به گزارش «شیعه نیوز»، سوالی که مطرح است این است که آیا پرداخت مالیات توسط اینفلوئنسرها در دنیا مرسوم است یا تنها در کشور ما چنین اتفاقی در حال وقوع است؟ و اینکه آیا دولت قادر به دریافت مالیات از اینفلوئنسرهای اینستاگرامی خواهد بود؟
چتر مالیاتی بر سر اینفلوئنسرها
روز گذشته معاون سازمان مالیاتی با تاکید بر اینکه چهرههای شناخته شده در شبکههای اجتماعی (اینفلوئنسرها) مشمول پرداخت مالیات هستند، گفت: «هنرمندان نیز فقط در چارچوب مجوز وزارت ارشاد، معاف از مالیات هستند.»
محمد مسیحی افزود: «برای بحث شبکههای اجتماعی هیچ محدودیتی از بابت شمول مالیات نداریم و فعالین فضای مجازی مثل بقیه افرادی که در فضای واقعی فعالیت میکنند حتما مشمول مالیات میشوند. در یکی دو سال گذشته نیز برنامهای را برای رسیدگی به فعالان فضای مجازی در دستور کار داشتیم و بخشی را هم مطالبه مالیات کردیم که بخش زیادی از اینها نیز به نتیجه رسیده است. بیشتر این افراد پرونده مالیاتی و کد مالیاتی دارند.» وی در پاسخ به این سوال که آیا با توجه به کاهش درآمدهای نفتی با انسجام بیشتری به مالیات فعالان فضای مجازی ورود خواهید داشت؟ تاکید کرد: «با توجه به توسعه شبکههای اجتماعی و افزایش چشمگیر فعالیت مردم در شبکههای اجتماعی که منجر به درآمدزایی بالای چهرههای شناخته شده در شبکههای اجتماعی شده است، حتما برنامه ریزی لازم را برای این بخش خواهیم داشت.»
فعالیت هنرمندان فقط در چارچوب مجوز وزارت ارشاد، معاف از مالیات است
همچنین یکی دیگر از مدیران ارشد سازمان امور مالیاتی در این رابطه گفته بود: درآمد هنرمندان و سلبریتیها بر اساس بند لام ماده ۱۳۹ قانون مالیاتهای مستقیم ناشی از مجوز فعالیت وزارت فرهنگ و یا صدا وسیما (به صورت نیابتی) معاف از مالیات است، البته مشروط به اینکه اسناد و مدارک را ارائه کنند.» وی افزود: «اما اگر سلبریتیها فراتر از این مجوزی که دارند، فعالیتی داشته باشند، به عنوان مثال تبلیغات محصولی را کنند، در آنجا دیگر معافیتی برایشان متصور نیست و سازمان مالیاتی مالیات مربوطه را اخذ میکند، حال این تبلیغ چه در اینستاگرام باشد چه هر محیط دیگری.»
همه مشاغل باید مالیات پرداخت کنند
سوالی که در این بین مطرح میشود این است که آیا از لحاظ قانونی دولت مجاز به اخذ مالیات برای اینفلوئنسرها است؟ هادی حق شناس، کارشناس اقتصادی در این رابطه به آفتاب یزد گفت: «در این رابطه باید بگویم چه در فضای مجازی، چه در تولید یک کارخانه فولاد و چه در یک واحد خدمات درمانی اگر منشاء اخذ در آمد باشد آن واحد باید مالیات پرداخت کند.
در واقع در تمام فضای جغرافیای کشور هر کسی که در آمدی کسب میکند مشمول مالیات است، اگر چه عملا میبینیم که چنین نیست، چون در اقتصاد ایران ۴۰ درصد مالیات دریافت میشود و ۴۰ در صد معافیت وجود دارد و ۲۰ در صد هم فرار مالیاتی، اما واقعیت این است که اگر ما قرار است اقتصاد بدون نفت داشته باشیم هر کسی که هر نوع در آمدی دارد باید مشمول مالیات شود. اگر یقین حاصل شود که یک شغل یا حرفه هیچ گونه در آمدی برای فرد ندارد مسلما مشمول مالیات هم نخواهد شد. گذشته از این هر نوع گسترش پایههای مالیاتی، یعنی شمولیت بیشتر گروههای در آمدی بر اخذ مالیات حتما نیاز به مجوز دولت دارد و عکس آن هم، هر نوع معافیت مالیاتی نیاز به مجوز مجلس دارد؛ این گونه نیست که سازمان مالیاتی خودش بنشیند و یکباره مشاغل جدیدی را مشمول اخذ مالیات کند و یا پایههای مالیاتی را گسترش دهد. این موضوع حتما نیاز یک فرآیند استصوابی دارد.»
