاب شود.[47]
وفات
درباره سرانجام حضرت داوود( علیه السلام ) آمده است:
داوود( علیه السلام ) کنیزی داشت که هر شب درهاى خانه او را میبست و کلیدهایش را پیش او میآورد. سپس آنحضرت به نیایش پروردگار برمیخاست. هنگامى که مرگ وى نزدیک شده بود، شبى، مانند همه شبها که کنیز درها را بسته بود، ناگهان مردى را در درون خانه دید. از او پرسید: چه کسى تو را در این خانه راه داد؟ مرد در پاسخ گفت: من کسى هستم که در کاخ پادشاهان، بدون اجازه ایشان داخل میشوم». داوود پرسید: آیا تو عزرائیل هستى؟ جواب داد: آرى! پرسید: پس چرا پیش از این به من پیام نفرستادى و از آمدن خود خبر ندادى تا براى مرگ آماده شوم؟! عزرائیل در پاسخ گفت: من پیش از این پیک و پیام بسیارى براى تو فرستادم. پرسید: پیکهاى تو چه کسانى بودهاند؟ جواب داد: پدر تو، برادر تو، همسایه تو و آشنایان تو اکنون در کجا هستند؟ گفت: همه مردهاند. گفت: اینها همگى پیکهاى من بودند و پیام مرا به تو میرساندند؛ زیرا تو نیز میمیرى همچنانکه آنان مردند. عزرائیل این را گفت و جان داوود را گرفت. بنابر این نقل، داوود صد سال عمر کرد که مدت فرمانرواییاش چهل سال بود.[48]
از رسول خدا(ص) نقل شده است: «داوود صد سال تمام عمر کرد که چهل سال آن، دوران سلطنت و پادشاهی او بود».[49]
آرامگاه
بر اساس نقل تاریخ آرامگاه داوود نبی( علیه السلام ) در کشور فلسطین، در شهر «بیت المقدس»، کوه صهیون است.[50]، [51]
[1]. جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح (تاج اللغة و صحاح العربیة)، محقق، مصحح، عطار، احمد عبد الغفور، ج 2، ص 471، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ اول، 1410ق.
[2]. خرمشاهی، بهاءالدین، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج 1، ص 1034، تهران، چاپ اول، 1377ش.
[3]. بقره، 251؛ نساء، 163؛ مائده، 78؛ انعام، 84؛ اسراء، 55؛ انبیاء، 78 و 79؛ نمل، 15 و 16؛ سبأ، 10 و 13؛ ص، 17، 22، 24، 26 و 30.
[4]. «حضرت داود و خلافت الهی»، 45617؛ «داستان قضاوت حضرت داوود( علیه السلام )»، 98519؛ «پیامبر بودن حضرت داود( علیه السلام ) و سلیمان( علیه السلام )»، 64537؛ «صدای خوش حضرت داود و امام باقر( علیه السلام ) بدون ابزار موسیقی»، 53002؛ «نعمتهای عطا شده به حضرت داود( علیه السلام )»، 49697.
[5]. طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری(تاریخ الأمم و الملوک)، تحقیق، ابراهیم، محمد أبو الفضل، ج 1، ص 476، بیروت، دار التراث، چاپ دوم، 1387ق، 1967م.
[6]. ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 2، ص 9، بیروت، دار الفکر، 1407ق، 1986م.؛ مقدسى، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج 3، ص 100، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بیتا.
[7]. تاریخ الأمم و الملوک، ج 1، ص 476؛ ابن اثیر، على بن ابى الکرم، الکامل فی التاریخ، ج 1، ص 223، بیروت، دار صادر، دار بیروت، 1385ق، 1965م.
[8]. قمى، على بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوى جزائرى، سید طیّب، ج 1، ص 82، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق.
[9]. روت، 4:17؛ سموئیل، 16:1؛ سموئیل، 16:11؛ لوقا، 3:23؛ سموئیل، 12:16. به نقل از سایت اسلام پدیا.
[10]. تفسیر القمی، ج 1، ص 82
[11]. منهاج سراج، طبقات ناصری تاریخ ایران و اسلام، تحقیق، حبیبی، عبد الحی، ج 1، ص 37، تهران، دنیای کتاب، چاپ اول، 1363ش.
