شیعه نیوز:
در صحيح مسلم از عامر بن سعد بن ابى وقاص ، از پدرش سعد روايت كرده كه گفت : معاويه بن ابى سفيان (عليه لعائن اللّه ) به سعد دستور داده بود: به ابو تراب على بن ابی طالب علیه السلام ناسزا بگويد و او امتناع مى ورزيد، روزى معاويه از او پرسيد: چه چيز تو را از دشنام به على باز مى دارد؟ گفت : من تا زمانی كه از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم سه جمله را به ياد دارم ، على بن ابی طالب را دشنام نخواهم داد، و اگر که پيامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلّم يكى از آنها را درباره من گفته بود از هر نعمت گرانبها محبوبترش مى داشتم ، اول اينكه از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم در روزى كه به بعضى از جنگ هايش مى رفت و على بن ابی طالب علیه السلام را جانشين خود در مدينه كرده بود و على علیه السلام (به خاطر پاره اى زخم زبانهاى دشمنان ) عرضه داشت : مرا در ميان زنان و كودكان جانشين كردى ؟ شنيدم كه فرمود: آيا راضى نمى شوى به اينكه نسبت به من به منزله هارون باشى نسبت به موسى عليه السلام ؟ با اين تفاوت كه بعد از من ديگر هيچ پيغمبرى نيايد و نبوتى نخواهد بود. [1]
دومش اينكه در روز جنگ خيبر شنيدم مى فرمود: به زودى رايت و پرچم جنگ را به دست مردى مى دهم كه خدا و رسولش را دوست مى دارد و خدا و رسول او نيز او را دوست مى دارند، فردا همه گردن كشيديم تا شايد آن شخص ما باشيم ولى به هيچ يك از ما نداد و فرمود: على را برايم صدا بزنيد، رفتند على علیه السلام را در حالى كه درد چشم داشت آوردند، پس آب دهان در چشمهايش ریخت و به اذن الهی چشم های آن حضرت را شفا داد و رايت جنگ را به دستش سپرد و خداى تعالى قلعه خيبر را به دست او فتح كرد.
سوم اينكه وقتى آيه :
قل تعالوا ندع ابنائنا و ابناءكم و نسائنا و نساءكم و انفسنا و انفسكم ثم نبتهل فَنَجْعَل لَّعْنَت اللَّهِ عَلی الْکذِبِینَ [2]
به آنان (مسیحیان نجران) بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت میکنیم شما هم فرزندان خود را، ما زنان خویش را دعوت میکنیم شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت میکنیم شما نیز از نفوس خود را؛ آنگاه مباهله میکنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار میدهیم.
نازل شد، رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلّم ، على و فاطمه و حسن و حسين عليهم السلام را احضار نموده ، آنگاه فرمود: بار الها اينهايند اهل بيت من . [3]
و به خدا قسم اگر من تنها یکی از این سه جمله را می شنیدم ، هرگز به علی دشنام نمیدادم ، چه رسد به کنون که بر هر سه واقفم !
پی نوشت:
[1]. معروف به حدیث منزلت
[2]. سورهٔ آل عمران ، آیهٔ ۶۱ ؛ معروف به آیه ی مباهله
[3]. الثعلبي (متوفی 427 هـ. ق.) تفسیر الکشف و البیان، ذیل آیه 61 سوره آل عمران
[3].السيوطي (متوفی 911 هـ.ق.) تفسير الدر المنثور في التفسير بالمأثور، ذیل آیه 61 سوره آل عمران
[3].الزمخشري (متوفی 538 هـ.ق.)، تفسير الكشاف، ذیل آیه 61 سوره آل عمران
[3].الطبرسي (متوفی 548 هـ.ق.)، تفسير مجمع البيان في تفسير القرآن، ذیل آیه 61 سوره آل عمران
[3].طباطبائي (متوفی 1401 هـ.ق.)، تفسير الميزان في تفسير القرآن، ذیل آیه 61 سوره آل عمران
T