آیا دولت توانایی اخذ مالیاتاز اینفلوئنسرها دارد؟
او در رابطه با اینکه آیا دولت توانایی اخذ مالیات از اینفلوئنسرها دارد یا خیر، گفت: «من یک مثال میزنم، الان قانون کپی رایت در کشورمان وجود ندارد، بنابراین برخی از نشریات کتابهای خارجی را تکثیر میکنند، سوال اینجاست که آیا اینها مشمول مالیات میشوند؟ باید بگویم بله میشوند؛ اما سوال بعد این است که آیا دولت قادر است چنین کاری انجام دهد؟ اینجا محل ابهام است، چون اگر دولت قادر بود ما ۲۰ درصد فرار مالیاتی در اقتصاد کشورمان نداشتیم. یا مثلا در همه جای دنیا مالیات بر مجموع در آمد است، در یک خانواده وقتی زن و شوهر هر دو کار میکنند و حقوقشان زیر ۳ میلیون تومان است مشمول مالیات نمیشوند، اما وقتی درآمد کل آنها میشود ۶ میلیون تومان آن گاه مشمول مالیات بر مجموع در آمد خواهند شد. این موضوع را دولت در کشورمان اجرا میکند. در جواب اینکه به لحاظ قوانین دولت میتواند چنین کاری کند باید بگویم بله میتواند این کار را انجام دهد، اما در رابطه با اینکه آیا توانایی این کار را دارد یا خیر، بحث دیگری است.»
مالیات بهتر است یا آینده فروشی؟
حق شناس در رابطه با این موضوع که آیا اخذ مالیات از اینفلوئنسرها در دنیا مرسوم است؟ گفت: «در دنیا هر نوع در آمدی مشمول مالیات میشود. برای برخی از مشاغل این نرخ کم است و برای برخی مشاغل این نرخ زیاد است. تفاوت کشورهای توسعه یافته با سایر کشورها دقیقا همین است. در بودجه سال ۹۹ یک چهارم بودجه از منظر منابع عمومی، یعنی ۱۲۴ هزار میلیارد تومان ناشی از واگذاری دارایی مالی است. تفسیر این جمله این است که سال آینده ۲۵ درصد منابع عمومی باید از محل فروش اوراق مشارکت و اسناد خزانه باشد و ۴۰ هزار میلیارد تومان باید از فروش اموال دولت تامین شود که مجموع آن میشود ۱۲۴ هزار میلیارد تومان.
تورم همان مالیات است، اما دیده نمیشود
این کارشناس اقتصادی در رابطه با معافیت مالیاتی هنرمندان و پرداخت مالیات اینفلوئنسرها گفت: «این موضوع کاملا در تناقض است. این را باید بدانیم که اگر مالیات بر اقتصاد ملی تفهیم نشود دولتها به سراغ پول پرقدرت و افزایش نقدینگی میروند. افزایش نقدینگی که در ۸ ماه اخیر به دو میلیون و ۱۲۰ هزار میلیارد تومان رسیده است و این عاملی شده است که ما حالا تورم ۴۰ درصد را تجربه کنیم، این تورم ناشی از عدم پرداخت مالیات بخشی از اقشار جامعه است، در واقع این اقشار فکر میکنند که مالیات پرداخت نمیکنند، در اصل ۴۰ درصد نرخ تورم یعنی پرداخت مالیات توسط آنها به دولت بدون اطلاع خودشان. تورم یعنی اخذ مالیات از دهکهای درآمدی که فرار از مالیات میکنند. با این فرق که مردم پرداخت مالیات را میبینند و حس میکنند، اما تورم را نمیبینند که از جیبشان به دولت پرداخت میشود. تورم نوعی مالیات است که با چنین روندی مردم در سالهای آینده به دولت پرداخت خواهند کرد.»
اگر قرار بر این است که مالیاتی اخذ شود باید این مالیات از همه مشاغل جامعه اخذ شود. این نمیشود که هنرمندان را به طور کلی در یک گروه کم در آمد قرار داد و آنها را معاف از مالیات کرد در حالی که برخی از آنها از در آمدهای میلیاردی برخوردارند، اما در عوض از مشاغل کوچکی مثل اینفلوئنسرها هم مالیات اخذ کرد. چرا ساز و کار مناسبی برای اخذ مالیاتها در نظر گرفته نمیشود؟
منبع: روزنامه آفتاب یزد