[12]. دیوان المبتدأ و الخبر فى تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوى الشأن الأکبر، ج 2، ص 110.
[13]. همان.
[14]. تفسیر القمی، ج 1، ص 82.
[15]. انعام، 84.
[16]. صاد، 17.
[17]. همان، 20.
[18]. همان، 26.
[19]. بقره، 251.
[20]. یعقوبى، احمد بن أبى یعقوب، تاریخ یعقوبى، ج 1، ص 51، بیروت، دار صادر، چاپ اول، بیتا.
[21]. همان، ج 1، ص 53.
[22]. مقدسی، مطهر بن طاهر، البدء و التاریخ، ج 3، ص 101، بور سعید، مکتبة الثقافة الدینیة، بیتا.
[23]. « ازدواج حضرت داود( علیه السلام ) با زن بیوه»، 76886؛ « نسبتهای ناروا در کتاب مقدس به حضرت داود نبی( علیه السلام )»، 41442.
[24]. ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق، عطا، محمد عبد القادر، ج 8، ص 163، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1410ق؛ ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 2، ص 15، بیروت، دار الفکر، 1407ق؛ مسعودی، ابو الحسن علی بن الحسین، مروج الذهب و معادن الجوهر، تحقیق، داغر، اسعد، ج 1، ص 70، قم، دار الهجرة، چاپ دوم، 1409ق.
[25]. الکامل فی التاریخ، ج 1، ص 228.
[26]. تاریخ یعقوبى، ج 1، ص 51.
[27]. همان؛ نمل، 16.
[28]. نساء، 163.
[29]. اسراء، 55.
[30]. بلعمی، تاریخنامه طبری، تحقیق، روشن، محمد، ج 1، ص 404، تهران، البرز، سروش، چاپ سوم، 1373 و 1378ش.
[31]. ابن حمزه طوسى، محمد بن على، الثاقب فی المناقب، محقق، مصحح، علوان، نبیل رضا، ص 192، قم، انصاریان، چاپ سوم، 1419ق.
[32]. انبیاء، 105.
[33]. مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، ج 9، ص 126، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق.
[34]. طوسى، محمد بن الحسن، امالی، ص 107، قم، دار الثقافة، چاپ اول، 1414ق.
[35]. کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفارى، على اکبر، آخوندى، محمد، ج 1، ص 226، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. ر. ک : «امام مهدی( عجه الله تعالی فرجهم الشریف ) و همراه داشتن کتابهای انبیاء هنگام ظهور»، 45408
[36]. ابن اثیر جزرى، على بن محمد، أسد الغابة فى معرفة الصحابة، ج 1، ص 219 – 220؛ ج 3، ص 414، بیروت، دار الفکر، 1409ق؛ ر. ک: «چوپانی کردن حضرت داوود و سلیمان)، 101979.
[37]. «علت گریه زیاد حضرت داوود( علیه السلام )»، 65848.
[38]. صاد، 26.
[39]. صاد، 18.
[40]. همان، 19.
[41]. سبأ، 10.
[42]. بقره، 251.
[43]. سبأ، 13.
[44]. صاد، 17.
[45]. سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه، محقق، صبحی صالح، ص 227، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.
[46]. همان، ص 486.
[47]. همان.
[48]. الکامل فی التاریخ، ج 1 ص 228.
[49]. صدوق، محمد بن على، کمال الدین و تمام النعمة، محقق، مصحح، غفارى، على اکبر، ج 2، ص 524، تهران، دار الکتب الاسلامیة، چاپ دوم، 1395ق؛ ر. ک: «امکان درخواست بخشیدن بخشی از عمر به دیگران»، 107851.
[50]. مقدسى، محمد بن أحمد، أحسن التقاسیم فى معرفة الأقالیم، ص 46، قاهره، مکتبة مدبولی، چاپ سوم، 1411ق.
[51]. برای آگاهی بیشتر، ر. ک: سایت اسلام پدیا، مدخل داوود نبی( علیه السلام )؛ جوادی آملی، عبد الله، سیره پیامبران در قرآن، ج 7، ص 239- 264، قم، مرکز نشر اسراء، چاپ اول، 1376ش.
T